آیا در وضعیت فعلی میتوان انتظار فعالیت ۴۰ استارتاپ جدید را در ماه داشت؟
چند روز پیش در مراسم افتتاحیه باشگاه کسب و کار دانش بنیان، سورنا ستاری در سخنرانی خود به این موضوع اشاره داشت که ماهانه باید سی تا چهل شرکت از این مجموعه بیرون بیاید. این ...
چند روز پیش در مراسم افتتاحیه باشگاه کسب و کار دانش بنیان، سورنا ستاری در سخنرانی خود به این موضوع اشاره داشت که ماهانه باید سی تا چهل شرکت از این مجموعه بیرون بیاید. این صحبت و ادعای دکتر ستاری با واکنش عمدتا منفی کارشناسان و فعالان استارتاپی ایران روبرو شده و به نظر میرسد که آنچنان صحیح نیست. ستاری همچنین سال گذشته نیز ادعا کرده بود که استارتاپ ها باید هفتهای 10 درصد رشد کنند.
اما آیا با توجه به شرایط کنونی، میتوان ماهانه ۳۰ تا ۴۰ کسبوکار جدید داشت که به سمت دانشبنیان شدن نیز پیش روند؟ «ناصر غانم زاده» کارآفرین و سرمایهگذار جسور حوزه استارتاپ ایران در گفتگو با دیجیاتو تاکید میکند که از اظهارات غیرکارشناسانه معاونت علمی ریاست جمهوری متعجب و یا به بیانی بهتر خسته شده است و نمیداند که این صحبتها قرار است در چه زمانی رنگ و بوی واقعیت به خود بگیرند:
«معاونت علمی در چند سال اخیر عملا راه را به بیراهه رفته و اشتباهات زیادی را مرتکب شده است. دکتر ستاری شش سال است که مدیریت این سازمان را برعهده دارند و اگر در تمام مدت این شش سال، یک کتاب درباره مدیریت و حوزه کسبوکارهای نوپا خوانده بودند، قطعا در این اظهار نظر کمی تامل به خرج میدادند.»
او باور دارد که معاونت علمی ریاست جمهوری تولید یک استارتاپ را با کسبوکارهای سنتی اشتباه گرفته و البته تاکید میکند که حتی در حوزه سنتی نیز چنین سرعتی امکان ناپذیر است و این آمار و ارقام یک رویاست که با واقعیت هیچ انطباقی ندارد:
«ریسکهای زیادی در تولد یک استارتاپ وجود دارد و عوامل متعددی به تولید و ادامه حیات یک کسب و کار مرتبط است از جمله سرمایه گذار. آیا در حال حاضر سرمایهگذاری در کشور داریم؟ آیا منتورهای یک استارتاپ وجود دارند؟ ما در ایران هنوز برخلاف سایر کشورهای فعال در این زمینه، یک کارآفرین میلیاردر نداریم چرا که کسی حاضر نیست پروژههای یک کارآفرین را بخرد.»
غانم زاده معتقد است که به جای افتتاح چنین پروژههایی بهتر است زیرساختها تقویت شود و اکوسیستم استارتاپی ایران را در زوایای دیگر تقویت کنند چرا که امروزه بسیار ضعیف پیش میرود: «به قول دوستان این اکوسیستم تبدیل به یک جزیره استارتاپی شده، گرچه چندان با این حرف موافق نیستم اما ضعف در پایههای این اکوسیستم را نیز نمیتوان نادیده گرفت.»
«مسعود فاطمی» مدیرعامل فرنیان نیز ضمن انتقاد تند به جملات ستاری با کنایه میگوید که این مجموعه قرار نیست مایکرویو باشد و ماهی سی تا چهل عدد استارتاپ شبیه یک توهم است. او به دیجیاتو میگوید:
«در این چند سال اخیر ده الی پانزده استارتاپ موفق نداشتیم که حالا توقع خروجی ماهی چهل کسبوکار از یک مجموعه داشته باشیم. باید از ایشان پرسید که در این مجموعه قصد دارند چه کاری برای فعالان استارتاپی انجام دهند؟ صرفا دادن فضای کار اسمش خروجی استارتاپ نیست و عواملی چون دارایی و بیمه و سرمایه از کجا قرار است تامین شود؟»
فاطمی اذعان دارد که در حال حاضر و با وضعیت اقتصادی کنونی کشور، بیشتر از این رقم خروجی استارتاپ، با ورشکستگی کسبوکارها روبرو هستیم:
«شرکتهای بزرگ هم در حال حاضر درگیر مشکلات مالی و تعدیل سنگین نیروها هستند چه مانده به کسبوکارهای نوپا و تازهوارد که راه و چاه را دقیقا نمیدانند. اینکه توقع داشته باشیم شرکتهای کوچک و کسبوکارهای نوپا برای این اقتصاد همانند یک معجزه رفتار کنند، توقعی بس عجیب و نابجاست. هنوز هم بخشهای مختلف حاکمیت در برابر استارتاپها سنگاندازی میکنند و مفاهیم پایه و بنیادین این نوع بیزینس در ایران و بین دولتیها حل و فصل نشده، چطور انتظار داریم که ماهی ۴۰ عدد استارتاپ از یک باشگاه که هنوز شرح وظایف آن نیز دقیقا مشخص نیست خارج شود؟»
فاطمی اداره مالیات را مثال میزند که کماکان هضم مساله ضرردهی یک استارتاپ در چند سال اولیه برایش ناممکن است و یا مشکلاتی که سازمان بیمه در بین کسبوکارها به وجود میآورد و با اشاره به سهمخواهی دولتیان تاکید دارد که تا این مسائل برطرف نشود، داشتن استارتاپهای موفق یک امید واهی خواهد بود.
میتوان گفت تلاش دیجیاتو برای یافتن کارشناسی که با ستاری موافق باشد و از گفتههایش دفاع کند به نتیجه نرسید. «سجاد زاهدی» کارشناس دیجیتال مارکتینگ حوزه استارتاپها نیز شوخی چنین ادعایی را حتی غیرقابل تصور عنوان میکند و به دیجیاتو میگوید:
«از زمان تولد یک استارتاپ تا فعال شدن واقعی آن، مدت زمان بسیار طولانی سپری میشود و تمامی این مراحل به هیچ وجه در یک ماه سپری نخواهند شد که بخواهیم در ماه ۳۰ مورد از آنها را در اختیار داشته باشیم. این عمل همانند دادن تاکسیهای شهرداری به شهروندان برخی مراکز استانهاست که صرفا واگذاری تاکسی صورت گرفته و هیچ تمهیداتی برای ادامه کار و حیات آن شغل در نظر گرفته نشده است. بحث کمیت و کیفیت در اینجا مطرح میشود و آمار که دولتیها بدان علاقه خاصی داشته و دوست دارند که آمار استارتاپها را زیاد بدانند و آن را به نام خودشان ثبت کنند.»
زاهدی میگوید که دولت تاحد امکان پشت استارتاپها ایستاده ولی موفقیت آنان را نیز در مواردی به نام خود میزند در حالی که در عمل، فعالان این حوزه گاه کلنجارهایی با برخی سازمانها دارند که توصیف آنها خندهدار است. این کارشناس باور دارد که باید دست از رسیدن به آمار کمیتی بالا دست برداریم و به کیفیت کارها رجوع کنیم:
«بسیاری از استارتاپهای در حال حاضر یک ایده خام مشترک دارند و یا در حقیقت دلالانی هستند که به جای دلالی فیزیکی یا تلفنی، رو به ساخت اپلیکیشن آوردند و در فضای اپلیکیشن کار مشتریان را انجام میدهند و نکته جالب اینکه بعد از مراحل اولیه اینترنتی، تمامی خدمات و کارهایشان به صورت تلفنی صورت میگیرد که با ماهیت کسبوکار آنلاین و تجارت الکترونیکی تناقض دارد.»
زاهدی E-Commerce موجود در ایران را در یک ورطه تکرار میبیند و ایدههای کلیشهای و بومی سازی موارد مطرح بینالمللی را نوعی اشباع در بازار معرفی میکند که آنها را حاصل همین چهل استارتاپ در ماه در آوردن دولت از یک مجموعه میداند:
«متاسفانه هنوز افراد بسیاری که میخواهند وارد کسبوکارهای نوپا شوند تصور دارند که حمایتهای بخشّهای دولتی از جمله وزارت ارتباطات و معاونت علمی و.... معجزهگر و راهگشای کارشان خواهد بود و به همین موضوع بسنده میکنند. در حالی که اصل کار چیز دیگریست و آن موضوعات استارتاپی اصلا توسط این سازمانها رسیدگی نمیشود چرا که تخصصی هم در راهنمای موفقیت استارتاپها در آنها وجود ندارد. شاید بهتر باشد به جای ساخت ۴۰ استارتاپ در ماه، آمار ورشکستگان این حوزه را رصد کنیم و فکری به حال و روزگار آنها و موارد بعدی که در راه هستند بکنیم تا به همان درد دچار نشود.»
اکوسیستم استارتاپی ایران بعد از گذشت چندین سال از شروعش، در مرحله رشد به سر میبرد و بنا به تعبیر کارشناسان، همانند کودکیست نوپا که گام برداشتن آن و تربیت صحیح و درست آن در این برهه زمانی، مهمترین اتفاق ممکن است.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.