بازی کردن به عنوان یک زن در بازی های ویدیویی؛ مشکل کجاست؟
چند شب پیش بررسی بازی Uncharted: The Lost Legacy را منتشر کردیم. طبیعی بود که به سبب محبوبیت این عنوان، بحثی هم شکل بگیرد اما تعدادی از کامنت ها به «زنانه شدن آنچارتد» و «سخت ...
چند شب پیش بررسی بازی Uncharted: The Lost Legacy را منتشر کردیم. طبیعی بود که به سبب محبوبیت این عنوان، بحثی هم شکل بگیرد اما تعدادی از کامنت ها به «زنانه شدن آنچارتد» و «سخت ارتباط برقرار کردن با کاراکتر زن» اشاره داشتند، برخی هم البته به اعضای خاصی از بدن اشاره می کردند که خودتان بهتر می دانید.
دیدم که در قسمت کامنت ها (ببخشید که سانسور می کنم) گفته شده بود: «از اول تا آخر بازی باید ... و ... ببینیم که پرش و شلیک میکنن».
برای من به عنوان کسی که بیش از 15 سال با بازی های ویدیویی هر روز سر و کار داشته ام این طرز نگاه به شدت عجیب و غیر قابل فهم بود. در سری آنچارتد همواره دوشادوش نیتن دریک زن های قدرتمندی بوده اند که نقشی اساسی در داستان ایفا کرده اند.
حتی کلویی فریزر، شخصیت اصلی Uncharted: The Lost Legacy نیز در دو نسخه اصلی آنچارتد حضور پررنگی داشت و اگر او نبود شاید Uncharted 2: Among Thieves و Uncharted 3: Drake's Deception به آن شیرینی و جذابیت نبودند.
نادین راس اما به عنوان یکی از شخصیت های منفی شماره چهارم وارد می شود و در همان سکانس آغازین خود حسابی از خجالت نیتن دریک در می آید و یک بار برای همیشه آن صحنه را در ذهن بازیکن ثبت می کند.
به جز این دو، ما با الینا فیشر که بعدها با نیتن دریک ازدواج می کند هم آشنا شدیم. الینا در هر 4 نسخه شماره دار آنچارتد حضور دارد و در شماره چهارم چنان تاثیر شگرفی روی خلقیات نیتن دریک می گذارد که از عمق جان می توان پیوند میان این دو را درک کرد.
لحظه ای که الینا متوجه ماجراجویی های دوباره نیتن می شود، مشاجره ای شکل می گیرد که به حق یکی از زیباترین سکانس های ساخته شده به دست هنرمندان ناتی داگ است. برادران دریک با آن همه توانایی هایشان اما در برابر الینا هیچ قدرتی ندارند. این سکانس واقعا ستودنی است.
بگذارید راحت بگویم: آنچارتد بدون کاراکترهای زن خود هیچ است. نیتن دریک بدون الینا در A Thief's End یک ماجراجوی بی هویت است که نه دغدغه دارد و نه نگرانی از هر پیش آمد ناخوشایندی. آن هایی که آنچارتد بازی کرده اند به هیچ عنوان با نقش ماجراجوی زن غریبه نیستند و اگر آن ها را از داستان حذف کنیم، واقعا آنچارتد، آنچارتدی که ما دوست داریم نیست.
و نه اینکه این کاراکترها صرفا یک سری سوژه برای احساسی تر کردن بازی باشند، خیر. این ها خودشان ماجراجویان شجاعی هستند که اگر قدرتمندتر از نیتن دریک نباشند، کمتر نیستند. بنابراین چرا که نه؟ بازی کردن در نقش کلویی و حتی پا گذاشتن به ماجراهای خطرناکی که دختر الینا و نیتن تجربه می کنند می تواند فوق العاده هیجان انگیز باشد.
از آنچارتد که فاصله بگیریم و به سراغ دیگر اثر استودیو ناتی داگ برویم، باید از تعامل میان الی و جول در The Last of Us بگوییم، به خصوص حالا که احتمالا الی نقش پر رنگی در The Last of Us Part II دارد (البته مفصل تر در مطلب «چرا شخصیت اِلی در بازی The Last of Us را دوست داریم» پیرامون آن خوانده اید و من اشاره ای گذرا می کنم). حتی در همان نسخه اول و بسته الحاقی Left Behind هم ما تجربه کنترل الی را داشتیم. که اتفاقا چقدر مراحل هیجان انگیزی را در نقش یک دخترک سرسخت تجربه کردیم.
قطعا بارها شنیده اید و خوانده اید که The Last of Us یکی از بهترین فصل افتتاحیه های تاریخ بازی های ویدیویی را دارد. بازی در نقش دختر بچه ای آغاز می شود که معصومیت او تا آخرین ثانیه های بازی همراه بازیکن باقی می ماند. سارا، دختر جول در همان 15 دقیقه ابتدایی کشته می شود اما بودن در نقش او (حتی برای چند دقیقه) یکی از شگفت انگیزترین اتفاقاتی بود که The Last of Us را تبدیل به چنین اثر جاودانه ای کرد.
چند ساعت بعد می گذرد، دوباره در نقش یک دختر نوجوان به نام الی بازی را پی می گیریم. سکانس دعوای الی و جول را به یاد دارید؟ قسمتی که الی به جول می گوید «هر کسی که بهش اهمیت می دادم یا مرده یا ولم کرده. هر کسی، به جز توی لعنتی». سکوت سنگین فضای بازی، بغضی به گلو می آورد که قابل تصور هم نیست. اگر در این صحنه اشک به چشمانتان آمده باشد، حق دارید.
در همین دو بازی آنچارتد و The Last of Us، نمی توان بار احساسی سنگینی که کاراکترها ایجاد می کنند را به تنهایی روی دوش مردهای داستان گذاشت. بدون الینا، آنچارتد 4 واقعا داستان ندارد. بدون الی، مقصود و هدف و حتی پایان بندی The Last of Us در حد بازی تتریس هم نیست.
بازی های فوق العاده ای که در آن چه در نقش یک زن بازی کرده باشیم و چه زنان نقش پر رنگی در آن داشته باشند کم نیست. یکی دیگر از بهترین بازی های امسال، Horizon Zero Dawn یا حتی بازی Rise of the Tomb Raider که سال گذشته برای پلی استیشن 4 ارائه شد. حتی کافی هم نیست. درصد قابل توجهی از گیمرها، زنان هستند و این یک دنیای مردانه نیست.
بنابراین مشکل واقعا کجاست؟ چه در فرهنگ ایرانی و چه در معارف اسلامی که حالا همه جا را گرفته، اگر به نقش مساوی زن با مرد اشاره نشده باشد، حداقل به نگاه سالم و نه جنسیت زده تاکید شده. در فرهنگ کشور ما زن جایگاه والایی دارد و در قوانین دینی هم (که بسیار مجبورتان کرده اند بخوانید) همینطور. اینکه کسی با یک کاراکتر زن نتواند به خوبی ارتباط برقرار کند مسئله بغرنجی نیست، شاید حتی طبیعی هم باشد، اما نگاه جنسیت زده و توهین آمیز که زن را برابر با قسمت های خاصی از بدن او می داند از کجا آمده و در قرن 21 چرا طرفدار دارد؟
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
خیلی متن خوبی بود مرد و زن مساوی هستند و نگاه بد بعضی افراد شیطان صفت به زنان واقعا تاسف باره بسیاری از قهرمان های بازی ها و فیلم های محبوب ما زن بودن و خیلی هم باهاشون همدردی کردیم
لارا کرافت از تومب ریدر
alloy از هورایزون
الی از tlou
جولی از بازی به شدت احساسی beyond
مکس و کلوئی از life is strange
نویسنده دم از برابری میزنه ولی اصل صحبت هایش با سکسیم و جنسیت زدگی گره خورده
قبول داریم 40 درصد گیمر هارا زنان تشکیل میدهند ولی این دلیل نمیشه سازندگان جنسیت کرکتر را به عنوان اولویت بازی سازی درنظر بگیرند.نمونه بی نظیر The Last of Us را نظر بگیرید.دراکمن بدون درنظر گرفتن جنسیت،آن دوشخصیت را خلق کرد به طوری که جای جول و الی میشد براحتی تس و سم یا... تصور کرد.(دیدی فارغ از جنسیت)
برای خیلی از گیمر های مرد همچون بنده،جنسیت شخصیت اصلی ملاک نبوده و نیست.این قضیه باید درمورد گیمر های زن هم صدق کند.(اگر به برابری اعتقاد داشته باشیم)
این هم که میگید بدون کرکتر های الینا و کلویی آنچارتد خوبی شاهد نبودیم،صحبت کاملن صحیحی نیست.آنچارتد با جمع تمامی آن شخصیت ها و پرداخت درست به روابطشان،ماندگار شد
درضمن تعداد بازی هایی که دارای شخصیت های محوری زن هستند کم نیست
البته کمتر از ۴۰ درصد هستند، اما هستند.
اصولا اصرار بی مورد بر این مسائل طبیعی کاریست نابخردانه که به مرور زمان این تب و سوز برابری زورکی نیز تمام خواهد شد و همگان به این بی خردان خواهند خندید که چگونه اصرار داشتند با جایگزینیه "یک زن به جای جنگجوی خونخواه عضلانی" در یک بازی انهم به دلیل اینکه به صورتی مصنوعی بگویند "ما میتوانیم ! پس میکنیم" سعی داشتند جایگاه دو جنس رو به صورت غیر طبیعی در همه چیز اجتماع عوض کنند ! حتی اگر به جای شخصیت زن "تامب رایدر " هم از راکی استفاده کنند نیز به همان میزان خنده دار خواهد بود. مگر اینکه هر دو کرکتر در شخصیت جدید خود به خوبی و بهتر از قبل پرداخته شوند که این خود داستانی متفاوت میباشد.
این بازی ها از نظر هیجان باید در بالاترین سطح قرار داشته باشند و باید بتونه از نظر هیجان مخاطب خودش رو ارضا کنه پس این صحنه ها طبیعیه . نکته قابل توجه اینکه افراد عادی در اروپا این بازی ها رو انجام نمیدن و فقط مختص گیمرهاست . اگر باور دارید بد هستند به جای حرف زدن و تحلیل کردن بازی نکنید. ما ایرانی ها استاد حرف زدن هستیم
احسنت.واقعا مقاله خوب و بی نقصی بود.
سکسیسم در هر حالتی توجیه ناپذیره.ممنون از نویسنده ی محترم که به کج فهمی مهمی پرداخت که رشد بی رویه اش شدیدا حس میشه.