با اکران فیلم جدید «ترمیناتور: سرنوشت سیاه»، آرنولد شوارتزنگر و لیندا همیلتون به نقشآفرینی به جای کاراکترهای نمادین این فرنچایز بازگشتهاند و جیمز کامرون هم به عنوان نویسنده و تهیهکننده به عوامل آن پیوسته است. اگرچه رباتهای مرگباری که در سری فیلمهای ترمیناتور به نمایش در میآیند صرفاً ترکیبی از جلوههای ویژه و تصاویر کامپیوتری هستند، در حال حاضر تحقیقات فراوانی در دنیای واقعی انجام میشود که میتوانند به ساخت ترمیناتور هایی با تواناییهای مشابه منجر گردند.
این تحقیقات از سوی مراکز آکادمیک و سازمانهای نظامی و خصوصی متعددی دنبال میشوند و احتمالا مشهورترین آنها، شرکت بوستون داینامیکس باشد که ربات اطلس را توسعه داده است. این ربات را شاید از ماه سپتامبر اخیر به یاد داشته باشید، زمانی که تواناییهای بینظیر آن را در انجام حرکات پارکور و ژیمناستیک دیدیم. به لطف الگوریتم بهینهای که حرکات پیچیده را به حرکات رفرنس کوچکتری برای دستان و پاها تبدیل میکند، اطلس به روانی هرچه تمامتر قادر به حرکت است. این ربات سپس از کنترلری استفاده میکند که حرکات کوچک را به شکل زنجیرهوار به یکدیگر وصل کرده و حرکاتی کاملاً نرم میسازد.
با این همه، در حالی که سگ رباتیک بوستون داینامیکس به صورت خاص برای انتقال محمولهها در عملیاتهای نظامی ساخته شده، اطلس قرار است منحصراً در شرایط اضطراری و عملیاتهای نجات استفاده شود.
اما علیرغم تمام تواناییهای تحسینبرانگیز اطلس، این ربات شباهت چندانی به انسانهایی ندارد که میخواهد از آنها تقلید کند. اما ربات T-800 در ترمیناتور و ترمیناتور 2 هم همینطور بود - حداقل وقتی که پوست بیولوژیکیاش کنار زده میشد. عضلات T-800 کارکردی مشابه انسانها ندارند. به جای مجموعهای از فیبرهای انقباضی، این ربات از چندین کمپرسور هوای فشرده برای حرکت استفاده میکند.
ساختن مجموعهای از عضلات مصنوعی، هدفی است که محققان زیادی در سراسر جهان روی آن کار میکنند. این فیبرها را میتوان از مواد متنوعی ساخت؛ از فیبر کربن گرفته تا نایلون و پلیاتیلن. هنگامی که فعالسازی شوند، این مواد میتوانند اجسامی با جرم ۱۰۰۰ برابر خودشان را از روی زمین بلند کنند و همینطور شکل قبلی خود را به «حافظه» بسپارند.
ربات اطلس در شرایط اضطراری و عملیاتهای نجات استفاده می شود
برای مثال تیمی از دانشمندان MIT، پلیمری را توسعه داده که میتواند تا ۱۰۰۰ برابر اندازه واقعیاش کش بیاید و ۶۵۰ برابر جرم خود را تحمل کند. این کار با ترکیب پلیاتیلنی با چگالی بالا و الاستومر میسر میشود. اما هنگام اعمال حرارت یا سرما به ماده، HDPE تا پنج برابر بیشتر از الاستومر منبسط یا منقبض میشود که طول سیمپیچ متصل به ربات را تا ۵۰ درصد نسبت به اندازه ابتدایی افزایش یا کاهش میدهد.
به صورت مشابه، تیمی از مهندسین دانشگاه کلمبیا اخیراً عضلهای مصنوعی را با پرینت سهبعدی توسعه دادند که که تنها منبسط و منقبض میشود، بلکه هنگام تحمل جرمی ۱۰۰۰ برابر خودش میتواند خم شده و به صورت آنی شکلی درهم پیچیده به خود بگیرد. این موضوع اهمیت دارد چون مانند ربات T-800، رباتهای امروزی عمدتا بر هوای فشرده مبتنی هستند که ابعاد کلی و کاراییهایشان را شدیداً محدود میکند. اما این ماده، تنها با جریان برقی معادل ۷ ولت به کار میافتد.
هاد لیپسن، یک محقق و متخصص در زمینه رباتیک میگوید:
«ما پیشرفتهای شگرفی در زمینه ساخت ذهن رباتیک داشتهایم، اما بدن رباتها هنوز در فُرمی ابتدایی به سر میبرد. [بدن رباتها] تکه مهمی از پازل است و مانند زیستشناسی، عملگرهای جدید میتوانند هزاران شکل مختلف به خود بگیرند. ما بر یکی از آخرین موانع در ساخت رباتهای انساننما فائق آمدهایم.»
الکتریسیته اما تنها منبع احتمالی برای این فیبرهای مصنوعی نیست. عضلات انسانی سوخت خود را از گلوکز و اکسیژن تامین میکنند و چرا رباتها اینطور نباشند؟ تیمی از محققین دانشگاه لینشوپینگ در سوئد دقیقاً چنین کاری کرده و نتایج پژوهش خود در ژورنال Advanced Material به چاپ رساندهاند.
عضله ساخته شده توسط آنها شامل ورقههایی از جنس پلیمر الکترواکتیو است که یک غشای مرکزی غیر رسانا در میان آنها قرار گرفته. وقتی جریان الکتریکی مثبت به یک طرف رسانده میشود (که منقبضش میکند) و یک جریان منفی به طرف دیگر (که منبسطش میکند)، عضله به سمت جریان مثبت خم میشود. اما به جای استفاده از یک جریان الکتریکی، محققان لینشوپینگ از آنزیمی بهره میگیرند که قادر به تبدیل انرژی شیمیایی به انرژی الکتریکی است
این آنزیمها به شکلی مشابه با بدن انسان، گلوکز و اکسیژن را به الکترونهای مورد نیاز برای قوترسانی به عضله مصنوعی تبدیل میکند. هیچ نیازی به برق نیست.
پوست یکی دیگر از نکات مهم درباره ربات T-800 است و از همین حالا تحقیقات مدرنی برای شبیهسازی پوست انسان در آزمایشگاهها انجام شده. علت اصلی این تحقیقات هم از بین بردن نیاز به آزمایش روی حیوانات در صنایع آرایشی است.
شبیهسازی پوست، نیاز به آزمایش روی حیوانات در صنایع آرایشی را از بین می برد
در سال ۲۰۱۵، شرکت L'Oreal که غولی در صنعت آرایش به حساب میآید، در همکاری با استارتاپی فعال در زمینه چاپ سهبعدی به نام Organovo، شروع به پرینت زیستی پوست انسان در ابعاد نیم سانتیمتری کرد. به صورت مشابه در سال ۲۰۱۶، مرکز توسعه زیستی RIKEN در همکاری با دانشگاه توکیو پوستی تولید کرد که میتوان آن را به سوژههای زنده پیوند زد و نتیجه گرفت. این تیم در آزمایش خود قادر به پیوند لثه یک موش به موش دیگر بود و بافت پوششی نیز شکل گرفت: لایهای از سلولها میان پوست بیرون و درونی و جایی که مو از آنجا رشد میکند.
اما یک لایه پوستی برای ساخت ربات قدرتمندی مانند ترمیناتور کافی نخواهد بود. موضوع اصلی درباره مغزهای مبتنی بر هوش مصنوعی آنهاست. مشخصاً هنوز هیچ هوش مصنوعیای نداریم که به اندازه T-800 کارامد باشد، اما این بدان معنا نیست که تلاشمان را نمیکنیم. بسیاری از نامهای بزرگ سیلیکون ولی مانند اپل، هواوی، کوالکام و آلفابت به دنبال توسعه نسل بعدی پردازندهها -به صورت خاص برای وظایف مرتبط با یادگیری ماشین- هستند.
مشابه با چیپهای ARM که هستههای کندتر اما کممصرفتر را با هستههایی قدرتمند و مصرف انرژی بیشتر ترکیب میکنند، آخرین نسل از «چیپهای هوش مصنوعی»، هستههایی را کنار یکدیگر قرار میدهند که همگی به کارکردهای یادگیری ماشین مرتبط هستند. تشخیص تصویر و این دست از وظایف -مثلاً تشخیص چهره با Face ID اپل- هم در عوض به موتور عصبی پردازشگر گرافیکی سپرده میشود.
ربات T-1000 که در ترمیناتور 2 و ترمیناتور جنسیس حضور داشت، نیازمند یک پوسته برای بازگشت در زمان نبود؛ زیرا در عوض از یک ساختار پلیآلیاژ «فلز مایع» بهرهمند شده بود. در فیلمها، این پلیآلیاژها به T-1000 اجازه میدادند که قادر به تحمل مقادیر عظیمی از خسارت بوده و شکل خود را به اختیار تغییر دهد. فلزهای مایع دنیای واقعی مانند گالیوم هم خواص مختص به خود نظیر رسانایی بالای الکتریسیته و دگردیسی را دارند.
فلزهای مایع دنیای واقعی مانند گالیوم خواص منحصر به فردی دارند
اما کمبودهایی هم وجود دارد. اکثر فلزات مغناطیسی مایع، کشش سطحی بالایی دارند که کشسانی آنها را در صفحات افقی محدود میکند. ضمناً این مواد معمولاً باید در آب غوطهور باشند و در صورت قرارگیری در معرض اتمسفر، به نوعی خمیر چسبنده تبدیل میشوند.
برای کنار زدن این مشکلات، تیمی از محققان یک قطره از آلیاژ گالیوم-ایندیوم-قلع را درون حمام اسید هیدروکلریک انداختند. آلیاژ گالیوم به اسید واکنش نشان داد و یک لایه اکسید گالیوم روی قطره شکل گرفت که سبب شد کشش سطحیاش کاهش یافته و هم به صورت افقی و هم عمودی کش آید. نتایج تحقیقات آنها در ژورنال «مواد کاربردی و رابطهای کاربری» چاپ شد. البته لازم نیست به همین زودی نگران ورود انگشتی به شکل سوزن درون چشمهایتان باشید. این تحقیقات هنوز در فازهای ابتدایی توسعه به سر میبرد، اما یک روز ممکن است در مواد الکترونیکی انعطافپذیر و رباتهای نرم کاربردی ظاهر شود.
به احتمال زیاد در آینده نزدیک شاهد ذوب شدن رباتها از میان میلهها نباشیم، اما بسیاری از رباتها همین حالا قادر به تغییر شمایل خود در پاسخ به تغییرات محیطی هستند. ناسا برای مثال مشغول کار روی رباتی با قابلیت دگرپیکری (Shapeshift) است که برای سفر به یکی از قمرهای زحل کاربردی خواهد بود.
سخنگوی ناسا در این باره گفته است:
«ما اطلاعات بسیار اندکی درباره اجزای سطح [سیاره زحل] داریم. پستی و بلندیهای سنگی، دریاچههای متان و یخفشانها احتمالاً آنجا باشند، اما به طور یقین مطمئن نیستیم. بنابراین به این فکر کردیم که چطور سیستمی بسازیم که به اندازه کافی همهکاره و قادر به حرکت در پستی و بلندیهای گوناگون باشد و در عین حال آنقدر کوچک باشد که درون موشک جای بگیرد.»
پاسخ تیم ناسا به این پرسش، مجموعهای شامل ۱۲ ربات کوچک بود که «Cobot» نام دارند و میتوانند بسته به چالش پیش رو، با یکدیگر ادغام شده و شمایل گوناگونی به وجود آورند. هر ربات هم به تنهایی قادر به پرواز است. تیم مورد اشاره قصد دارد ایده خود را در سال ۲۰۲۰ و پیش از آغاز ماموریت قمر تایتان در سال ۲۰۲۶ ارائه کرده و منتظر پاسخ نهایی مسئولین ماموریت بماند.
در سومین ترمیناتور شرکت اسکاینت طراحی پلیآلیاژ T-1000 را بهبود داده و این بار از آن به عنوان لایهای محافظ برای اسکلت درونی ربات قدرتمند T-X استفاده میکند. این ربات دیگر صرفاً انسانها را شکار نمیکند، بلکه ساخته شده تا دیگر ترمیناتورها را از پیش رو بردارد.
متاسفانه تا به امروز تحقیقات زیادی صرف ساخت رباتهای جنگی خودکار شده. در سال ۲۰۱۶ نیروی دریایی ایالات متحده و دارپا مشترکاً Sea Hunter را ساختند، سیستمی خودکار برای مقابله با زیردریاییها. ارتش این کشور ضمناً به دنبال پیشنهاداتی برای بهبود سیستم پیشرفته هدفگیریاش به نام ATLAS است. ATLAS سیستمی مبتنی بر هوش مصنوعی است که قادر به شناسایی و درگیری با اهداف، با سرعتی حداقل سه برابر بیشتر از پروسههای انسانی است. نیروهای هوایی آمریکا هم ایدههایی راجع به پهپادهای خودران به عنوان بخشی از پروژه Skyborg خود دارد. و اینها صرفاً برنامههایی هستند که از آنها باخبر شدهایم.
با توجه به مقابله مردم با ایدهی سلاحهای خودکار، هنوز باید منتظر ماند و دید که این سیستمها هیچوقت روشنایی روز را خواهند دید یا خیر. سازمان ناظر حقوق بشر یکی از اعضای اصلی کمپین مقابله با رباتهای قاتل است و خواستار «ممنوعیت پیشگیرانه توسعه، تولید و استفاده از سلاحهای خودکار» شده است. در سال ۲۰۱۵ هم محققان رباتیک و چهرههای تکنولوژیک مانند استیو وزنیاک و استفن هاوکینگ در نامهای سرگشاده از مضرات توسعه این تکنولوژیها گفتند.
توبی والش، پروفسور دانشگاه ولز جنوبی در ماه جولای به نیویورک تایمز گفت:
«شما نمیتوانید ماشینهایی داشته باشید که درباره مرگ یا زندگی انسانها تصمیمگیری کنند. در این صورت وارد قلمروی تازهای خواهیم شد. ماشینها قطبنمای اخلاقی ما، حس همدردی ما و عواطف ما را ندارند. ماشینهای موجوداتی اخلاقمدار نیستند».
البته اینطور نبوده که توسعه این سیستمها بدون هیچ نظارتی باقی بماند. اوایل ماه جاری میلادی پنتاگون دستورالعملی برای توسعه هوش مصنوعی منتشر کرد. در این دستورالعمل خواسته شده که سیستمهای هوش مصنوعی، «توجیهپذیر، بدون غرضورزی و قابل قانونگذاری» باشند. این یعنی چنین سیستمهایی باید کارکردی بازدارنده داشته باشند که قبل از ورود آسیب ناخواسته، خودشان را از کار بیندازند. اما علیرغم تمام اینها، کمیسیون امنیت ملی در زمینه هوش مصنوعی، در روز پنجم نوامبر خواستار توسعه و به کارگیری سریع سلاحهای خودکار شد و به نگرانیهای اخلاقی بیاعتنایی کرد.
در بخشی از گزارش این کمیسیون آمده که «در راستای تصمیمات رقبای استراتژیک ما، ایالات متحده باید به هوش مصنوعی از دریچه نظامی نگاه کند؛ مانند مفهوم انجام عملیاتهای خودکار با هوش مصنوعی».
چه چیزی از یک ماشین کشتار خودکار و توقفناپذیر ترسناکتر است؟ یک ماشین کشتار خودکار و توقفناپذیر که میتواند از پوست خود بیرون آمده و تبدیل به دو ماشین کشتار شود. و این دقیقاً همان رباتی است که سارا کانر باید در فیلم Dark Fate شکست دهد. ربات ترمیناتور Rev-9 در این فیلم از همان طراحی T-X بهرهمند شده اما با این تفاوت که میتواند خود را به دو بخش تقسیم کرده و مثل دوقلوهای عجیب و غریب فیلم Matrix Reloaded به جانتان بیفتد. در حال حاضر تکنولوژی مناسبی برای این دست از رباتها در اختیار نداریم، اما به آن نزدیک شدهایم.
استفاده گروهی از پهپادها از این منظر کارآمد است که میتواند وظایف و سنسورها را میان رباتهای مختلف حاضر در گروه تقسیم کرد. برای مثال اگر به خاطر گلهای متشکل از ۳۰۰ ربات اینتل نبود، لیدی گاگا هیچوقت نمیتوانست یکی از بهیادماندنیترین اجراهای زنده دنیای مدرن را رقم بزند.
این تکنولوژی توجه ارتش آمریکا را هم به خود جلب کرده. این ارتش به عنوان مثال سیستم Perdix را توسعه داده که گلهای شامل ۱۰۰ ریزپهپاد را شامل میشود و به کمک آنها میتوان از ارتفاع کم، سربازان حاضر در میدان نبرد را نظارت کرد. نیروی دریایی آمریکا هم سیستم مشابهی به نام Swarmbots توسعه میدهد. این قایقهای گشتزنی خودران، با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و برای بررسی کشتیهایی که وارد قلمرویشان شدهاند هماهنگ میشوند. بعد از این، اطلاعات به دست آمده برای یک ناظر انسانی فرستاده میشود.
با تمام این تفاسیر، حتی با اینکه سازمانهای خصوصی و ارتشها به حرکت به سمت آیندهای آکنده از سلاحهای خودکار ادامه میدهند، هنوز میتواند خیالمان راحت باشد که با نرخ توسعه فعلی، به این زودیها شاهد انقلاب ترمیناتورها نخواهیم بود. البته که این رباتهای لعنتی قابلیت سفر در زمان دارند و شاید همین فردا به سراغمان آمدند. تا آن زمان، دیدن ویدیوی زیر خالی از لطف نیست.
کاش اینقدر که تو رویاها خودمونو پیشرفته مبینیم تو واقعیت هم میدیدیم.
کلیپ آخری که گذاشتین توسط جلوه های ویژه کامپیوتری VFX طراحی شده و خیلی بهتر بود توضیح می دادین که فیلم ساختگی هست مگر اینکه شما هم به فیک بودنش پی نبرده باشین .. البته جای تاسف داره که این چند روزه جاهایی دیدم این کلیپ رو به عنوان پیشرفت های شگفت انگیز روباتیک معرفی کرده بودن که حداقل از اونها انتظار می رفت که بتون تشخیص بدن ولی متاسفانه اونها هم باور کرده بودن.
مراحل ساخت این کلیپ رو می تونین تو لینک زیر ببینین : https://www.youtube.com/watch?v=zIdqiwHsuI8
به نظر من، چه واقعی و چه فیک، به کلی ترسناک هستند ... احتمال قریب به 100 این خودمون خواهیم بود که فاجعه ی ماشینی اینده رو ایجاد کنیم و به دست اون هم از بین بریم
?