اموجی ها از کجا آمده اند؟
اگر یک تلفن هوشمند داشته باشید و راه های ارتباطی تان با دنیای پیرامون را به وسیله اپلیکیشن های پیام رسان به روز رسانی کرده باشید، قطعا با اموجی ها آشنایی دارید و می دانید ...
اگر یک تلفن هوشمند داشته باشید و راه های ارتباطی تان با دنیای پیرامون را به وسیله اپلیکیشن های پیام رسان به روز رسانی کرده باشید، قطعا با اموجی ها آشنایی دارید و می دانید که این شکلک های کوچک چطور درون ارتباطات دیجیتال ما جای خوش کرده اند.
کمتر از یک دهه پیش، هیچکس اسمی از آن ها نشنیده بود اما حالا کافی است به تزئینات فروشی ها سر بزنید تا ببینید که انواع و اقسام این اموجی ها در ساختارهای عروسکی متفاوت ساخته شده اند و هر کس با اشتیاق برای خرید عروسک اموجی مورد علاقه اش اقدام می کند.
طرح آن ها روی پتوها، بالش ها، کیف های فانتزی و حتی لباس ها نیز دیده می شود. حقیقتا اموجی ها همه جا هستند. اما بگذارید از کنسرسیوم یونیکد که بارها و بارها اسم آن را در اخبار شنیده ای برای تان بگوییم تا متوجه شویم که اموجی ها واقعا از کجا آمده اند.
کنسرسیوم یونیکد، یک سازمان غیر انتفاعی است و اساسا مسئولیت اطمینان حاصل کردن از آنکه کامپیوترها بدون از دست دادن اطلاعات می توانند با یکدیگر صحبت کنند را دارد. استانداردسازی آن ها است که سبب می شود شخصی در روسیه پیامی را برای شخصی دیگر در انگلستان فرستاده و علی رغم تفاوت در الفباها، پیام سالم و بدون خطا به مقصد برسد.
بخشی از کار کنسرسیوم یونیکد آن است که حروف تمامی زبان ها را جمع آوری کرده و در اختیار قرار دهند تا در ساخت ابزارهای فناوری مورد استفاده قرار بگیرد. یونیکد در کاری که انجام می دهد فوق العاده پیشرفته و درجه یک است، به حدی که حتی آن ها زبان یونان باستان را هم در مجموعه خود دارند.
بنابراین، وقتی یونیکد شروع به کار کرد، آن ها به سراغ زبان های مختلف رفتند تا تک به تک آن ها را به مجموعه شان اضافه کنند. با این حال، وقتی به ژاپن رسیدند، متوجه مسئله ای شدند که کمتر کسی در غرب به آن توجه کرده بود.
در سال 1999، مهندسی ژاپنی که برای پلتفرم اینترنت موبایل i-mode شرکت NTT DoCoMo کار می کرد، ایده ای جالب داشت. شیگتاکا کوریتا مسئول طراحی بخشی از پیامرسان i-mode بود. به عنوان یکی از طرفداران مانگا، کوریتا به خوبی از بیان ساده احساسات به وسیله چهره ها آگاه بود و همین را به سرویس خود افزودند.
با الهام گرفتن از سمبل های پیش بینی آب و هوا، شکلک های محبوب ASCII و بیان حالت چهره همکاران و دوستانش، کوریتا یک مجموعه 172 تایی از اموجی ها را ساخت. هر کدام از این اموجی های 12 در 12 پیکسل بودند ولی خیلی زود در سیستم مکالمات ژاپنی ها محبوب شدند.
در همین حین، باقی مردم دنیا در حال استفاده از شکلک های نه چندان جذاب خودشان بودند.
جالب است بدانید که اموتیکون (واژه انگلیسی برای شکلک ها) از دو واژه Emotion و Icon پدید آمده در حالی که اموجی از ترکیب دو واژه ژاپنی e یا 絵 و moji یا 文字 به دست آمده. e در ژاپنی یعنی Picture و moji یعنی Character.
بنابراین، وقتی کنسرسیوم یونیکد به سراغ زبان ژاپنی رفت تا آن ها را به استانداردهای جهانی تبدیل کند، متوجه شدند نه تنها حروف، بلکه اموجی ها نیز حالا تبدیل به بخشی از مکالمات روزمره ژاپنی ها شده و بخشی از فرهنگ ارتباط آنلاین آن ها را شکل می دهد.
در همین حین بود که یونیکد با چالشی اساسی روبرو شد. آن ها می توانستند صرفا حرف های ژاپنی را به استاندارهای خود اضافه کنند که در این صورت همه افراد غیر ژاپنی در دریافت اموجی ها مشکل پیدا می کردند. یا راه حل بهتر این بود که اموجی ها را هم به استانداردها اضافه کنند.
در حقیقت، تصمیم گیری ساده نبود و بسیار اهمیت داشت که دست آخر قرار است چه کنند. از آنجایی که مردم بیشتر و بیشتر به گفتگوهای آنلاین روی می آوردند، وظیفه خطیری به دوش این کنسرسیوم بود تا مشخص کند چه فرم از برقراری ارتباطی می تواند جهانی شود.
با این حال اما سال ها طول کشید تا مردم اموجی ها را بشناسند، حتی بعد از اینکه یونیکد موفق به تصمیم گیری شد.
در حقیقت، هیچکس خارج از مرزهای ژاپن اصلا نمی دانست اموجی چیست، تا زمانی که آیفون آمد. میل بالای اپل به کسب بازار ژاپن منجر به پذیرش این اموجی ها و در نتیجه انقلابی در نحوه بیان احساسات به طریق این چهره های کوچک شد.
اپل به کیبورد موبایل های خود اموجی ها را اضافه کرد و نتیجه این شد که شخص دارنده آیفون می توانست پیامی پر از قلب و اموجی های خنده برای دوست خودش بفرستد و واکنش شخص مقابل این بود: «هی، چطور این کار را کردی؟»
عرضه آیفون، باعث شیوع ناگهانی اموجی ها در غرب شد. از آن زمان تاکنون، چهره اموجی ها بارها و بارها دستخوش تغییرات فراوان شده اند و هر از چند گاهی نیز تعداد جدیدی به آن ها اضافه می شود. حتی کاربرد بعضی از آن ها نیز به مرور زمان تغییر کرد. خودتان نگاه کنید، در طول روز چند بار و از چه تعداد اموجی استفاده می کنید تا پیام خود را واضح و مشخص به طرف مقابل برسانید.
بحث تفاوت فرهنگ ها نیز جالب است. برای مثال یکی از اموجی ها در شرق به مفهوم پیروزی است در صورتی که همان اموجی در غرب مفهوم عصبانی شدن را دارد. مسئله، وفاداری ژاپنی ها به مانگا بوده در حالی که غربی ها از فلسفه پشت این اموجی ها چیزی سر در نمی آورند.
پیشتر نه خبری از میوه ها و غذاها بود، نه تا این حد جنسیت اهمیت داشت. حالا می بینیم که کمپانی ها تقاضای افزودن اموجی های زنان در مشاغل مختلف را دارند و این مسئله نشان از اهمیت بسیار بالای اموجی ها در عصر کنونی ارتباطات آنلاین دارد.
اخیرا نیز شاهد تغییراتی در اموجی تفنگ بودیم. اپل و گوگل تصمیم گرفتند تا اموجی تفنگ آبپاش را جایگزین هفت تیر قدیمی کنند. و این تغییرات روز به روز بیشتر و بیشتر شده و نمی توانیم حدس بزنیم که سال آینده همین موقع، مجموعه اموجی های مان تا چه حد گسترش یافته است.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
چندان معقول نبود این مقاله. نمیدونم اسمش رو ایموجی میخواید بذارید یا نه ولی از زمان یاهو اینا بودن، از اینا خیلی جامع تر و بهتر بیشتر از یک دهه هست که تو فروم ها هستن. اون کاراکتر تپل های زرد. ایموجی ها چیز جدیدی نیستن! فقط شکلکای ثابت و جدید و هیجان انگیز برای اونایی هستن که تازه گوشی دست گرفتن و اصلا تا حالا نمیدونستن اینترنت چی هست! واسه همین محبوب شدن!
????????☺?????