
به بهانه روز جهانی کتاب کودک، استارتاپ ها چقدر در توسعه فرهنگ مطالعه بچههای ایران نقش دارند؟
پوریا عالمی، مدیرعامل و همبنیانگذار آی قصه، با بیان اینکه افزایش میزان علاقه کودکان و نوجوانان به مطالعه و کتابخوانی، حاصل دو بخش اصلی فرهنگ و جامعه است؛ توسعه فرهنگ مطالعه را روندی از بالا ...
پوریا عالمی، مدیرعامل و همبنیانگذار آی قصه، با بیان اینکه افزایش میزان علاقه کودکان و نوجوانان به مطالعه و کتابخوانی، حاصل دو بخش اصلی فرهنگ و جامعه است؛ توسعه فرهنگ مطالعه را روندی از بالا به پایین و در دست حاکمیت توصیف کرد.
اولین کتاب که در کودکی خواندید از کجا به دستتان رسید یا چه کسی به شما معرفی کرد؟ کتابخانه مدرسه، برنامهای که در صدا و سیما پخش شد، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یا خانواده؟ پاسخ به این پرسش، پاسخی است که میتوانید بر اساس آن مسیر ساخت فرهنگ مطالعه در جامعه را حداقل برای خودتان دنبال کنید.
برای نسل زدیهای ایران (همان کودکان و نوحجوانان امروز)، البته این روند کمی تغییر خواهد کرد. آنها کمتر مخاطب صدا و سیما هستند و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم در دوران آنها عملا بینقش است. فرهنگ و روش زندگی نسل زد برخاسته از دنیایی است که خود انتخاب کردهاند و خوراک فکریشان را از آن تامین میکنند. شبکههای اجتماعی، پلتفرمهای بینالمللی و اپلیکیشنها بخشی از دنیایی است که نسل زد تجربه زیسته خود را در آن میسازد.
اما همین دنیای انتخاب شده هم حاصل فرهنگ جاری در جامعه است. قواعدی که سالها در جامعه شکل گرفتهاند و در نهایت شهروندان خود را حاصل یا حتی بخشی از آن میدانند. از همین رو است که شناخت مرز نقشآفرینی حاکمیت و بخش خصوصی و البته مردم در موضوعات متفاوت را باید مورد واکاوی قرار داد. روز جهانی کتاب کودک فرصتی فراهم کرده تا جریان نهادینه شدن فرهنگ مطالعه در کودکان و نوجوانان را خیلی گذرا بررسی کنیم.
فرهنگ برخواسته از تصمیمات حاکمیتی
همبنیانگذار آی قصه در پاسخ به این پرسش دیجیاتو که آیا استارتاپها یا اپلیکیشنهایی مثل آیقصه علاقه کودک و نوجوان را به مطالعه افزایش میدهند یا حتی منجر به تحریک ذهن برای مطالعه بیشتر خواهند شد، گفت: « فرهنگ یک بحث بالا به پایین در جریان حاکمیتی است. بنابراین نگاه کلی و اراده جاری در کشور باید بر اساس نهادینه شدن فرهنگ مطالعه و فعالیت فرهنگی و هنری باشد تا این موضوع در جامعه نهادینه شود.»
به باور او در چنین شرایطی هر شخصیت حقیقی یا حقوقی که فعالیت فرهنگی و هنری دارد، اثرگذاری مستقیم و مشهودی در ساخت فرهنگ ندارند.

عالمی در بخش دیگری از توضیحات خود با اشاره به جامعه و نهاد خانواده به عنوان یکی از قطعات اولیه و بنیادی آن و تاکید بر انتخابی که در جریان توسعه فردی فرزندان خود دارند، گفت: « در نهاد خانواده والدین تصمیم میگیرند که فرزندان خود را به چه سمتی پیش ببرند. البته بخش قابل توجهی از این موضوع نیز حاصل رویکرد فرهنگسازی بالا به پایین حاکمیت است.»
او با اشاره به فعال و انتخابگر بودن خانواده در این مرحله، گفت: «آی قصه یا هر اپلیکیشن، پلتفرم، ناشر یا هنرمند دیگری در این مرحله ورود کرده و نقش خود را ایفا میکند. واقعیت این است که هیچ هنرمند، نویسنده، فیلمساز یا ناشری امکان اثر گذاری مستقیم و گسترده در سطح فرهنگ کشور را ندارد. در حقیقت خالق اثر مخاطب محدود خود را دارد و صرفا در ارتباط با مخاطب خود اثرگذاری مستقیم دارد.»
خوراک فکری کودک و نوجوان از کجا تامین میشود؟
حالا در چنین شرایطی اگر خانواده تصمیم به توسعه فرهنگی فرزند خود داشته باشد به ابزار و محصولاتی نیاز خواهد داشت. به هر روی خانواده و به ویژه والدین نیازمند آن هستند که با استفاده از خوراک مناسب کودک و نوجوان را تغذیه کنند. بخشی از این خوراک در جریان توسعه فرهنگی و بر اساس تصمیمات نهادهای بالادستی حاکمیتی باید تامین شود.
بخش دیگر این خوراک اما حاصل فعالیت اشخاص حقیقی و حقوقی به عنوان هنرمند، استارتاپ، پلتفرم، نویسنده و ... است. حالا در این مرحله سوالی که مطرح میشود درباره میزان اثربخشی استارتاپها و اپلیکیشنهایی همچون آی قصه است. عالمی در پاسخ به این پرسش که میزان اثربخشی این بخش تا چه حدی است، گفت: «در این روند خانوادههایی که تصمیم میگیرند بخش فرهنگی فرزندان خود را توسعه دهند، از آیقصه یا هر اپلیکیشن یا پلتفرمی با این سبک، کمک خواهند گرفت.»
او با تاکید بر اینکه در این روند نمیتوان ادعایی بزرگ، همانند توانمندی استارتاپها در روند فرهنگسازی جامعه داشت، گفت: «فرهنگسازی در جریان برنامههای چشمانداز بلند مدت و نقطهگذاریهای مشخص شکل میگیرد. از همین رو برنامهریزی و هدفگذاریها در راستای کتابخوان شدن جامعه را نمیتوان صرفا از استارتاپها انتظار داشت. این روند با نگاهی به موقعیت جامعه و آینده آن در برنامههای چشمانداز بلند مدت تعریف میشوند.»
زیرساختهای تکنولوژی و نقشآفرینی در توسعه فرهنگی
یکی از پر سر و صداترین ادعاهای وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات دولت سیزدهم، توسعه اینترنت در همه شهرها و روستاهای کشور است که حداقل 20 هزار نفر جمعیت دارند. این موضوع هرچند از پایهای ترین نیازهای جامعه مبتنی بر تکنولوژی امروز است، اما تا امروز آن طور که باید محقق نشده.
با یادآوری این نکته بد نیست نگاهی هم به چالش آموزش غیرحضوری و استفاده دانشآموزان از اپلیکیشن شاد برای دسترسی به محتوای آموزشی داشته باشیم. حالا به همین شرایط، دشواری تامین گوشی موبایل هوشمند، تبلت یا کامپیوتر هم اضافه کنید.
اما در نهایت واقعیت این است که حیاتی شدن دسترسی به تکنولوژی بستری را فراهم کرده که برخی از نشانههای تکنولوژی، همچون اینترنت و گوشی هوشمند، زودتر از کتابفروشیها و ناشران کتابهای فیزیکی به مناطق دور از مرکز رسیدهاند.
در چنین شرایطی و البته باور به این موضوع که زیرساختهای لازم برای استفاده از امکانات دنیای تکنولوژی، آنطور که باید در شهرهای دور از مرکز ایجاد نشده؛ سوال اینجاست که چقدر میتوان با استفاده از بستری مثل آی قصه دسترسی کودکان و نوجوانان را به خوراک فرهنگی بهتر فراهم کرد؟
عالمی در پاسخ به این پرسش و با تاکید بر اینکه از این ظرفیت حتما میتوان استفاده بهینه کرد، گفت: «برای جامعه مدرن دسترسی به اینترنت یک الزام و البته این دسترسی از طرف کودکان و نوجوانان یک پیش فرض است. در چنین شرایطی به منظور جذب مخاطب عمومیتر برای محتوای آی قصه در استانهای مختلف؛ دو مقوله سختافزاری و نرمافزاری مورد توجه است.»
او با اشاره به اینکه این دو مقوله شامل امکان دسترسی به سختافزار مورد نیاز (گوشی هوشمند، تبلت، کامپیوتر و ...) و همچنین اینترنت و پرداخت هزینه آن برای خانوادهها است، گفت: « ما در آیقصه دسترسی دقیقی به این اطلاعات نداریم اما همه تلاش آی قصه در این راستاست که محتوای مناسب در دسترس همه قرار بگیرد.»
عالمی با اشاره به گزارش سالانه آی قصه و آمار 40 درصدی مخاطبان ساکن پایتخت آی قصه، گفت: « بر اساس همین گزارش 60 درصد مخاطبان آی قصه به شکل پراکنده در همه شهرهای کشور حضور دارند. با توجه به این موضوع هر قدر که پراکندگی آی قصه در شهرها افزایش پیدا کند به هدف ارائه محتوا برای کودک و نوجوان دور از مرکز هم نزدیکتر خواهیم شد.»
کتابهای صوتی و جذابیت مطالعه
محتوای صوتی وامکان دسترسی به آن یکی از راههایی به نظر میرسد که میتوان با کمک گرفتن از آن کودک و نوجوان را به مواجه شدن با محتوای مناسب دعوت کرد. بخشی از اپلیکیشن آی قصه هم کتابهای صوتی مناسب نوجوان را اخیرا در اختیار مخاطب خود قرار داده است.
عالمی در همین راستا با پاسخ به این پرسش که آیا آی قصه قصد دارد به جریان تولید کتاب صوتی ورود کند، گفت: «آی قصه قصد یا برنامهای برای ورود به این حوزه ندارد. کتابهای صوتی موجود در آی قصه از طریق ناشرانی که در این روند فعال هستند تامین شده است.»
او با تاکید بر اینکه بخش کتاب صوتی به مخاطب نوجوان آی قصه مرتبط است، گفت: « مخاطب نوجوان با مراجعه به اپلیکیشنهای کتاب صوتی خیلی سخت امکان پیدا کردن محتوای مورد نظر خود را دارد. از همین رو است که با در اختیار قرار دادن کتاب صوتی برای مخاطب نوجوان به نیاز او پاسخ داده است.»
به گفته عالمی سن مخاطبان آی قصه در حال افزایش است و در این مرحله نیاز آنها بعد از کودکی باید در نوجوانی نیز پاسخ داده شود. از همین رو تمرکز اصلی آی قصه در سال جدید جذب نوجوانان به فضای آی قصه برای گوش دادن به کتاب صوتی است.
نگاه آی قصه به کاربران نابینا
آی قصه پیش از این در زمستان سال گذشته با انتشار توضیحاتی خبر از فراهم شدن امکان استفاده کاربران نابینا یا کمبینا از این اپلیکیشن داده بود. گذشته از این خبر صرفا امکان دسترسی به قصهها و رمانها صوتی به اشکال مختلف، امکان استفاده از محتوای مناسب را برای کاربران کمبینا یا نابینا فراهم میکند.

عالمی نیز با اشاره به گزارش سال 1400 آی قصه، گفت: « بعد از این با اضافه شدن هر ویژگی به آی قصه، دسترس پذیری آن برای افراد نابینا و کمبینا نیز فراهم خواهد شد.»
استارتاپ یا جلوداری برای هر آنچه ساخته نشد
خوراک فکری جامعه حاصل فرهنگ جاری و حاکم بر آن است و این فرهنگ جاری توسط حاکمیت به طور کلی در سطوح متفاوت جامعه پیریزی میشود. اگر فرهنگ مطالعه را به عنوان یک ارزش بپذیریم، سادهانگاری است که توقع داشته باشیم این فرهنگ صرفا توسط نهادهای بخش خصوصی یا حتی خانواده ساخته و پرداخته شود.
به هر روی کودکان و نوجوانان از خانواده خارج خواهند شد و پا به مدرسه خواهند گذاشت. آیا آموزش و پرورش نقشی که باید را در جریان نهادینه کردن فرهنگ مطالعه اجرا کرده است؟ از طرفی کودک، نوجوان و والدین مخاطب رسانه رسمی کشور، یعنی صدا و سیما هستند. آیا این نهاد گامی جدی در راستای توسعه فرهنگ کتابخوانی برداشته است؟
آنچه به طور مستمر در جریان جامعه در حال رخ دادن است، مطالبه مسائلی از بخش خصوصی است که از دایره توان، امکان و حتی اجرای برنامه آن خارج است.
سوالی که همچنان بی جواب مانده و پاسخ آن را باید از برنامهریزان و البته قانونگذاران کلان حاکمیتی جویا شد، این است که استارتاپها چرا باید وظیفه فرهنگ سازی را به دوش بگیرند؟ از سویی دیگر آیا اگر این وظیفه را به دوش بگیرند، ابزار کافی برای اجرایی کردن اهداف خود دارند؟ آیا این اساسا تفکری فراتر از واقعیت است یا صرفا یک سنگ بزرگ است که تصور کنیم یک استارتاپ امکان تغییر و تحول ساختاری در جامعه را دارد؟
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.