موبایل های ماژولار، پسماندهای الکترونیکی و حرکت شرکت ها به سمت محصولات الکترونیکی پایدار
وقتی جوناس آلن در نمایشگاه کالاهای الکترونیکی لاس وگاس قدم می زد، به چیزی متفاوت از آنچه در ذهن بازدیدکنندگان شکل گرفته بود می اندیشید. در حالی که آنها مدهوش نمایشگرهای رول شونده، جدیدترین اسمارت ...
وقتی جوناس آلن در نمایشگاه کالاهای الکترونیکی لاس وگاس قدم می زد، به چیزی متفاوت از آنچه در ذهن بازدیدکنندگان شکل گرفته بود می اندیشید. در حالی که آنها مدهوش نمایشگرهای رول شونده، جدیدترین اسمارت فون های رونمایی شده و گجت های هوشمند درون نمایشگاه بودند، آلن، مدیر بازاریابی شورای محصولات الکترونیکی سبز با دیدگاهی متفاوت به کالاهای دیگری فکر می کرد.
در آن رویداد یک هفته ای، اغلب کاربران غرق جذابیت هایی شده بودند که چشم هر بیننده ای را به خود جلب می کرد و غرق در رویاهای خود، آینده ای را متصور می شدند که در آن، تک تک تکنولوژی های رونمایی شده شکل واقعیت به خود گرفته اند. اما آلن آینده واقعی آن محصولات را در ذهن خود تجسم کرده بود و به زباله دانی های عظیمی می اندیشید که عاقبت این محصولات را در خود جای خواهند داد.
سازمان او که بیش از یک دهه از فعالیتش می گذرد، به تازگی دریافته صنعت کالاهای الکترونیکی مصرفی تجربیات موفق بهتری را برای تولید محصولاتی پایدار، با پسماندهای سمی کمتر، پلاستیک های قابل بازیافت بیشتر و بسته بندی مطلوب تر به کار می بندد، با این همه، تصورش این است که هنوز فضا برای کار بیشتر در این زمینه به خصوص در حوزه های زیست محیطی و اجتماعی وجود دارد.
او می گوید: تصور کنید یک پردازنده قدرتمند در دستگاه خود دارید که صرفا هم برای بازی کندی کراش از آن استفاده می کنید، این اصراف است، اینطور نیست؟ او ادامه می دهد: بله، قانون مور وجود دارد اما شاید بهتر باشد که عاقبت به پیشنهاد مور تغییر نام دهد. وقتی در سالن برگزاری CES قدم می زدم متوجه شدم که توجه و تمرکز زیادی روی دوربین های 360 درجه و واقعیت مجازی معطوف شده و علاوه بر این، جمع آوری داده نیز اهمیت ویژه ای پیدا کرده و همه اینها بدان معناست که به توان پردازشی بیشتری در این دستگاه ها نیاز خواهد بود.
آدم های باهوش زیادی در دنیا وجود دارند که تکنولوژی های فوق العاده ای را خلق می کنند، اما انتهای مسیر کجاست؟ آیا بهتر نیست که بشر امروز به جای تولید آنچه «عملی» است به ابداع چیزی دست بزند که «معنادار» است؟
ما در دنیایی زندگی می کنیم که تحت تسلط گجت های موبایل، وسایل الکترونیکی جدید و کامپیوترهایی است که از قبل قدرتمندتر (و البته کوچکتر) شده اند و همه اینها حجم بالایی از پلاستیک را در خود دارند. فروش تلفن های هوشمند در سه ماهه سوم سال قبل، به رقم 352 میلیون دستگاه رسید (این یعنی به ازای هر شهروند آمریکایی بیش از یک دستگاه) و مجموعا هم 253 میلیون دستگاه تلویزیون فروخته شده است.
در کنار کامپیوترهای جدید و موج تازه دستگاه های هوشمند خانگی، میلیاردها نفر از مردم سرتاسر جهان به زودی دستگاه های قبلی خود را به روز رسانی خواهند کرد و این بدان معناست که مدل های قبلی جریانی از لوازم و تجهیزات الکترونیکی پسماند را ایجاد خواهند کرد.
در سال 2016، حدود 6.6 میلیون تن نمایشگر به سطل های زباله ریخته شد.
براساس اعلام دیدبان جهانی پسماندهای الکترونیک سازمان ملل متحد، حدودا 46 میلیون تن پسماند الکترونیکی در سال 2014 میلادی در سرتاسر دنیا تولید شد که از این میزان تنها 7.1 میلیون تن بازیافت گردید یا مجددا مورد استفاده قرار گرفت که این رقم تنها اندکی از 6.6 میلیون تن نمایشگری که امسال به سطل های زباله ریخته شدند بیشتر است.
حالا برآورد شده که این رقم ها سالانه 4 الی 5 درصد افزایش داشته باشند و هیجانی که آلن در جریان نمایشگاه CES شاهدش بود حتی نشان می دهد که افزایش به مراتب بیشتر از این میزان خواهد بود.
ظرف 10 سال اخیر البته، بازیافت پیشرفت های قابل توجهی داشته است. به گفته دکتر Ramesh Srinivasan بنیانگذار و مدیرعامل شرکت Eco-Catalyst (یک شرکت مشاوره که به کمپانی های تولید کننده وسایل الکترونیک کمک می کند فرایندهای بازیافتی خود را بیشتر کرده و محصولاتی با پایداری بیشتر را تولید نمایند): در این صنعت فضا برای رشد زیاد است و در کنار آن چالش های بسیاری نیز پیش رویمان قرار دارد.
او ادامه می دهد: بازیافت گران است و محصولات مختلف نیز معمولا با این چشم انداز که کار بازیافت را تسهیل کنند طراحی نمی شوند. از همین رو بهتر است که طراحی محصولات بهبود پیدا کند تا از هم باز کردنشان نیز راحت تر گردد که متاسفانه معمولا تمرکز شرکت های تولید کننده روی فروش کالاهای جدیدشان است تا مقوله بازیافت.
با رشد روز افزون بازار لوازم و تجهیزات الکترونیکی و همچنین مشتریانی که تمایل دارند مرتبا تلفن های هوشمند خود را برای خرید مدل های جدید عوض نمایند، روشن است که پسماندهای الکترونیکی به مساله ای غیرقابل اجتناب و اثر جانبی جامعه فناوری بدل می شوند.
اما در سال های اخیر، گروهی از کارفرمایان، طراحان و شرکت های اجتماعی پروسه ایجاد چیزی را آغاز کرده اند که به باورشان راهکار جایگزین پایدارتری نسبت به بازیافت است؛ مجموعه ای از اسمارت فون های ماژولار که دربرگیرنده قطعات قابل تعویض هستند، زنجیره تامین سازگارتری با محیط زیست دارند و طول عمرشان بیشتر است.
این دستگاه ها از راه رسیده اند تا نسل تازه ای از گجت های بادوام، قابل تعمیر و تعویض را به کاربران عرضه نمایند و تکنولوژی پیاده سازی شده روی آنها عاقبت می تواند از تلویزیون ها گرفته تا لپ تاپ در هر چیزی به کار گرفته شود.
البته روشن است که هنوز تا اثرگذاری این محصولات جدید بر الگوی غالب پیروی شونده در صنعت محصولات الکترونیکی زمان زیادی باقیست با این همه، حامیان آن مدعی هستند که ارائه تلفن های هوشمند ماژولار را می توان به فال نیک گرفت و مطمئن بود که تغییری جدی در روش تعامل ما با تکنولوژی ایجاد می کنند.
Bibi Bleekemolen از مدیران شرکت Fairphone (شرکتی هلندی که موبایل ماژولار را از طریق یک زنجیره عرضه شفاف و سازگار با محیط زیست می فروشد) می گوید: اگر شما خودتان یکی از بازیگران صنعت باشید آنگاه راحت تر می توانید آن را به چالش بکشید.
او می گوید، ما یک حرکت اجتماعی هستیم که قصد دارد صنعت الکترونیک را تغییر دهد و حالا می توانیم مستقیما با تامین کنندگان وارد تعامل شده و برای ایجاد بهبود با یکدیگر وارد همکاری شویم.
Fairphone که به تازگی نسخه دوم از تلفن هوشمند ماژولار خود را رونمایی کرده است از جامعه Waag سربرآورد؛ یک موسسه فعال در زمینه رسانه های دیجیتالی در آمستردام که برای حذف مواد معدنی به دست آمده از کشورهای درگیر جنگ داخلی مدتهاست وارد عمل شده.
گفتنی است که مواد خام و کمیابی که در محصولات الکترونیکی به صورت متداول مورد استفاده قرار می گیرند هزینه های اجتماعی و زیست محیطی متعددی را در بر دارند و از شرایط کاری غیر منصفانه در معادن آفریقا گرفته تا آلودگی ناشی از کالاهای قدیمی تولید شده از طریق آنها و سطح بالای انرژی صرف شده برای ساخت بوردهای مداری همه و همه از مواردی هستند که در رابطه با این مواد، مناقشه برانگیز می شوند.
از دهه 1950 و 60 میلادی و همزمان با ورود موج نخست وسایل الکترونیکی به بازار، نگرانی از بابت این نوع پسماندها نیز قوت گرفت.
از زمانی که موج نخست محصولات الکترونیکی مصرفی در دهه های 1950 و 60 وارد بازار شدند، تا به امروز مشکلی به نام پسماندهای الکترونیکی وجود داشته و روز به روز نیز وخامت و وسعت بیشتری پیدا کرده است.
براساس اعلام Anna Dengler مدیر بخش پایداری شرکت Great Forest تجهیزات قدیمی مورد استفاده در لوله های جاروبرقی، سرب های سمی و جیوه حالا جای خود را به پلاستیک و فلزات کمیابی داده اند که از دل زمین استخراج می شوند.
اما این مواد باز هم می توانند آسیب های زیست محیطی از خود برجای بگذارند به خصوص زمانی که قاب های پلاستیکی تلویزیون ها، موبایل ها یا کامپیوترها ذوب می گردند تا این فلزات گرابنها را در خود جای دهند.
شرکت Fairphone بعد از بررسی این موضع تصمیم گرفت که به جای مبارزه برای قانع کردن بازیگران این صنعت در تغییر شیوه های کاری شان، موبایل های مختص به خود را بسازد تا اثرگذاری بیشتری در شیوه استخراج این فلزات از معادن داشته باشد.
در سال 2013 میادی، مقاله ای با همین مضمون و تحت عنوان «تلاش من برای یافتن اسمارت فونی که به خون آلوده نیست» در نشریه گاردین منتشر گردید و در آن به پیامدهای انسانی تولید تلفن های همراه پرداخته شده بود.
سال ها بعد، آنها زنجیره عرضه خود را راه اندازی کردند و بعد از بررسی های گسترده و دقیق، کار تولید خود را در کارخانجات یک شرکت سنگاپوری به نام Hi-P آغاز کردند که در چین استقرار داشتند و کار تولید و عرضه موبایل آنها را به دست گرفت.
Bleekemolen می گوید: یک تلفن همراه یا گجت الکترونیکی متفاوت از تجارت منصفانه موز است. در تجارت موز، میوه رشد می کند و سپس چهار تا 5 گام دیگر برداشته می شود تا در فروشگاه ها به دست مشتریان برسد اما تلفن های همراه از صدها قطعه مختلف تشکیل می شوند که همگی شان تولیدکنندگان و تامین کنندگان خود را دارند.
Bleekemolen تایید می کند این موبایل که قیمتش از 525 یورو شروع می شود (اندکی کمتر از قیمت آیفون جدید در آلمان) در سرتاسر اروپا قابل استفاده است و از نظر عملکردی نیز هم سطح آیفون محسوب می شود.
حالا که این شرکت نسخه دوم از تلفن همراه خود را معرفی کرده (آنها 20 هزار موبایل را تا به امروز فروخته اند و حدودا یک چهارم این میزان را به دست مشتریانشان رسانده اند)، در نظر دارد که تمرکز بیشتری را روی زنجیره تامین خود قرار دهد.
اما محصول کمپانی مورد بحث یک ویژگی کلیدی دیگر هم در طراحی خود دارد که آن را به گزینه ای مناسب و سازگار با زمین بدل می کند؛ ماژولار بودنش، همان امکان تعویض قطعات مختلف دستگاه و جایگزین کردنشان با قطعات دیگر.
همه قطعات اصلی این تلفن همراه را می توان به صوت جداگانه تعمیر و یا تعویض کرد؛ برای نمونه می توان نمایشگر موبایل را به نمونه ای جدیدتر جایگزین نمود که با قیمت 85 یورو از طریق اینترنت قابل خریداری است و تنها با یک پیچ گوشتی ساده و ظرف تنها چند دقیقه می توان از جایش خارج نمود.
اما یک زنجیره تامین سبز و شفاف تر (نسبت به سابق) می تواند تاثیری شگرف را ایجاد کند چراکه با ارائه چنین دستگاهی به بازار دیگر نیاز به تولید نمونه جایگزین برای آن نخواهد بود و در نتیجه بزرگ ترین اثر زیست محیطی آن رقم خواهد خورد.
دکتر Julie Sinistore برای یک شرکت مشاوره به نام thinkstep کار می کند که شرکت ها را برای ساخت محصولاتی پایدارتر راهنمایی می کند. مسئولیت او معمولا این است که چرخه عمر یک محصول را مورد ارزیابی قرار دهد یا اثر کلی ساخت یک کالا از لحاظ طراحی، توسعه و اسمبل شدن را برآورد نماید.
زمانی که جولی میزان واقعی انرژی مصرفی و تصاعدات کربنی ایجاد شده توسط یک موبایل یا تلویزیون را از نظر می گذارند، متوجه می شود که اصلی ترین اثر به واسطه مردمی ایجاد می شود که از آن دستگاه استفاده می کنند و همچنین برقی که در جریان فرایند تولید دستگاه مصرف می گردد.
ساخت نیمه رساناها به میزان قابل توجهی انرژی نیاز دارد و در حال حاضر شاید مبتکرانه ترین کاری که بشود در مورد تولید قطعات الکترونیکی انجام داد سبز نمودن شبکه کارخانه ایست که دستگاه در آن ساخته می شود.
او می گوید: یخچالی را در نظر بگیرید که می تواند به صورت بیسیم با شما ارتباط برقرار کرده و بگوید که چه زمانی شیر درون یخچال تمام شده است و اگر قرار باشد که همه از این یخچال ها استفاده نمایند چه میزان انرژی مصرف می گردد؟
Fairphone نخستین محصولی است که با معماری ماژولار بازاریابی می شود اما قطعا آخرین مورد نخواهد بود. Phonebloks عنوان پروژه دیگری است که هم اکنون توسط یک طراح هلندی به نام دیو هکنز در حال اجراست و وقتی در سال 2013 میلادی مطرح گردید نقش به سزایی در افزایش محبوبیت این پروژه پیدا کرد.
دیو که دانشجوی رشته طراحی صنعتی بود متوجه شد موتور دوربین کاننش دیگر کار نمی کند اما نتوانست شرکت سازنده را مجاب کند که برایش قطعه تعویضی را ارسال نماید و در نتیجه مجبور شد کل دوربین را به سطل زباله بیاندازد و در نتیجه تصمیم گرفت سیستمی از قطعات الکترونیکی ماژولار بسازد تا آنها که شرایطی مشابه به او را تجربه کرده اند بتوانند دستگاه های معیوب خود را بدون نیاز به تعویض کلی آنها تعمیر نمایند.
او می گوید: وقتی برای نخستین بار این ایده را اجرا کردم نگاهی کلی نسبت به محصولات مختلف داشتم اما به تدریج تفکرم سمت و سوی خاصی پیدا کرد و به حوزه تکنولوژی معطوف شد. اگر یک یخچال وای فای داشته باشیم و برخی از میکروچیپ های آن خراب شوند، آیا این مساله لزوما به معنای آن است که کل دستگاه باید عوض شود؟
هکن عاقبت به این نتیجه رسید که بهترین نقطه برای شروع تلفن همراه است چراکه افزایش مقیاس این تکنولوژی به صورت تدریجی به مراتب ساده تر خواهد بود. او بعد از کمپین تبلیغاتی اش برای مطرح نمودن ایده خود در سال 2013 به سرعت پله های پیشرفت و ترقی را طی کرد. ویدئویی که برای مطرح ساختن ایده اش تهیه کرده و روی یوتوب بارگذاری کرده بود بیش از یک میلیون بار دیده شده بود و مورد توجه ویژه رسانه ها قرار گرفت و شرکت هایی نظیر گوگل و موتورلا را به سمت خود جلب نمود و در نهایت آنها را مجاب کرد که پروژه تلفن های هوشمند ماژولار خود را کلید بزنند.
هکن در ادامه می گوید که قصد ندارد در آینده یک موبایل بسازد چراکه دانش تکنیکی لازم برای این منظور را ندارد. گوگل اما چندی پیش از تمایل خود برای ساخت یک تلفن هوشمند ماژولار خبر داد که در واقع بخشی از یک پروژه عظیم به نام آراست. این شرکت در ابتدا اعلام کرد که نمونه اولیه آزمایشی از این موبایل را در سال 2015 عرضه خواهد کرد اما حالا این تاریخ را به سال 2016 موکول کرده با این همه، هکنز همچنان امیدوار است.
او می گوید: این یک نگاه آینده نگرانه به تکنولوژی است. وقتی اولین بار به این ایده دست پیدا کردم تنها امیدوار بودم که یک شرکت بزرگ آن را اجرایی کند چراکه ساخت محصولات ماژولار قطعا می تواند اکوسیستم این شرکت ها را به چالش کشیده و روش پول درآوردنشان را به کلی دگرگون کند.
وی در ادامه می گوید: معتقدم تا زمانی که گوگل محصول خود را عرضه نکند، شرکت های دیگر دست نگه می دارند و بعد از آنکه ثابت شد ایده قابل اجراست، نام شرکت های دیگر نیز به میان خواهد آمد.
البته شرکت های دیگر نیز تا آن زمان کاملا دست روی دست نخواهند گذاشت، در فنلاند، استارتاپی به نام Circular Devices سرمایه لازم برای پروژه ای به نام PuzzlePhone را کلید زده که در واقع یک تلفن هوشمند ماژولار دیگر است و قرار شده از طریق جمع سپاری، بودجه لازم برای توسعه اش تامین گردد.
این موبایل سه بخش اصلی دارد: نخست Spine یا ستون فقرات که در برگیرنده اسپیکرها، ساختارهای کلیدی و نمایشگر LCD است، Heart یا قلب که باتری و قطعات الکترونیکی را شامل می شود و سپس Brain یا مغز که متشکل از پردازنده و دوربین است و عرضه دستگاه نیز از پاییز سال 2016 میلادی آغاز می شود.
در این پروژه همچنین از دانش مهندسانی بهره گرفته شده که پیشتر در اوج بوده اند. بسیاری از طراحان فنلاندی که در دفتر اصلی این شرکت واقع در Oulu کار می کنند از جمله apani Jokinen معاون واحد طراحی این شرکت از کارکنان سابق نوکیا هستند.
Jokinen می گوید: ماژولار بودن یک محصول فرصت های بی پایانی را برای ایجاد یک کالای متفاوت فراهم می کند و منبع فوق العاده ای از نوآوری است. این امر همچنین نحوه کار کردن تولید کنندگان سنتی موبایل را نیز متحول خواهد کرد.
وی در ادامه اضافه می کند که ایده تلفن های همراه ماژولار چندان هم تازگی ندارد و در گذشته نیز تلاش داشته تا محصولات مشابهی را بسازد اما در چند سال اخیر بوده که صنعت محصولات الکترونیکی به پیشرفت های خوبی دست یافته و عرصه برای ساخت محصولاتی مشابه به PuzzlePhone فراخ گردیده است.
الگوی تولید و خدمات PuzzlePhone هم بسیار شبیه به مفهوم Fairphone و Phonebloks است و از نظر عملکرد نیز می توان آن را با آیفون مقایسه کرد. قطعات مختلف این موبایل شامل نمایشگر که طبق اعلام تولید کننده اش چرخه عمری ده ساله دارند طوری طراحی شده اند که بیشترین دوام را داشته باشند.
این قطعات همچنین به گونه ای ساخته شده اند که قابل تعویض، به روز رسانی و بهینه سازی باشند. چون این محصول بر پایه نوعی استاندارد باز طراحی شده است می تواند اکوسیستمی را برای محصولات جانبی مشابه به اپ استور فراهم آورد.
Jokinen می گوید، روشی که مردم با موبایل های خود ارتباط برقرار می کنند به سرعت در حال تغییر است. مساله به داستان هایی که این روزها شرکت در مورد محصولات خود نقل می کنند مربوط نمی شود و در عوض حرف از داستان هایی در میان خواهد بود که کاربران نهایی در مورد موبایل هایشان می گویند.
با افزوده شدن بر تعداد این استارتاپ های ماژولار و ورود شرکت هایی نظیر گوگل به این عرصه، تردیدی نیست که تکنولوژی ساخت چنین دستگاه هایی بهبود خواهد یافت و به تدریج به دیگر گروه های محصول تعمیم خواهد یافت.
پیشتر شرکتی به نام Ammunition که دفتر اصلی اش در سانفرانسیسکو قرار دارد پلتفرمی به نام Nascent Objects را ارائه کرد که در واقه سیستمی متشکل از ماژول های الکتریکی قابل شخصی سازی است و می توان با سر هم کردنشان به شیوه های مختلف طیف گسترده ای از محصولات مصرفی را تولید کرد و امید می رود که در آینده بر تعداد شرکت های فعال در این زمینه و البته محصولات ماژولار اضافه گردد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
سال 2016 زبال نرخته شده سال 2015
موبایل های ماژولار در حال حاضر چندان جذابیتی برای کاربران ندارد،مگر این که کمپانی های غول پیکر دست به تولیدشان بزنند.