همکاری اپل و آی بی ام؛ راه حلی برای اپل یا فرصتی برای آی بی ام؟

اپل و IBM دو روز پیش و در میانه ماه جولای، شراکت خود را اعلام کردند. شراکتی که با هدف تغییر مسیر حرکت در بازتعریف کاربری موبایل در صنایع، ادارات و شرکت های دیگر شکل گرفته است. به زبان ساده آنها با هدف پیوند توانایی های خود قصد دارند بازار نیازهای دیجیتال سازمانی را به شدت متحول کنند.

آی بی ام به عنوان شرکتی که بیشتر از هر چیز بر توانایی اش در تحلیل بزرگ داده ها تکیه دارد و اپل به عنوان تولید کننده محصولاتی عالی مانند آیفون و آیپد، وارد این شراکت شده اند. حرکتی که می تواند تمرکز اپل را از مشتریان معمولی به شرکت های بزرگ هم سوق دهد و آن را به جنگی تازه با مایکروسافت در اندازد که در حال حاضر بیشترین تمرکزش روی همین بازار است. آی بی ام هم قصد دارد با فروش ابزارهای مبتنی بر iOS به مشتریان شرکتی، محصولات نرم افزاری خود را با همکاری اپل برای این پلتفرم تولید و عرضه کند. اپلیکیشن هایی که برنامه ساختشان -طبق گفته های دو شرکت در بیانیه های مطبوعاتی که منتشر کرده اند،- از پاییز امسال شروع، و عرضه آنها از سال آینده میلادی آغاز خواهد شد.

هر دو شرکت قول ایجاد یک شاخه جدید از اپلیکیشن ها را داده اند که برای صنایع، ادارات و سازمان های در حوزه های بهداشت، بانکداری، حمل و نقل، ارتباطات و بیمه، قابل استفاده باشند. اپلیکیشن هایی که بر زیرساخت ابری IBM سوار خواهند شد.

اما فلسفه شراکت این دو چیست؟ چرا اپل به دنبال مشتریان سازمانی است؟ سود آی بی ام از این شراکت چیست؟ در ادامه این مطلب با ما همراه باشید تا از برخی جزئیات این شراکت بیشتر آگاه شوید.

اپل و آی بی ام دو روی یک سکه در دنیای تکنولوژی کامپیوترهای شخصی بوده اند و تا حدودی هم هستند. اما حالا این دو به شرکایی برای ورودی قوی به بازاری تازه تبدیل شده اند. بازاری که قرار است بر پایه قدرت، محبوبیت و نفوذ آیفون، آیپد و پشتیبانی قوی اپل، در کنار اپلیکیشن ها و سیستم های مدیریتی، امنیتی و تحلیلی آی بی ام برای مشتریان سازمانی، صاحبش شوند.

این دو مشغول حمله به سنگری هستند که بلک بری ساخته بود. کاری که احتمالا بسیاری از رقبای این بازار از جمله سامسونگ، گوگل و مایکروسافت را هم به وحشت خواهد انداخت. اما مهمترین نکته در این معامله، سادگی علل آن است.

اپل شرکتی با مشکلات فراوان به نظر نمیرسد و اینطور هم نیست. تیم کوک با صراحت و ظاهری شادمان از سود بالای شرکتش حرف می زدند در حالیکه کاهش فروش تبلت ها و تلفن های هوشمند حتی به چشمش نمی آید. اما در واقع کاهش ۱۶ درصدی فروش آیپد در سه ماهه گذشته سال جاری، باعث شده این شرکت به فکر آینده و راه حلی جایگزین برای بالابردن مجدد فروش و تامین سود سرمایه گذاران مشتاق رشدش باشد. پس شرکت باید به فکر افزایش فروش باشد و بهترین راه، نشانه گرفتن مشتریان جدیدی است که نیازهای تازه دارند. اینجا شراکت با آی بی ام برای اپل معنا پیدا می کند.

در نقطه مقابل آی بی ام هم دلایل خودش را از ورود به این شراکت دارد. شرکتی که سابقا بیشتر درآمدش از فروش کامپیوترهای شخصی بود کم کم به کمپانی ای در حوزه نرم افزار و خدمات شرکتی تبدیل شده که کسب و کار مشتریان را با تحلیل های آماری، برنامه ریزی و مشاوره ها هدایت می کند. و برای این کار زیرساخت سخت افزاری و نگهداری عظیمی نیاز است. با اینکه آی بی ام در روند افزایش سود موفق عمل کرده اما هزینه های جانبی باعث کاهش درآمد این شرکت شده اند. تا آنجا که در اوایل سال جاری میلادی بخشی از زیرساخت خود را به مبلغ ۲٫۳ میلیارد دلار به لنوو واگذار کرد. اما آی بی ام کماکان هوشیار است برای بقا، لازم است که حکمفرمایی اش در حوزه خدمات شرکتی ادامه داشته باشد. و معنی آن امکان فروش محصولات نرم افزاری بیشتر در حوزه ای است که مشتریانش به سمت آن می روند. بدین ترتیب اپل و محصولات پر طرفدارش برای آی بی ام ارزشمند می شوند.

هر دو این شرکت ها متقاعد شده اند که آینده، نیازمند تکنولوژی های فعلی شان است. موبایل و رایانش ابری. البته مایکروسافت هم هر دو را به تنهایی دارد و شراکت اپل و آی بی ام نمی تواند به این سرعت برای این شرکت نگرانی ایجاد کند. به ویژه اینکه مایکروسافت فاصله چندانی تا رسیدن به موفقیت در بازار موبایل ندارد.

اما در حالی که مشتریان مایکروسافت در حال متقاعد شدن برای ارتقای ویندوزهای XPشان به نسخه های جدید تر ویندوز هستند، قصد اپل از شراکت با آی بی ام وارد کردن ابزارهای موبایل به پلتفرم های رایانشی مورد نیاز سازمان هاست. واقعیت این است که اپل مدتها پیش بازار کامپیوترهای رومیزی را به مایکروسافت باخته؛ اما به طرز هوشمندانه ای در جبهه ای تازه به پیشروی های خوبی کرده است.
اگر متن مربوط به شراکت اپل و آی بی ام را هم خوانده باشید، متوجه می شوید که از سوی آی بی ام در آن متن حتی یک کلمه در مورد OS X و مک های اپل دیده نمی شود.

ویندوز تازه در حال تجربه حضور در ابزارهای قابل حمل در حد آیپد است. لپ تاپ هایی با سرعت بوت بالاتر، صفحات لمسی و اغلب قابل استفاده به شکل تبلت. این در حالی ست که اپل بسیار جلوتر از این جایگاه در فکر وارد کردن iOS به بازار سازمانی و تازه ای است. و کمک گرفتن از آی بی ام که تجربه و شهرت زیادی در این حوزه دارد، اصلا بی فایده نیست. اپل ترجیح داده به جای قبول ریسک در ورود تنها به بازاری ناآشنا، یک شریک مطمئن و معتبر انتخاب کند. نام آی بی ام به تنهایی می تواند بسیاری از مشکلات را در این حوزه رفع کرده و به پیشرفت و بهبود اعتمادسازی و شفاف سازی اهداف این شراکت کمک کند. ضمن اینکه در حالیکه منظره اهداف آتی مایکروسافت در این حوزه در هاله ای از مه ناپیداست، طرح های اپل از هم اینک مشخص و متمرکز به نظر می رسند.

البته چالش های پروژه بلندپروازانه اپل و آی بی ام را هم نباید دست کم گرفت. طبق گزارش ها در حال حاضر در بیش از ۹۷ درصد شرکت های فورچون ۵۰۰ از ابزارهای مبتنی بر iOS استفاده می شود. اما به اعتقاد تیم کوک، این میزان نفوذ به حد کافی کارساز نیست. ممکن است که در هر شرکتی یک آیفون یا آیپد یافت شود، اما این برای اپل معنی خاصی ندارد. اپل می خواهد محصولاتش جایگزین ابزارهای سازمانی فعلی آن شرکت ها شوند. و برای این، نیازمند ایجاد نرم افزارهای اختصاصی برای صنایع و کسب و کارهای متفاوت است.
اما تولید اپلیکیشن های اختصاصی برای صنایع، ساده نیست. چرا که نیازمندی های هر بانک ممکن است با بانکی دیگر متفاوت باشد. حال آنکه پوشش دادن تمام حوزه ها -از بهداشت و صنعت گرفته تا حمل و نقل و بیمه- و در نظر گرفتن نیازمندی های تمام شرکت های این حوزه ها، اصلا کار ساده ای نیست.

البته اپل بهتر از هر شرکتی می داند که اپلیکیشن های iOS را چگونه باید بسازد و از نحوه سازگار کردن حوزه سخت افزار، نرم افزار و خدمات آگاه است. آی بی ام نیز در حوزه های تحلیل، مشاوره و خدمات پشتیبانی سرآمد است.

به گفته تیم کوک: «در این شراکت، هیچ اصطکاک و رقابتی بین دو شرکت وجود ندارد. آنها کاملا مکمل هم هستند.» گفته ای که به وضوح مشخص می کند جایگاه فعلی اپل و آی بی ام، در مقایسه با ۳۰ سال پیش چقدر متفاوت است.

در نهایت، مبالغه خبر این همکاری چندان هم منطقی نیست. مشخصاً قرار است محبوبترین ابزارهای شخصی دنیا به مهمترین نیازمندی کاری افراد و شرکت ها هم تبدیل شوند. اپل قصد دارد وارد بعدی تازه شود که نیازمند اضافه کردن ابزارهای سازمانی مورد نیاز به iOS است. چیزی که با یک استراتژی مشخص قرار است طوفانی در این حوزه ایجاد کند.

به هر حال همکاری این دو می تواند چیزهای جالبی را در برنامه های سال آینده شان بگنجاند. باید منتظر ماند و نتیجه کارشان را دید.