بختک چیست و چرا رخ می دهد؟
حتما شما نیز برای یک بار هم که شده چنین حالتی را در خواب تجربه کردهاید. این مساله در برخی از افراد شدیدتر است و هر چند وقت یک بار در میانههای شب باعث بیخوابی ...
حتما شما نیز برای یک بار هم که شده چنین حالتی را در خواب تجربه کردهاید. این مساله در برخی از افراد شدیدتر است و هر چند وقت یک بار در میانههای شب باعث بیخوابی و حتی هراسشان میشود.
بسیاری این پدیده را به علوم مابعدالطبیعه نسبت میدهند و برخی دیگر هم عواملی چون پرخوری را در آن دخیل میدانند. در ادامه قصد داریم پدیدهای به نام بختک یا فلج حین خواب را از دیدگاه علمی مورد بررسی قرار دهیم.
با دیجیاتو همراه باشید.
فهرست مطالب
از خواب بیدار میشوید اما نمیتوانید از جای خود برخیزید. چشمان شما در زیر پلکهای لرزان و سنگینتان به اطراف میگردند اما امکان حرکت دادن سایر اعضای بدنتان وجود ندارد. نوعی جسم سنگین را روی قفسه سینه خود حس میکنید که گویی گلویتان را فشار میدهد و راه تنفس را بر شما بسته است.
در همین حین موجودی سایهوار و وحشتناک مقابل چشمانتان شکل میگیرد. این یک رویا نیست و فرقی ندارد که تا به حال چند بار چنین شرایطی را تجربه کردهاید، در هر صورت، هر بار همین شرایط عجیب و دشوار را تجربه میکنید.
زمانی که این اتفاق را در دوران کودکی خود تجربه میکردید، دست موجودات شیطانی و فرازمینی را در کار میدانستید اما حال باید به شما اعلام کنیم که این موضوع ریشه علمی دارد و با نام فلج خواب یا به شکل عامیانه «بختک» از آن یاد میشود.
در سال 2011 میلادی نتایج حاصل از 35 تحقیق که روی بیش از 36 هزار فرد داوطلب انجام گرفت در قالب مقالهای علمی منتشر شد که بر اساس آن عوامل اجتماعی و روانشانسی متعددی در شکلگیری این پدیده نقش دارند.
پژوهشگران مقاله مورد بحث، دریافتند که 7.6 درصد از کل جمعیت پدیده فلج خواب را تجربه میکنند که این میزان در گروههای با خطرپذیری بالا (مثلا دانشآموزانی که الگوهای خوابشان دچار اختلال میشود) برابر با 28.3 است.
براساس این تحقیق همچنین در افرادی که از اختلالات روحی نظیر دلهره و افسردگی رنج میبرند، میزان تجربه فلج در خواب برابر با 31.9 درصد برآورد شد.
به گفته «دانیل دنیس» کاندیدای دکتری در رشته علوم اعصاب و پژوهشگر پروژه فلج در خواب، زمانی که فرد این پدیده را تجربه می کند کاملا هوشیار است. در واقع تصور می شود که در چنین مواقعی، ذهن بیدار اما بدن همچنان خواب است.
چرا نمی توانید در هنگام رخ دادن بختک حرکت کنید
خواب سه یا چهار مرحله در وضعیت غیر از REM (حرکت سریع چشم) و یک مرحله در این وضعیت دارد. انسان در تمامی این مراحل میتواند خواب ببیند؛ با این حال زمانی که چشمها حرکت سریع را تجربه میکنند خواب عمیقتر بوده و شکلی شبیه به واقعیت دارد.
در این بازه زمانی، مغز نیز فعال میماند. آنطور که دنیس توضیح میدهد شرایط انسان در چنین وضعیتی شبیه به طول روز است. به گفته او در زمان حرکت سریع چشمان، انسان به این خاطر دچار ناتوانی حرکتی می شود که نمی خواهد از رویاهایش خارج شود و از این پدیده تحت عنوان بیحالی REM یاد میشود.
بسیاری از افرادی که در این وضعیت از خواب بیدار میشوند صرفا چشمان خود را گشوده و به سرعت شروع به حرکت میکنند. اما آنها که فلج در خواب را تجربه می کنند آنطور که دنیس میگوید در واقع نوعی «اختلال در ساعت مولکولی» را پشت سر میگذراند.
این پدیده در اغلب موارد چند ثانیه تا یک دقیقه طول میکشد اما در موارد نادرتر ممکن است که فردی به 10 الی 15 دقیقه زمان نیاز داشته باشد تا بتواند به طور کامل توان حرکتی خود را باز یابد.
در مورد آن موجود سایهواری که برخی در زمان فلج خواب تجربه میکنند نیز باید بگوییم که پژوهشگران توضیحات قانعکنندهای برای این پدیده ارائه نکردهاند.
بر اساس مطالعهای که توسط پژوهشگران دانشگاه کالیفرنیای سن دیگو انجام گرفت و نتایج آن در مجله فرضیات پزشکی به چاپ رسید، در این زمان اعصاب جدارهای نورونهای موجود در مغز را تحت نظر گرفته و به پاها فرمان حرکت میدهند و چون نمیتوانند حرکت کنند مغز در مورد حرکت مورد نظر دچار توهم میشود.
آنطور که دنیس می گوید «این شبه سایهوار» می تواند در نتیجه نوعی بیشفعالی در آمیگدال باشد. آمیگدال در واقع بخشی از مغز است که حس ترس را ایجاد میکند.
او در صحبتهایش ادامه می دهد که در چنین مواقعی فرد در حالی از خواب بیدار می شود که بخش یاد شده از مغز او فریاد می زند تهدیدی وجود دارد.
بنابراین مغز شما باید برای فعال شدن بیدلیل آمیگدال چیزی را کشف کند و پارادوکس به وجود آمده را به نوعی برای خود تفسیر کند. در طول خواب این بخش از مغز همچنان فعال می ماند با این همه، فلج کامل بدن درست پس از هوشیاری میتواند فعالیت آن را بیش از پیش نماید.
تجربیات درباره بختک
یکی از نخستین مطالعات در رابطه با فلج در خواب در سال 1999 انجام گرفت که سه طبقه اصلی از این پدیده را تحت عنوان «کابوس»، «ناخوانده» و «تجربیات غیر عادی بدنی» تعریف میکند.
در مورد نخست، افراد نوعی فشار شدید را روی قفسه سینه خود حس می کنند و اینگونه به آنها القا می شود که نمیتوانند نفس بکشند.
آنطور که مؤلفان میگویند، فلج در خواب تنها «ادراک تنفسی» را تحت تأثیر قرار می دهد. نفس کشیدن امری غیرارادی است و به همین دلیل هیچ چیز نمی تواند مانع آن شود. در واقع این احساس از آن جهت در این افراد ایجاد می شود که ترسیدهاند.
زمانی که فرد در وضعیت REM قرار دارد، نفس کشیدنش کاملا سطحی است و شریانهای تنفسی او بسیار تنگ میشوند و به همین دلیل این کار برایش دشوار می شود. اما زمانی که فرد از این مسأله آگاه می شود شرایط برایش وحشتناک میگردد.
افرادی که در گروه دوم جای دارند میتوانند حضور محسوس، ترس، و هذیان سمعی و بصری را تجربه نمایند.
به بیان دیگر، مغز این افراد برای حل پارادوکس ایجاد شده در طول فلج اقدام به تصویرسازی میکند که پژوهشگران این پدیده را «وضعیت فراهوشیار مغز میانی» می خوانند. این شرایط میتواند افراد را از کوچکترین محرکها نیز آگاه کند و حتی آنها را به سمت نشانههایی از تهدید یا خطر سوق دهد.
به همین دلیل است که در چنین مواقعی حتی یک صدای کوچک هم میتواند برای فردی که فلج در خواب را تجربه میکند وحشتناک باشد.
در نظر داشته باشید که مراحل موسوم به ناخوانده و کابوس دست در دست یکدیگر حرکت میکنند. در هر دوی این علائم، آمیگدال به خاطر تهدید فعال میشود.
برخی از افراد حتی کابوس و ناخوانده را با یکدیگر در ارتباط میدانند و مدعیند که در این شرایط وجود فردی را احساس کرده اند که قصد خفه کردنشان را داشته است. اما نوع سوم از توهمات ناشی از فلج در خواب موسوم به «تجربیات غیرعادی بدنی» کمیابترینشان است.
زمانی که افراد «تجربیات غیرعادی بدنی» را پشت سر میگذارند اغلب احساس میکنند که از جسم خود خارج شدهاند و در فضای اطراف معلق شده و در حال پرواز هستند.
نوع سوم در ظاهر با مراحل REM در ارتباط است و در جریان آن ساقه مغز یا همان مخچه و مراکز قشری آن فعال میشوند.
فیبرهای عصبی که از حرکت اندامهای بدن در جریان خواب جلوگیری میکنند وارد این منطقه میشوند. به این ترتیب حس میکنید که در حال حرکت هستید در حالی که اینگونه نیست زیرا ناحیهای از مغز که این هماهنگسازی را انجام میدهد بیش از اندازه فعال شده است.
رموز و افسانه ها فلج خواب
باورهای فرهنگی هم قویا بر این تجربیات و توهمات اثر می گذارند و در نهایت به شکلگیری فولکلور و داستانهایی میانجامند که در واقع ترکیبی از حقایق و افسانهها هستند.
برای نمونه «عجوزه پیر» نخستین تعبیر از فلج خواب در نیوفاندلند کاناداست. تعبیر عجوزه پیر، زنی که شبها بر قفسه سینه انسانها هنگامی که در خوابند مینشیند منحصر به نیوفاندلند نیست فقط.
درافسانههای اسکاندیناوی زنی وجود دارد نفرینشده. برخلاف عجوزه پیر که روحش بدنش را ترک میکند و بر سینه اشخاص مینشیند، بدن زن نفرینشده به کل در شب به حرکت درمیآید، بدون اینکه خود زن متوجه شود. در فیجی اما تعبیر دیگری برای فلج خواب وجود داشته. مردم فیجی فلج خواب را به مثابه «خورده شدن روح» میبینند. در این سناریو شیطانی که روح را میخورد میتواند روح یکی از بستگان تازه وفات یافته شخص باشد. گاهی افراد به دور شخص بختک گرفته، میخوانند "Kania, Kania" به معنای «بخور، بخور» تا با طولانی کردن فلج خواب بتوانند با شخص مرده مکالمه کنند. داستانهای خارقالعادهای نیز در مورد بوتو وجود دارد که دلفینی صورتی رنگ است که در منطقه باسین رود آمازون زندگی می کند و شبها به صورت یک ولگرد در میآید.
داستان بوتو در کتابچهای به نام «شیطان در اتاق» آمده است که در واقع به بیان جنبههای غیرعادی و مرموزی از فلج در خواب می پردازد.
پیشگیری از بختک
پدیده فلج در خواب می تواند کاملا ارثی باشد با این حال امکان رخ دادن آن برای هر کسی وجود دارد. فاکتورهایی نظیر بیخوابی، اختلالات خواب، استفاده از بعضی داروهای بیشفعالی (ADHD)، برهم خوردن ساعات خواب در نتیجه سفر به مناطق دور دست و تغییر ساعات کاری احتمال تجربه این امر را در افراد افزایش میدهد. همچنین میدانیم گروههای خاصی از جوامع از جمله آمریکاییهایی های آفریقاییتبار این مسأله را بیشتر از سایرین تجربه میکنند.
این پدیده به عواملی نظیر تنش، آشوبهای درونی و حمله خواب (نارکولوپسی) مرتبط دانسته شده. نارکولوپسی در واقع نوعی اختلال خواب است و در جریان آن افراد توانایی خود برای تنظیم چرخههای خوابشان را از دست میدهند و به صورت تصادفی و غیرمنتظره به خواب میروند.
دلهره، اضطراب و افسردگی همگی از عواملی هستند که باعث بروز این مسأله می شوند با این همه نمیتوان دقیقا چنین فاکتورهایی را تحت کنترل درآورد.
حال ببینیم که علاوه بر کاهش استرس و افزایش ساعت خواب چه روشهای دیگری برای پیشگیری از بروز این مسأله وجود دارد؟
جلوگیری از خوابیدن به پشت میتواند تا حدودی از بروز این مسأله جلوگیری نماید. تحقیقات نشان داده که احتمال بروز این پدیده در افرادی که به صورت طاق باز می خوابند سه تا چهار برابر بشتر از سایرین است.
طبق گفته دنیس، برخی از افراد حتی سعی میکنند لباسهایی را در هنگام خواب بر تن کنند که خوابیدن به پشت را برایشان دردناک می کند و از این طریق حتی به صورت غیر ارادی نیز در این وضعیت قرار نخواهند گرفت.
اما اگر از خواب بیدار شدید و دریافتید نمیتوانید حرکت کنید کل انرژی خود را روی تکان دادن انگشتان یا شست پایتان قرار دهید. به گفته دنیس به محض آنکه بتوانید یکی از ماهیچههای خود را حرکت دهید فلج از بین میرود.
تشخیص و درمان فلج خواب
چگونه فلج خواب تشخیص داده میشود؟
اگر پس از بیدار شدن تا چند ثانیه یا حتی چند دقیقه نمیتواند تکان بخورید یا حرف بزنید، احتمال این وجود دارد که درگیر فلج خواب تکرارشونده باشید. معمولاً فلج خواب به درمان نیاز ندارد. اما اگر هر یک از شرایط زیر را تجربه میکنید، بهتر است به دکتر مراجعه کنید.
- بابت علائمتان احساس اضطراب میکنید.
- طی روز احساس خستگی شدیدی دارید.
- علائمتان نمیگذارند شب بخوابید.
ممکن است دکتر شما در این مرحله مایل به جمعآوری اطلاعات بیشتری در مورد سلامت خواب شما باشد. در این صورت امکان دارد او هر کدام از روشهای زیر را در جهت تشخیص بیماریتان به کار گیرد:
- از شما بخواهد علائمتان را توصیف کنید و تا چند هفته علائمتان به هنگام خواب را در دفترچهای ثبت کنید
- از شما تاریخچه سلامتتان را بخواهد؛ برای مثال بداند که آیا از پیش اختلال خوابی برای شما تشخیص داده شده و یا در خانوادهتان کسی از اختلال خواب رنج میبرد یا نه.
- شما را به متحصص خواب ارجاع دهد.
- در کلینیک خواب، در شما به دنبال اختلالهای خواب دیگری بگردد.
درمان فلج خواب
اکثر مردم برای فلج خواب درمانی نیاز ندارند. با این وجود درمان هر اختلال زمینهای، مثل حمله خواب (نارکولپسی) کمککننده خواهد بود. در شرایط خاص، هنگامی که اضطراب و علائمتان از خوابیدنتان جلوگیری میکند درمانهایی توصیه میشوند. درمانهای مذکورعبارتند از:
- تصحیح عادات خواب، برای مثال هر شب شش الی هشت ساعت بخوابید.
- استقاده از داروهای ضدافسردگی (Antidepressant) برای منظم کردن چرخه خواب
- درمان مشکلات سلامت روان که ممکن است همبستگی با فلج خواب داشته باشد
- درمان اختلالات دیگر خواب، مثل گرفتن پا و (حمله خواب) نارکولپسی
عوامل رخداد ژنتیکی
حال آیا فلج خواب میتواند ارثی باشد و یا سبک زندگی تنها مجرم ماجراست؟ دنیس برای یافتن پاسخ این سوال همراه همکارانش از دادههای 862 دوقلوی همسان و ناهمسان، در رده سنی بین 22 تا 32 سال، در انگلستان و ولز استفاده کرد. مشارکتکنندگان در پرسشنامه مشخص کردند که با گزاره زیر مخالفند یا موافق:
«گاهی، به هنگام به خواب رفتن یا بیدار شدن برای مدت زمان کوتاهی نمیتوانم تکان بخورم، با آنکه بیدارم و از اطرافم آگاهم.»
با مقایسه پاسخهای دوقلوهای همسان که تقریباً تمام DNAشان مشترک است با دوقلوهای ناهمسان و دیگرانی با رابطه خواهربرادری که فقط نیمی از DNAشان مشترک است، محققان دریافتند ژنها در بیش از 50 درصد میزان بروز فلج خواب موثرند.
آنها همچنین دریافتند فلج خواب میان کسانی که اضطراب دارند، خواب کافی دریافت نمیکنند و تجربه تروماتیکی در زندگی خود داشتهاند (مانند مرگ یا بیماری سخت کسی در خانواده) بیشتر است.
چرخه خواب و بیداری
پس از آن محققان به ژنهای منفردی که میتوانستند در فلج خواب موثر باشند پیش از آن بررسی نشده بودند نگاهی انداختند. محققان به دنبال این میگشتند که بدانند شرکتکنندگان کدام نسخه ژن PER2 (که مربوط به ریتم شبانهروزی است) را دارند. آنها متوجه شدند اشخاصی که حامل انواع خاصی از این ژن بودند بیشتر احتمال فلج خواب داشتند.
دنیس در پی این کشف بیان کرد: «این هنوز یافتهای اولیه است.» اما براساس گفتههای خود دنیس حال سرنخی به دستآوردهایم که نشان میدهد به احتمال زیاد یک عاملی که ریتم شبانه روزی را کنترل میکند به فلج خواب مربوط است.
انجام این تحقیق تعدادی محدودیت داشت که مشخصا بر نتیجه آن هم تاثیرگذار بوده است. اول اینکه به عنوان مطالعهای در حیطه ژنتیک رفتاری، بر تعداد نسبتا کمی شرکتکننده انجام گرفته. ثانیاً به رنج سنی محدودی از تازهجوانان محدود بوده است. ضمن اینکه این یافتهها ثابت نمیکنند ژنتیک و عوامل استرسزا عامل فلج خوابند، صرفاً بیان میکنند که این عوامل مربوطند.
به قول دنیس «یک چیزی مانند ماجرای مرغ و تخممرغ است». برای مثال، داشتن اضطراب میتواند منجر به این شود که یک شخص فلج خواب را تجربه کند، از آن طرف فلج خواب خود میتواند انسانی را مضطرب کند.
در نهایت موضوع اصلیای که آموختیم این است که فلج خواب میتواند ارثی باشد و به نظر میآید ژنهایی که بر الگوی خواب و بیداری تاثیر میگذارند نیز در ماجرا دخلیند.
سوالات متداول کاربران درمورد بختک
نام علمی بختک فلج خواب و نام دیگر آن فرنجک است.
جلوگیری از خوابیدن به پشت میتواند تا حدودی از بروز این مسأله جلوگیری کند. تحقیقات نشان داده که احتمال بروز این پدیده در افرادی که به صورت تاق باز میخوابند سه تا چهار برابر بیشتر از سایرین است.
فاکتورهایی نظیر بیخوابی، اختلالات خواب، برهم خوردن ساعات خواب در نتیجه سفر به مناطق دور دست و تغییر ساعات کاری احتمال تجربه بختک را در افراد افزایش میدهد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
هیچوقت یادم نمیره
۱۱ ، ۱۲ سالم بود خواب دیدم که برادرم و یه زنی میخوان منو ب.ک.ش.ن
خیلی ترسیده بودم یهو چشامو وا کردم دیدم چقد اتاقم تاریکه یدفعه داشتم پلک میزدم صاف خوابیده بودم بعد میخواستم برم رو شونه ام بخوابم نمیتونستم فقط پلک میزدم نه ترسی نه هیچ چیز دیگه شبحی هم ندیدم یهو دیدم میتونم دستمو تکون بدم و رفتم رو شونه ام و گرفتم خوابیدم
من یه تجربه داشتم
وقتی روی شکم دراز کشیده بودم توی خواب و بیداری رو کمرم چیزی حس کردم ولی انگار فلج بودم هم سرم هم بدنم احساس کردم داره روحمو از بدنم میکشه که خودش بیاد توی بدنم اینو که فهمیدم سعی کردم بابامو صدا کنم اما هرکار کردم نشد تا اینکه یهو از خواب پریدم گردنم به طرز وحشتناکی درد میکرد حتا نتونستم صورتشو ببینم و واسم عجیب بود بار دوم همین عصری اتفاق افتاد توی اتاقم خواب بودم روبه شکم و بازم روی کمرم نشست و نتونستم ببینمش، فلج و لالم بودم باز جالب اینجاس بازم میخواست روحمو بگیره و قشنگ احساس میکردم روحم داره از بدنم جدا میشه و ی روح دیگه ای جایگزین
منم با تموم توانی که داشتم گفتم(اعوذ بالله من الشیطان الرجیم) بعد این حرفم صدای ناله اومد و قیافه یه زن خیلی وحشتناک پیر با موهای سفید دیدم که خیلی ازم عصبانیه و از دندوناش خون میریزه بعدم که یهو از خواب پریدم
این اتفاقا که واسم افتاد جدیدا میتونم آینده رو ببینم و توی خوابم هر اتفاقی میوفته فردا یا چندماه یا چند سال دیگش همون اتفاق افتاده و همیشه احساس میکنم شبا ینفر شبا کنارم نفس میکشه و نمیدونم چرا من نمیترسم 😂
یه سوال دارم من اون بختک زشتو که دیدم خیلی عصبی بود از من امکان داره توی خواب بهم صدمه بزنه؟
اخه یبار توی خوابم یه روحی جنی نمیدونم دقیق چی بود ازم خیلی عصبانی بود و با ناخوناش گلومو چنگ زد وقتی از خواب پریدم گردنم کج شده بود(گرفته بود) و زیر گلوم کبود شده بود
من اکثرا هر وقت رو پشت میخوابم این بختک برام پیش میاد مال شما خوبه مال من جهش یافته اس نمیدونم هر چی هست چیز عجیبیه
حاجی خیلی وضعیت خیته
منم ساعت ۴ صبح از خواب بیدار شدم یهو بدنم لرزید بعدش نمیتونستم تکون بخورم هیچ جا از بدنم تکون نمیخورد دقیقا مثل تو بودم
اما فرق من با تو اینه من رو به شکم دراز نکشیده بودم
و یه سایه که نه تقریبا مثل شخصیت اسمیت توی ارباب حلقه ها بود قیافش که اگه دیده باشین خیلی موجود استخونی و رنگ پریده و لاغری هست من دقیقا مثل اون بود که روم نشسته بود منم سعی کردم فریاد بزنم اما نمیتونستم حتی فک و دندونام رو نمیتونستم تکون بدم یکم که ذکر گفتم سبحان الله دیدم داره کم رنگ میشه تا اینکه غیب شد بعدش منم دستام و پاهام تازه داشت حرکت میکرد بعدش تا ۵ دقیقه ضربان قلبم خیلی بالا بود گردنمم درد میکنه .
راستی در مورد پیشبینی وضعیت که از قبل تو خواب میبینی
چون که ما انسان ها وقتی میمیریم درواقع نمیمیریم روحمون دوباره به یه زندگی دیگه میره اما قبلش تمام اتفاقات رو میبینی بعد میری تو زندگی جدیدت
پس تو قبلا این اتفاق ها همش از جلو چشمات رد شده و چیز عجیبی نیست که تو خاطرات رو تو خواب میبینی
یه موضوع دیگه هم هست که به بختک مربوط نمیشه هر اتفاقی رو که تویه خواب میبینم دقیقن فرداش برام اتفاق میفته البته تویه خواب یکم قلو میشه.مثلن تو خواب میبینم با شخص خاصی دعوا کردم با چاقو سروکلمون همه خونی شده ولی فرداش دقیقن با همون شخص بحث میشه و دعوا میشه ولی چاقو و اینا در کار نیست.با خودم فک میکنم به اون مرحله نمیرسه ینی جلوگیری میشه از دعوا.چون شبش که خواب میبینم دعوا شده روز بعدش دیگه اماده ام میدونم واسم پیش میاد پس خیلی حواسم جمه که این اتفاق نیفته ولی باز هم از طریق یه کسی دیگه باعث میشه این اتفاق بیفته.یا خواب میبینم فامیلمون تویه شهر دیگ مریض شده دقیقن فرداش میگن بیمارستان بستری شده. کار یبار دوبار نیست هر اتفاقی مهمی که تو زندگیم میفته شبه قبلش خواب میبینم.بعد اتفاق به اطرافیان میگفتم دیشب همین خواب و دیدم حی مسخره میکردن که توهم همیشه بگو خواب میبینی .ولی همیشه دیگ قبلش میگم دیشب این خواب رو دیدم و اتفاق میفته دیگه باورشون شده.حتی ده سال پیش حالت بختک شدم تو همون حال یجوری روحم به یجا رفت یجوری بهم الهام شد که عموم( تو گنبده کابوس زندگی میکنه) یه گنج بزرگی داره ولی از همه پنهان کرده و نمیتونه درش بیاره به پدرم گفتم.بعد یسالش عموم رو کرد که یه زمین داشته میدونسته توش گنج داره ولی میترسیده بکسی بگه.رفیق عموم هم خبر داشته به بیست میلیون زمین رو ازش خریدن .که سریع دورش رو چهار دیواری کردن و رفتن گنج رو در اوردن .جایه کنده کاریاشون کلن مشخص بود و عموم سرش بی کلاه موند.
همون شبه خواب بجز عموم به یجایه دیگه هم اشاره شد زیر زمین تو خونه یه پدر بزرگم که خونه قدیمیه.
یروز کسی نبود تنهایی وسطه پذیرایی که اشاره شده بود رو کندم ولی هیچی نبود حدود سمتر کندم ولی بیشتر نتونستم و ترسیدم بکنم. ک پدرم اومد و دید نذاشت دیگه. (ده سال پیش)
تا که پارسال نصب خونه ب پدرم رسید داشت بازسازی میکرد چند متر اونورتر ک من کنده بودم رده ستون میکند یه چاه باز شد که یمتر پایینترش رو با اجر مثه گنبدی روش رو پوشیده بودن هرچی التماس کردم که بذار ببینیم چی داره تهش نذاشت گفت این چاهه فاظلاب کندن. خودش هم دل به شک بود اخه دو متر اونورترش یه چاه فاظلاب بود دلیل نداشت دوتا چاه تویه خونه باشه اونم تویه چاه خشک بود.خودش میدونست ازون چاه استفاده میکردن.
خلاصه همون یشب بود که تو حالت بختک اینجور شدم هنوز منتظرم که دوباره یخبر دیگه بشنوم.نمیدونم این علایم که تو حالت بختک میبینم واقعی هستن یا نه . اخه همیشه ینفر دستش رو دراز میکنه که بیا بریم من میترسم رو هوا معلق میشم ولی داد میکشم. میخوام ایندفعه برم از اخرین بار چهارشبه میگذره که هنوز نشدم .کسی نیست یه چیز بگه؟
سلام .من دو تا سبار در هفته این حالت میشم .یجوری دوست دارم اینجور میشم.همیشه منتظرشم .همیشه قبلش متوجه میشم .بعضی اوقات نیمه شب اینجور میشم.بعضی اوقات همون اول که چشمهام رو میبندم اولش صداهای عجیب و غریبی تو گوشهام میپیچه.صدایی مث صدایه گاز دادنه ده چرخ یا یجوری بدتر کل وجودمو میگیره که اگه همون لحظه با سختی بتونم بلند بشم خوب میشم بعد چند دقیقه دوباره صداها میاد.وگرنه همون اول فلج خواب میشم. تو این حالت بجز علایمی ک گفتین .موقعی که اینجور میشم یه موجود وحشتناک سیاهی رو میبینم که میخواد منو با خودش ببره یجوری دستش رو دراز میکنه صدام میکنه وقتی خودم رو شل میگیرم یجوری بلند میشم از جام بسمت اون میرم ولی میترسم حی سرو صدا میکنم سرم و حی تکون میدم اینور اونور میکنم خانمم بیدارم میکنه.چندسال پیش هم یبار همینجور به سرعت باد منو کشید ترسیدم از یجا گرفتم که نرم. هم دوست دارم که باهاش برم هم میترسم. جناب کارشناس میخوام بدونم اگه برم چی میشه؟
بعضیها پرسیدم میگن اگه بری روحت ازت جدا میشه میمیری و ازین حرفها.میشه لطفن ی توضیح بدین؟