ورطه تکراریتر از تکراری؛ چرا صدا و سیما قافیه را به VODها باخت؟
از اوایل اسفندماه بود که خبرهایی مبنی بر شیوع ویروس کرونا در ایران نخست در شهر قم و سپس در سراسر کشور منتشر شد و به دنبال این اخبار کشور در آخرین روزهای سال ۹۸ ...
از اوایل اسفندماه بود که خبرهایی مبنی بر شیوع ویروس کرونا در ایران نخست در شهر قم و سپس در سراسر کشور منتشر شد و به دنبال این اخبار کشور در آخرین روزهای سال ۹۸ در شرایط متفاوت و ویژه ای قرار گرفت.
با شیوع ویروس کرونا و خانهنشینی بسیاری از مردم به منظور قرنطینه خانگی و تعطیلی بخش فرهنگی کشور از جمله سینما، موسیقی و تئاتر، بار خوراک فرهنگی مردم روی دوش رسانهای مانند تلویزیون قرار گرفت و حتی رییس جمهوری نیز از این سازمان خواست تا برنامههای مفرحتری پخش کند و مردم را در روزهای سخت سرگرم کند؛ با این وجود به نظر میرسد آحاد جامعه بخت و اقبال بیشتری به اینترنت نشان دادهاند تا پای صدا و سیما بنشینند.
ویروس کرونا پیش از ایام نوروز ۹۹، با خانه نشین کردن مردم مخاطبان بسیاری را برای محتواهای ویدیویی به همراه آورده و بخش بزرگی از افزایش حجم ۵۰ درصدی اینترنت کشور نیز به همین نوع محتواها برمیگردد. در دوران خانهنشینی مردم، تلویزیون های اینترنتی به عنوان رقیبی سر سخت وارد میدان جذب مخاطب شدند و در نبود برنامه های جذاب در صدا و سیما به سرعت آمار تماشاگران را به نفع خود تغییر داده و گوی سبقت را ربودند.
آمارهای رسمی و غیر رسمی منتشر شده از سوی صدا و سیما و تلویزیون های اینترنتی نشان می دهد که رسانه ملی با فاصله چشمگیری از VODها عقب مانده است. VODها نیز با رایگان کردن بخش محتوای انیمیشن خود به استقبال کودکان و نوجوانان رفته و بررسی رفتار تماشای کاربران در بخش انیمیشن تنها یکی از تلویزیونهای اینترنتی از تاریخ ۷ تا ۱۶ اسفند نشان میدهد که میانگین بازدید انیمیشنها رشدی در حدود ۷۴ درصدی داشته و افراد زیادی با کمک دسترسی رایگان این محتواها را تماشا کردهاند. اما چرا کودکان و نوجوانان؟ احتمالاً VODها به دنبال نسل بعدی مشتریان خود بودهاند.
در حالی که آمار تماشاگران پلتفرمهای VOD پیش از این نیز شامل میلیون ها دقیقه تماشا بود و حالا به زعم آنها این آمار در این روزها به سه برابر افزایش یافته است، اما صدا و سیما تنها از آمار ۲۵ درصد تماشاگر برای سریال های پخش شده در روزهای ویژه کرونا خبر می دهد و این درصد بالاترین عددی است که برای پنج مجموعه تلویزیونی داشت و باقی مجموعه ها هر کدام کمتر از ۲۰ درصد مخاطب را به خود اختصاص داده اند که حتی این آمار در مقایسه با برنامه های صدا و سیما ناچیز محسوب می شود.
در حقیقت باید گفت صدا و سیما با پخش برنامههای تکراری و عدم تولید محتوای جدید و درخوری که بتواند مردم را سرگرم کند بازی را باخته است و در این میان چند برنامه مانند عصر جدید و یا دورهمی که جزو محبوبترینهای سیمای ملی به حساب میآیند هم نتوانستهاند کمک شایانی به آمار بینندگان صدا و سیما انجام دهند. همچنین ناگفته نماند پخش برنامه دورهمی به روش فعلی (با حضور تماشاگران) با انتقاد جامعه پزشکی روبرو شده و بعید نیست که پخش این برنامه هم مانند ادامه ضبط سری جدید، متوقف شود.
برنامههای پزشکی و اخبار صدا و سیما نیز مانند گذشته رفتار کرده و بیشتر از آنکه به مشکلات مردم در شرایط کنونی بپردازند سعی در نمایش مشکلات دیگر نقاط جهان دارند. عدم مدیریت برنامهها در شرایط بحرانی که کشور را فرا گرفته و پخش گزارشهایی که معلوم نیست با چه هدف و نیتی انتشار مییابند از دیگر مواردی است که مردم را به سمت VODها برده؛ جایی که سیاست در آن کمتر رخنه کرده و میزان سانسور نیز به مراتب کمتر است.
این اتفاقات و نبود برنامههای مفرح و جدید و سرگرمکننده برای هیچ یک از اقشار جامعه، در حالی رخ میدهد که رسانه ملی از بودجه قابل توجهی در هر سال بهره مند است اما شبکه نمایش خانگی به بخش خصوصی تعلق دارد و از جای مشخصی تغذیه نمی شود. صداوسیما نه تنها از فرصت ویژه اما ناخواستهی حضور حداکثری مردم در منازلشان استفاده نکرده است بلکه با پخش مداوم سریال های تکراری یا برنامه هایی که عموما توانایی جذب مخاطب بالایی ندارند، موجب کنار گذاشته شدن از سوی بینندگان را فراهم کرده است.
در پایانی گفتنیست علی رغم بیشتر شدن حجم برنامههای آموزشی سطوح مختلف تحصیلی و پخش برنامههای آموزشی مدارس از شبکههای مختلف صدا و سیما نتوانسته آمار تماشاگران را بالا ببرد و به نظر میرسد که دانش آموزان از طریق دیگری به علم آموزش مشغول هستند و این مساله بازهم به قدرت بستر فضای مجازی و اعتماد مردم به آن برمیگردد.
باید دید که با شروع شدن ایام نوروز و برنامههای نوروزی که صدا و سیما برای مخاطبین خود در نظر گرفته اوضاع چطور خواهد شد و آیا سریالی مانند پایتخت میتواند این محبوبیت از دست رفته را تا حدی جبران کند یا خیر؛ هر چند به نظر میرسد با داشتن یک محتوا نمیتوان مانند ارتش تکنفرهای در برابر حجم بالای محتواهای فاخر ویدیویی در دوران امروزی رقابت کرد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
قافله نه مجید جان قافیه...!
سلام هر دو عبارت به کار رفته میشه و درسته. اما برای مصطلح تر بودن عبارت قافله جا ماندن رو به کار بردیم که رایج تر باشه.