دانشمندان پاسخ میدهند: موشن سیکنس یا حرکتزدگی چیست؟
روشهای علمی برای کنار آمدن با ناهماهنگی چیزهایی که حواس شما به مغزتان میگویند.
بر عرشه یک کشتی حضور دارید، هوا ملایم و دریا آرام است و کشتی حرکات و چرخشهایی آرام دارد. شما بهجای مناظر اطراف، حواستان جمع چیزی در نزدیکی خود است. اندکاندک احساس گرما میکنید و دهانتان پر از بزاق میشود؛ خستگی طاقتفرسایی به شما هجوم میآورد. حالت تهوع شدید پیدا میکنید و بالا میآورید. حتی وقتی پا روی زمین محکم میگذارید، همچنان حس میکنید درحال تکانخوردن و چرخش هستید و این حس تا ساعتها در شما ادامه پیدا میکند.
اینها شرایطی ایدهآل هستند که سوار بر یک کشتی دچار حرکتزدگی شوید. تمرکز شما روی محیط نزدیک خود است؛ پشت میزی نشستهاید، مشغول مطالعه یا کار با ابزار دیجیتال خود هستید. روی کار خود متمرکز هستید و چشمان شما از بالاپایینها و تکانهای کشتی با امواج آگاه نیست. اما گوش درونی شما تمام این حرکات را به مغزتان مخابره میکند. سیگنالهای حسی عضلات و مفاصل بدن شما اطلاعاتی به مغز میدهند که مانند پلی بین دادههای ورودی از چشمان و بازخوردهای تعادلی سنسورهای حرکتی گوش درونی هستند.
خلاصه، حواس شما در نزاع هستند. شما در محیطی قرار میگیرید که با یک عمر تجربهٔ ترکیب معمول اطلاعات احساسی برای آگاهی دادن به شما دربارهٔ محیط اطراف در اختلاف است. مغز شما چیزی را بهاشتباه تشخیص میدهد و تلاش میکند شما را از چیزهایی که برای مقابله با آنها شکل گرفته نجات دهد ــ مسمومیت یا دیگر بیماریها. برای مغز، خالی کردن محتوای معده و وادار کردن شما به استراحت و تجدید قوا راهحل عالی است.
جیمز فیلیپس (James Phillips)، متخصص گوش و حلق و بینی، و همکارانش در آزمایشگاه خود در مرکز گیجی و تعادل دانشگاه واشینگتن به بازسازی این نوع حرکات پیچیده و ورودیهای حسی متناقض میپردازند و بررسی میکنند که مغز چگونه در این فرایند، در رفتارهای عادی بالغانه و در بیماریها، از این اطلاعات استفاده میکند. درنهایت، آنها امیدوارند که بتوانند برای افرادی که بهعلت فقدان یا اختلال این حواس معلول هستند درمانهایی طراحی کنند.
ناهماهنگی در یک سیستم بزرگ و شرایط نامعمول
هر محیط متحرکی میتواند باعث ایجاد حرکتزدگی شود. این معمولاً بهعلت بیماری رخ نمیدهد. درعوض، حرکتزدگی نتیجهٔ عملکرد بهینهٔ سیستم عصبی شماست، براساس چیزی که درطول زندگی یاد گرفته.
هنگام پردازش اطلاعات حسی و تولید دستورات حرکتی، مغز دائماً ورودیها و خروجیهای خود را زیرنظر دارد و تنظیم میکند تا وظایف بهطور کارآمد انجام شوند. برای مثال، برای این که هنگام گرداندن سر خود بتوانید دیدی واضح داشته باشید، مغز شما چشمها را برابر با حرکت سر و در جهت خلاف حرکت میدهد. مغز این کار را براساس بازخورد سنسورهای گوش درونی شما انجام میدهد که روی حرکت تمرکز دارند. مغز شما دائماً این رفتار رفلکسی را زیرنظر دارد و تنظیمات پیوستهای انجام میدهد که مطمئن شود حرکت چشمها و سر شما سازگاری کامل دارند.
کارآمدی این سیستم براساس تجربه و خروجیهاست و بهخوبی کار میکند. این به شما کمک میکند که در هماهنگسازی حرکات خود بهتر شوید و هنگام رشد تعادل خود را حفظ کنید، و کمک میکند خود را از ناتعادلی و سرنگونی ناشی از صدمه، بیماری و پیری در آینده نجات دهید.
نقطهضعف این فرایند این است که سیستم عصبی برای چیزهایی که تجربهای از آنها ندارد آماده نیست. این تا حدی توضیح میدهد که چرا فضانوردان هنگام سازگاری با بیوزنی دچار حالت تهوعی گذرا میشوند، چرا ملوانان دریازده میشوند و چرا تماشای یک فیلم را گوشی در صندلی عقب ماشین یا غرق شدن در یک بازی ویدیویی واقعیت مجازی میتوانند تجربههایی ناخوشایند باشند.
انسانها گونهای نیستند که برای چنین کارهایی تکامل پیدا کرده باشند.
پس کسی که حرکتزده میشود درواقع عملکردی بهینه و ظریف را در یک محیط چالشبرانگیز منحصربهفرد و غیربهینه بهنمایش میگذارد.
تغییرات در طول زندگی
معمولاً نوزادان و کودکان بسیار کمسن حرکتزدگی را تجربه نمیکنند. کودکان بزرگتر که درحال یادگیری روابط نوعی بین حواس مختلف هستند، بهشدت درمعرض حرکتزدگی قرار دارند.
وقتی افراد به سمت بلوغ میروند، آسیبپذیری دربرابر حرکتزدگی معمولاً دوباره کاهش مییابد، احتمالاً به این دلیل که میتوانند تجربیات خود را زمینهیابی کنند. در افراد بالغ، با تغییراتی مانند از دست دادن سلولهای گیرنده در گوشها و چشمها، کدر شدن عدسی چشم یا کاهش عملکرد اعصاب پیرامونی، حرکتزدگی میتواند افزایش یا کاهش یابد. گرچه معمولاً موارد حرکتزدگی در بزرگسالان سالم پیوسته کاهش مییابد.
یک مثال این را میتوان در تعادل بهتر بزرگسالان نسبت به خردسالان دید. سیستم تعادل گوش درونی و عضلات خردسالان کاملاً نو هستند. بزرگسالان نه. درحقیقت، بزرگسالان در حین رشد بسیاری از گیرندههای حرکت گوش درونی خود را از دست میدهند. هرچند آنها یاد گرفتهاند که ماهرانه از ترکیب سیستمهای حسی و موتور (حرکتی) خود استفاده کنند و در طول سالها دائماً خود را با شرایط نرمال همواره درحال تغییر خود سازگار کردهاند. خردسالان تنها در ابتدای مسیر یادگیری این فرایند هستند.
تکنیکهای کنار آمدن با حرکتزدگی
اگر حرکتزده شدید، چندین استراتژی وجود دارد که با آنها میتوانید احساس بهتری داشته باشید.
اول از همه باید تناقض اطلاعات احساسی را که ناشی از شرایط شما هستند از بین ببرید. به یک مرجع زمینی ثابت نگاه کنید ــ برای مثال، اگر سوار یک قایق هستید روی ساحل یا افق تمرکز کنید، یا اگر درون ماشین هستید به صندلی جلو بروید و بیرون را ببینید. به این ترتیب اطلاعات دیداری و دهلیزی گوش درونی خود را هماهنگ میسازید.
استراتژی دوم کاهش اطلاعاتی است که باعث تناقض میشوند. داروهایی وجود دارند که اطلاعات دهلیزی گوش درونی را سرکوب میکنند، و داروهایی دیگر که نحوهٔ پردازش اطلاعات حسی را در مغز تغییر میدهند.
همچنین میتوانید جلوی خروجیهای این تناقض را بگیرید. اساساً میتوانید تلاشهای سیستم اعصاب مرکزی را برای نجات شما از شرایط مختل کنید، با ایجاد اتصال کوتاه در مکانیسمهایی که واکنش موتور استفراغ را تولید میکنند. استفاده از داروهای ضدتهوع احساس تهوع را بدون حل تناقض حسی ایجادهکنندهٔ آن از بین میبرند.
درنهایت، میتوانید با تجربیات مکرر به شرایط جدید بسیاری عادت کنید. وقتی مغز شما یک هنجار جدید را یاد میگیرد، بهشما اجازه میدهد که در محیط چالشبرانگیز با علائم ناخواستهٔ کمتری عمل کنید. برای مثال، ناسا درحال توسعهٔ اقدامات متقابل مقدماتی است تا فضانوردان بتوانند سریعتر و با علائم حرکتزدگی کمتری از شرایط جاذبهٔ زمین با بیوزنی سازگار شوند.
چنین پژوهشهایی گسترهٔ محیطهایی را که انسانها میتوانند در آنها عمل کنند افزایش میدهند و ما را قادر میسازند تا دنیاهای جدید را کاوش و درنهایت در آنها زندگی کنیم.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.