آیا بی ام و اصالتش را فراموش می کند؟ مقایسه M3 CSL افسانه ای با M2 Competition جدید

موتورهای امروزی کمی بالاتر از دور ایده ال، تمام گشتاور عظیم خود را در اختیار شما می گذارند. اگر به دنبال دستیابی به حداکثر عملکرد در دور 8000 rpm هستید عموما باید سمت ایتالیایی ها بروید.

در حال حاضر موتور 3.2 لیتری خطی 6 سیلندر بی ام و یعنی S54 مهمترین دلیلی است که باعث شده تا M3 E46 پس از 15 سال عرضه توسط بی ام و با رشد قیمتی بسیار زیادی مواجه شود. از دیگر دلایل می توان به شاسی معرکه M3 E46 اشاره کرد. در سال 2006 و زمانی که تولید این مدل برای همیشه متوقف شد بسیاری از افراد اعتقاد داشتند که بهترین خودرو راننده محور جهان که به موتور توربوشارژ مجهز نیست M3 E46 است.

این خودرو همانند یک لحظه شیرین بوده و بعید به نظر می رسد که هیچ کدام از جانشینان آن بتوانند از منظر لذت به جایگاه آن برسند.

اما اگر بگوییم که یک خودروی M دیگر آماده که نه تنها از آن سریع تر است، بلکه برای رانندگی روزمره معرکه است و حتی می تواند سرگرم کننده تر هم باشد چه؟ اگر بخواهیم جور دیگری به قضیه نگاه کنیم باید گفت که M2 Competiton چقدر خوب است که در حال مقایسه آن با یکی از بهترین ها هستیم؟

این خودرو نیاز به معرفی ندارد، در تمامی لیست ها در زمره بهترین خودروهای عرضه شده قرار گرفته است و عملا در حال حاضر رقیب خاصی را در مقابل خود نمی بیند.

موتور 3 لیتری 6 سیلندر توربوشارژ شده این خودرو از بی ام و M4 به عاریت گرفت شده و توانایی تولید حداکثر قدرت 404 اسب بخار را دارد و این نیرو توسط محدود کننده گشتاور الکترونیکی به چرخ های عقب ارسال می شود.

اما تمامی این ها در مقابل تغییراتی که بی ام و 15 سال پیش در تبدیل M3 به یک نسخه خاص موسوم به CSL انجام داد، هیچ است. بی ام و برای سبک تر شدن خودرو حتی شیشه عقب را با نوع نازک تر جایگزین کرد و سقف خودرو را از نوع فیبر کربن ساخت موردی که بعدترها به یک استاندارد در محصولات M تبدیل شد. ورودی هوای موتور فیبرکربنی و کاپوت آلومینیومی و رینگ های سفارشی آلومینیومی که در حدود 11 کیلوگرم سبک تر بودند از دیگر تغییرات این خودرو است.

حداکثر قدرت موتور در نسخه خاص موسوم به CSL از 338 اسب بخار به 360 اسب بخار رسیده بود. بی ام و درب صندوق و پنل ها را با یک فایبرگلاکس خاص جایگزین ورق های فولادی کرد. در نهایت وزن خودرو 110 کیلوگرم کاهش پیدا کرد و وزن نهایی خودرو به 1310 کیلوگرم رسید. رقمی امروزه در یک فورد فیستا ST شاهد آن هستیم.

بین این دو خودرو 15 سال اختلاف سن وجود دارد اما تنها 15 اسب بخار به ازای هر تن تفاوت قدرت دارند. M2 در حدود 76 mm پهنای بیشتری دارد و همینطور قوس گلگیرها نیز بزرگ تر از CSL است. ارتفاع CSL  کمتر و طول کلی آن بیشتر از M2 است. در واقع ابعاد CSL نشان دهنده نسبت طلایی ابعاد در یک کوپه با عملکرد بالا است. رینگ های 19 اینچی در کنار ورودی هوای نامتقارن عالی به نظر می رسد و به راحتی از منظر طراحی M2 را از میدان به در می کند.

صندلی راننده در CSL از فیبرکربن شیشه ای و پوششی از یک ماده سخت به نام Amaretta ساخته شده است. به دلیل این که تنظیمات کافی برای ارتفاع صندلی وجود ندارد، ارتفاع صندلی بالا است. فقط کافی است که یک لحظه پشت M2 بنشیند تا بلوغ بی ام و در فراهم کردن یک محیط عالی برای رانندگی را مشاهده کنید. ارتفاع بسیار پایین صندلی حسی شبیه به یک سوپر اسپرت را به شما القا می کند و این امکان را برای شما فراهم می آورد تا با حرکت چرخ ها جهت حرکت دست ها و سینه های خود را در یک امتداد قرار دهید.

در حالی که در دور 2500 rpm موتور M2 در حدود 550 نیوتن متر گشتاور تولید می کند. موتور CSL هنوز در حال نفس گیری و زنده شدن است. با فشردن بیشتر پدال گاز، حجم هوای بیشتری  با صدای زیاد به سمت جعبه هوای فیبرکربنی موتور S54 مکیده می شود. با رسیدن دور موتور به 6500 rpm، میل لنگ به سرعت در حال چرخیدن است و سیستم زمان بندی متغیر سوپاپ های بی ام و موسوم به double-Vanos به کار گرفته می شود. همه چیز برای رسیدن به یک لحظه دلهره آور آماده است و موتور به دور 7900 rpm می رسد.

از این لحاظ M2 باز هم رقیب CSL نخواهد شد. اگرچه وجود توربوشارژ سبب شده تا موتور S55 کمی یک بعدی به نظر برسد، اما کاربردی تر شدن را نیز برای آن به ارمغان آورده است.

جدای از قدرت افسار گسیخته آن، در هر سرعتی و در هر دنده ای M2 به راحتی هرچه تمام تر CSL را جا می گذارد. گرچه در این جا اختلاف وزنی معادل 240 کیلوگرم داریم اما به مقدار بسیار زیادی نیز اختلاف گشتاور وجود دارد.

فرقی نمی کند در جاده باشید و یا در پیست های اتومبیل رانی، تعادل و بالانس CSL معرکه است، حتی اگر ضریب فرمان آن به نسبت مدل معمولی M3 سریع تر باشد. اما در اینجا نیز فرمان M2 که همانند یک دارت تند و تیز حرکت می کند، فرمان CSL را تنبل جلوه می دهد.

امروزه M2 با جعبه دنده 7 سرعته دو کلاچه عملکردی در حد یک سوپرخودرو دارد اما جعبه دنده 6 سرعته دستی همان چیزی است که حس و حال کنترل کامل یک سوپر کوپه را به شما می دهد. شاید کنترل پدال ها، فرمان و تعویض دنده در حد اندازه های پورشه کیمن نباشد، اما دقت، شرایط وزنی و یکپارچگی آن به زیبایی راننده را درگیر خود می کند. ترمز، تعویض دنده، چرخاندن فرمان و دوباره فشردن پدال گاز زندگی با یک کوپه M نشان را معنا می کند.

اما همه چیز در بخش شاسی و تعادل معنا می شود، جایی که CSL بسیار طبیعی تر و به قولی" Neutral" به نظر می رسد. همچنین مرکز ثقل پایین تر CSL به کمک آن می آید.

M2 دائما به دنبال کنترل کردن شرایط است و تحت هر شرایطی به دنبال ایجاد ثبات است که این مسئله کمی فریبنده به نظر می رسد. در عین حال تمایل به بیش فرمانی محور عقب نیز وجود دارد و اگر علاقه به این کار داشته باشید این کار را نیز انجام می دهد اما به طور گسترده ای کنترل می شود و اگر انتهای خودرو را از دست دهید ESP به سرعت وارد مدار می شود و ارسال گشتاور را به کلی قطع می کند، این مسئله درست همانطور که به نظر می رسد در شما یک اعتیاد ایجاد می کند. اعتیادی که باعث می شود تا جادوی واقعی M را از دست بدهید. در لحظه ای که خودرو برای رسیدن به چسبندگی بیشتر و غلبه بر لغزش به جاده چنگ می زند جادو  اتفاق می افتد اما در M2 شما بسیاری از این لحظات را به دلیل دخالت ESP از دست خواهید داد.

بنابراین M2 سرگرم کننده تر است اما CSL دقیق تر است و ماشین ارزشمندتری در این مقایسه به نظر می رسد. اما در نهایت  همه چیز به اولویت شخصی باز می گردد. داشتن هر کدام از این دو همانند تبدیل شدن رویا به واقعیت دارد. بخش M POWER ب ام و یا بی ام و M GmBH شاید اخیرا با انتقادات زیادی رو به رو شده باشد اما M2 بازگشت شکوهمند و مجدد به کوپه های افسانه ای همچون CSL است و به همین دلیل باید به بی ام و تبریک گفت.