بررسی بازی Fallout 76؛ بدتر از یک فاجعه اتمی
معرفی Fallout 76 یکی از آن خبرهایی بود که احساسات متضادی را در وجود طرفداران این سری بر میانگیخت. از یک طرف، توصیفهای تاد هاوارد، کارگردان فال اوت به اندازهای وسوسه کننده بود که دیگر ...
معرفی Fallout 76 یکی از آن خبرهایی بود که احساسات متضادی را در وجود طرفداران این سری بر میانگیخت. از یک طرف، توصیفهای تاد هاوارد، کارگردان فال اوت به اندازهای وسوسه کننده بود که دیگر با سابقه خوب بتسدا میشد انتظار یکی از بهترین بازیهای آنلاین این روزها را داشت اما از سوی دیگر فال اوت یکی از آن عناوینی بود که از همان ابتدا خلق شده بود برای تجربهای تک نفره و داستان محور و همین موضوع خیلیها را نگران میکرد.
اما بعید میدانیم هیچ کدام از ما حتی در بدترین کابوسهایمان هم چنین روزی را میدیدیم. Fallout 76 نه تنها بدترین عنوانی است که بتسدا در تمام طول کارنامه پرافتخارش ساخته بلکه به جرات میتوان گفت شاید حوصلهسربرترین بازیای است که امسال تجربه کردهام.
- برای تهیه جدیدترین بازیها به فروشگاه GameSyS@ در تلگرام و gamesys_org@ در اینستاگرام مراجعه کنید
ایرادات آخرین نسخه فال اوت را میتوان به دو گروه نسبتا کلی تقسیم کرد؛ عدم استفاده از پتانسیلهای موجود و پایه و اساسی ویران. شاید ایرادات گروه اول در آینده برطرف شوند اما تقریبا هیچ امیدی نیست که هسته ناقص و ضعیف فال اوت 76 تغییری کند.
- سازنده: Bethesda Game Studios
- ناشر: Bethesda Softworks
- پلتفرمها: پلی استیشن 4، ایکس باکس وان و پی سی
- پلتفرم بررسی: پلی استیشن 4
تک نفرهترین بازی چند نفره
همانطور که در یادداشت قبلی و از تجربه چند ساعت ابتدایی بازی گفتم، بزرگترین ایراد Fallout 76 این است که درست بر خلاف انتظار، اتمسفری به شدت منزوی و ایزوله دارد. البته این موضوع به خودی خود برای یک بازی که فضایی پساآخرالزمانی را روایت میکند، غیرعادی و بد نیست اما هیچ سنخیتی با یک بازی آنلاین ندارد.
هیچ کاراکتری جز شما و دیگر بازیکنها در دنیای بسیار بزرگ بازی نیست. سوپر میوتنتها (انسانهای جهش یافته) نهایت چند کلمه حرف میزنند، اسکورچدها (Scorched) که در این نسخه به جهان فال اوت اضافه شده و شباهت زیادی به غولها دارند، آواهایی عجیب و نامفهوم از خود در میآورند و در آخر اجتماعیترین موجودات بازی که رباتها باشند، دیالوگهایی یکسان را تکرار میکنند.
بنابراین هیچ تعامل معنیدار و دو طرفهای نیست که بتوانید با اهالی عجیب و غریب ویرجینا داشته باشید. اما نبود NPCها زمانی به چشم نمیآید که تعامل با بازیکنهای واقعی به قدری باشد که جای آن را پر کند اما در بزرگترین نقشه سری فال اوت، به غیر از شما تنها 23 بازیکن دیگر بازی میکنند که رسیدن به آنها حتی با دانستن موقعیتشان کار آسانی نیست.
در نتیجه اگر دوست صمیمی یا آشنایی نداشته باشید که با هم Fallout 76 را تجربه کنید، از همان ابتدای بازی تا ساعتها و روزها بعد ابر سیاه تنهایی بیوقفه روی سرتان میبارد. البته اگر هم با دوستان خود به دنیای آخرالزمانی بازی قدم گذاشته و یا حتی شاید خود همراهانی در ویرجینای غربی پیدا کنید، همچنان تنها گزینههای محدودی چون Trade یا مبادله کالا با یکدیگر در اختیار دارید.
بنابراین بگذارید در همین بخش از مطلب یک توصیه مهم کنم؛ اگر دوست و آشنایی ندارید و چندان هم شخص اجتماعیای نیستید که دوستی در Fallout 76 پیدا کنید، باید اخطار بدهم که قرار است از همان اول تا انتها به شکل آزاردهندهای تنها باشید.
ویرجینیای بزرگ، ویرجینیای پوچ
سری فال اوت در هر کدام از نسخههایش به سراغ یکی از شهرهای آمریکا میرود و حالا بعد از واشنگتن و بوستون، در این نسخه قرعه به ایالت زیبای ویرجینای غربی رسیده. ویرجینا در مقایسه با دو لوکیشن قبلی بسیار بزرگتر و حتی مهمتر از آن، با جزییاتتر است. محیط Fallout 76 به قدری متنوع و مملو از مکانهای مخفی است که اگر جلوههای بصری و گرافیک بای در حد دو نسل قبلتر نبود، به راحتی میشد ویرجینای غربی را یکی از زیباترین نقشهها در دنیای گیمینگ خطاب کنیم.
اما افسوس که تمامی این پتانسیل کاملا به هدر رفته است و گویا بتسدا هیچ ایدهای نداشته که چطور میتواند از چنین دنیای جالبی بهترین استفاده را کند. به خصوص اگر امسال Red Dead Redemption 2 را هم تجربه کرده باشید، این ایراد بیش از حد تو ذوق میزند.
در این چند روز همانطور که از شرق تا غرب ویرجینیا قدم میزدم، با مکانهای مختلفی رو به رو میشدم که از ظاهر ساختمانها گرفته تا جنازههای آن هر کدام داستانی برای گفتن داشتند. فردی که در معدن و در حال کلنگ زدن سوخته و تبدیل به مجسمه شده، شهرک کوچکی که ماشینهای آتشنشانی خیابانهای آن را مسدود کرده و شهروند بیچارهای که درست در وسط شهر به دلایل نامشخص به صندلی بسته شده و با اتصال باتری ماشین به دستهایش تا آخرین لحظه زجر کشیده است.
اما هیچ کاراکتری نیست که داستان این اشخاص و مکانها را برایتان تعریف کرده و به نتیجهای ختم شود، در بعضی موارد تنها یادداشتی پیدا میشود تا بفهمید داستان از چه قرار بوده و در موارد نادرتر ماموریتی نیز آزاد میشود.
یکی از ناراحت کنندهترین این مثالها زمانی بود که به پیست اسکی ویرجینا رسیدم. جزییات بینظیر بود و اتمسفر حاکم به خوبی حس غم را القا میکرد. انگار که میتوانستید پیست اسکی، تلهکابینها و رستورانها را همزمان قبل و بعد از به پایان رسیدن دنیا ببینید. در طبقه دوم این پیست اسکی فروشگاهها و رستورانهای مختلفی بود که هر کدام به بهترین شکل ممکن تخریب شده بودند.
رستوران بهترین آنها بود، دیوارهای رنگ پریده، غذاهای فاسد شده، لیوانها و شیشههای خالی و شکسته و چند جنازه که روی زمین دراز کشیده بودند. اما جالبتر اینکه صاحب رستوران که از همان رباتهای معروف سری فال اوت بود، همچنان در پشت پیشخوان قرار داشت. دیگر مطمئن بودم اگر صدایش کنم، داستانی شنیدنی و ترسناک از روزی تعریف میکند که اولین بمبهای اتم رها شدند.چطور همه مردم وحشت کردند، پا به فرار گذاشتند و خیلی زود برفها آب شد.
اما آن ربات ترجیح داد تا همان دیالوگهای خسته کننده «سلام، صبح بخیر» را تکرار کند. بتسدا هم در ساخت Fallout 76 حکم همین ربات را دارد، بینهایت داستان هیجانانگیز است که میتواند با بازی تعریف کند و در عوض ترجیح میدهد سکوت کند.
مشکلات فنی، این بار فراتر از پاشنه آشیل
هر استودیوی بازیسازی با سابقهای را که نام ببرید، به خاطر یک ویژگی خاص زبانزد و معروف است. در مورد بتسدا، این ویژگی باگها و مشکلات فنی هستند که انگار شاکله اصل بازیهایشان را تشکیل داده است. طرفداران نیز به شوخی میگویند «بازیهای بتسدا بدون باگ که نمیشود.» اما در مورد فال اوت 76 ایرادات بسیار تاثیرگذارتر از آن هستند که بتوان از آنها چشمپوشی کرد.
این یکی از همان مشکلات گروه دوم است که بعید میدانم حتی با 100 گیگ آپدیت نیز مرتفع شوند. بعد از دانلود 46 گیگابایت بروزرسانی روی کنسول پلیاستیشن 4، همچنان بافتها بسیار دیر بارگذاری میشوند، دشمنان چند ثانیهای در حالت خلسه فرو میروند و بعضی از آنها حتی سلاح به دست کاری با شما ندارند.
کوچکترین افت سرعت اینترنت تجربه شما از بازی را به شدت مختل میکند چرا که دیگر تیرهایتان به اهداف نمیخورد، دشمنان چندین ثانیه بعد از آخرین تیر میمیرند و بارها پیش خواهد آمد درست زمانی که فکر میکنید جان سالم به در بردید، از حملههایی که از وجودشان خبر نداشتید جان به جان آفرین تسلیم میکنید.
افت فریم احتمالا تنها ایرادی است که بعد از آپدیت به این حجیمی برطرف شده، بنابراین خوشبختانه اگر تازه تصمیم گرفته باشد Fallout 76 را تجربه کنید، دیگر حداقل از نرخ فریمی در حدود 15 و حتی کمتر از آن رنج نمیبرید.
البته وجود این ایرادات چندان تعجب برانگیز هم نیست زمانی که بستدا برای ساخت این نسخه هم هنوز از همان موتور بسیار قدیمی و از تاریخ گذشتهاش استفاده کرده و حالا با کمرنگ شدن نقش داستان این ایرادات بیشتر به چشم میرسند. برای همین اگر میخواهید برخی از عجیبترین باگهای بازیهای ویدیویی را تماشا کنید، بررسی ویدیویی فال اوت را که روزهای آینده منتشر میشود از دست ندهید.
وقتی پردهها کنار میرود
به عنوان کسی که فال اوت 3 و نیو وگاس یکی از بهترین بازیهای عمرش بوده و ساعاتها به تجربه نسخه چهارم نشسته، اعتراف این موضوع آسان نیست اما این سری همیشه ایرادات ریز و درشت بسیاری داشته که بسیاری از ما ترجیح دادیم آنها را نادیده بگیریم.
اما حالا با گذشت زمان و عرضه نسخه آخر دیگر این سلولهای سرطانی به مغز بازی رسیده و نمیتوانیم وجودشان را انکار کنیم. شوتینگ فال اوت از همان نسخه سوم تا حتی Fallout 4 که 7 سال بعد از آن عرضه شد، افتضاح بوده است. اما سیستم جالب بازی که V.A.T.S نام دارد و اجازه میدهد تا بخشهای مختلف اهداف را علامتگذاری کرده و به شکل اتوماتیک شلیک کنید، همیشه شرایط را بهتر میکرده است.
از طرفی داستان نسخههای قبلی و ویژگیهای نقشآفرینی فال اوت به قدری قوی بودند که با خود بگوییم نمیتوان از بازیهای این سبکی انتظار شوتینگ روان و خوب داشت اما حالا Fallout 76 وارد قلمرو عناوین رقابتی شده و دیگر داستان جالبی روایت نمیکند. سیستم V.A.T.S هم علنا هیچ کاربردی ندارد چون به خاطر ذات آنلاین بازی، زمان متوقف یا آهسته نمیشود.
برای همین شوتینگ Fallout 76 در همه درگیریها اذیت میکند و به راحتی گذشته نمیتوانید به آن عادت کنید. به طور مشابه هیچ کدام از المانهای مهم سری که کاملا مخصوص یک تجربه تک نفره بودند، برای دنیای آنلاین نسخه جدید بهینهسازی نشده و بیتغییر باقی مانده است.
دیگر هنگام کار کردن با ابزارهایی چون Pip-Boy و نقشه، بازی متوقف نمیشود و بارها پیش خواهد آمد که حتی در گوشهای به ظاهر خلوت مشغول مرتب کردن اینونتوری و دیدن آیتمهای خود هستید که گرگ، سوسک، حشره و موجودی وحشتناک به شما حمله میکند. تنها اقدامی که بتسدا برای تغییر این سیستم ترتیب داده، اضافه کردن منوی دایره شکلی چون GTA V است که میتوانید آیتمهای پراستفاده را در آن قرار دهید.
اما این سیستم هم به هیچ وجه کارآمد نیست چون دسترسی آسانی ندارد. باید کمه D-Pad بالا را نگه داشته و با چرخاندن آنالوگ و انتخاب هر آیتم تازه دکمه X را فشار دهید تا با تاخیری چند ثانیهای سلاح یا آیتم مورد نظر در دستهای کاراکتر شما قرار بگیرد. چنین سیستمی از لحاظ سرعت اصلا قابل مقایسه با بازیهای مشابه دیگر نیست.
تعریف جنون
«تعریف جنون این است که یک کار را بارها و بارها تکرار کنید و انتظار نتایج متفاوتی داشته باشید.» این عبارت به افراد مختلفی چون آلبرت انیشتن نسبت داده میشود ولی به طور دقیق نه ریشه آن مشخص است و نه روانشناسان با آن موافق هستند. اما به هر حال این همان اتفاقی است که در دنیای فال اوت 76 و ماموریتهای آن میافتد.
ماموریتهای فرعی و اصلی بیهدف و احمقانه آخرین تیری است که بتسدا به پیکر نیمهجان این نسخه شلیک کرده است. البته اگر راستش را بخواهید به نظر من این ایراد حتی در Fallout 4 هم وجود داشت اما بار دیگر زیر سایه سنگین داستان نسبتا خوب قرار میگرفت تا دیده نشود.
تمامی ماموریتهای اصلی، فرعی و ایونتهای Fallout 76 در انتها هدف یکسانی دارند، هر آنکه را میبینید بکشید. حالا یک مرتبه تنهایی به جنگ اسکورچدها میروید، بار دیگر با چند تا از دوستان و در قالب تیمی 5 نفره به مقر سوپر میوتنتها حمله میکنید. حتی برخی از ماموریتهای بازی که به نظر میرسد شکل و شمایلی متفاوت داشته باشند، باز هم در نهایت به یک نتیجه ختم میشوند.
برای مثال با رفتن به مقرهای ارتش و ایستگاههای پلیس و آتشنشانی با ماموریتهای فرعی مواجه میشوید که از شما میخواهد در آزمون ورودی این ارگانها شرکت کرده و تستهای مختلفی را پشت سر بگذارید. مشکل اول این است که به خاطر عدم حضور NPCها، همین تفاوتها هم بیاهمیت جلوه کرده و اما مهمتر از آن اینکه همین روند با رفتن به ایستگاه دیگر تکرار شده و خود به کلیشه تبدیل میشود.
برای مثال یکی از تستهای ارتش این است که با بازجویی از سه شخص مختلف، فرد گناهکار را تشخیص دهید. جذاب به نظر میرسد تا آنکه متوجه میشوید در اصل باید سه دکمه مختلف را فشار داده و به صحبتهای ضبط شده سه شخصیت گوش دهید و در نهایت با نشستن پشت کامپیوتر، اسم مورد حدستان را انتخاب کنید.
حالا خود تصور کنید که همین ماموریت چه پتانسیلهایی داشت و چطور میتوانست جذابتر باشد. در ادامه آزمونهای دیگر نیز به تیراندازی به روباتهای کمونیست (!) و فشردن چند کلید خلاصه و فرآیند مشابهی با کمی تغییر در ایستگاههای دیگر تکرار میشود.
برای همین است که با بازی کردن Fallout 76 دچار جنون میشوید چرا که امید دارید ماموریت بعدی متفاوت و جذابتر باشد، انتظار دارید که اگر کوئست قبلی را این بار با گروهی از دوستان تجربه کنید، لذتبخشتر شود. اما یک توصیه دوستانه، این اتفاق نمیافتد و من هم ترجیح دادم برای فهمیدن آن دیگر بیشتر از این بازی نکنم.
برای تمام شدن دنیا بهتر است بیشتر منتظر بمانید
در همین مدت زمان کوتاهی که از انتشار Fallout 76 گذشته، قیمت این بازی به 35 دلار سقوط کرده، میانگین امتیازات کاربران زیر 3 است و بتسدا هم بدون شک روزهای خوبی را سپری نمیکند. راستش را بخواهید شاید این اتفاق بدی هم نباشد. انگیزه و دلیلی شود برای بتسدا تا موتور بازیسازیاش را بروز کند، فال اوت را به همان بازی تک نفره و داستانی که میشناختیم تبدیل کند و نسخه بعدی به یک موفقیت چشمگیر تبدیل شود.
اما در هر صورت نمیتوانم فال اوت 76 را به هیچکس توصیه کنم البته افرادی هم هستند که معتقدند تجربه بازی به صورت چند نفره و با دوستان لذت زیادی دارد و اهمیتی به مشکلات و نمرههای پایین نمیدهند. بنابراین در نهایت با دانستن تمامی این موارد، انتخاب با خود شماست.
- دنیای بزرگ و باجزییات
- آیتمها و امکانات مختلف
- مشکلات فنی آزاردهنده چون باگها و افت فریم
- ماموریتهای تکراری و بیهدف
- نبود NPCها
- تعداد کم بازیکنها
- شوتینگ و گیمپلی افتضاح
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
بتسدا گیم پلی بازیهاش افتضاحه و حتی گرافیکش، اخه این چیه گیم ولی در حد پلی 1
بجا اینهمه وقت هدر دادن رو بازیها یه دست و رویی به انجین بازیها بندازین تورو خدا
به نظرم استقبال خوب طرفدارها از دو نسخه قبلی به خصوص فال اوت ۴ به اشتباه این ذهنیت رو واسه بتسدا ایجاد کرد که میتونن با همین روند ادامه بدن و به جنبههای فنی بازی توجهی نکنن اما خب بدجوری به نظرم ضربه خوردن.
بتسدا خیلی برای این نسخه تبلیغ کرد و بازی رو خیلی خوب نشون داد. اما کامل معلوم بود که سرنوشت جالبی نداره. نسخه بعدی الدر اسکرولز رو هم که گذاشتن برای نسل بعد در حالی که می تونستن نیروی بیشتری روش بذارن و الکی وقتشون رو برای فالوت ۷۶ هدر ندن.
آره دقیقا سینا، اکثر ماها حدس میزدیم بازی خراب میکنه اما سابقه بتسدا بهمون کمی اطمینان میداد که شاید واقعا خوب باشه اما در نهایت بدجوری به کارنامه خودشون لطمه زدن.