گفتگو با سه مدیر ارشد اپل: داستان ساخت M1، آینده مک و یک تغییر مسیر رادیکال
مدتی پیش در مقر اپل، گروهی از مهندسین گرد هم آمدند. در محیطی ایزوله از دیگر افراد حاضر در کمپانی، آنها اجزای لپتاپهای قدیمی مکبوک ایر را بیرون ریخته و آنها را به مدار پروتوتایپ ...
مدتی پیش در مقر اپل، گروهی از مهندسین گرد هم آمدند. در محیطی ایزوله از دیگر افراد حاضر در کمپانی، آنها اجزای لپتاپهای قدیمی مکبوک ایر را بیرون ریخته و آنها را به مدار پروتوتایپ جدیدشان متصل کردند که قرار بود نخستین دستگاه با امکان اجرای mac OS روی چیپست خود اپل باشد.
وقتی «کرگ فدریچی» از اپل این داستان را تعریف میکند، ناخودآگاه یاد استیو وزنیاک میافتیم که سالهای دور در گاراژی در سیلیکون ولی مشغول به کار بود. اپل مدتی پیش گام بزرگی که مهندسین برداشته بودند را رونمایی کرد: این کمپانی از نخستین مکهای مجهز به اپل سیلیکون پرده برداشت که بدون پردازندههای اینتل که برای چندین دهه استانداردی در کامپیوترهای دسکتاپ و لپتاپ بودهاند، از راه میرسند.
وبسایت ArsTechnica با فاصله کمی از رونمایی چیپست M1، به صحبت با «کرگ فدریچی»، نایب رییس ارشد مهندسی نرمافزار، «گرگ جازویاک»، نایب رییس ارشد مارکتینگ بینالمللی و «جانی سروجی»، نایب رییس ارشد تکنولوژیهای سختافزاری در اپل پرداخته است. و در جریان این مصاحبه، به شکلی نهچندان غافلگیرکننده در مییابیم که اپل برای چندین سال مشغول برنامهریزی برای این گذار مهم بوده است.
این مصاحبه قرار است ضمن صحبت درباره ابعاد مختلف چیپست M1 و مکبوکهای جدید، به سوالی بزرگ در ذهن همه پاسخ دهد: دلایل اپل برای این تغییر مسیر رادیکالی چه بوده است؟
چرا؟ و چرا حالا؟
کار را با بزرگترین سوال آغاز میکنیم: «چرا؟ و چرا اکنون؟». پاسخی که فدریچی میدهد، همانچیزی است که اپل انتظارش را دارید:
«مک روح اپل است. منظورم اینست که مک بود که بسیاری از ما را وارد دنیای کامپیوترها کرد. و مک بود که بسیاری از ما را به اپل آورد. و مک همچنان ابزاری است که از آن برای کارهایمان استفاده میکنیم، برای هرکاری که در اپل انجام میدهیم. بنابراین فرصت اینکه بتوانیم هرآنچه راجع به سیستم آموختهایم را به کار بگیریم مشخصا یک جاهطلبی طولانیمدت و رویایی است که به حقیقت پیوسته.»
سروجی اضافه میکند که: «ما میخواهیم بهترین محصولی که در توانمان است را بسازیم. ما واقعا نیاز داشتیم که سیلیکون شخصیشدهمان، پدیدآورنده بهترین مکی باشد که میتوانیم بسازیم».
اپل استفاده از پردازندههای x86 اینتل را در سال ۲۰۰۶ آغاز کرد. یعنی زمانی که مشخص شد PowerPC (معماری پیشین پردازندههای مک) دیگر دارند به انتهای مسیر میرسند. در چند سال نخست، چیپهای اینتل بهبودهایی شگرفت در مک پدید آوردند: این پردازندهها با ویندوز و دیگر پلتفرمها سازگاری داشتند و بنابراین مک را به کامپیوتری بسیار انعطافپذیرتر تبدیل میکردند. اپل میتوانست علاوه بر کامپیوترهای دسکتاپ، تمرکز بیشتری روی لپتاپهایی که آن زمان داشتند حسابی محبوب میشدند داشته باشد. موازی با موفقیت آیپاد و بعد آیفون، اینتل داشت مک را محبوبتر از همیشه میکرد.
و برای مدتی بسیار طولانی، پرفورمنس اینتل بهترین چیزی بود که میشد در بازار یافت. اما در سالهای اخیر، نقشه راه پردازندههای اینتل دیگر آنقدرها قابل اتکا نبوده، چه از نظر پرفورمنس و چه ثبات. کاربران مک هم متوجه موضوع شدند. اما سه مردی که در این مصاحبه شرکت کردهاند اصرار میکنند که عامل پیشرانه تصمیم به تغییر، این موضوع نبوده است.
جازویاک میگوید: «موضوع درباره اینست که ما چه میتوانیم بکنیم، مگر نه؟ موضوع درباره این نیست که دیگران قادر به انجام چه کاری هستند یا نیستند. هر شرکتی دستور کا خودش را دارد. کمپانی نرمافزاری آرزو میکند که کمپانیهای سختافزاری فلان کار را انجام دهند. کمپانیهای سختافزاری هم آرزو میکنند که کمپانیهای سیستم عامل دست به کاری خاص بزنند. اما تمام این کمپانیها اهدافی رقابتی دارند. و این موضوع درباره شرایط کنونی مصداق ندارد. ما یک دستور کار مشخص داشتیم».
وقتی اپل در نهایت تصمیم خود را اتخاذ کرد، دایره کوچکی از کارمندان از موضوع باخبر بودند. فدریچی به یاد میآورد که «افراد باخبر از موضوع، از همان لحظهای که گفتیم این مسیر را در پیش میگیریم، با لبخندی بر لب قدم میزدند».
سروجی میگوید اپل در شرایطی خاص برای پیادهسازی موفقیتآمیز برای این گذار بوده است. «همانطور که میدانید، ما تولیدکننده چیپ نیستیم و همین اجازه میدهد که به ادغام گسترده نرمافزار و سیستم و محصول بپردازیم - دقیقا همان چیزی که نیازش داریم».
طراحی M1
آنچه اپل نیاز داشت، چیپی بود که از تمام سیستمهای بر چیپ چند سال اخیر در آیفونها و آیپدها درس بگیرد و در عین حال انبوهی از قابلیتهای اضافه داشته باشد تا به نیازهای مدرن کامپیوترهای دسکتاپ و لپتاپها پاسخ دهد.
سروجی به یاد میآورد: «در دوران پیش از سیلیکون اپل، من و کرگ در یک اتاق نشستیم و گفتیم اوکی، اینها چیزهایی است که میخواهیم طراحی کنیم. اینها چیزهایی است که بیشترین اهمیت را دارند.» وقتی اپل طی سال جاری میلادی برای نخستین بار از تصمیمش برای عرضه مک با اپل سیلیکون پرده برداشت، برخی حدس زدند که چیپهای A12X یا A12Z در واقع فونداسیون کار بودهاند و چیپ مک جدید چیزی مانند A14X خواهد بود: یک ورژن قدرتمند تر از آن چیپهای قبلی که امسال در خانواده آیفون ۱۲ تعبیه شد.
فدریچی میگوید این گمانهزنیها دقیقا درست نبودند:
«چیپست M1 در واقع یک Superset است، اگر بخواهید به قیاس آن با A14 بپردازید. از آنجایی که ما دنبال ساخت یک چیپ مک بودیم، باید با مسائل بسیار متفاوتی نسبت به چیپستی مانند A14X یا هر قطعه مشابه دیگر سر و کله میزدیم.
ما به تحلیل گسترده بارهای پردازشی در اپلیکیشنهای مک پرداختیم، بررسی کردیم که برای وظایف رایج مک به چه تواناییهایی در پردازشگر گرافیکی نیاز داریم. به همین ترتیب به بررسی شمار هستهها، امکان تعبیه نمایشگری با ابعاد مک، پشتیبانی از مجازیسازی و تاندربولت نیز پرداختیم.
قابلیتهای بسیار بسیاری زیادی درون M1 مهندسی شده که همگی از پیشنیازهای مک بودند. بنابراین در قیاس با چیزی که برای آیفون ساخته میشود، با یک سوپرست طرف هستیم.»
سروجی اضافه میکند:
«فونداسیون بسیاری از مالکیتهای معنوی ما و فونداسیونی که برای M1 تدارک دیدهایم اینست که همهچیز را از نظر رد کنیم... این رویه یک دهه پیش شروع شد. همانطور که ممکن است بدانید، ما کار را با پردازنده خودمان شروع کردیم و بعد به سراغ گرافیک، پردازنده سیگنال تصویر و موتور عصبی رفتیم.
بنابراین برای بیش از یک دهه، ما مشغول ساخت این تکنولوژیهای معرکه بودهایم و چند سال پیش با خودمان گفتیم «حالا وقتش رسیده که از آنچه معماری مقیاسپذیر مینامیم استفاده کنیم». به خاطر اینکه ما فونداسیون این مالکیتهای معنوی محشر را در اختیار داشتیم و معماری با UMA مقیاسپذیر میشود.
بعد گفتیم «حالا وقتش رسیده که یک چیپ شخصیسازی برای مک بسازیم» که نتیجهاش، M1 است. اینطور نیست که چیپ آیفون را دوپینگ کرده باشیم. این یک چیپ کاملا متفاوت است که از فونداسیون بسیاری از مالکیتهای معنویمان در آن استفاده شده.»
معماری یکپارچه حافظه
UMA که بالاتر به آن اشاره شد، مخفف «Unified Memory Architecture» یا «معماری یکپارچه حافظه» است. وقتی کاربران به بنچمارکهای M1 نگاه کرده و از عملکرد چنین چیپست کممصرفی متعجب میشوند، اپل به UMA به عنوان عنصری کلیدی در دستیابی به این موفقیت اشاره میکند.
فدریچی ادعا میکند که «خط لوله رندر گرافیکی یا پردازش مدرن» دچار تکامل شده و اکنون شاهد یک «هیبرید» از پردازشگرهای گرافیکی، رندر گرافیکی، پردازنده سیگنال تصویر و چیزهایی از این دست هستیم. UMA اساسا به این معناست که تمام قطعات -شامل پردازنده مرکزی (CPU)، پردازشگر گرافیکی (GPU)، پردازنده عصبی (NPU)، پردازنده سیگنال تصویر (ISP) و غیره- به یک حافظه بسیار سریع دسترسی دارند که در نقطهای نزدیک به تمام آنها تعبیه شده. این متضاد رویکرد رایج در دسکتاپ است که یک بخش از حافظه در اختیار پردازنده قرار میگیرد و بخشی دیگر در اختیار پردازشگر گرافیکی در آن سوی برد.
وقتی کاربران خواستار اجرای اپلیکیشنهای چندبعدی میشوند، خط لولههای سنتی ممکن است بهینگی کمتری داشته باشند، زیرا داده باید دائما جابهجا و کپی شود تا تمام این پردازندههای مختلف به آن دسترسی یابند. فدریچی میگوید موفقیت اپل با M1 تا حد زیادی مدیون کنار گذاشتن رویکرد غیر بهینه قبلی هم در سطح نرمافزار و هم سختافزار بوده است:
«ما نهتنها از مزیتهای پرفورمنس خالص پردازشگر گرافیکیمان بهره میبریم، بلکه با معماری یکپارچه حافظه دیگر مجبور به انتقال دائمی داده و تغییر فرمت نیستیم که از سرعت کار میکاهد. و شاهد افزایش چشمگیر پرفورمنس بودیم.
به نظرم بار پردازشی در گذشته، شبیه خط لوله رندر کامپیوتری مدرن نیست. در گذشته شما باید نوعی مثلث ایجاد میکردید، داده را به پردازشگر غیر یکپارچه میفرستادید و اجازه میدادید خودش کارهای لازم را انجام دهد. داده دارد دائما میان واحدهای پردازشی مختلف رد و بدل میشود.»
گام بعدی برای سختافزار مک
برخی علاقهمندان به دنیای تکنولوژی تردید دارند کار اپل با M1 آنقدر مقیاسپذیر باشد که سیستمهای شدیدا پرفورمنس بالا در حوزه دسکتاپ مانند آیمک یا مک پرو را کنار بزند. اما بهبود ماشینهای اقتصادیتر که پرفورمنس در آنها هیچوقت جزو اولویتها نبوده یک چیز است و به چالش کشیدن ماشینهایی که برای سنگینترین ابزارها و بازیهای ویدیویی طراحی شدهاند چیزی دیگر.
متاسفانه اپل درباره محصولات آتی خود با جزییات چندان صحبت نمیکند و بنابراین افراد مردد، همچنان این سوال بزرگ را در ذهن خواهند داشت. فدریچی میگوید: «ما کار را با M1 به عنوان اولین نسخه از مجموعه چیپهایی جدید آغاز کردیم و برای حل همین مشکل طراحیاش کردیم. به نظرم خوانندگان شما باید اینطور کار ما را قضاوت کنند: اپل ذهنش را درگیر حل این مشکل کرده، اکنون چقدر در انجام آن موفق بوده است؟»
برخلاف عدم تمایل اپل به صحبت درباره جزییات کامل، در حال حاضر نشانههایی از برنامههای آتی در لاینآپ کنونی به چشم میخورد. این شرکت اخیرا سه مک جدید با چیپست M1 عرضه کرد: مکبوک ایر، کامپیوتر دسکتاپ اما اقتصادی مک مینی و یک مکبوک پرو ۱۳ اینچی. چیپ موجود در سه کامپیوتر، در اکثر مواقع مشخصاتی یکسان دارد (و برای مثال یکی از معدود تفاوتها اینست که M1 در مکبوک ایر اقتصادی، پردازشگری گرافیکی با ۷ هسته به جای ۸ هسته دارد). در بررسیهای مک مینی نیز مشخص شد که این سختافزار میتواند ماشینهای دسکتاپ را از نظر وظایف پردازنده و پردازشگر گرافیکی مجزا به چالش بکشد.
کاربران انتظار دارند که مکبوک پرو پرفورمنسی به مراتب بهتر از مکبوک ایر ارائه کند و با شباهتهای موجود، این سوال طرح شده که شاهد چه تفاوتی میان دو دستگاه خواهیم بود. بنابراین از اپل میپرسیم که گذشته از تفاوت تکهستهای در پردازشگر گرافیکی، مکبوک پرو چطور به پرفورمنسی بهتر دست مییابد.
سروجی پاسخ میدهد: «همهچیز درباره پرفورمنس به ازای وات است، درست است؟ بهینگی انرژی.» او میگوید بودجه حرارتی هر سیستم میتواند بسته به فرم فاکتور دستگاه متفاوت باشد: «تفاوتها میتواند در سیستم خنککنندهای که دارید یا ندارید نیز ظاهر شود. و همین اصلیترین معیار برای پیک پرفورمنس است.»
به عبارت دیگر، مکبوک ایر و پرو زمانی که نیازمند سرعت بالا هستید، عملکردی مشابه خواهند داشت، اما پرو میتواند همان پرفورمنس را برای مدتی طولانیتر حفظ کند و چنین چیزی، برای وظایف بسیار سنگین مانند ادیت ویدیو حیاتی خواهد بود. در چنین سناریوهایی، مکبوک ایر زودتر با کاهش سرعت مواجه میشود تا خنک باقی بماند. به گفته اپل، هرچه انرژی بیشتری در اختیار M1 بگذارید، پرفورمنس بهتری نیز به دست خواهید آورد.
سروج با اشاره به یکی از چارتهایی که در جریان مراسم معارفه اپل سیلیکون در کامپیوترهای مک به نمایش درآمد میگوید: «آن چارت، تصویری صرفا تبلیغاتی نبود. چارتی واقعی بود که پرفورمنس را در سطوح انرژی مختلف به نمایش درمیآورد». فدریچی میگوید هرکسی که به چارت نگاه کند، متوجه میشود مکبوکایر نخستین محصول در طیف مقیاسپذیری است: «اما میبینید که آن خط همینطور به سمت راست حرکت میکند و پرفورمنس بالاتر میرود. فضای سمت راست آن خط ۱۰ واتی، تفاوت میان مکبوک ایر و مکبوک پرو است».
و صرفا برای اینکه در جریان باشید: از اپل پرسیده شد که با فرض اینکه ساختن سیلیکون شخصیسازی شده ارزانتر تمام میشود، آیا در آینده شاهد مکهای ارزانقیمتتر خواهیم بود یا خیر. جازویاک اعتراف میکند که: «ما محصول ارزان نمیسازیم. این را خودتان میدانید. محصول ارزان برای دیگران است، چون ما سعی میکنیم محصولات بهتر بسازیم».
البته که پرفورمنس سختافزاری تنها سوالی نیست که هنگام این گذار برای کاربران مک به وجود آمده. هر سه مدیر اپل که در این مصاحبه با آنها گفتگو شده، میگویند کمپانی روی ادغام هرچه بیشتر سختافزار و نرمافزار متمرکز است. و این موضوع خود بحثی جداگانه را پیش میکشد.
طرف نرمافزاری
حرکت به سمت یک معماری جدید، این انتظار را به وجود میآورد که مکها حالا قادر به اجرای نوع تازهای از نرمافزارها باشند و در عین حال، اجرای بومی نوع دیگری از نرمافزارها به پایان برسد، مانند لاینآپ نرمافزاری کنونی مک.
با این همه، ورژن جدید macOS حالا شامل Rosetta 2 نیز میشود که اپلیکیشنهای ساخته شده برای مکهای اینتل را ترجمه میکند تا روی اپل سیلیکون و M1 نیز اجرا شوند. علاوه بر این، اپل اکنون ورژنی فراگیر و تازه از تمام اپلیکیشنهای مک، از Mail و سافاری گرفته تا Voice Memos و Xcode منتشر کرده. و برخی کمپانیهای برجسته و فعال در بازار «نرمافزار به عنوان سرویس» مانند مایکروسافت و ادوبی هم برنامه مشابهی دارند. درحالی که بسیاری از کاربران تا چند سال به استفاده از مکهای مبتنی بر پردازندههای اینتل ادامه خواهند داد، اپلیکیشنهای فراگیر در طولانیمدت تبدیل به استانداردی تازه خواهند شد.
اما افزون بر این، گذار اپل به معماری تازه باعث میگردد که درهای مک به روی نرمافزارهای توسعهیافته برای آیفون و آیپد نیز باز شود.
آوردن اپلیکیشنهای آیفون و آیپد به مک
برای نخستین بار در تاریخچه اپل، اپلیکیشنهای توسعهیافته برای پلتفرمهای آیفون و آیپد، به صورت بومی روی مک اجرا میشوند. درحالی که مک معمولا میزبان اپلیکیشنهای بسیار باکیفیت است، هیچوقت مثل iOS یا ویندوز به پشتیبانی از گستره واقعا عظیمی از نرمافزارهای شخص ثالث نپرداخته. باز کردن درها به روی اپلیکیشنهای iOS، راهی نویدبخش برای حل این مشکل است، اما در عین حال کاربران نیز باید اطمینان خاطر داشته باشند که تنها شاهد نرمافزارها و تجاربی معرکه در اپ استور مک خواهند بود.
اپل طی سال گذشته میلادی از Project Catalyst رونمایی کرد، بستری که به توسعهدهندگان اجازه میدهد با سهولت نسبی، اپلیکیشنهای آیپد را با مک تطبیق دهند. بنابراین در تئوری، ابزارهای لازم همین حالا در دسترس قرار دارند. تجارب به دست آمده تا به امروز نشان دادهاند که برخی اپلیکیشنها عملکردی عالی روی macOS دارند، اما برخی دیگر آنقدرها ایدهآل به نظر نمیرسند.
آنطور که فدریچی میگوید، «حدود ۹۰ درصد از اپلیکیشنها به خوبی سازگاری خواهند یافت».
«چند فاکتور وجود دارد که ممکن است باعث شوند اپلیکیشنها به خوبی کار نکنند. ممکن است اپلیکیشن از تکنولوژیای استفاده کند که خیلی ساده روی مک در دسترس یا امکانپذیر نیست. ژیروسکوپ مثالی عالی برای این موضوع است. برخی از اپلیکیشنها هم قدیمی هستند و از نوعی رابط کاربری Serial Peripheral استفاده میکنند که فرضهایی مشخص راجع به محیط سیستم دارد و باعث میشود اپلیکیشن کار نکند. بنابراین ما تا حد مشخصی به تست خودکار عناوین موجود میپردازیم تا ببینیم آیا کرش میکنند یا خیر. اگر چنین مشکلاتی وجود داشته باشد، آنها را به صورت خودکار از استور برمیداریم.»
برای «برترین اپلیکیشنها»، اپل به بازبینی دستی شرایط نیز میپردازد و اپلیکیشنهایی که علاوه بر بازبینی خودکار، این پروسه را نیز پشت سر گذاشته باشند به شکلی اندک متفاوت پیش روی کاربران اپ استور مک قرار میگیرند. برای اپل شدیدا مهم بوده که رویکردی شفاف در قبال چگونگی قرارگیری اپلیکیشنها در اپ استور در پیش بگیرد.
اساسا این کمپانی یک توافقنامه برای توسعهدهندگان میفرستد و توسعهدهندگان فعال با امضای آن، متعهد میشوند که به پشتیبانی سالانه از اپلیکیشنهای موجود در اپ استور ادامه دهند. فدریچی میگوید «در بخشی از این توافقنامه آمده که «آیا می خواهید اپلیکیشنهایتان روی مکهای اپل سیلیکون در دسترس باشند؟» بنابراین آنها همواره توانستهاند که از این پروژه کناره بگیرند و هر زمان دیگری در آینده هم قادر به اینکار خواهند بود».
با گذر زمان، به احتمال زیاد شاهد تلاش برخی توسعهدهندگان خواهیم بود تا اپلیکیشنهایشان به بهترین شکل ممکن روی مک اجرا شود. هنوز در نخستین روزهای اپل سیلیکون به سر میبریم، اما تا چند سال دیگر چندین میلیون مک مجهز به M1 یا چیپستی جدیدتر در بازار خواهیم داشت. هرچه شمار مکهای جدید بیشتر شود، توسعهدهندگان هم دلایل بیشتری برای سرمایهگذاری روی این کار خواهند داشت. زمان نشان خواهند داد که این پروسه چقدر سریع طی میشود.
تکلیف ویندوز چیست؟
اما درحالی که مکهای اپل سیلیکون قادر به اجرای نرمافزارهای مک، آیفون و آیپد خواهند بود، معماری جدید نمیتواند فورا از اپلیکیشنهای ساخته شده برای سیستم عاملهای x86 (البته به جز macOS) پشتیبانی کند و Rosetta 2 هم در این حوزه قادر به کمک نیست. امکان اجرای نرمافزارهای ویندوز، یکی از دلایل موفقیت مکهای مبتنی بر تکنولوژی اینتل بود و برخی کاربران -خصوصا آنهایی که نیازهای بسیار حرفهای دارند- اتفاق اخیر را یک ضعف بزرگ به حساب میآورند.
از اپل پرسیده شد که تکلیف آن دسته از کاربران که از چندین سیستم عامل به صورت همزمان استفاده میکنند چیست. فدریچی میگوید که مکهای M1 قادر به مجازیسازی به کمک بسترهایی مانند Parallels یا VMWare هستند اما در عین حال اشاره میکند که این ابزارها معمولا دیگر سیستم عاملهای مبتنی بر آرم را مجازیسازی خواهند کرد: «برای مثال، لینوکس آرم به شکلی معرکه روی این مکها مجازیسازی میشود. توزیعهای مختلف لینوکس یک حالت شبیهسازی x86 دارند، درست مانند کاری که Rosetta انجام میدهد و روی کرنل خود ما در macOS به اجرا در میآیند.»
اما اگرچه اجرای لینوکس برای برخی کاربران مهم است، سایرین خواستار ویندوز هستند. فدریچی به ویندوز در بستر کلاد به عنوان یکی از راه حلهای احتمالی اشاره کرده و CrossOver را قادر به اجرای ویندوز x86، چه ۳۲ بیتی و چه ۶۴ بیتی، میداند. اما رویکرد CrossOver در شبیهسازی آنقدرها باثبات نیست و اصلا تجربهای مانند نرمافزارهای مجازیسازی نظیر Parallels یا VMWare در مکهای اینتل حاصل نمیشود. بنابراین هنوز چالشهای مختلفی وجود دارد.
فدریچی میگوید که اجرای بومی ویندوز روی دستگاه، «به مایکروسافت بستگی دارد. ما تکنولوژیهای هستهای لازم برای چنین کاری را فراهم کردهایم، برای اینکه ورژن آرم ویندوز به اجرا درآید. اما این تصمیمی است که مایکروسافت باید بگیرد و لایسنس لازم را دریافت کند تا کاربران قادر به اجرای سیستم عاملش روی مک باشند. در هر صورت مکها کاملا قادر به انجام چنین کاری هستند».
احتمالا اندکی طول بکشد تا اجرای ویندوز روی مکهای اپل سیلیکون امکانپذیر شود. در این فاصله، اپل قصد دارد به عرضه بهروزرسانیهای نرمافزاری برای مکهای مبتنی بر اینتل ادامه دهد. فدریچی بار دیگر میگوید:
«از منظر نرمافزاری، ما هیچ انشعابی از macOS نساختهایم. اینطور نیست که یک ورژن از macOS برای مکهای M1 داشته باشیم و یک ورژن متفاوت برای اینتل. این سیستم عامل اساسا روی هر دو دستگاه یک چیز است. این همان سیستم عاملی است که ما هر شب توسعه میدهیم. این پروژهای واحد است و در آینده نیز واحد باقی خواهد ماند. همینطور که نسخه بعدی macOS را برای سال بعد میسازیم، در حال ساخت سیستم عاملی یکپارچه هستیم که روی هر دو سیستم کار میکند. بنابراین اگر امروز یک مک اینتل بخرید یا از قبل چنین سیستمی داشته باشید، میتوانید منتظر بهروزرسانیهای رایگان macOS در سالهای پیش رو باشید.»
بعد از این چه میشود؟
وقتی تصمیم توسعه چیپ انحصاری برای مکها چند سال پیش اتخاذ شد، به گفته فدریچی تیم اپل «یک ضربدر روی تقویم کشید و گفت ما این کار را عملی میکنیم.» او ادامه میدهد که چند سال بعد پروژه «در همان روزی که علامتگذاری کرده بودیم» به پایان رسید.
سروجی تمام هفتخانی که پشت سر گذاشته شده را به یاد دارد:
«کارمندان حسابی برای این پروژه هیجانزده بودند، تمام پروژه و نه فقط M1. نرمافزار، سیستم و کنار هم قرار دادن تمام اینها. کاری دشوار بود، اما ارزشاش را داشت. ما عاشق مک هستیم. ما عاشق کامپیوترها و ساختن کامپیوترها هستیم. به نظرم ما در حال تاریخسازی هستیم و مهندسینمان این را میدانند. امسال سالی پر از چالش بود و علیرغم تمام این چالشها، ما موفق شدیم و در زمان مقرر کار را عملی کردیم. این چیزیست که در تمام زندگی به یاد خواهم داشت، اینکه چقدر دشوار بود و چقدر ارزشاش را داشت.»
فدریچی میگوید «انبوهی از اشک و عرق و خون ریختیم. اما اعتقاد دارم که ما میدانیم چطور باید چنین کاری را انجام میداد. ما میدانستیم که داریم وارد چه چیزی میشویم.»
جازویاک هم با اشاره به گذار از PowerPC به اینتل اضافه میکند: «ما قبلا هم چنین کاری کردهایم. اما این بار همه چیز در خانه ساخته شد و این یکجور پیروزی متفاوت برای اپل است. ما سرمستیم و برای هرآنچه در راه است هیجانزدهایم.»
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
مقایسه بنچمارک i9 و M1 رو دیدم. قابل باور نبود !
خوبیش اینه که قیمتش همون 1300 دلاره با اس اس دی 250 . فوق العادست.