آیا تله پورت از لحاظ علمی امکانپذیر است؟
تله پورت یا انتقال آنی به نقطهای دیگر، یکی از مهارتهای هیجانانگیز به ظاهر ماورایی است که بشر در تلاش بوده آن را به فعلیت برساند. تماشای قابلیتهایی فرابشری مثل تله پورت در میان فیلمهای ...
تله پورت یا انتقال آنی به نقطهای دیگر، یکی از مهارتهای هیجانانگیز به ظاهر ماورایی است که بشر در تلاش بوده آن را به فعلیت برساند. تماشای قابلیتهایی فرابشری مثل تله پورت در میان فیلمهای هالیوودی چیز عجیبی نیست و این ویژگیها به واسطه تکنولوژی روز دنیا مثل نقل و نبات در هالیوود دیده میشود. ولی شاید این سوال برای شما هم مطرح شده آیا تله پورت واقعا از لحاظ علمی امکانپذیر است؟
اینکه چرا بشر به شدت عاشق تله پورت است شاید به این خاطر باشد که او را در انجام راحتتر امور یاری می دهد. مثلا آیا کسی بدش میآید از رخت خواب مستقیم به محل کار منتقل شود؟ مثلا خیر. این علاقه به راحت زندگی کردن باعث شده محققین از گذشته دور با ایدههای جدید سعی کنند ساز و کار قابلیت تله پورت را کشف کنند. چرا که در طول تاریخ، هم دیده شده و هم داستانهایی تعریف شده که افرادی قادر بودند در کسری از ثانیه، به نقطهای دیگر روی نقشه منتقل شوند.
تله پورت صرفا یک پدیده انتزاعی و تخیلی نیست
یک فیزیک دان آلمانی به نام مکس پلانک در سال ۱۹۰۰ میلادی تلاش کرد تا مفهوم جدیدی را در حوزه فیزیک معرفی کند و آن چیزی نبود جز «کوانتوم». پلانک کشف کرد بستهای از انرژی در کوچکترین واحد از ماهیت و چارچوب یک جسم وجود دارد. او این بسته انرژی را «کوانتا» نامید و سپس فرضیهای را مطرح ساخت که بعدها به «ثابت پلانک» مشهور شد. پلانک فرمولی را طراحی کرده تا توضیح دهد کوانتا در سطح زیر اتمی چطور میتواند هم به صورت ذره باشد و هم امواج.
دکتر استفن جنکینز، پروفسور دانشگاه اگزِتر در بریتانیا مفهوم صحبتهای پلانک را به زبانی بسیار ساده توضیح میدهد. او یک میز بیلیارد را برای درک صحیح ذره (پارتیکل) و امواج مثال میزند. شارهای میز حکم ذره یا پارتیکل را دارند که حاوی انرژی هستند و در یک نقطه ثابت روی میز قرار دارند. حال اگر ضربهای به این شار بزنید، این اشیا حرکت کرده و چه بسا به یک شار دیگر ضربه وارد کنند. پروفسور جنکینز امواج در سطح زیر اتمی را به این ضربات تشبیه میکند.
ایده تله پورت در ۹۰ سال پیش در کشور آلمان جرقهاش زده شد
ورنر هایزنبرگ یک قانون اساسی در دنیا را در سال ۱۹۲۷ میلادی کشف کرد که به قانون هایزنبرگ معروف شد. بر اساس این قانون، شما هر چقدر بتوانید نیروی پرتابه یک پارتیکل را بیشتر حساب کنید، موقعیت آن ذره نامشخصتر خواهد شد. به زبانی ساده شما نمیتوانید در آن واحد هر دو حالت یک پارتیکل را درک کنید؛ چه برسد به اینکه با شماری از پارتیکلها روبهرو باشید. اگر با طرز تفکر هایزنبرگ موافق باشیم، تله پورت طبق قوانین کوانتومی که او تحلیل کرده، غیرممکن خواهد بود. بعدها اروین شرودینگر خیلی راحت قانون هایزنبرگ را با ارائه مفهومی تحت عنوان «درهمتنیدگی کوانتومی» به چالش میکشد.
تئوری گربه شرودینگر: یک پارادوکس سرنوشتساز برای مفهوم تله پورت
شرودینگر در مقالهای به نام EPR (انیشتین،پودولسکی و روزندر) در سال ۱۹۳۵ میلادی به صورت مفصل درباره قانون هایزنبرگ و حالت کوانتومی صحبت کرده و دقیقا در این مقاله بود که نظریه پارادوکسی گربه شرودینگر را مطرح میکند. شرودینگر مفهومی که دلش میخواست را در قالب یک آزمایش بیان کرد.
فرض کنید گربهای در جعبهای مهر و موم شده زندانی است. در این جعبه یک چکش، حسگر پرتوزا و گاز سیانور وجود دارد. احتمال نشت گاز پس از بسته شدن در جعبه ۵۰-۵۰ است. اگر بخواهیم بدون باز کردن در جعبه بگوییم گربه زندهاست یا مرده دقیقا همین نسبت وجود دارد: ۵۰ درصد مرده و ۵۰ درصد زنده. ولی پس از باز کردن در جعبه، گربه «قطعا» یا مرده است یا زنده. این همان پارادوکسی است که شرودینگر در ذهن داشته.
آیا محققین از درهمتنیدگی کوانتومی و رابطهاش با تله پورت سر در آوردند؟
محققین انتظار دارند با تله پورت، اشیا به داده تبدیل شده و سپس این دادهها به مکانی دیگر منتقل شوند. سپس دوباره دادهها، ماهیت اولیه خودشان را احیا سازند. این فرآیند درست همانند ارسال یک نامه الکترونیکی است. شما وقتی یک نامه را برای کسی ارسال میکنید، در درجه اطلاعات این نامه تبدیل به کد شده و سپس به واسطه بستر اینترنت در سیستم دیگری منتقل و این کد دوباره به نامه تبدیل میشود. البته ساز و کار ارسال ایمیل از آنچه توضیح دادیم پیچیدهتر است ولی به زبان ساده خواستیم توضیح دهیم این پروسه هم نوعی تله پورت تلقی میشود.
در حال حاضر و بر اساس مفهومی که شرودینگر اتریشی بیان کرده، دانشمندان برای تله پورت انسانها به یک عقیده واحد اتفاق نظر دارند و آن چیزی نیست جز «تله پورت کوانتومی»؛ فرآیندی که اجازه میدهد اتم، کوچکترین واحد سازنده هر موجود زنده به یک داده قابل برنامهریزی تبدیل شود. این دادهها به واسطه یک بستر به نقطهای دیگر منتقل شده و به واسطه وضعیت «درهمتنیدگی کوانتومی» فرم اولیه خود را مجدد بازیابی میکنند. چند سالی است که مفهوم درهمتنیدگی کوانتومی در دنیای فیلم و سریال به صورت زیر پوستی توضیح داده میشود و اخیرا در جدیدترین فیلم کمپانی مارول یعنی مرد مورچهای به وضوح تماشا کردیم که ساز و کار وضعیت کوانتومی تا حدودی به چه صورت است.
درهمتنیدگی کوانتوم، تنها راه برای تله پورت انسان؟
در رابطه با مفهوم درهمتنیدگی کوانتومی میتوان یک کتاب نوشت ولی به زبان ساده میتوان گفت در وضعیت درهمتنیدگی کوانتومی، اجزای یک سیستم هیچ ویژگی مستقلی از خود نشان نمیدهند و فقط سیستم کل، ویژگیهای اجزایش را داراست. درست مانند گربه شرودینگر که در یک سامانه مرکب قرار گرفته و علم کوانتوم میگوید گربه باید هم مُرده باشد و هم زنده ولی در واقعیت امر، با باز شدن در جعبه یکی از این حالات رخ میدهد.
اغلب فیزیکدانان معتقدند بشر تنها در این حالت میتواند جسمش را به یک نقطه دیگر انتقال دهد. چرا که موقعیت مبدا و مقصد در حالت درهمتنیدگی کوانتومی به اشتراک گذاشته شده و بشر به واسطه این قابلیت میتواند جسمش را به نقطهای دیگر منتقل سازد.
شاید روی کاغذ این فرضیه ساده و قابل انجام به نظر برسد ولی روح انسان که از دید متافیزیک تودهای است از انرژی نامشخص، هنوز کشف نشده قرار است چطور منتقل شود. به عبارتی دیگر و قابل فهمتر، چطور محمولهای را که نمیبینیم و نامرئی است، باید آن را به واسطه یک ماشین نقلیه، به شهری دیگر ارسال کنیم؟
جدا از پیچیدگیهای تله پورت انسانها، در دو سال گذشته یک تیم تحقیقاتی واقع در کانادا موفق شد اطلاعات اندکی را از یک نقطه به نقطهای دیگر در همان شهر منتقل کنند. با این حال مشکلاتی هنوز پابرجاست.
یک اینکه اتمها پیش از پروسه تله پورت، باید در مجاورت با یکدیگر واکنش نشان بدهند و گسسته نشوند. این مشکل خود نیازمند مطالعات زیادی است. پروفسور سِیج سینی (Saj Saini)، محقق برجسته موسسه تکنولوژی در ماساچوست اعتقاد دارد: « در تئوری ما میتوانیم اشیا و حتی آدمها را جابهجا کنیم ولی در حال حاضر (و به واسطه تکنولوژی ناقصی که داریم) به نظر میرسد توانایی انجامش را نداریم تا حالت درهمتنیدگی تریلیونها اتم را در اشیای بزرگ محاسبه کرده و همان میزان اتم را در نقطهای دیگر مجدد سر هم کنیم. پیچیدگی این کار و همچنین انرژی که نیاز داریم، در حد و اندازه کیهانی است».
هماکنون محققین بنا به اقتضای محدودیتهای تجهیزات حال حاضر قادر هستند الکترونها را صرفا در یک اتم تله پورت کنند. پس تله پورت از لحاظ علمی، شدنی است و صرفا یک فانتزی نیست. شاید با گذر زمان و پیشرفت قابل توجه تکنولوژی، یک روز ما هم بتوانیم به واسطه ابزارآلات مختلف تله پورت کنیم.
به آینده امیدوار باشیم؟
در هر صورت از دید محققین، بشر میتواند در آینده نزدیک چه به واسطه ماشینهای مختلف و چه به تنهایی و به واسطه نیروی ذهن، مهارت تله پورت را یاد بگیرد. همانطور که در این یادداشت متوجه شدید تنها دو عامل جلو روی انسان است: عدم آگاهی کامل از حالت «درهمتنیدگی کوانتومی» و محدودیتهای ابزارهای آزمایشگاهی فیزیکدانها.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
من فکر میکنم که تله پورت باز سازی اتم به اتم نباشه بلکه استفاده از کرم چاله و پورتال برای سفر به نقاط دیگه
دیشب یک مطلب خوندم در رابطه با سفر در زمان از طریق تله پورت - کسی میدونه که چطوری میشه این کار را انجام داد ؟؟؟