اعتیادی به رنگ مجازی؛ معرفی اعتیادآورترین بازی های موبایل [قسمت اول]

حدود شش سال پیش، اتفاقی دلخراش صنعت بازی های ویدیویی را در بهت فرو برد؛ سانحه ای که از مرگ ناگهانی نوزادی به واسطه یک بازی خبر می داد. با توجه به گزارشات، مادر هنگام انجام عنوان FarmVille متوجه گریه فرزند سه ماهه اش می شود. پس برای آرام کردن وی، سعی می کند او را تکان داده و به بازی کردنش باز گردد.

اما گریه نوزاد به پایان نمی رسد. پس مادر با ذهن مخدوش شده اش، یک بار دیگر شانس خود را با تکان دادن بچه امتحان می کند. اما این تکان ها، نه تنها کمکی نکرده بلکه با ضربه وارد شده بر سر کودک، او جانش را از دست می دهد. این دست اتفاقات، سالیانه به طور مکرر شنیده می شوند. اما علت اصلی این مشکلات چیست؟

اعتیاد، کلمه ای که ممکن است با شنیدن آن اولین چیزی به ذهنمان خطور کند «مواد مخدر» باشد، اما داستان بالا نشان داد با کمی دقت می توان شاهد حضور آن در دیگر عرصه ها باشیم که در معدود مواردی تباهی زندگی فرد را در بر دارد. خب بیایید با دیدی دیگر به موضوع نگاه کنیم، چرا برخی بازی ها اعتیاد آور هستند؟

پاسخ به این سوال را می توان در المان های یک اثر و هنر سازنده آن یافت؛ هنری که موجب شده تک تک قسمت ها و ویژگی های بازی، به خوبی کنار هم قرار گرفته و بازیکن احساس خستگی نکند. در این مقاله به اعتیاد آور ترین عناوین گوشی های همراه می پردازیم؛ آثاری که اگر تجربه نکنید نیمی از عمرتان را هدر داده اید و اگر تجربه کنید، تضمینی نمی کنیم، شاید کل عمرتان بر باد رفت!

پس تا پایان با دیجیاتو همراه باشید.

Plants vs. Zombies 2

اگر فکر می کنید تنها ایده پرندگان خشمگین توانست صنعت گیمینگ را شیفته خود کند، باید بگویم کاملا در اشتباهید! چون قبل از آن این استودیو PopCop بود که با جان هم انداختن گیاهان و زامبی ها به این مهم دست یافت. Plants vs. Zombies، فارغ از ذات اعتیاد آور دفاع از قلعه [سبک بازی - Tower Defence]، یکی از دلایل محبوبیت اش به ایده ناب و بامزه آن باز می گردد. در بازی باید گیاهان را در مسیری عمودی قرار داده و مانع از رسیدن دشمن به هدف خود شوید. حضور مراحل متنوع، قابلیت آزاد کردن گیاهان، دشمنان گوناگون و گرافیک دلنشین آن، تجربه این عنوان را برای هر فردی واجب می کند.

Infinity Blade 3

داشتن دستگاهی با سیستم عامل iOS و تجربه نکردن عنوانی از سری Infinity Blade، همانند این است که اصلا چنین وسیله ای ندارید! سری مورد بحث با انتشار اولین قسمت آن در سال 2010، نشان داد می توان تجربه ای بی نظیر با گرافیک بالا در قاب گوشی و تبلت نیز به وجود آورد. دلیل اعتیاد آور بودن عنوان مورد بحث به سبک آن باز می گردد؛ نقش آفرینی. حضور سیستم ارتقا شخصیت، خرید و فروش، گیم پلی جذاب و المان های دیگر موجب شده تا گیمر جذب بازی شده و ساعت ها وقت صرف آن کند. اینفینیتی بلید اثری است که iOS همیشه به آن افتخار کرده و ارزش هزینه کردن را دارد.

Candy Crush Saga

خب نوبت به شیرین ترین بازی لیست رسید! عنوانی که با ایده ساده خود توانست به یکی از محبوب ترین عناوین گوشی های همراه بدل شود. ممکن است در نگاه اول گیم پلی کندی کراش خسته کننده به نظر رسیده و از خود بپرسید کنار هم قرار دادن آب نبات ها چه لذتی دارد؟ در پاسخ، دلیل اصلی موفقیت بازی به گیم پلی روان و بالانس اش در کنار گرافیکی رنگارنگ باز می گردد. به بیان دیگر، هر مرحله با چالش جدید خود موجب می شود تا مصرف کننده احساس دلزدگی نکرده و به هر بهانه ای بازی را تجربه کند.

Timberman

از حضور ابرقهرمانان به عنوان ناجی های زمین خسته شده اید؟ خب معرفی می کنم، این شما و این Timberman! اثری که در آن نقش نجاری را داشته و باید با قطع درختی کره زمین را نجات دهید. مگر می شود؟ در پاسخ باید گفت: فعلا که شده، چون اگر گیاه بیش از حد رشد کند جلوی نور خورشید را می گیرد. علت حضور بازی در لیست، سریع بودن آن و گیم پلی لذت بخش اش است؛ به گونه ای که همیشه حسی در درونتان شما را ترغیب می کند تا دوباره نجار را به جنگ درخت فرستاده و رکوردتان را جا به جا کنید. سبک گرافیکی قدیمی بازی نیز می تواند برای خیلی ها خاطره ساز باشد.

Crossy Road

مگر رد کردن حیوانات از مسیری خطرناک چه لذتی دارد که باید شاهد حضورش در لیست باشیم؛ آن هم اثری که نام و ایده اصلیش از یک جوک گرفته شده است! پاسخ به این سوال با تجربه Crossy Road به دست خواهد آمد. در بازی باید با کنترل حیوانی، آن را از مسیری مانند: خیابان، ریل قطار و ... بدون صدمه دیدن عبور دهید. چون مدت زمان این بازی بامزه، طولانی نیست مدام وسوسه می شوید تا آن را تکرار کنید. در واقع، کراسی رود از آن دست عناوین است که بازیکن به واسطه آن می تواند تفاوت یک بازی خوب و عالی را تشخیص دهد؛ اثری که در عین سخت بودن برای بازیکن بسیار لذت بخش بوده و وی را جذب می کند.

Two Dots

با رشد تکنولوژی و حضور یک فروند تبلت در دستان هر کودکی، بازی های قدیمی تبدیل به افسانه شده اند. اما در این بین، آثاری با بهره گیری از ایده سرگرمی های گذشته، نشان می دهند که پتانسیل بازی های یاد شده هیچ گاه تمامی ندارد! Two Dots از این دست عناوین است. در بازی، باید نقطه های همرهنگ را پیدا کرده و به خط کنید. حضور محدودیت های گوناگون، معماهای هوشمندانه و سختی بالانس بازی، موجب می شود تا هر از چندگاهی تلفن همراه خود را در آورده و ذهن خود را به چالش بکشید.

Minecraft: Pocket Edition

حتی خالق ماینکرفت نیز در رویاهایش چنین موفقیتی را برای بازی پیش بینی نمی کرد؛ عنوانی که با وجود فروش بسیار بالای آن در دنیا، به واسطه سبک گرافیکی اش با کم لطفی برخی گیمرهای ایرانی مواجه شد. بازی هدف ساده ای را دنبال می کند؛ استفاده از قدرت «تخیل» برای ساخت هر چیزی! البته سازندگان برای تنوع اثرشان، مدهای گوناگونی نیز در عنوان یاد شده قرار داده اند که معروف ترین آنان Survival [بقا] و Creative [خلاقانه] است. در حالت بقا، باید غذا پیدا کرده و با ساخت پناه گاه، از شر دشمنان در امان باشید. در مد خلاقانه نیز، به واسطه وجود منابع بسیار زیاد می توانید هر چیزی را بسازید.

Vainglory

اگر از علاقه مندان به Dota 2 یا League of Legends هستید، عذر خواهی ما را بپذیرید؛ چون اصلا نیازی نبود توضیحات قبلی را مطالعه کنید و عنوان آنلاین Vainglory بهترین گزینه برای شما است. بازی همانند آثار نام برده در سبک MOBA بوده و باید با انتخاب یک هیرو یا قهرمان به پایگاه حریف حمله کنید. دیگر مرسومات این سبک نیز مانند: قابلیت ارتقا، یگان های ضعیف تر و ... در بازی حضور دارند. وجود احساس رقابت در کنار طراحی هوشمندانه، شخصیت های جذاب و دیگر المان های موفق خود دلایل کافی برای اعتیاد آور بودن وین گلوری هستند.

Bastion

یکی از بزرگترین موهبت دارندگان تلفن های همراه قابلیت تجربه برخی عناوین موفقی است که روی سیستم عامل های قوی تر عرضه شده. باسشن نیز یکی از این بازی ها است؛ اثری که با انتشارش در سال 2011 توانست یکی از بهترین بازی های مستقل نسل هفتم لقب گیرد. سبک بازی به خودی خود اعتیاد آور بوده و همانند دیگر عناوین نقش آفرینی قابلیت ارتقا شخصیت، خرید و فروش و ... را دارید. اما متمایز کننده ترین بخش بازی، در کنار موسیقی، راوی آن است. به عبارت دیگر، بیشتر نقاط بازی شاهد توضیح رفتار شخصیت اصلی از سوی وی هستیم. پس اگر هنگام مبارزه جمله: «می زند، می زند و می زند» را شنیدید، تعجب نکنید!

Pop the Lock

اگر فکر می کنید قفل گشایی کار خسته کننده ای است پس Pop the Lock می تواند عقیده تان را تغییر دهد؛ عنوانی که در آن تبدیل به یک قفل باز کن قهار خواهید شد! برای حل معماهای بازی، باید ضربه ای به صفحه زده و صبر کنید تا خط قرمزی روی محیط دایره به حرکت درآید. سپس، در لحظه رسیدن به یک مکان مشخصی دوباره رو صفحه کلیک می کنید تا قفل باز شود. Pop the Lock از آن دست پازل هایی است که به واسطه ماهیت خود [یادگیری ساده، پیشروی سخت تر، سرعت بالا] می تواند خیلی ها را به خود مشغول کند.