آیا Red Dead Redemption پس از گذشت ۸ سال هنوز هم بازی خوبی است؟
زمانی که برای اولین بار دست به کنترلر شدم و به پای Red Dead Redemption نشستم، بازی خیلی به دلم ننشست. اما به بازی زمان دادم و در نتیجه RDR به یکی از لذت بخش ...
زمانی که برای اولین بار دست به کنترلر شدم و به پای Red Dead Redemption نشستم، بازی خیلی به دلم ننشست. اما به بازی زمان دادم و در نتیجه RDR به یکی از لذت بخش ترین تجربه های عمرم تبدیل شد. به پای بازی می نشستم و ساعت ها بدون هیچ پیشرفتی در داستان، در دنیای شگفت انگیز بازی گم می شدم.
از آن روز های شیرین ۸ سال می گذرد و مشغله زندگی امروزی، تقریبا مانع از آن شد که بتوانم دوباره به سراغ بازی بروم. با این حال اخیرا فرصتی ایجاد شد که پس از گذشت این مدت دوباره به پای بازی بنشینم. لودینگ ها تمام شدند و با تمامی شوقی که داشتم به دنیای وسترن جان مارستون پا گذاشتم.
اما یک جای کار می لنگید. تجربه ای که در آن لحظه داشتم با خاطرات شیرینی که از RDR برایم به جا مانده بود خیلی فرق می کرد. انگار گرد و غبار این ۸ سال بر قامت جان مارستون نشسته بود و او را پیر تر از گذشته نشان می داد.
البته باید خاطر نشان کرد که ۸ سال از زمان انتشار بازی می گذرد و کنسول ها نیز یک نسل تازه به خود دیده اند. طبیعی است که بازی پس از گذشت این چند سال، آن طراوت گذشته را نداشته باشد. تجربه اش همچنان نوستالژیک و جذاب است اما به اندازه آن زمان راضی کننده نیست.
اما اینکه چرا این اتفاق افتاده، دلیل اصلی نگارش این متن است. می خواهیم ببینیم که چرا یکی از شیرین ترین تجربه های صنعت بازی سازی، پس از ۸ سال تا این حد قدیمی و سالخورده شده است. همچنین این موضوع را بررسی می کنیم که آیا Red Dead Redemption هنوز هم بازی خوبی هست یا نه؟
یک زخم قدیمی
شاید اولین چیزی که با تجربه دوباره RDR توی ذوق می زند، گرافیک بازی باشد. مدت هاست که از انتشار بازی می گذرد و به همان اندازه از تاریخ مصرف موتور گرافیکی آن نیز گذشته است.
RDR ای که حالا با آن طرف هستیم، آن چیزی نیست که در خاطراتمان به یاد داریم. حتی با عکس هایش در اینترنت نیز تفاوت های بسیاری دارد. بافت هایش از هم گسیخته اند، سایه ها جلوه چندان خوبی ندارند و از همه مهمتر آنچه در دور دست دیده می شود مانند قبل زیبا نیست.
حالا با تماشای گرافیک بی نظیر بازی هایی نظیر آنچارتد ۴، با دیدن نمای خاگ گرفته RDR راضی نمی شویم. حتی پس از تماشای دومین تریلر RDR 2، تجربه دوباره قسمت اول بیش از پیش سخت می شود.
جدای از همه این ها، تحمل گرافیک بازی بدون آنتی الیاسینگ بسیار ملال آور است. به نوعی هر المانی که در تصویر وجود دارد پر از لبه های تیز و زشتی است که چشم را به درد می آورند.
به تمام این مسائل، انیمیشن های تاریخ مصرف گذشته بازی را هم اضافه کنید تا بفهمید با چه گرافیک از مد افتاده ای طرف هستید. البته باید خاطر نشان کرد که انیمیشن ها برای آن زمان ساخته شده بودند و در دوران خود کیفیت بسیار خوبی هم داشتند.
اما حالا وضعیت فرق کرده. در بازی های جدید، انیمیشن های خیره کننده ای می بینیم که تفاوت چندانی با دنیای واقعی ندارند. پس بنابر این اگر حالا نگاهی به یک بازی هشت ساله بیاندازیم، چندان نظرمان جلب نمی شود.
با تمام این اوصاف باید گفت که گرافیک بازی پس از گذشت هشت سال خیلی قدیمی شده و با آن چیزی که در خاطراتمان داریم تفاوت زیادی دارد. همین عامل هم هست که تجدید دیدار با RDR را کمی مشکل می کند.
همه ما تصویر زیبایی از این بازی در گوشه ذهنمان داریم که نمی توانیم به راحتی آن را فراموش کنیم. اما وقتی که دوباره به سراغش می رویم، می فهمیم که خاطراتمان بیش از اندازه رنگی و زیبا بوده اند.
خوب، بد، زشت
جدای از بحث ظاهری، گیم پلی RDR هم حالا خیلی چنگی به دل نمی زند. اشتباه نکنید؛ هسته اصلی گیم پلی هنوز جذاب و منحصر به فرد است. اما بیشتر می خواهیم در مورد مکانیک های کنترل کارکتر و گان پلی بازی صحبت کنیم.
در زمانی که همه ما RDR را تجربه کردیم، کنسول ها به اندازه دوران خودشان قدرتمند بودند. بیش از حد نمی توانستیم از آن ها انتظار داشته باشیم و حتی با چشیدن طعم بازی هایی مانند RDR، بی ملاحظه عاشقشان می شدیم.
اما حالا قضیه فرق کرده است. در حال حاضر، صنعت بازی های ویدیویی با سرعت بالایی به پیش می رود و روز به روز بیشتر ما را شگفت زده می کند. به همین منظور وقتی به بازی های هشت سال پیش نگاه می کنیم، گیم پلی خشکشان نظرمان را جلب نمی کند.
RDR هم گرفتار همین موضوع شده. فرمول فوق العاده جذابی دارد و هنوز هم دوست داشتنی است. اما زمان اجرای مراحل، مکانیک های کنترلی روی اعصاب می روند و نمی توان خیلی راحت با آن ها ارتباط برقرار کرد.
خصوصا این موضوع را می توان هنگام نشانه گیری یا سنگر گرفتن به خوبی حس کرد. نشانه گیری بازی، نسبت به آثار حال حاضر بسیار کند است. شاید مجبور شوید برای قرار دادن نشانه روی سر دشمن، چندین و چند بار تلاش کنید و مدت زیادی وقت هدر دهید.
علاوه بر این، سیستم سنگر گرفتن بازی هم چندان دقیق نیست و می تواند پس از چند بار اشتباه، حسابی روی اعصابتان برود. در کنار این موضوع، تجربه شیرین اسب سواری بازی هم از گزند گذر زمان دور نمانده.
برخی اوقات کنترل اسب ها به شدت آزار دهنده می شود. اسب ها اغلب به جهت هایی که می خواهیم هدایت نمی شوند و هنگام راه رفتن کنار پرتگاه، به یکباره افسار پاره می کنند و شما را با خود به پایین می کشند.
جدای از این بحث، باید گفت که گذر زمان به طراحی مراحل بازی هم رحم نکرده. اگر دوباره به پای داستان جان مارستون بنشینید، می فهمید درباره چه چیزی صحبت می کنیم. حالا مراحل RDR، آن چیزی نیستند که بتوانند ما را راضی کنند.
فرمولی استثنایی دارند که حالا قدیمی و از مد افتاده شده. فرمولی که از آن در GTA IV به زیبا ترین شکل ممکن استفاده شد، در RDR به تکامل رسید و پیش از توسعه GTA V منسوخ شد.
اگر خوب به RDR و همچنین GTA IV دقت کنید، می فهمید که برخی از مراحل آن ها، البته با کمی تغییر نامحسوس، در حال تکرار هستند. اما با گذشت این چند سال، این رویه تقریبا به طور کامل از بین رفته است.
راک استار با GTA V، طراحی مراحل بازی های خود را به طرز شگفت آوری متحول کرد. آن ها سه کاراکتر قابل بازی در اختیار کاربر گذاشتند و برای هر یک، مراحل متفاوت و منحصر به فردی طراحی کردند.
در GTA V به ندرت مرحله تکراری دیده می شد و کاربر می توانست با شروع هر ماموریت، چیزهای تازه ای را تجربه کند. به همین منظور اگر GTA V را تجربه کنید و به یک باره به سراغ RDR بروید مسلما ناامید خواهید شد.
جایی برای احمق ها نیست
در کنار تمامی موضوعاتی که به آن ها اشاره شد، یک مسئله دیگر باقی مانده که با نگاه دوباره به RDR نظر هر فردی به آن جلب می شود. البته این مسئله، آنقدرها مشکل کوچکی نیست که با نگاه به بازی متوجه آن نشوید.
بلکه از همان ابتدا به شدت توی ذوق می زند و برخی اوقات هم باعث خنده می شود. بله در مورد هوش مصنوعی صحبت می کنیم. هوش مصنوعی RDR، حالا هشت سال از سنش می گذرد و گویا به دلیل کهولت سن، کمی کند ذهن تر شده است.
اگر به دشمنان بازی نگاه کنید خوب متوجه این موضوع می شوید. آن ها درست در وسط میدان نبرد، به یک باره بلند می شوند و بدون توجه به هیچ چیزی، به این طرف و آن طرف می روند.
حتی برخی اوقات طوری رفتار می کنند که انگار از جانشان سیر شده اند و به دنبال چشیدن طعم تند گلوله هستند. این مورد تنها به دشمنان مربوط نمی شود. بلکه گاهی اوقات این موضوع روی دوستان تان نیز تاثیر می گذارد و آن ها هم به یک باره به همین درد دچار می شوند.
راستش را بخواهید فکر نمی کردم که زمان تا این حد روی بازی تاثیر گذاشته باشد. خاطراتم با تجربه دوباره RDR خراب نشدند و همچنان بازی را دوست دارم. اما مسئله اینجاست که پس از گذشت هشت سال، سر و کله زدن با چنین مسائلی بسیار سخت است.
RDR بازی مورد علاقه همه ما است و با آن خاطرات بسیار خوشی را سپری کردیم. اما با گذشت این چند سال، بهتر است که آن را در همان خاطره هایمان نگه داریم و برای انتشار قسمت دوم منتظر بمانیم.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
مقایسه انچارتد۴ با بازیهای نسل گذشته واقعا غیر حرفه ای و خنده داره!!!! خصوصا ایراد گرفتن و مقایسه گرافیک فنی نسل گذشته با نسل فعلی خنده دار یا حتی احمقانست
بنظر من نویسنده این بازی رو برای اولین بار الان بازی کرده اونم بعد تجربه عناوینی مثله جی تی ای 5 یا انچ 4 . البته من اینجوری احساس کردم
اقای فرشین خسته نباشید چه قلم زیبایی
با سلام،
من بعد از چندین سال باز هم ایکس باکسمو تعمیر کردم و دارم RDR و GTA IV بازی میکنم و باید بگم که هنوز هم همونقدر ازشون لذت میبرم که از Resident Evil 7 و Horizon Zero Dawn لذت میبرم.
در حین بازی هم هیچکدوم از موارد منفی اشاره شده در متن به حدی نبودن که توی ذوق بزنن و به تجربه ام لطمه وارد کنن، و بنظرم این بازی ها چندین برابر از بازی های AAA که این روز ها منتشر میشن بهتر و کامل تر بودن.