گزارش دیجیاتو از کنفرانس TEDx تهران

پیش از این در مطلبی خبر از برگزاری کنفرانس TEDx در تهران دادیم و فلسفه این همایش را برای شما توضیح دادیم. TEDx تهران سرانجام دیروز در تالار وحدت برگزار شد و میزبان حاضرین بسیاری بود.

در TEDx همواره سخنرانی های جذابی ارائه می شود؛ خوشبختانه کنفرانس تهران نیز از این قاعده مستثنی نبود و اتفاقات جالبی در آن روی داد. در ادامه مطلب با دیجیاتو همراه باشید تا مروری داشته باشیم بر این رویداد.

TEDx را شاید بتوان یکی از معدود کنفرانس هایی در ایران دانست که با دست اندر کارانش توانستند آن را با نظم مطلوبی برگزار کنند. از نحوه پذیرش گرفته تا پذیرایی و ساعت شروع، همه چیز مطابق برنامه و تقریبا بی نقص بود. اتفاقی که از همان اول نوید یک کنفرانس متفاوت را به شرکت کنندگان می داد.

رضا پاکروان

اولین سخنران TEDx تهران رضا پاکروان بود. رضا به گفته خودش چهار سال پیش یک تحلیل گر اقتصادی بوده و در بازار بورس لندن به فعالیت می پرداخته. اما وی سرانجام روزی تصمیم می گیرد تا دست به یک اقدام جسورانه بزند.

رضا که با شور و هیجان خاصی صحبت می کرد، داستان خود را اینچنین روایت نمود:

«من وضعیت مالی خوبی داشتم، از هر آنچه که می توانست انسانی را خوشحال کند، در زندگی برخوردار بودم. اما یک چیزی کم بود. من تمام عمر از کسانی که غیر ممکن ها را ممکن کرده بودند، الهام گرفته بودم. همیشه دوست داشتم مسافرت ماجراجویانه خودم را داشته باشم.

اما راحتی زندگی شعله این آرزو را در من خاموش کرد.

یک روز فکر کردم بدترین اتفاق دنیا این است که پیر شوم و با نگاه به پشت سرم، بابت کارهای نکرده حسرت بخورم. 

تصمیم گرفتم از صحرای بزرگ آفریقا با دوچرخه رد شوم.

برای آماده سازی علم را در اختیار انگیزه گرفتم. با دانشگاهی در لندن در زمینه علوم ورشی و تغذیه همکاری کردم. آماده کردن من ۶ ماه طول کشید. ولی سرانجام پس از دشواری های بسیار، موفق شدم رکورد گینس را از آن خود کنم. رکوردی که تا به حال توسط هیچ کس به چالش کشیده نشده است. 

من به زندگی برگشتم، همان ساعت کاری ۹ تا ۵ همیشگی. اما آرام و قرار نداشتم. باز هم می خواستم کار بزرگتری را انجام دهم.

هدف بعدی تعیین شد، عبور از طول کره زمین با دوچرخه؛ از شمالی ترین نقطه اروپا به جنوبی ترین نقطه آفریقا.

هنگام شروع اضطراب وجودم را فرا گرفته بود. هیچ میزی نبود که پشتش قایم شوم، و هیچ حقوق آخر ماهی نبود که به آن تکیه کنم. هیچ راه برگشتی وجود نداشت. اگر به ۱۸ هزار کیلومتر مسافت پیش روی فکر میکردم نابود میشدم.

پس تصمیم گرفتم استراتژی فکر کردن را عوض کنم. پس به ۱۸۰ کیلومتر امروز فکر کردم. این چنین می شد به جلو رفت.

در این سفر دوستی همراه من بود، او هم می خواست در کنار من این مسیر را طی کند. در روزهای سخت رکاب زنی با یکدیگر به مشکلات بسیاری خوردیم. کوچکترین حرفی باعث بروز دعوا در بین ما می شد.

اما هدف را در الویت قرار دادیم و موضوعات شخصی را کنار گذاشتیم، اینچنین توانستیم باز هم در کنار یکدیگر ادامه دهیم. 

در مسیر خود به داغستان رسیدیم. داغستان منطقه ای خطرناک در چچنستان است. به من توصیه شد که از ورود به این منطقه خود داری کنم، اما این مسافرت راجع به شناخت نا شناخته ها بود. باید به پیش می رفتم.

وقتی که دنیا را با سرعت دوچرخه می بینی، متوجه می شوی که حتی مردم مهربان در داغستان نیز پیدا می شوند.

قاهره در آن زمان در جنگ بود. به هر شکلی که ممکن بود از درگیری های خیابانی خودمان را نجات دادیم، اما گرمای ۴۵ درجه در سودان چالش بعدی به شمار می رفت. 

در ادامه مسیر از محیط غیر بهداشتی اتیوپی عبور کردیم و حتی توانستیم از میان اشرار سومالیایی نیز جان سالم به در بریم. اما این نایروبی بود که ما را زمین گیر کرد.

در نایروبی من به دل درد وحشتناکی دچار می شوم. در کلینیک محلی تشخیص می دهند که من به مالاریا مبتلا شده ام.

هر مسافرتی لحظات تعیین کننده خود را دارد. برای من لحظه ای که از شدت درد در کلینیک بستری شده بودم، همان لحظه بود. در کلینیکی که آنقدر وضعش خراب بود که با دستمال توالت زخم های من را پاک می کردند. اما من به تنها چیزی که فکر می کردم، ادامه دادن بود.

در کشور بعدی گرمازده شدم. حالم دوباره بد شد. دو ماه و نیم آمده بودیم، اما هر کسی ظرفیتی دارد. باید قبول می کردم که این کار فرای من است.

قصد داشتم از ادامه مسیر انصراف دهم، اما یک صدای درونی می گفت این ماجراجویی ارزش ادامه دادن دارد. در بدترین شرایط جسمانی، به یاد آدم هایی افتادم که در طول مسیر با آن ها آشنا شدم. آدم هایی که واقعا شناختن تک تکشان ارزش این همه تلاش را داشت.

وقتی که به آفریقای جنوبی رسیدیم، اولین نشانه های کوه "تیبل مانتین" پدیدار شد و همراه با آن حس زیبای پیروزی. ۱۰۲ روز ۱۸ هزار کیلومتر. آن لحظه فهمیدم هرچقدر چالش بزرگتر باشد، حس پیروزی نیز لذت بخش تر است.

از آن زمان به بعد برای من اتفاقات خوب بسیاری افتاده. سریالی ۴ قسمتی از این ماجراجویی ساخته شده و کتابم نیز تا چندی دیگر روانه بازار می شود.

در نهایت باید بگویم که بعضی مواقع لازم است خرد عمومی نادیده گرفته شود. بعضی مواقع، برای رسیدن به هدف، خواستن کافی است.»

داریوش محجوب

دکتر محجوب به عنوان یکی از محققینی که در مؤسسه IC2 در آستین تگزاس فعالیت دارد، سخنرانی خود را بر محور رنسانس نو قرار داد.

ایشان با مرور تاریخچه رنسانس در قرون گذشته، عواملی همچون اکتشافات قاره ای و اختراع تکنولوژی چاپ را از جمله مواردی دانستند که در وقوع رنسانس نقشی پر رنگ را ایفا کردند.

دکتر محجوب با بررسی تغییر بینش انسان ها به واسطه راه های ارتباطی جدید از جمله اینترنت، اعلام کرد که هم اکنون رنسانس نو در دست شکل پذیری است.

Paul Piff

در ادامه مراسم، یکی از پربازدید ترین ویدیو های سایت TED برای حضار به نمایش گذاشته شد. در این ویدیو، که می توانید آن را در بالا مشاهده نمایید، Paul Piff به عنوان یک محقق رفتار های اجتماعی، نتیجه یکی از پروژه هایش را با حاضرین به اشتراک گذاشت.

پاؤل در صحبت های خود از تاثیر پول بر روی رفتار انسان ها سخن گفت. به اعتقاد وی پول انسان ها را دروغ گو و پرخواشجو می کند. او البته برای اثبات نظریه اش، نتایج یک آزمایش را فاش ساخت.

در این آزمایش از چند فرد غریبه دعوت می شود که با یکدیگر مونوپولی بازی کنند. در شروع بازی به یکی از حاضرین پول بیشتری پرداخت می شود تا به واسطه آن شانس بسیار بیشتری نسبت به دیگران برای بردن داشته باشد.

پاؤل در ادامه با پخش ویدیو هایی از این کاربران نشان داد که افرادی که پول بیشتری در بازی داشتند، بیشتر خوشحالی می کردند و حتی بیشتر به سایر کاربران طعنه می زدند. آن ها حتی نسبت به بقیه، تنقلات بیشتری نیز از روی میز بر میداشتند. گویی که پول داخل بازی، به آن ها حق بیشتری می دهد.

به اعتقاد پاؤل هنگامی که سطح ثروت زیاد می شود، حس دلسوزی و همدلی کاهش می یابد. او حتی برای این حرفش هم مدرکی دیگر دارد. طی تحقیقاتی که انجام شده، مشخص گشته افراد فقیر ۴۴ درصد بیشتر از افراد پولدار، حاضر هستند از پول خود به دیگران کمک نمایند.

پاؤل در نهایت به شکاف طبقاتی موجود در جامعه آمریکا اشاره می کند و می گوید در صورتی که افراد پولدار رفتار خود را در جامعه تصحیح نکنند، این شکاف به مرور زمان بیشتر و بیشتر خواهد شد.

او در نهایت راه حل خود را نیز ارائه می دهد؛ به اعتقاد پاؤل یادآوری ارزش هایی مثل همدلی به افراد پولدار، می تواند به شدت بر روی رفتار آن ها تاثیر گذار باشد.

نسرین حافظ پرست

دکتر نسرین حافظ پرست در سخنرانی خود به تجاربش در زمان تحصیل علم پزشکی اشاره کرد. نسرین معتقد است که سیستم کلاسیک پزشکی و چارچوب های درمانی آن می تواند دستخوش تغییر شود.

به گفته دکتر حافظ پرست توجه به شخصیت بیمار و اطلاعاتی که از زندگی شخصی وی جمع آوری می شود، می تواند تحولی اساسی در دنیای پزشکی ایجاد کند. تحولی که هم اکنون با توجه صرف پزشکان به خود بیماری، جلوی آن گرفته شده است.

جالب اینکه نسرین حافظ پرست ایران را به عنوان کشوری معرفی می کند که با توجه به ویژگی هایش می تواند پیشروی استفاده نوین از اطلاعات در دنیای پزشکی باشد.

Barry Shwartz

پس از سخنرانی دکتر حافظ پرست، یکی دیگر از ویدیو های پربازدید وبسایت TED به معرض نمایش گذاشته شد. این ویدیو به سخنرانی بری شوارتز اختصاص داشت که در آن مفهوم "خرد عملی" به بحث گذاشته می شود.

بری شوارتز در سخنان خود بیان داشت که هر یک از ما علاوه بر چارچوب وظایف و قانونی که برایمان تعیین می شود، نیاز است تا رفتار هایی را بر اساس "خرد عملی" از خود بروز دهیم تا در نهایت بتوانیم جامعه ای بهتر را رقم زنیم.

شوارتز برای مثال حرفش نتیجه صحبت چند روانشناس با مستخدمین یک بیمارستان را مطرح کرد. به گفته شوارتز لیست وظایف مستخدمین بیمارستان ها کاملا مشخص است؛ طی کشیدن، تمیز کردن پنجره ها و ...

اما طی صحبت های مستخدمین مشخص شده که هر یک از آنها رفتاری جدا از شرح وظایف خود انجام می دهند. برای مثال یک مستخدم هنگامی که مشاهده کرده بیماری تازه شروع به راه رفتن کرده، از تمیز کردن زمین خود داری به عمل آورده. و یا مستخدمی دیگر برای اینکه پدری متوجه تکرر ادرار فرزندش نشود، اتاق وی را دوبار در روز تمیز می کرده.

شوارتز چنین رفتار هایی را تفاوت میان پیروی از قوانین و انتخاب هوشمندانه می داند. رفتاری که در مورد مستخدمین بیمارستان در نهایت منجر به بهبود کلی کیفیت درمان می شود و در ابعاد جامعه می تواند پیشرفت هایی را با خود به همراه بیاورد.

سهراب پورناظری

سهراب پورناظری که این روز ها با آلبوم "نه فرشته ام نه شیطان" به همراه همایون شجریان حسابی سر و صدا کرده است، با سازش بر روی سن ظاهر گشت. او برای دقایقی به نواختن مشغول شد و با هنرش کلیه حاضرین را تحت تاثیر قرار داد.

سهراب در ادامه با مروری بر تاریخچه موسیقی، به ارزش های آن اشاره کرد و بیان داشت که چگونه هم اکنون دانلود غیر قانونی جلوی پیشرفت هرچه بیشتر این حرفه را گرفته است.

پورناظری اعلام کرد که هم اکنون سایت های دانلود غیرقانونی موسیقی، ماهیانه بیش از ۱۵ میلیون بازدید دارند. بازدیدی که اگر هزینه دانلود های آن به صورت قانونی پرداخت شود، هزینه ای بالغ بر ۲۰۰ میلیارد به چرخه موسیقی تزریق می گردد. هزینه ای که در نهایت می تواند منجر به خروجی هایی هرچه بهتر از جانب هنرمندان شود.

او در پایان از مردم دعوت کرد که از کمپین کپی رایت حمایت به عمل آورند و قول داد که اگر پول لازم در صنعت موسیقی تولید شود، موسیقی ایران به مطرح ترین موسیقی در سطح جهان تبدیل خواهد شد.

Simon Sink

باز هم ویدیویی دیگر از میان پربازدیدترین های TED. این بار سیمون سینک، به عنوان یک تئوریسین حوزه مدیریت، در مورد رهبری یک مجموعه صحبت می کند.

چه چیز یک رهبر بزرگ را می سازد؟ به اعتقاد سیمون مدیر خوب کسی است که باعث می شود کارکنانش احساس امنیت داشته باشند. کسی که کارکنان را به دایره اعتماد می کشاند.

رامین صدیقی

رامین صدیقی مدیر نشر هرمس است. مؤسسه او تا به حال آثار ارزشمندی همچون "ریرا از سهیل نفیسی"را به بازار عرضه کرده است.

رامین سخنان خود را با مروری بر دوران جوانیش آغاز کرد. او موفقیت های کنونی خود را حاصل مجموعه ای از اتفاقات دانست و اعلام کرد که لزوما برای یک تغییر بزرگ در زندگی، نباید هدف بلند مدتی داشت.

رامین تعریف کرد که چگونه بر روی علاقه خود به موسیقی پافشاری کرده و فارغ از حرف های دیگران، آنچه که برایش مهم بوده است را دنبال کرده. به اعتقاد رامین کار ما در زندگی مجاب کردن سایر آدم ها نیست.

رامین از اینکه توانسته شوقش را به شغلش تبدیل کند خوشحال است. به گفته رامین همه کارها نباید هدف بلند پروازانه ای داشته باشند. شما می توانید جزیره ای برای خود بسازید و در آن خوش باشد، حال اگر این جزیره توسط جزایر دیگر هم دیده شد، چه بهتر.

رامین صدیقی در نهایت حرف های خود را با این جمله به پایان رساند: «من در زندگی تلاشم را کردم و در های متعددی را به روی خودم باز کردم. من هیچ وقت به گنج نرسیدم، اما موفق شدم چیز مهم تری را پیدا کنم. من به آب رسیدم.»

تندیس تناولی و دکتر ماحوزی

حسن ختام کنفراس TEDx تهران، یک سخنرانی زیبا بود. در این سخنرانی ابتدا خانم تناولی اشاره کردند که مشغول اجرای پروژه هایی هستند که در آن تفسیری متفاوت از شاهنامه ارائه دهند. تفسیری که برای نسل جوان نیز جذاب است و از داستان های کتاب فردوسی و تاثیرشان بر روی جامعه سخن می گوید.

اما در ادامه دکتر ماحوزی بخش از این تفسیر را ارائه کردند. تفسیری که به زیبایی هرچه تمام تر اشعار فردوسی را می شکافت و مفهوم آن ها را در دنیای امروزی تشریح می کرد.

دکتر ماحوزی با این سخنان TEDx تهران را به پایان رساند: «ایران هم اکنون در شرایطی قرار دارد که نیازمند رستم های بسیاری است. رستم ها زاده نمی شوند مگر با مهربانی های مردمان ایران زمین به یکدیگر. مگر با همدلی ایرانیان با یکدیگر. یا می توانیم ایرانی دیگر را متولد کنیم، یا در گرداب فرو می رویم»