ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از دیجیاتو انتخاب کنید.

واقعا راضی‌ام
اصلا راضی نیستم
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر دیجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

تکنولوژی

دلایلی بر اینکه از هوش مصنوعی آینده نباید هراس داشت – قسمت دوم (آخر)

هوش مصنوعی فرا انسانی موضوعی است که در زمان صحبت از آن افراد بسیاری به وجد آمده ولی عده یی دیگر آن را پدیده یی خطرناک برای بقای نسل انسان می دانند. برخی بر این باورند ...

رضا مقدری
نوشته شده توسط رضا مقدری | ۲ شهریور ۱۳۹۳ | ۲۰:۱۷

هوش مصنوعی فرا انسانی موضوعی است که در زمان صحبت از آن افراد بسیاری به وجد آمده ولی عده یی دیگر آن را پدیده یی خطرناک برای بقای نسل انسان می دانند. برخی بر این باورند تکامل کامپیوترها و دسترسی به چنین هوشی سبب خواهد شد زندگی انسان دچار جهشی شگرف شود و پاسخ بسیاری از مسائل حل نشده سرانجام معین گردد و برخی دیگر باور دارند که این هوش منجر به نابودی تولید کنندگانش یعنی نسل انسان از روی کره ی زمین می گردد.

در همین راستا در قسمت قبلی از این مطلب به بررسی نظرات نیک باستروم، از فیلسوف های حاضر در دانشگاه آکسفورد، ری کورزوایل (Ray Kurzweil)، صاحب نظر در زمینه ی تئوری سینگولاریتی، و و رابین هنسون (Robin Hanson)، اقتصاد دان و مدرس در دانشگاه جورج میسون، نشستیم.

این افراد با دلایلی قاطع بر این باورند که نباید از هوش مصنوعی پیشرفته هراس داشت و این هوش هرگز نمی تواند تهدیدی برای انسان ها محسوب گردد و در ادامه قصد داریم سایر استدلال های باقیمانده ی آنها در رابطه با همین موضوع را بررسی نماییم.

۳- تقلید از مغز انسان امری بسیار دشوار و پیچیده است

1

باستروم و هنسون می گویند برخی بر این باورند پیشرفت علم به حدی شتاب گرفته است که شاید به زودی روزی فرا برسد که بتوان هوش مصنوعی بسیار پیشرفته را با تقلید و شبیه سازی از روی مغز انسان پیاده سازی نمود. آنها می افزایند این گفته شاید در ظاهر ساده و شدنی به نظر برسد ولی در عمل امری بسیار دشوار و دست نیافتنی است.

کامپیوترهای دیجیتالی می توانند رفتارهای دیجیتالی سایر کامپیوترها را به سادگی تقلید نمایند، زیرا بر مبنای قابلیت های یک کامپیوتر رفتارهای آن به صورت قطعی و بدون هیچ دوگانگی یا حتی چند گانگی تعریف شده اند. برای شبیه سازی یک کامپیوتر تنها به پیاده سازی مجموعه یی از دستورالعمل ها و تفاسیر مشخص نیاز است.

اما مغز انسان چنین شرایطی را ندارد و تفاوت های بسیار بیشتری دارد. نورون های مغزی یک ساختار عصبی بسیار پیچیده ی آنالوگ هستند که رفتار های آنها بر خلاف آنچه در مدارهای دیجیتال کامپیوترها رخ می دهد ابداً قابل پیش بینی یا مدلسازی نیست. حتی ایجاد یک مدل سرسری و غیر دقیق از مغز انسان نیز دارای پیچیدگی بیش از حد بوده و عملاً بر مبنای دانش فعلی بشر امکان پذیر نیست و بعید است چنین امری در آینده ی نزدیک نیز صورت بگیرد.

نورون های مغزی یک ساختار عصبی بسیار پیچیده ی آنالوگ هستند که رفتار های آنها بر خلاف آنچه در مدارهای دیجیتال کامپیوترها رخ می دهد ابداً قابل پیش بینی یا مدلسازی نیست

برای اینکه قضیه را بهتر بشکافیم می توانیم اشاره یی داشته باشیم به سیستم های شبیه سازی وضعیت آب و هوا که در علم هواشناسی کاربرد مهمی دارند. ما پیش از این چنین شبیه ساز هایی را تولید کرده ایم و فیزیکدانان درک بسیار دقیقی از تک تک مولکول های موجود در هوا دارند، پس بنابراین باید بتوانیم با شبیه سازی یک مدل از اتمسفر زمین وضعیت آن را تا آینده یی بسیار دور پیش بینی نماییم. اما چنین شبیه سازی بسیار دشوار و حتی غیر ممکن است، یک اشتباه کوچک یا یک تحیلی سطحی و غلط در پیاده سازی آن می تواند به خطاهایی بسیار بزرگتر در مراحل بعدی منجر شود.

اگرچه توانایی کامپیوترهای ما در طول سال های اخیر بسیار پیشرفت کرده اند و حالا ابر رایانه هایی بسیار قدرتمند در اختیار داریم ولی در زمینه ی مسائلی مانند آب و هوا تنها توانسته ایم شبیه سازهایی را پدید بیاوریم که پیش بینی هایی تا حدودی دقیق را ارائه می نمایند و می توانند الگوهای جوی آینده را با یک ضریب خطای مشخص حدس بزنند.

شبیه سازی یک از مدل مغز در راستای ایجاد هوش مصنوعی مشابه انسان به مراتب پیچیده تر از مثالی است که در مورد سیستم های پیش بینی وضعیت آب و هوا مطرح شد و ابداً نمی توان انتظار داشت در آینده یی نزدیک دانشمندان ما به چنین سطحی از توانایی علمی دست پیدا نمایند.

۴- در به دست آوردن قدرت ارتباطات مهم تر از هوش است

handshake

باستروم در گفته های خودش اشاره می نماید اگر به نحوه ی عملکرد ساختار جامعه ی انسانی بیاندیشیم، به وضوح مشاهده می کنیم که در این جامعه هوش بالا برای به دست آوردن قدرت کفایت نمی کند. برای مثال می توانیم به کشوری مانند آمریکا نگاه کنیم، در این کشور راس هرم قدرت در دست ریاست جمهوری آن است و تا کنون افرادی همچون رونالد ریگان، بیل کلینتون و جورج دابلیو بوش توانسته اند این سمت را کسب نمایند.

این افراد صرفاً به خاطر هوش بالایشان راس قدرت این کشور را تصاحب نکرده اند و چه بسا ضریب هوشی شان مشابه سایر افراد جامعه بوده است، آنچه آنها را به قدرت رسانده، شامل روابطشان با سایر چهره ی توانمند و جذابیت موجود در رفتار و گفتارشان برای دیگر افراد می شده است.

باستروم می افزاید برای به قدرت رسیدن ماشین های هوشمند لازم است این اصل در ساختار جامعه ی انسانی دچار دگرگونی شود، اگر در آینده روزی فرا برسد که ماشین ها بتوانند اصل یاد شده را به شکل موثری تغییر دهند و آن را حذف نمایند شاید بتوان احتمالی را برای به قدرت رسیدن آنها در نظر گرفت.

4

در سوی دیگر دانشمندان دارای بهره ی هوشی بالا نقش مهمی را در ابداعات منتهی به تکنولوژی های قدرتمند مانند بمب اتم ایفا کرده اند. اما این دانشمندان بدون بهره گیری از کمک های مالی و  حمایت های دولتمردان و سازمان های بزرگ هرگز قادر به پیشرفت در مسیرهای تحقیقاتیشان نمی شدند، کسانیکه اولین بمب اتمی را طراحی و تولید کردند حمایت رسمی فرانکلین روزولت -رئیس جمهور وقت ایالات متحده- را در پشت سر خود داشتند. هوش مصنوعی فرا انسانی نیز در بهترین شرایط در ساختار فعلی جامعه ی ما می تواند نقش دانشمندان پیشرو را ایفا کند.

تسلط هوش مصنوعی فرا انسانی بر پهنه ی کره زمین و در دست گرفتن امپراطوری کل این سیاره ی خاکی مستلزم همکاری هزاران انسان با آنها خواهد بود. فراموش نکنید اگر هوش مصنوعی بد اندیش و بد سگال باشد بازهم نمی تواند یک خطر جدی محسوب شود، زیرا دانشمندن بسیاری بوده اند که علی رغم دارا بودن هوش بسیار بالا و ذات بد هرگز نتوانسته اند بدل به تهدیدی جدی برای نسل بشر گردند.

لازمه ی تصاحب قدرت نیازمند روابط طولانی صمیمانه با سایر کسانی است که در بالای این هرم قرار دارند و همینطور الزام به داشتن پشتیبانان وفادار را نمی توان فراموش کرد، یک برنامه ی کامپیوتری که فاقد هر نوع ارتباط و پشتیبان انسانی است شانس زیادی در به قدرت رسیدن نخواهد داشت.

همین نقطه نظرات می توانند در مورد فرضیه ی Singularity‌ نیز صدق نمایند، بر مبنای این فرضیه ممکن است روزی فرا رسد که کامپیوترها انقدر هوشمند شوند که ما انسان ها قادر به درک و تجزیه و تحلیل آنچه که انجام می دهند نباشیم، اما در این بین نباید این نکته را فراموش کرد که ایده ها و ابداعات قدرتمند شامل مواردی که قابل درک توسط مخترعانشان و همینطور سایرین نبوده اند نمی گردند.

۵- هر چه هوش مصنوعی در دنیا فراگیرتر شود ارزش آن کمتر خواهد شد

3

شاید برخی این فرضیه را مطرح کنند که کامپیوترها می توانند از هوش فرا انسانی خود بهره گرفته و به ثروتی بسیار زیاد دست پیدا نمایند و سپس از این ثروت انبوه برای به طمع انداختن انسان و وادار کردن وی به انجام کارهایی در راستای اهداف خود بهره بجویند. اما چنین فرضیه ای یک اصل مهم در اقتصاد را نادیده می گیرد، این اصل می گوید هر چه فراوانی منبعی بیشتر شود ارزش آن کمتر خواهد شد.

یک اصل مهم اقتصادی می گوید هر چه فراوانی منبعی بیشتر شود ارزش آن کمتر خواهد شد.

شصت سال پیش میلیون ها دلار باید هزینه می کردیم تا کامپیوتری را به دست بیاوریم که تواناییش حتی یک صدم تلفن های هوشمند امروزی نبود. اما کامپیوترهایی که در حال حاضر در اختیار داریم بسیار توانمند تر از نسل های پیشین خود هستند و قدرت پردازشی و محاسباتی آنها به مراتب افزایش یافته در حالی که قیمتشان به شدت تنزل پیدا کرده است.

از همین رو شاید اولین کامپیوتر فوق هوشمند بتواند پول زیادی را به تصاحب خود در بیاورد، اما این مزیت وی در زمان کوتاهی به امری بی ارزش بدل می گردد. هزینه ی تولید کامپیوترهای هوشمند به صورت دائمی تنزل خواهد نمود و افراد بیشتری هر روز کامپیوترهای بهتر و قوی تری در اختیار خواهند داشت لذا چنین قابلیتی عمومی شده و ارزش خودش را از دست می دهد.

در دنیایی که هوش مصنوعی دچار فراگیری و گستردگی شود مسلماً ارزش آن چندان زیاد نخواهد بود و کسانی که آن را در راستای کاربردهای مفید به کار خواهند گرفت بسیار بیشتر از افرادی هستند که این مسئله را از جنبه ی منفی به کار خواهند بست و کماکان منابع ارزشمند مواردی خواهند بود که دارای محدودیت واقعی اند، چیز های مانند نفت یا فلزات معدنی، و از آنجایی که این منابع توسط نظارت مستقیم انسان ها مدیریت می شوند قدرت یافتن یک هوش فرا انسانی مبتنی بر کامپیوترها باز هم بیش از گذشته امری نامحتمل به نظر می رسد.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (21 مورد)
  • LG Forever
    LG Forever | ۳ شهریور ۱۳۹۳

    اخیش تیترو خوندم گفتم بازم عکستون وحشتناکه ولی دیدم درست کردین انگار :)

  • thepjt
    thepjt | ۲ شهریور ۱۳۹۳

    موضوع پیروزی نیست ... موضوع بیکاری هست که حتمیه ... کدوم شرکت یک اتوماسیون اداری پیشترفته با هوش رو ول خواهد کرد و به جاش کلی نیرو استخدام کنه ؟!؟ ...
    کدام کس به جای ماشین گوگل به راننده تاکسی
    پول میده .. ؟ .. غیر از شغل های مدیریتی و احساسی ..که مستقیما به انسان مربوط هستند . بقیه شغل ها حذف میشند به مرور و کلی مردم بیکار .. اینه تهدید .. اگر نه هیچ برنامه نویسی نمیاد غریزه برتری طلبی رو بنویسه ! .. اما به توجه به روند افزایش جمعیت و روند افزایش عمر افراد توسط علم پزشکی .. وقتی یک متخصص با تجربه 50 سال و ویژگی های جسمی یک جوون ... با ابزار های تمام اتومات هوشمند وجود داره کی میره نیره میگیره ؟ .. باید ازدواج و تولید مثل رو کم کنیم .. فرزند بیشتر ، بدبخت بیشتر در آینده !

  • علی
    علی | ۲ شهریور ۱۳۹۳

    قضیه رو با خلقت ما توسط خدا مقایسه نکنید !
    مثل اینه که بچه ـت تو رو بکشه !
    این غیر ممکنه آیا؟



    اون خلق توسط خدا با این بوجود اوردن زمین تا اسمون فرق داره

نمایش سایر نظرات و دیدگاه‌ها
مطالب پیشنهادی