با مایکل گری آشنا شوید؛ اولین فردی که استیو جابز اخراج کرد
قبل از آنکه به محدوده سان خوزه و شهرهای اطراف لقب سیلیکون ولی اعطا شود، «مایکل گری» یکی از برنامه نویسان فعال در حوزه کامپیوتر بوده که در این منطقه زندگی می کرده است. مایکل ...
قبل از آنکه به محدوده سان خوزه و شهرهای اطراف لقب سیلیکون ولی اعطا شود، «مایکل گری» یکی از برنامه نویسان فعال در حوزه کامپیوتر بوده که در این منطقه زندگی می کرده است.
مایکل معتقد است بدون تردید اولین فردی است که استیو جابز فقید اخراج کرده؛ آن هم در شرایطی که هرگز به استخدام اپل در نیامده است.
گری که حالا به صورت برنامه نویس قراردادی گذران زندگی می کند در گفت و گو با Business Insider به تعریف خاطرات دوران جوانی پرداخته و روایت جالبی از همکاری با استیو جابز بازگو می کند.
«سال 1976 با پوشش نامرتب و موهای ژولیده، برای خرید مواد غذایی به یک فروشگاه رفتم و در آنجا با یک نفر دیگر که او هم نامرتب و با موهای آشفته به نظر می رسید آشنا شدم. بعد از کمی گپ و گفتمان معلوم شد هر دو در حوزه کامپیوتر فعالیت داریم.»
استیو جابز از تاسیس شرکتی به اسم «اپل کامپیوتر» برای گری تعریف کرده و می گوید که به یک برنامه نویس نیاز دارد. «جابز و ووزنیاک دو نفره مشغول کار روی سیستم اپل 1 بودند؛ و در همین حین به یک برنامه نویس برای ترجمه کدهای چیپ 6502 احتیاج داشتند.»
در آن دوران خرید چیپ های کامپیوتری بسیار گران و هزینه بر بود، اما به کمک نرم افزار شبیه ساز می شد روی انواع چیپ ها کار کرد. گری که به Emulator دسترسی داشت به جابز گفت «من می توانم کارتان را انجام دهم.»
پس از آن گری به منزل رفت و کار ترجمه کد را انجام داد و آن را برای جابز ارسال کرد. «بعد از چند روز استیو تماس گرفت و گفت این چیپ یک میکروپردازنده است و تو فقط به صورت مینفریم کار کرده ای. این کدها هیچ ارتباطی به هم ندارند و تو فقط مینفریم بلدی؛ این ماجرا را به طور کامل فراموش کن.»
«از این اتفاق خیلی ناراحت شدم. اما بعدش با خودم فکر کردم مگر این پسر کیست که به من بگوید نمی توانی برنامه بنویسی؛ نشانش می دهم.» در نتیجه گری مشغول تصحیح و نوشتن برخی از کدهای دشوار چیپ های مورد بحث شد و تصمیم گرفت آنها را برای اپل بفرستد.
دفتر روزهای ابتدایی فعالیت کمپانی اپل، یک گاراژ کوچک در شهر لوس آلتوس ایالت کالیفرنیا بود. «بعد از آماده شدن کدها و وقتی پشت درب گاراژ رسیدم، با خودم گفتم چرا باید خودم را ثابت کنم. این دو کله پوک هرگز موفق نخواهند شد. در نتیجه برگشتم و هرگز به اپل فکر نکردم.»
بعد از آن گری سال های زیادی با استیو ملاقات نداشت؛ تا اینکه در دوره ای که مدیر کمپانی موفق اپل مریض شده بود، در یک رستوران درست در میز کناریش نشسته بود.
«ناخوش و شکسته به نظر می رسید. فکر نمی کنم مرا شناخته بوده باشد و نمی خواستم مزاحمش شوم. اما حداقل می بایست سلامی می کردم و می گفتم که آن سال کدی که می خواستی را نوشتم.»
استیو جابز کمی بعد درگذشت و گری به خاطر دارد که همیشه حسرت آن دوران را می خورد. «کاش آن روز می رفتم و سلام می کردم. هیچوقت اتفاقات تلخ گذشته را فراموش نمی کنم.»
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
رفته تخم مرغ بخره کار پیدا کرده،حالا ما کار خودمون ساختیم ولی بیکاریم دوستان کسی مایل بود برا ی همکاری پی ام بدید تلگرام @rozanoo
منم بودم سلام نمیکردم جابز اصلا مهندس نبود.
گند اخلاق بود و خود خواه
بیچاره...استیو جابز خدابیامرز هم میگن خیلی گند اخلاق بوده البته
با این حال بعد مرگش دیگه سیب شد سیب زمینی
ميگن شانس يه بار در خونه ادمو ميزنه ها ..
اینا جوون بودن چقدر مو داشتن