بجای مقایسه خودتان با دیگران این ۳ کار مفید را انجام دهید
«تئودور روزولت» مدتها قبل گفته بود مقایسه قاتل لذتهاست. روزولت تنها کسی نیست که چنین عقیدهای دارد و روانشناسان هم بارها تاکید کردهاند که مقایسه خود با دیگران باعث کاهش اعتماد به نفس و افزایش ...
«تئودور روزولت» مدتها قبل گفته بود مقایسه قاتل لذتهاست. روزولت تنها کسی نیست که چنین عقیدهای دارد و روانشناسان هم بارها تاکید کردهاند که مقایسه خود با دیگران باعث کاهش اعتماد به نفس و افزایش استرس میشود . با این حال چرا ما باز هم دست از آن برنمیداریم؟
بر اساس تئوری قیاس اجتماعی، مقایسه بخشی از کارکرد طبیعی مغز برای ارزیابی عملکرد و ارزش ما نسبت به دیگران است و ما از این طریق به خود انگیزه پیشرفت دهیم. با این حال اغلب اوقات اینکار به ضررمان تمام میشود، مخصوصا اگر اعتماد به نفس چندانی هم نداشته باشیم. در ادامه به بررسی این مساله پرداختهایم که چرا مقایسه کارکرد چندانی ندارد و به جای آن چه کارهایی میتوان انجام داد.
۱. هر کس نقطه شروع خود را دارد
اگر شما تازه باشگاه رفتن را شروع کردهاید نباید خودتان را با فردی حرفهای مقایسه کنید که ۱۰ سال روی اینکار وقت گذاشته. یا اگر دانشجو هستید نباید نمره ۱۵ خودتان در ریاضی را با ۱۹ کسی مقایسه کنید که دست بر قضا پدرش استاد ریاضی است. در یک کلام مقایسه پیشرفت، نتایج یا موفقیتها تنها زمانی درست است که نقطه شروع دو یک نفر یکسان باشد؛ اتفاقی که اغلب محال است.
۲. همه منحصر به فرد بوده و استعداد خاص خود را دارند
هرکس با استعداد خاصی به دنیا می آید؛ یکی هوش بالاتری دارد، دیگری عضلات قویتری دارد و یکی دیگر هم از همان کودکی صدای خوش یا استعداد درخشانی در موسیقی دارد. هر یک از ما نقاط قوت و ضعف خاص خودمان را داریم از اینرو مقایسه خودمان با دیگران همانقدر بی ربط است که قیاس سیب و پرتقال با یکدیگر.
۳. منابع در اختیار شما و دیگران یکسان نیست
اگر شما از کودکی علاقمند به نوازندگی باشید و پدرتان کیهان کلهر باشد، نسبت به کسی که در خانوادهای تهی دست متولد شده که الفبای موسیقی را هم نمیدانند، صد پله جلوتر هستید. این همان مزیت پشت پردهای است که اغلب حین مقایسه خودمان با افراد موفقتر یا اطلاعی از آن نداریم یا ناخودآگاه مد نظر قرار نمیدهیم.
۴. دست بالای دست بسیار است
حدود ۸ میلیارد آدم در این دنیا زندگی میکنند اما تعداد افرادی که در هر زمینه حرف اول را میزنند شاید به ۱۰۰ نفر هم نرسد. بنابراین وقتی صدها میلیون دست بالای دست وجود دارد، آیا مقایسه کردن خودتان با دیگران بی فایده نیست؟ حتی اگر به اندازه مسی و رونالدو هم خوب باشید، باز هم با قطعیت نمیتوان از مقایسه آنها به نتیجه دقیقی رسید.
همانطور که دیدید این مقایسهها هیچ دردی از ما دوا نمیکنند و بهتر است به جای آنها سراغ روشهای مفیدتری برویم که در ادامه مطرح شدهاند.
۱. خودتان را با خودتان مقایسه کنید
در گذر زمان به پیشرفت و عملکرد خود توجه کنید. تا وقتی که حرکت رو به جلو و پیشرفت خود را احساس میکنید، دلیل خوبی برای هیجانزده شدن خواهید داشت. هر روز اشتیاق بیشتری برای بهتر شدن داشته باشید و از آن به عنوان ابزاری انگیزشی استفاده نمایید.
۲. به شبکههای اجتماعی بها ندهید
شبکههای اجتماعی روی کاغذ برای برقراری ارتباط طراحی شدهاند اما در واقعیت میتواند کاملا معکوس ان عمل کنند، چرا که دوستان شما فقط آن چیزهایی که دوست دارند را به شما نشان میدهند، نه تمام حقیقت را. آنچه شما در این محیطها مشاهده میکنید این است که همه به جز شما زندگی فوقالعادهای دارند. ولی واقعیت اینطور نیست، بنابراین زیاد به آن اهمیت ندهید.
۳. از موفقیت دیگران به عنوان منبعی الهامبخش استفاده کنید، نه برای مقایسه
در مورد زندگی و کار بهترینها یا هر کسی که در صنف مورد نظر شما بهترین است، مطالعه کنید. ببینید چه چیزهایی را میتوانید از موفقیت و کار آنها بیاموزید و کاراترین موارد را در زندگی خود به کار بندید.
خیلی مهم است که به یاد بیاورید حتی کسی که در کاری بهترین است، گاهی اوقات شکستها و سختیهای بزرگی داشتهاند. هر کدام از ما منحصر به فرد هستیم و میتوانیم بهترین باشیم. ضربالمثلی ژاپنی در این رابطه میگوید: «یک گل به این فکر نمیکند که با گل کناری رقابت کند، بلکه فقط شکوفه میدهد.»
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
ممنون
مطلب مفیدی بود