هوش مصنوعی میتواند به چالشی جدی برای طبقه متوسط و سیاستمداران تبدیل شود
هوش مصنوعی برخلاف انقلابهای صنعتی قبلی، احتمالاً بهجای قشر کارگر، طبقه متوسط را هدف قرار میدهد و آنها را با مشکل مواجه میسازد.
این روزها گسترش حوزه فعالیت هوش مصنوعی و ورود آن در قالبهای مختلف به زمینههای جدید موجب شده است تا نگرانیهای زیادی پیرامون تهدید مشاغل طبقه متوسط از سوی این فناوری مطرح شود. اما این گمانهزنیها تا چه حد به واقعیت نزدیک هستند و آیا در آینده نهچندان دور باید انتظار کاهش تقاضای نیروی کار را داشته باشیم؟
هوش مصنوعی؛ تهدیدی برای اقتصاد جهانی و طبقه متوسط
در اوایل انقلاب صنعتی، بسیاری از مردم گمان میکردند که ماشینها درحال بلعیدن شغلهای آنها هستند و استفاده از دستگاههای خودکار یا نیمهخودکار موجب ازدسترفتن موقعیتهای شغلی میشود. درواقع چنین اتفاقی هم به وقوع پیوست و تعداد زیادی از شغلهای کمدرآمد توسط ماشینها جایگزین شدند؛ اما درعوض مشاغل متعدد دیگری با درآمد بیشتر از کنار آنها رشد کردند. بااینحال برخی کارشناسان معتقدند که هوش مصنوعی بسیار متفاوت با رخدادهای قرنهای گذشته است و احتمالاً شاهد تغییر رویه جدی خواهیم بود.
نشریه گاردین ادعا دارد که سیاستمداران احتمالاً بهخوبی میدانند که حتی در بهترین سناریوی ممکن هم هوش مصنوعی موجب ایجاد مشکلات جدی در بازارهای کار میشود؛ اما برخی دیگر هم سعی دارند با کوتهبینی، این معضل را برای سالهای دور جلوه دهند و فرصت را برای دستیابی به راهحل کافی بدانند. «میهیر شوکلا» (Mihir Shukla) که یکی از کارآفرینان دنیای فناوری محسوب میشود، بهتازگی در نشست اقتصاد جهانی در داووس اشاره کرد که بسیاری فکر میکنند هوش مصنوعی درحال فراگیرشدن است؛ درحالی که هوش مصنوعی اکنون نیز در همهجا حضور دارد.
زمینههای مختلف مرتبط با هوش مصنوعی مثل یادگیری ماشینی و رباتیک، در طی سالهای اخیر با سرعت بالایی پیشرفت کردهاند؛ درحالیکه جهان با مشکلات متعددی مثل همهگیری، تورم و جنگ مواجه بوده است. در چنین شرایطی بهنظر میرسد که هوش مصنوعی میتواند انقلاب صنعتی چهارم را رقم بزند و بهصورت بنیادی موجب تغییر ساختار اقتصاد جهانی شود. البته هیچ تغییری در یک شب انجام نمیشود؛ ولی چنین تغییراتی معمولاً برای افراد متأثر از آن - که احتمالاً میلیونها نفر هستند - دردناک خواهد بود.
در انقلاب صنعتی قبلی، ماشینها توانستند کارهای یدی را بر عهده بگیرند و نیروی کار را بهسمت مشاغل دارای نیازهای شناختی، سوق دهند. اما اینبار هوش مصنوعی توانسته است توانایی بالایی در انجام امور خلاقانه از خود نشان دهد و طیفهای وسیعی از حوزههای کاری را تهدید کند. طبق گزارش منتشرشده از سوی دانشگاه استنفورد، تعداد پتنتهای مرتبط با هوش مصنوعی در بازه بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۱، حدود ۳۰ برابر افزایش داشته است. همچنین باید این موضوع را در نظر گرفت که رباتها بسیار ارزانتر از گذشته شدهاند؛ درحالیکه با پیشرفت فناوری، توانایی انجام امور پیچیدهتری را دارند.
تاریخ ثابت کرده است که تغییرات بنیادی و اساسی مرتبط با فناوری میتواند چالشهای اساسی برای قانونگذاران بههمراه داشته باشد. تمامی انقلابهای صنعتی قبلی در چندین مورد با هم وجه اشتراک دارند که از میان آنها میتوان به حذف موقعیتهای شغلی، افزایش نابرابری و تنزل سهم نیروی کار از درآمد ایجادشده، اشاره کرد. هوش مصنوعی هم میتواند تمامی معضلات گفتهشده را در پی داشته باشد؛ با این تفاوت که مالکان ماشینهای جدید میتوانند بدون نظارت، مقادیر عظیمی ثروت از نوآوریهای خود بهدست بیاورند. در چنین شرایطی، سرمایه میتواند درآمد بیشتری تولید کند و از سهم بهدستآمده توسط نیروی کار، بکاهد.
با توجه به موارد ذکرشده، ازبینرفتن برخی مشاغل حتمی است؛ درحالیکه در بعضی حوزههای دیگر احتمالاً شاهد افزایش نرخ تقاضای نیروی کار خواهیم بود. البته اینبار، شغلهای درمعرض خطر متعلق به طبقه متوسط و غیرکارگر جامعه هستند و شغلهای جدید هم با میزان پرداخت کمتری همراه خواهند بود. دولتها میتوانند با سرمایهگذاری بیشتر در آموزش و توانمندسازی، نیروی کار ماهرتر تربیت کنند که امکان کسب درآمد بیشتر و داشتن رفاه مطلوب برای آنها وجود داشته باشد؛ ولی وضع قوانین جدید باید با سرعت بیشتری همراه شود.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.