بازی های ویدیویی: بهترین آموزشگاه رانندگی
اولین باری که در زندگیم پشت فرمان یک اتومبیل نشستم، نزدیک به 12 سال سن داشتم. پدرم که خود مربی سابق آموزشگاه بود، می خواست رانندگی را در حد بسیار پایه مانند نحوه به حرکت ...
اولین باری که در زندگیم پشت فرمان یک اتومبیل نشستم، نزدیک به 12 سال سن داشتم. پدرم که خود مربی سابق آموزشگاه بود، می خواست رانندگی را در حد بسیار پایه مانند نحوه به حرکت در آوردن ماشین و کنترل آن در سرعت بسیار پایین آموزش دهد. اعتراف می کنم پیدا کردن نقطه حرکت و ایجاد کردن آن حالت الاکلنگی بین پای کلاج و گاز چندان برایم آسان نبود اما در کنترل فرمان و هدایت خودرو هیچ دشواری و مشکلی نداشتم.
آن زمان این فکر می کردم که به نحوی بازی های ویدیویی باید تاثیری در این قضیه داشته باشند، حدسم این بود که احتمالا بازی ها مفهوم برقراری تعادل یا بالانس را ناخودآگاه به من آموخته اند. این فکر نیز از آن جا ناشی می شد که به نظرم تکان دادن آنالوگ کنترلر و یا حتی فشردن دکمه های کیبورد برای هدایت اتومبیل و کاراکتر ها در بازی چندان بی شباهت به نحوه کنترل فرمان خودرو نیست.
همان اندازه که تکان دادن ناپیوسته آنالوگ با ضربات جدا برای هدایت ماشین در Need for Speed احمقانه است، چرخاندن فرمان به دو سمت مختلف و سپس رها کردن آن نیز اشتباهی بزرگ به حساب می آید که گویا بیشتر رانندگان تازه کار با چنین مشکلی دست و پنجه نرم می کنند.
با پیشرفت تکنولوژی و کمرنگ شدن درک مطلقا منفی عموم نسبت به دنیای گیم، فرصتی را برای محققان پیش آمده است تا کمی بیشتر روی اثرات مثبت بازی ها مطالعه کنند. پیش تر در مطالب دیگر به مطالعاتی اشاره کردیم که نقش مثبت عناوین ویدیویی روی یادگیری زبان، بهبود بینایی و مهارت حل مشکل نشان می داد اما آیا واقعا بازی های ویدیویی می توانند باعث بهبود مهارت رانندگی هم شوند؟ حال پس از سال ها فرصتی پیش آمده تا همراه یکدیگر نگاهی جامع به این ادعای بزرگ داشته باشیم.
کم تر پیش می آید که ما گیمرها در دوران کودکی و قبل از رانندگی واقعی به سراغ عناوین شبیه ساز آن هم با تجهیزات کامل برویم. بنابراین اگر بازی های ویدیویی قرار است روی بهبود مهارت رانندگی تاثیری داشته باشند، این تاثیر احتمالا باید روی عوامل درگیر در هنگام رانندگی باشد. همچنین بهتر است برای بررسی دقیق تر تمرکز خود را محدود به طیف خاصی از بازی ها نکنیم.
در نتیجه اولین سوالی که به ذهن می رسد این است که چه حواس و عواملی در رانندگی دخیل هستند؟ برای پاسخ دادن به چنین پرسشی به سراغ مقالات مختلف رفته تا فعالیت روزانه ای چون رانندگی را زیر ذره بین علم قرار دهیم. عواملی چون سن، وضعیت روحی و حتی اخلاق می توانند روی رانندگی ما اثر بگذارند اما هدف پیدا کردن فاکتورهایی است که بتوان بین آن ها و بازی های ویدیویی ارتباطی ایجاد کرد.
در مقاله ای از دانشگاه ملی استرالیا با موضوع «عوامل حسی و شناختی مرتبط با رانندگی ایمن» نمودار ساده ای آورده شده که برخی از عوامل تاثیر گذار روی رانندگی را نشان می دهد. همان طور که می بینید، این نمودار از ارتباط بین شناخت و بینایی با رانندگی ایمن می گوید. اما خود شناخت یا همان Cognitive خود از چه مهارت هایی تشکیل می شود؟
در ادامه این مقاله در بخشی دیگر به مهارت های شناختی ضروری در رانندگی چون سرعت پردازش اطلاعات، جستجوی دیداری، سرعت عکس العمل و توجه دیداری انتخابی اشاره می کند. برخی از این اصطلاحات معادل فارسی چندان خوبی ندارد و شاید کمی گیج کننده باشند، بنابراین اجازه دهید مختصری در مورد هر کدام و تاثیر بازی ها روی آن توضیح دهیم.
سرعت پردازش اطلاعات
همان طور که از اسم آن بر می آید، این مهارت شناختی نشان می دهد که ما با چه سرعتی قادر هستیم اطلاعاتی را که از محیط اطراف خود دریافت می کنیم، در ذهن پردازش کرده و اطلاعات مفید را از آن جدا کنیم. تحقیقی سال 2010 در دانشگاه راچستر آمریکا روی سرعت پردازش اطلاعات گیمرها انجام شد و محققان در این بررسی به مقایسه سرعت العمل دو گروه متفاوت از افراد پرداختند.
گروه اول گیمرهایی بودند که زمان زیادی را صرف بازی می کردند و گروه دوم را نیز افراد عادی و تقریبا ناآشنا به دنیای گیم تشکیل می دادند، زمان عکس العمل هر دو گروه در انجام وظایفی مشخص اندازه گیری و ثبت شد. سپس محققان این مقاله، زمان های هر دو گروه را در نموداری به ترتیب روی محورهای عمودی و افقی رسم کردند و با محاسبات ریاضی معادله ای خطی را به این داده ها نسبت داده یا به اصطلاح ریاضی تر، فیت کردند.
شاید در نگاه اول این نمودار و منطق آن گیج کننده به نظر برسد اما خط چینی که مشاهده می کنید از گرفتن رگراسیون خطی از داده ها به دست آمده است. برای این کار نوعی معادله چون معادله خطی به داده ها نسبت داده می شود و محاسبه ضریبی به نام R2 نشان می دهد که چقدر این داده ها واقعا رفتار خطی دارند و روی یک خط قرار می گیرند. به بیان ساده تر، هر چه R2 به یک نزدیک تر باشد، خط رسم شده از داده های بیشتری می گذرد.
ضریب اطمینان یا همان R2 برابر 0.98 به دست آمده که نشان می دهد رابطه خطی کامل قابل قبول است. شیب این خط نیز 0.89 محاسبه شده که نشان می دهد زمان عکس العمل گروه گیمرها 0.89 برابر (در نتیجه کمتر) از گروه دیگر است. بنابراین با این آزمایش و رسم نمودار می توان نتیجه گرفت که گیمرها پردازش اطلاعاتی در حدود 11 درصد سریع تر دارند.
احتمال دارد به این فکر کنید که عکس العمل سریع تر لزوما به معنای برتری نیست و فاکتوری چون دقت در این آزمایش نادیده گرفته شده اما این محققان همچنین دقت پاسخگویی دو گروه به وظایف تعیین شده را نیز اندازه گیری کردند و به نتیجه ای یکسان رسیدند. بنابراین، گیمرها دقت را فدای عکس العملی سریع تر نمی کنند. در هر صورت اگر مشتاق دانستن اطلاعات بیشتری در مورد این تحقیق هستید، توصیه می کنم حتما مقاله کامل را مطالعه کنید.
جستجوی دیداری
فردی که از چنین قابلیتی برخوردار باشد، قادر است تا محیط اطرافش را به سرعت بررسی کرده و اطلاعات مهم و حیاتی را تشخیص دهد. به همان اندازه که داشتن این مهارت برای یک مامور پلیس ضروری است، در هنگام رانندگی نیز راننده ها باید بتوانند در کمترین زمان ممکن اطلاعات مهم چون تابلوها و خودروهای دیگر را اسکن کرده و به آن ها اولویت بیشتری ببخشند.
اما آیا ارتباطی بین این مهارت و بازی های ویدیویی نیز وجود دارد؟ راستش را بخواهید، بیشتر از آنچه که فکرش را بکنید. توانایی بازی های ویدیویی به خصوص عناوین اکشن و پر سرعت در بهبود جستجوی دیداری انسان احتمالا یکی از آن مواردی است که کمتر کسی توانایی مخالفت با آن را داشته باشد.
نه تنها بارها مقالات مختلف اثر مثبت بازی ها روی مهارت های بینایی چون همین جستجوی دیداری را به اثبات رسانده، بلکه چند سال پیش مستندی تقریبا 1 ساعته با عنوان «آیا بازی های ویدیویی واقعا اینقدر بد هستند؟» ساخته شد که محققان زیادی در آن با آزمایش های مختلف به بسیاری از فواید گیم از جمله مهارت های دیداری اشاره می کنند.
برای مثال در یکی از تحقیقاتی که نزدیک به 5 سال پیش در دانشکده روانشناسی دانشگاه تورنتو انجام شد، محققان در مطالعه خود اثبات کردند که گیمرها جستجوی دیداری، دید جانبی و تشخیص سریع تری دارند و جالب تر آنکه افراد غیرگیمر نیز بعد از 10 ساعت بازی کردن عناوین اکشن و ریسینگ، عملکرد به مراتب بهتری نسبت به گذشته از خود نشان دادند.
نمودار زیر از همین مقاله نشان می دهد که گیمرها در هر سه آزمایش عکس العمل و سرعت بالاتری نسبت به گروه دیگر داشتند. آزمایش اول که با نام Color مشخص شده، توانایی فرد در سرعت تشخیص دادن شی با رنگ متفاوت و آزمون Orientation در تشخیص شی با جهت گیری متفاوت را نشان می دهد، آزمایش آخر نیز ترکیبی از هر دو حالت است. البته این مقاله به بررسی موارد دیگری چون دید جانبی و مقایسه عملکرد گروه دوم پس از بازی کردن نیز می پردازد که از حوصله این مطلب خارج است.
توجه دیداری انتخابی
این مهارت بر خلاف نام نامأنوس خود، مفهومی بسیار ساده دارد. «توجه دیداری انتخابی» مهارت یک شخص در انتخاب اطلاعات مورد نیاز و پردازش آن ها را محک می زند. در نگاه اول شاید متوجه تفاوت این قابلیت با مورد قبلی نشوید، بنابراین اجازه دهید با ذکر مثالی مفهوم هر دو مهارت را روشن تر کنم.
برای لحظه ای تصور کنید که شما یک مامور پلیس هستید و درست در مقابل چشمان شما چهار فرد مسلح سوار خودرو شده و از محل می گریزند. مهارت جستجوی دیداری به شما کمک می کند تا در میان انبوهی از اطلاعات، به مولفه های مهم تری چون خودرو، افراد مسلح و بانکی را که در پشت آن ها قرار دارد، بیشتر توجه کنید. به همین دلیل است که اگر فردی درست در همان زاویه دید شما مشغول خوردن چایی باشد، به احتمال بسیار بالا حتی او را نخواهید دید.
اما این مهارت توجه دیداری انتخابی است که تعیین می کند شما با چه سرعتی می توانید آن اطلاعات مهم را پردازش کرده و با قرار دادن قطعاتی چون «سلاح»، «خودرو» و «بانک» به پازل بزرگتر «سرقت از بانک» برسید و برای مثال پلاک خودروی متواری را یادداشت کنید. در واقع این مهارت است که در نهایت نشان می دهد شما در این مثال فرضی چقدر پلیس خوبی هستید.
اگر این یادداشت را تا به اینجا خوانده باشید، احتمالا دیگر تعجب نمی کنید اگر بگویم مطالعات بسیاری حکایت از نقش بازی ها در بهبود مهارت توجه دیداری انتخابی دارد. اما برای نتیجه گیری نهایی بهتر، بار دیگر به دانشگاه راچستر ولی این بار دانشکده علوم شناختی و مغز سر می زنیم تا از نتیجه تحقیقی بگوییم که شاون گرین (Shawn Green) و همکارش در سال 2003 میلادی روی آن مطالعه کردند.
در علم روانشناسی شناختی، آزمونی به نام فلانکر اریکسن (Eriksen Flanker Task) وجود دارد که یکی از راه های ارزیابی توجه دیداری انتخابی به حساب می آید. این آزمون به روش های مختلفی اجرا می شود اما در هر حالت هدف آن بررسی توانایی مخاطب در معطوف کردن تمرکزش به متغیر یا مولفه ای خاص است.
در یک روش ممکن است مجموعه ای از پیکان با جهت گیری های مختلف نمایش داده شود اما فرد آزمون دهنده تنها باید جهت پیکان مرکزی را اعلام کند، در روشی دیگر هر مرتبه 5 حرف انگلیسی به نمایش در آید و این بار شخص باید تنها حرف میانی را تشخیص دهد. اما تمامی این روش ها وجه اشتراک یکسانی دارند: آزمون باید در دو حالت سازگار و ناسازگار تکرار شود.
حالت سازگار زمانی است که محرکه های بیرونی و بی اهمیت با مولفه اصلی یکسان هستند. در مثال بالا شرایطی را در نظر بگیرید که تمامی پیکان ها با پیکان مرکزی هم جهت باشند، در غیر این صورت ناسازگار نامیده می شود. شاون گرین و همکارش نیز در کنار چندین آزمایش دیگر، از آزمون فلانکر اریکسن نیز استفاده کردند به این صورت که لوزی یا مربعی درون یکی از 6 حلقه تصویر زیر قرار می گرفت و فرد آزمون دهنده می بایست حلقه درست را تشخیص می داد.
همان طور که در تصویر بالا می بینید، زمانی حالت ناسازگار پیش می آید که شکل بزرگ بیرونی دقیقا متضاد شکل هدفی است که افراد باید در حلقه ها پیدا کنند. در اصل هدف آزمون نیز اندازه گیری تفاوت زمان پاسخگویی میان این دو حالت است و آن را با فاکتوری به نام «اثر سازگاری» معرفی می کند. در نتیجه درست مانند تحقیقات قبلی این آزمون برای دو گروه از افراد تکرار شد: گیمرها و گروهی که علاقه زیادی به بازی های ویدیویی ندارند.
نتیجه اجرای آزمون برای هر دو گروه در نمودار زیر می توانید مشاهده کنید. محور عمودی اثر سازگاری یا به عبارتی همان تفاوت زمان میان دو حالت سازگار و ناسازگار را نمایش می دهد و محور افقی نیز نمایانگر درجه سختی است که افزایش می یابد. با سخت تر شدن آزمایش، اثر سازگاری گروه دوم کاهش می یابد و در واقع میانگین زمان پاسخگویی آن ها در حالت ناسازگار کمتر از حالت سازگار شده و اختلاف این دو مقداری منفی می شود.
شاید درک آن چندان آسان نباشد اما اتفاقی که می افتد این است که با بیشتر شدن میزان سختی، اثر عامل گمراه کننده (همان شکل بزرگ بیرون از حلقه ها) کمرنگ تر شده چرا که افراد بیشتر توجه خود را معطوف هدف می کنند اما گیمرها در همان حالت چون ظرفیت توجه بالاتری دارند، همچنان اثر شکل گمراه کننده برای آن ها به قوت خود باقی می ماند. در واقع آن ها هنوز ظرفیت آن را دارند که به محرکه های گمراه کننده نیز توجه کنند.
البته این مقاله تنها به این آزمون برای اثبات اثر بازی هایی ویدیویی روی بهبود توجه انتخابی اکتفا نمی کند و در ادامه به سراغ آزمون های دیگری چون شمارش (Enumeration) نیز می رود. در انتها نیز مشابه تحقیقات قبلی بار دیگر نشان می دهد که گروه دوم پس از تجربه بازی کردن، عملکردشان به طرز قابل توجهی پیشرفت می کند.
مهارت های قوی تر، رانندگی بهتر؟
در ابتدای مطلب با اکتفا به منابع معتبر از مهارت هایی سخن گفتیم که در هنگام رانندگی به کار می آیند و سپس تحقیقات مختلف نشان دادند که چگونه بازی های ویدیویی می توانند این مهارت ها را بهبود و گسترش دهند. اما از آنجایی که هیچ کدام از تحقیقات به بررسی نقش این مهارت ها در فعالیت های مختلف زندگی چون رانندگی نپرداخته اند، هنوز نمی توانیم با قاطعیت به پرسش ابتدایی پاسخ دهیم.
بگذارید با یک مقایسه منظورم را واضح تر بیان کنم. در این مقایسه فرضی، ابتدا جوان 18 ساله ای را تصور کنید که از همان کودکی بازی های ویدیویی سرگرمی شماره اول او بوده است و حالا تصمیم دارد که رانندگی را بیاموزد، حالا فرد سی و چند ساله ای را کنار او بگذارید که حداقل 5 سالی است هر روز با خودرو شخصی به محل کار می رود. اگر تنها رانندگی را ملاک قرار دهیم، به نظر شما کدام شخص راننده ماهرتری است؟ فکر کنم جواب سوال کاملا بدیهی باشد.
اما در حقیقت مطالعه ای وجود دارد که این بار به بررسی مستقیم رابطه بین بازی ها و مهارت رانندگی می پردازد، تحقیقی که خواندن آن بهانه ای شد تا با یکدیگر با ذره بین ریزتری این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم. محقق اصلی این مقاله، دکتر لی لی (Li Li) از دانشگاه شانگهای نیویورک، برای پیدا کردن رابطه میان این دو به سراغ مشخصه شناختی دیگری به نام مهارت بینایی-حرکتی رفته است.
این مهارت بیانگر میزان توانایی ما در هماهنگ کردن حرکات دست و پا با سیستم بینایی است که در هنگام رانندگی شاید از هر مهارت دیگری ضروری تر باشد. اگر در هنگام رانندگی ناگهان حیوانی به میان جاده بپرد، توانایی بینایی-حرکتی شما است که تعیین می کند با چه سرعتی ذهن شما می تواند به پا دستور ترمز دهد. محققان این مطالعه از آزمون دهندگان خواستند تا با استفاده از شبیه ساز رانندگی، اتومبیل مورد نظر را تا حد امکان در میان جاده و بین دو خط نگه دارند در حالی که وزش باد شدید کنترل آن را به مراتب دشوار می کرد.
افرادی که پیش از این هفته ای حداقل 5 ساعت از وقت خود را صرف بازی های ویدیویی کرده بودند، توانایی بسیار بالاتری در حفظ کنترل خودرو نسبت به گروه دیگر داشتند. اما در ادامه به صورت شانسی یکی از دو بازی ماریو کارت و عنوان استراتژی Roller Coaster Tycoon در اختیار گروه دیگر قرار گرفت تا در 10 جلسه یک ساعته به بازی کردن بپردازند. بعد از برگزاری این جلسات تمرینی، آزمون بار دیگر تکرار شد و نه تنها گروه عملکرد بهتری از خود نشان داد بلکه مشخص شد هر کدام از دو بازی به شکلی می توانند مهارت های خاصی از رانندگی را بهبود ببخشند.
بنابراین می توان با اطمینان خوبی نتیجه گرفت که بازی های ویدیویی بیشتر از آنکه لزوما رانندگی ما را بهتر کنند، مهارت هایی ذهنی و شناختی را بهبود می بخشند که در هنگام کنترل یک خودرو حسابی به کار می آیند. به عبارتی اگر از عاشقان بازی های اکشن سریع و عناوین ریسینگ هستید، به احتمال زیاد یادگیری رانندگی و چیره دست شدن در آن برای شما به مراتب بسیار آسان تر از افراد دیگر است.
شوماخرهای آینده، چند لحظه ای صبر کنید
با رسیدن به پایان مطلب و پس از بررسی کردن چندین مقاله علمی معتبر حالا می توانیم با اطمینان به پرسش ابتدایی جواب «بله» دهیم. اما قبل از آن که با اعتماد به نفسی بالا در خیابان های شهر جولان دهید و از این مهارت نهفته جدید لذت ببرید، متاسفانه باید اشاره کنیم که تحقیقاتی نیز وجود دارد که از تاثیرات منفی بازی ها می گوید، آن هم به طور خاص روی رانندگی.
البته که هیچ کدام از این تحقیقات تضاد یا منافاتی با مطالعاتی که بالاتر به آن ها اشاره شد، ندارند. این بررسی ها بیشتر به آثار مخرب الگوگیری نسل کم سن و سال از بازی های ریسینگ و بروز رفتارهای خطرناک در زمان رانندگی می پردازد. تاثیراتی که تنها محدود به بازی ها نشده و مدیوم های دیگری چون سینما را نیز شامل می شود.
بنابراین بهتر است در آخر مطلب همان جمله ای را بنویسیم که بارها مشابه آن را در ابتدای یک فیلم سینمایی یا مسابقه کشتی کج(!) خوانده اید: دریفت کردن های خود با سرعت 200 کیلومتر در سری نید فور اسپید را در خیابان های شهر امتحان نکنید.
نظر شما چیست؟ آیا شده احساس کنید بازی های ویدیویی شما را نیز در فعالیت هایی مانند رانندگی یاری داده باشند؟ دیدگاه های خود را حتما با ما به اشتراک بگذارید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
عمرمون را پای نیدفور اسپید گذاشتیم و تاثیراتش کامل مشخصه توی رانندگی
بازی های ویدیویی زندگیمو ساختن... فقط و فقط
فقط اون قسمت شوماخر های آینده???
اما واقعا تاثیر به سزایی داره منی که ۱۳ سالمه موقعی رانندگی کردن بابام تعجب می کرد که چطور با دقت رانندگی می کنم.
خیلی هم عالی، من خودم در مراحل پایه که اتومبیل دنده ای چطور کار میکنه رو بچگی یاد گرفتم، از نید فور اسپید ماست وانتد و بعدشم هم تو فوتزا هورایزن سه به شکل حرفه ای تر با رانندگی و مخصوصا لذت دریف آشنا شدم!