به بهانه ماه مهر؛ کرونا، ویروسی علیه عدالت آموزشی در کشور
«فکر میکردم حالا که قرار شده بچهها بخاطر کرونا به مدرسه نروند، بخشی از هزینهها کم میشود. قرار نبود دخترم جامدادی خودش را با همکلاسیهای دیگرش مقایسه کند، یا حتی از اینکه کیف و کوله ...
«فکر میکردم حالا که قرار شده بچهها بخاطر کرونا به مدرسه نروند، بخشی از هزینهها کم میشود. قرار نبود دخترم جامدادی خودش را با همکلاسیهای دیگرش مقایسه کند، یا حتی از اینکه کیف و کوله پشتی نو برایش نمیخرم دلخور شود. اما خرج واقعا خیلی بیشتر شد. حالا دیگر باید لپتاپ، تبلت یا گوشیموبایل هوشمند هم تهیه میکردیم. به همه اینها هزینه اینترنت هم اضافه کنید. اینکه میگویند اینترنت شاد رایگان است یک حرف است، اینکه بچه باید روزی چند ساعت از این سایت به سایت دیگر برود و با همکلاسیهایش مدام آنلاین صحبت کند یک حرف دیگر.»
بهار سال تحصیلی پیش رو به کلاس چهارم ابتدایی میرود؛ مادرش این کلمهها که پر از تلواپسی برای آینده دختر بود را در پیام صوتی واتساپ گفت. جلیز ولیز روغن، جابجایی ماهیتابه روی صفحه گاز و کشیده شدن قاشق روی آبکش زیرصدای مادری است که باید همه هزینههای زندگی را به تنهایی با آشپزی برای یک کافه تامین کند. دخترش سال تحصیلی گذشته، کلاس سوم متوسطه اول را به پایان رساند و حالا باید برای چهارمین سال تحصیل آنلاین آماده شود. خبری از جامدادی فانتزی و دفترهای گران قیمت نیست، اما کرونا خرج سنگینتری روی دستشان گذاشته.
«قبول دارم که دنیا در حال پیشرفت است و ما هم باید با این پیشرفت امکانات بیشتری برای بچهها تامین کنیم، اما هزینهها کمرشکن شده. امسال پسرم هم کلاس اول ابتدایی را باید شروع کند. حالا عزا گرفتم که فقط یک تبلت داریم و چطور هر دو با هم سر کلاس درسشان حاضر شوند. همان یک تبلت هم بچههای کافه پول گذاشتند و به اسم هدیه تولد برای بهار خریدند. حالا تکلیف چیه؟ یا باید یک وام بگیرم برای خریدن تبلت که حتما از حقوقم کم میشود و برای بقیه هزینههای زندگی حتما پول کم میآوریم. من واقعا گیج شدم که چطور باید در شرایطی که بچهها به مدرسه دولتی میروند باید هزینههای سنگین آموزشیشان را تامین کنم.»
اصل 30 قانون اساسی بعد از همهگیری کرونا
قصه زندگی بهار و برادرش، قصه زندگی میلیونها کودک و نوجوانی است که با توسعه و پیشرفت تکنولوژی نه تنها بهرهمندیشان از عدالت آموزشی افزایش پیدا نکرده بلکه هر روز از شاخصهای عدالت آموزشی دورتر هم میشوند. بر اساس اصل 30 قانون اساسی کشور و همچنین ماده 104 منشور حقوق شهروندی دسترسی به آموزش رایگان تا پایان دوره متوسطه حق همه شهروندان است.
اصل 30 قانون اساسی دولت را موظف به تامین «وسایل آموزش و پرورش رایگان» کرده است. به هر روی تامین وسایل آموزش و پرورش رایگان صرفا به معنی تدارک فضا و پرسنل آموزشی نیست، بلکه تمامی لوازم آموزشیاز کتاب و نوشت افزار گرفته تا تجهیزات دیجیتال مثل گوشی هوشمند یا تبلت و لپتاپ و همچنین بستر ارتباط آنلاین در دایره آموزش و پرورش رایگان باید مورد توجه قرار بگیرند.
این موضوع در حالی است که «محمدرضا سیفی»، مدیرکل دفتر توسعه عدالت آموزشی وزارت آموزش و پرورش اسفند ماه سال گذشته از وجود ۴۴۹ منطقه که در شاخص های مرتبط با عدالت آموزشی دچار ضعف هستند خبر داد و گفت: «در تلاشیم تا مهر ماه 1400 این موضوه را مدیریت کنیم. همچنین اخیرا ۲۰۰ میلیارد ریال توسط سازمان نوسازی مدارس تحت عنوان تامین تجهیزات دریافت و به مناطق محروم ارسال شده است.»
نکته مهم و قابل توجه در ماجرای عدم تحقق عدالت آموزشی نادیده گرفتن مرکز نشینانی است که اگر چه در پایتخت یا شهرهای دیگر شهرهای بزرگ زندگی میکنند اما به دلایل مختلف از جمله هزینههای بسیار بالای تجهیزات دیجیتال از عدالت آموزشی بیبهره میمانند. انجمنهای مردم نهاد، NGO ها و حتی خدماتی که دولت برای توسعه عدالت آموزشی در نظر میگیرد اغلب دانشآموزان مناطق دور از مرکز را مورد مطالعه قرار میدهد و بخش قابل توجهی از جامعه همچنان از چنین امکاناتی محروم میمانند.
وقتی ابزاری برای آموزش نیست
«راستش را بخواهی من نه مستاجر هستم و نه بیکار. کارمند یک شرکت حسابداری هستم و حقوق ماهانهام با اضافهکاری به 6 میلیون تومان هم نمیرسد. حالا قراره دخترم به کلاس اول برود و نه لپتاپ در خانه داریم و نه گوشی هوشمند اضافی. من حضوری باید در محل کارم حاضر شوم و کلاس درس دخترم دقیقا زمانی برگزار میشود که من سر کار هستم. گوشی موبایل هم یکی از ابزارهای کارم است. حالا باید هزینه کنیم و برای دختر گوشی بخریم. این که برای دختر 7 سالهام گوشی موبایل بخرم هیچ جایی در برنامههای مالی من نداشت. قسط خانه، هزینههای گزاف خوراک و پوشاک و حالا هم نگرانی درباره هزینه گوشی هوشمند و اینترنت. کاش کرونا نبود و بچهها حضوری به مدرسه میرفتند.»
رضا مردی تقریبا 40 ساله است که در اطراف تهران زندگی میکند. هر روزی باید برای رسیدن به محل کارش باید راهی مرکز شهر شود و همین هزینه قابل توجهی را روی دستش میگذارد. حالا هم نگران هزینههای تامین گوشی هوشمند و اینترنت پرسرعت بری آموزش دختر 7 سالهاش است. واقعیت این است که هزینههای گزاف تجهیزات آموزشی در دنیای کرونایی فقط خانوادههای زیر خط فقر را عذاب نمیدهد.
این روزها قشر متوسط جامعه که هرروز بیش از گذشته در حال تجربه آسیبهای حاصل از مشکلات معیشتی است در سکوت و به دور از ذره بین شناسایی فقر در حال گذر از این چالش است. بهرهمندی از امکانات آموزشی خواستهای است که والدین برای تحقق آن همه تلاش خود را میکنند اما به قول رضا که چند روز مانده به شروع کلاسهای درسی هنوز هم نتوانسته گوشی هوشمند مناسبی برای فرزندش تهیه کند، تکنولوژی برای کمدرآمدها خیلی گران تمام شده و حالا به قیمت عدم بهرهمندی از آموزش عمومی است.
از نبود ابزار تا نبود زیرساخت
ماجرا وقتی پا را از مرکز بیرون بگذاریم عجیبتر هم میشود. عدالت آموزشی دیگر حتی با داشتن گوشی هوشمند و تبلت هم برای گروهی از دانشآموزان کشور محقق نمیشود. آنها دانشآموزانی هستند که بر اساس آمار منتشر شده توسط وزارت آموزش و پرورش حتی اگر تجهیزات دیجیتال هم در اختیار داشته باشند، زیرساختهای آموزش آنلاین در محل زندگیشان فراهم نشده. طبق آمارهای رسمی آموزش و پرورش حدود ۷۰۰هزار دانش آموز در مناطقی از کشور زندگی می کنند که فاقد پوشش اینترنت است.
عدم پوشش اینترنت به شکل عمومی نه تنها جامعه را به دو شقه و با دو سبک زندگی بسیار متفاوت تبدیل میکند، بلکه بیشتر از هر نکته دیگری امکان دسترسی به آموزشهای نوین را از پایه برای گروهی از جامعه غیر ممکن کرده است. این موضوع در حالی است که شهریور سال گذشته؛ وزیر وقت ارتباطات اعلام کرد که در ۵ درصد نقاط جمعیتی کشور، پوشش اینترنت نداریم که ایراد مربوط به وزارت ارتباطات است. حالا دولت تغیر کرده و جامعه در انتظار تصمیمات وزیر ارتباطات جدید در راستای توسعه عدالت آموزشی با توسعه زیرساختها است.
محمد، کارشناسی ارشد تکنولوژی آموزشی دارد و سربازمعلم یکی از روستاهای شرق کشور است. او از عدم برخورداری امکانات آموزشی در مناطق دور از مرکز نگران است. آموزش در دنیای امروز را بسیار وابسطه به ابزارهای آموزشی نوین توصیف میکند و میگوید: «کرونا فقط یک یادآوری بود که باور کنیم آموزش به شیوههای کاملا سنتی دیگر ممکن نیست. ما به ارتباط فعالتر بچهها در دنیای تکنولوژی نیاز داریم. تصور فاصله عمیق آموزشی بین دانشآموزی که علاوه بر کلاسهای رباتیک حالا در کلاسهای برنامهنویسی هم شرکت میکند با بچههایی که تخته کلاسشان هنوز هم گچی است واقعا نگرانکننده است. 10 سال دیگر این نسل چطور به روند تکنولوژی همسو میشود، آن هم زمانی که هیچ ذهنیتی درباره آن ندارد؟»
اختلال در تحصیل با کووید 19
ماجرای محرومیت از تحصیل بر اساس شاخصهای عدالت آموزشی اما فقط در ایران جان خانوادهها و دانآموزان را به لب نرسانده است. نشریه اکونومیست، در گزارشی که پیرامون اثرگذاری کرونا و تکنولوژی بر تحصیل دانشآموزان منتشر کرده بود اعلام کرد: «کووید ۱۹ تحصیل کودکان را در مقیاس بی سابقهای مختل کرده است. تا اواسط آوریل 2020 بیش از 90 درصد از دانش آموزان جهان خارج از کلاس درس بودند. با افزایش تقاضا برای آموزش از راه دور ، فناوری آموزشی که به آن edtech نیز می گویند، به طور فزایندهای توسط معلمان و کودکان در سراسر جهان پذیرفته شد. از برنامه ها و نرم افزارهای جدید در کنار روشهای سنتی آموزش استفاده شد و ثابت شد که یادگیری دیجیتالی دارای پتانسیل بالایی است.»
اما حالا سوال این است که با شروع سال تحصیلی جدید در بسیاری از کشورها ، edtech چه نقشی در آینده آموزش و پرورش ایفا خواهد کرد؟ حالا خانوادهها به دنبال پیدا کردن ارزان ترین ابزار آموزشی برای فرزندانشان هستند. از طرفی استفاده کودکان و نوجوانان از ابزار و تجهیزات تکنولوژی بدون زیرساختهای آموزشی و به ناگهانیترین شکل ممکن آغاز شد. از مرکز تا حاشیههای مرزنشین هرکدام مشکلاتی متفاوت را در مواجهه با آموزش مبتنی بر تکنولوژی تجربه میکنند و دیگر فرصتی برای بررسی امکان استفاده از توسعه آموزشی همزمان با استفاده از تجهیزات تکنولوژی باقی نمانده.
سال تحصیلی جدید با چشم بر هم زدنی آغاز میشود و کرونا همچنان با وجود تلاش برای سرعت بخشیدن به واکسیناسیون عمومی؛ روند آموزش رایگان در کشور را با حجمی از تغییر و تحول مواجه کرده است. البته بعید به نظر میرسد با استفاده رایگان از «شاد» بتوان این تغییر و تحولات گسترده و البته فاصله چالش در روند عدالت آموزشی را جبران کرد. عدالت آموزشی، تکنولوژی و آموزش و پرورش عمومی رایگان مفاهیمی هستند، که شاید برای تعداد قابل توجهی از افراد خلاصه شده در کلاسهای آموزشی از دست رفته.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.