گردشی در «باسلام»؛ صدای این استارتآپ را از تهران نمیشنوید
استارتآپهای ایرانی نه تنها نگاه بینالمللی ندارند بلکه در بسیاری از موارد و پس از سابقهای چند ساله، صرفاً به دنبال بازار تهران یا نهایتاً چند شهر بزرگ ایران هستند، چه رسد به اینکه بخواهند ...
استارتآپهای ایرانی نه تنها نگاه بینالمللی ندارند بلکه در بسیاری از موارد و پس از سابقهای چند ساله، صرفاً به دنبال بازار تهران یا نهایتاً چند شهر بزرگ ایران هستند، چه رسد به اینکه بخواهند و بتوانند تحولی در کل کشور ایجاد کنند. همین مسئله بیشک یکی از بزرگترین ضعفهای اکوسیستم استارتآپی ایران است. کافیست به اپهای موبایلتان نگاه کنید: چند درصدشان ایرانی هستند؟ چند درصدشان در پایتخت مستقر هستند و صرفاً بازار تهران را هدف قرار دادهاند؟ اساساً چند درصد از استارتآپهای ایرانی به دنبال توانمندسازی همه مردم کشورند؟
طبیعتاً پاسخ این سوالات را همه میدانیم و به نظر هم میرسد کسی در فکر تغییر نیست. با اینحال مزیت اصلی استارتآپهایی که خارج از تهران کار خود را شروع کردهاند معمولاً این است که جدا بودنشان از بدنه پایتخت، باعث شده تا از همان ابتدا تمرکزشان بر مشتریانی که در مناطق شمالی تهران ساکن هستند قرار نگیرد و با دید بازتر به جلو حرکت کنند.
تصور کنید به عنوان استارتآپ بتوانید شخصی را توانمند کنید که در یک روستای دورافتاده زندگی میکند و کل دریافتیاش در ماه، حدود ۵۰ هزار تومان از محل یارانه است. وقتی این افراد را هدف بگیرید، چند برابر کردن درآمدشان و کمک به آنها برای فروش محصولات بومی، در کنار تمام پیچیدگیهایش، یک لذت فراموشنشدنی است. همه این موارد در کنار هم باعث شد تا برای تهیه گزارش از استارتآپ «باسلام» به پارک علموفناوری قم در حاشیه این شهر سفر کنیم؛ استارتآپی که بیش از هر چیز در پی توانمندسازی و ایجاد اشتغال در شهرستانها، روستاها و نقاط محروم کشور است.
ملاقات در روستای خشک
هر کسبوکاری یک نقطه قوت دارد. نقطه قوت باسلام توانمندسازی کسبوکارهای کوچکش در داستانگویی است. اما داستانگوی خود باسلام کسی نیست جز «حامد آقاجانی»، مدیر محتوای این فروشگاه آنلاین است. او میگوید ایده باسلام از سال ۹۱ در ذهنشان بوده اما در چند سال هیچوقت آنقدر شرایط را مهیا ندیده بودند تا کارشان را آغاز کنند.
همه چیز از یک سفر برنامهریزینشده در بهار ۹۵ آغاز میشود. چند نفر که حالا دیگر در پارک علم و فناوری قم یکدیگر را میشناسند و تجربههای شکست متفاوتی هم داشتهاند، پس از پشت سرگذاشتن اسفند غمناک از شکستهای گذشته، برای سفر به یک روستا میروند. در این سفر با شخص خاص آشنا میشوند؛ شخصی که اعتماد به نفس این لشکر خسته را بالا میبرد و به شکل غیر مستقیم نهال یک ایده را در ذهنشان میکارد. آقاجانی میگوید:
«در این سفر با بیبیقمر آشنا شدیم. در روستایی زندگی میکرد که تقریباً نابود شده بود و کسی در آن زندگی نمیکرد اما میگفت اینجا خانهام است و نمیخواهم فقط به این دلیل که اینجا کار نیست ترکش کنم؛ «چرا من بروم؟ کار اینجا بیاید». از آن سفر با دل سنگینی برگشتیم چون او به ما گفته بود نمیتواند برای فروش محصولش به شهر برود. اینها کسبوکارهایی هستند که هم دسترسیشان به ثروت متمرکز شده در پایتخت کم است و هم در قانونگذاری کمتر به آنها توجه شده. ملاقات گرم ما با او و افراد مشابهی که چنین مشکلی را داشتند تبدیل شد به ایده اولیه راهاندازی باسلام.»
به دنبال اعتماد به نفس ملی
باسلام یک بازار خرید و فروش محصولات خانگی و ایرانی است. فروشگاهی که تمام تلاشش در ایجاد دسترسی ساده و مستقیم به محصولات محلی و بومی خلاصه میشود.
«اصلیترین چالشی که اقتصاد خرد کشور با آن مواجه است، عدم دسترسی مستقیم به بازار است. کسی نمیتواند محصولاتش را مستقیم بفروشد، درآمدش را مستقیم دریافت کند و برای خودش چرخهای ایجاد کند.» این جمله را «محمدرضا آقایا»، همموسس و مدیرعامل باسلام میگوید. هدف اصلی این استارتآپ هم همین بوده است: هر کس بتواند به اندازه تلاشی که میکند، خود را مستقیماً توانمند کند.
موسسان باسلام در ابتدای کارشان، در چندین دوره مختلف به مناطق محروم سفر میکنند. در این سفرها، بیشتر از همیشه متوجه میشوند که چقدر پول در تهران متمرکز شده و توزیع نامتناسب آن در کل کشور تا چه اندازه در حال آسیب زدن به کل اقتصاد است. آقاجانی، مدیر محتوای باسلام میگوید:
«سفرها به نقاط محروم باعث شد حس کنیم دست روی نقطه حساسی گذاشتهایم. متوجه شدیم اقتصاد خرد، به مهاجرت از روستا به شهر، مسئله آب، محیط زیست، توزیع ثروت، صادرات، اعتماد به نفس ملی و حتی احساس خوشبختی مردم مرتبط است. ما جایی دست گذاشته بودیم که میتوانست نقطه شروعی برای تمام این تغییر و تحولها باشد.»
اساساً دلیلی هم که باسلامیها استارتآپ خود را خارج از تهران تاسیس کردهاند همین مسئله بوده است: «راستش ما به شهرستانی بودنمان تاکید داریم. سعی کردیم به جای آنکه مثل بسیاری از استارتآپهای دیگر خودمان را پایتختنشین و در دفاتر زیبا نشان دهیم، بیشتر بگوییم که ما بچه شهرستانیم و به این موضوع هم افتخار میکنیم.»
نکته مهم اینجاست که فعالیت باسلام به گونهای طراحی شده است که میتواند به ریشهکن کردن فقر در نقاط مختلف کشور و همچنین ایجاد اشتغال کمک کند. وقتی کمی عمیقتر به مسئله نگاه کنیم، ایجاد این اشتغال اینترنتی برای نقاط محروم، به آنها کمک میکند تا بتوانند در محل زندگی خود باقی بمانند. آقایا، مدیرعامل باسلام در پاسخ به این سوال که باسلام در ۲ سال گذشته در عمل چقدر موفق شده تا مشکل فقر مطلق و اشتغال را حل کند، میگوید:
«وقتی در نقطهای از کشور همکاری را با یک فروشنده آغاز میکنیم، سایر افرادی که آنجا زندگی میکنند هم به سرعت از این موضوع مطلع میشوند و در حقیقت این موقعیت برای آنها هم وجود دارد تا از محصولاتی که میفروشند درآمد کسب کنند. طبیعتاً ما امروز و در وضعیت فعلی نمیتوانیم بگوییم همه مشکلات را حل کردهایم چون شاید امروز درصد تاثیرگذاری ما در حد صفر باشد. اما حرفمان این است که این بیزینس مدل اگر بتواند گسترش پیدا کند، به جای ۲ هزار غرفه، ۲۰۰ هزار غرفه داشته باشد، مشتریان اینجا را به عنوان محل خرید انتخاب کنند و خرید از این محل تبدیل به یک ارزش شود، تصور میکنم میتوانیم یک تاثیر مثبت اجتماعی داشته باشیم. در واقع خریدار است که تصمیم میگیرد به کدام کسبوکار در کدام منطقه، با خریدش کمک کند.»
در این میان اما یک مسئله بزرگ وجود دارد. سالهاست که فروشگاههای اینترنتی مثل دیجیکالا و بامیلو، کاربران اینترنت در ایران را به خرید اینترنتی محصولات عادت دادهاند. در واقع میتوان گفت که کاربر ایرانی اینترنت با خرید اینترنتی غریبه نیست. اما مدل کسبوکار فروشگاهی مانند باسلام، در کنار خریداران با فروشندگانی که اتفاقاً زیاد هم آدمهای تکنولوژیک و فناوریپذیری نیستند، مواجه است.
این موضوع اگرچه از نظر من بزرگترین چالش باسلام است اما از نظر مدیرعامل این فروشگاه اینترنتی، جذابترین بخش ماجراست: «آماری که وزارت تعاون میدهد حاکی از آن است که ۶۰ درصد اشتغال کشور مربوط به اقتصادهای کوچک است. این آدمها، افرادی هستند که برخلاف برخی صنایع ما مثل خودروسازی، تولیداتشان اصالت بالایی دارد و حتی میتواند در بازار جهانی رقابت کند. از پسته گرفته تا زعفران، گلاب و فرش. بزرگ شدن (اسکیل کردن) ما بیش از هر چیز مشابه بزرگ شدن Airbnb است: حجم زیاد، قابلیت کم. شاید زمانی که بیبی قمر به باسلام متصل شود خودش نتواند با آن کار کند اما حتماً کسی را دارد که بتواند غرفه را برایش راهاندازی کند. امروز افراد تحصیلکرده زیادی داریم که در روستاها غرفهدار هستند و کاملاً هم با تکنولوژی آشنا هستند. مسئله مهم اینجاست که وقتی یک داستان موفقیت در یک جامعه کوچک روستایی رخ دهد، سایرین هم به سرعت جذبش میشوند.»
علت جذب شدن جوامع کوچک مثل یک روستا به باسلام ساده است. این سامانه پول محصولاتی که هر فروشنده میفروشد را به خود فروشنده میدهد و در این میان واسطهها حذف شدهاند. تصور کنید در یک روستا زندگی میکنید و کارتان هم کشاورزی است. یا باید خودتان به سراغ فروش محصولات در شهرها بروید تا بتوانید درآمد بالاتری داشته باشید و یا محصول را در همان نقطه با قیمت بسیار پایین به واسطهای بفروشید که او هم آن را در مراحل بعدی به واسطههای دیگر تحویل میدهد. راهکار باسلام این است که یک فروشنده روستایی بتواند از محل خود، با قیمت مناسب محصول را به دست مشتری اصلیاش در هر نقطه از ایران برساند. در این میان هم خریدار به دلیل حذف شدن واسطههای مختلف محصول را با قیمت مناسبتری تهیه کرده است و هم فروشنده بدون نیاز به جابهجایی موفق شده درآمد بیشتری کسب کند. آقایا میگوید:
«این یک چالش فوقالعاده هیجان انگیز و بیشتر هم از نوع تکنولوژیک است. ما باید این چالش را حل کنیم. فرصت و ظرفیت، هر دو وجود دارند. هم تقاضا هست و هم عرضه. باید سیستمی داشته باشیم که بتواند این دو را به بهترین شکل متصل کند.»
البته آقاجانی، مدیر محتوای باسلام نیز عقیده دارد که فروشندگان در باسلام، این روزها آنقدر هم با فناوری غریبه نیست: «ما به روستاها و شهرستانهای مختلفی سفر میکنیم. آنچه میبینیم این است که شبکههای اجتماعی موبایلمحور مانند تلگرام و اینستاگرام، دانش استفاده از تلفن هوشمند و اینترنت موبایل را به شدت افزایش دادهاند. پنج سال پیش وقتی به روستا سفر میکردید شاید موبایل هوشمندی نمیدیدید اما این روزها یک پرش عجیب اتفاق افتاده و اصلاً آن فاصله عمیق بین شهر و روستا از لحاظ فناوری وجود ندارد.»
در کنار همه این موارد، باسلام تلاش میکند تا آموزش را در راس کار خود قرار دهد و اپلیکیشن مخصوص فروشندگان حالتی آموزش دهنده نیز داشته است. بر همین اساس مفهومی به عنوان «مدرسه اجتماعی باسلام» شکل گرفته و «لیگ تازهنفسها» در آن برگزار شده است. در این لیگ، مواردی که شانس موفقیت غرفههای آنلاین را افزایش میدهد به آنها آموزش داده میشود.
چراغهای خاموش؛ فشار لهکننده
شاید در ماههای اخیر نام باسلام را بیشتر شنیده باشید اما واقعیت این است که تقریباً برای مدت دو سال این استارتآپ با چراغ خاموش حرکت کرده است. یکی از دلایل این مسئله دور بودن باسلام از اکوسیستم متمرکز استارتآپی در تهران است. باسلام کار خود را در آبان ۱۳۹۵ آغاز کرد و در پایان همان سال ۴۷ غرفه داشت اما در پایان سال ۱۳۹۶، هزار غرفه را پشت سر گذاشت. در واقع به مدت یک سال، رشدی ۲۰ برابری اتفاق افتاد که تیم برای آن آماده نبود. آقایا میگوید:
«رشدی که اتفاق افتاد ما را زمینگیر و له کرد. هم در حوزه فنی مجبور شدیم فریمورک را از ابتدا بنویسیم و هم در حوزه عملیاتی تغییرات بزرگی داشتیم. سطح استرس سنگین باعث شد تا بسیاری از همتیمیهای خود را از دست بدهیم. وقتی سیستم ترکینگ و سیستم تسویه وجود نداشت همه فشار به نیروی انسانی منتقل میشد. اینجا اوایل سمت کاری معنایی نداشت و همه جواب تلفن میدادیم و در موبایلهایمان با مشتریان و فروشندگان در ارتباط بودیم. فکر میکردیم داریم جایی چکش میزنیم که آب بیرون بزند اما چاه نفت فوران کرد. یک سال و نیم زیر بار مهار کردن این فواره له شدیم. اما همین مسئله باعث شد تا امروز قویتر باشیم.»
امروز با تشکیل «اتاق رضایت» که در واقع پشتیبانی عملیاتی از مشتریان است و همچنین اتوماتیک کردن بسیاری از فرایندها، درگیریهای عملیاتی کاهش پیدا کرده و هر کدام از افراد هم به وظیفه مشخص خودشان میپردازند.
نکته قابل توجه اینجاست که تاکنون بیشتر از ۱۰ هزار درخواست برای ایجاد غرفه آنلاین در باسلام به دست این تیم رسیده است اما تعداد غرفههای تایید شده و فعال امروز حدود ۲۳۰۰ غرفه است. امروز این غرفهها ۳۳ هزار محصول آماده فروش دارند. محصولاتی که فروشندگان بومی در این فروشگاه عرضه میکنند تاکنون در ۷۰۰ نقطه جغرافیایی به فروش رسیدهاند و تقریبا از تمام شهرهای ایران غرفه در باسلام وجود دارد.
بیشتر محصولاتی که در باسلام فروخته میشوند از جنس محصولات خوراکی هستند. همین مسئله باعث میشود تا بهداشت در تهیه این موارد، به یک اولویت برسد. در شرایط باسلام ذکر شده است که همه مسئولیتهای ناشی از محصول، به فروشنده برمیگردد و از طرفی به مشتری هم گفته شده که این محل مثل یک بازار است با این تفاوت که او میتواند به نظرات دیگر کاربران و امتیازهای آن دقت کند. مدیرعامل باسلام میگوید تنها تضمینی که به خریدار داده میشود، تضمین انجام فرایند خرید و فروش است:
«نظارت فعلی در باسلام، نظارت اجتماعی است. مدل کسبوکار ما رضایت ۱۰۰ درصد مشتری است و تمام غرفهداران ما هم این مورد را هنگام ثبتنام امضا میکنند. به این مفهوم که اگر مشتری به هر دلیلی از کالایی که در اختیارش قرار گرفته ناراضی باشد، پولش برگشت داده میشود. همین موضوع ریسکها را کاهش داده است. تمام غرفهداران شماره ملی و شماره شبای خود را وارد کردهاند و هویتشان نیز کاملاً مشخص است. میزان رضایت از کالاهای ارسالی برای مشتریان بالاتر از ۹۹ درصد بوده است و البته نه به این مفهوم که بدون هیچ مشکلی به ۹۹ درصد رسیدهایم، به این معنا که فروشنده، یک مشتری ناراضی را در نهایت راضی کرده است و سفارش را مجدد ارسال کرده تا بتواند امتیاز بالای خود را حفظ کند. رضایت بالای ۹۹ درصد و حجم بالای فروش، برای فروشندگان حکم سرقفلی را پیدا کرده و اساساً دیگر حاضر نیست ریسک کند و کیفیت را کاهش دهد.»
به گفته او غرفههایی که تازه شروع به فعالیت کردهاند بین ۵۰۰ هزار الی ۱ میلیون تومان درآمد دارند اما غرفههایی که به شکل جدی فعال هستند در ماه درآمدی بین ۵ الی ۶ میلیون تومانی دارند. این در حالیست که غرفههایی که درآمد چند ده میلیونی دارند نیز در باسلام وجود دارد.
در برابر رقبای بزرگ
دیجیکالا و سپس بامیلو بزرگترین خدمتی که به تجارت الکترونیکی کشور کردهاند ایجاد عادت خرید در کاربران اینترنت ایران بوده است. اما در این میان همین فروشگاهها و مخصوصاً دیجیکالا تبدیل به شرکتهایی شدهاند که به سراغ خدمات دیگر هم رفتهاند و تلاش کردهاند تا بازار بزرگتری را در اختیار مشتریان خود قرار دهند. ارائه محصولات تندمصرف (FMGC) یکی از مهمترین موارد جدیدی است که به دیجیکالا اضافه شده است.
اما سوال اینجاست که اساساً میتوان گفت باسلام رقیبی برای دیجیکالا و بامیلو است؟ یا چه دلیلی وجود داشته که این دو فروشگاه مطرح در کشور هنوز اقدامی مشابه با آنچه باسلام انجام میدهند، یعنی ارائه بدون واسطه کالاهای بومی را در دستور کارشان قرار ندادهاند؟ آقایا، مدیرعامل باسلام در پاسخ میگوید:
«ما بخش متفاوتی را هدف قرار دادهایم و البته طبیعتاً این فروشگاهها اگر بخواهند در آینده رهبر بازار باشند، باید این بخش را هم پوشش دهند. اما به هر حال، این یک بیزینسمدل ساده نیست. مخصوصاً از این جهت که خودشان درگیریهای بسیاری با قسمتهای لجستیکی دارند. اگرچه این فروشگاهها مارکتپلیس هستند اما به هر حال انتظارات از آنها بالاست. در باسلام کاربر از یک روستا نان خریداری میکند و درک میکند که این محصول مستقیماً به دستش میرسد و نباید انتظاری از بستهبندی داشته باشد اما طبیعتاً مشتری دیجیکالا نمیتواند یک بستهبندی اینچنینی را تحمل کند.
اگر به دامنه فعالیت آمازون دقت کنیم و همچنین توجه کنیم که دیجیکالا و بامیلو در حال الگو گرفتن از این فروشگاه جهانی هستند، پس یعنی میخواهند رهبر بازار فروش آنلاین باشند. پس در نتیجه فروشگاهی مثل ما در بلند مدت اگر رشد کند قطعاً میتواند مزاحم این برندها شود. شاید امروز فروشگاه ما محصولاتی را ارائه دهد که در زمان کنونی در بقیه فروشگاههای بزرگ وجود ندارند اما مشخص نیست در آینده چه اتفاقی میافتد.»
برخلاف دیجیکالا و بامیلو، باسلام یک مرکز پردازش بزرگ ندارد و زمانی که یک کاربر از نقطهای از ایران خریدی انجام میدهد، این وظیفه پست است که محصول را به دست مشتری برساند. اما باسلام میخواهد تاجای ممکن خود را از دردسرهای لجستیکی دور نگه دارد تا بتواند توان خود را صرف بزرگتر کردن کسبوکار نماید: «اگر بخواهیم درگیر لجستیک شویم نمیتوانیم رشد سریع داشته باشیم و به نوعی وارد دستوپای غرفههای خود شدهایم. راه حل ما مرکز پردازش برای غرفههایی است که حجم فروش آنها از حد مشخصی بالاتر رفته است. با پست قم قرارداد بستیم و زیرزمین آن مرکز را کرایه کردیم. تعهد سختی دادیم و بعد از اینکه موفق شدیم، این مرکز را به تهران منتقل کردیم.»
در واقع کاری که باسلام کرده، معکوس کردن معادله پستی در کشور بوده است. اگر به فرایند پست در کشور دقت کنید، ارسال محموله بیشتر از تهران و شهرهای بزرگ به سمت شهرهای کوچک است، در صورتی که ظرفیت طرف مقابل اساساً فعال نشده که با افزایش سفارشهای باسلام از شهرهای کوچک و روستاها، درآمد پست نیز افزایش پیدا میکند. باسلام اکنون در حال متصل شدن به API پست است تا هر سفارشی که در این سامانه ایجاد میشود، در لحظه بارکد پستی آن نیز ایجاد شود و غرفهدار در هر نقطه از کشور، بتواند به سادگی محصول خود را به پست تحویل دهد. به این شکل پست هم به یک دیتای متمرکز دسترسی پیدا میکند که در آینده در بحث قیمتگذاری نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
اگرچه این دادههای متمرکز میتواند تخفیفهایی از پست به همراه داشته باشد اما کاربر ایرانی به خریدهای بالای ۱۰۰ هزار تومان با ارسال رایگان عادت کرده است. این در حالیست که چون بسیاری از سفارشهای باسلام از طریق خود افراد برای خریدار ارسال میشوند، هزینه پستی بر اساس نقطه جغرافیایی تعیین میشود. با این حال مدیرعامل باسلام میگوید غرفهداران میتوانند این امتیاز را در اختیار خریدار قرار دهند که با خرید بالاتر از ۵۰ هزار تومان، از ارسال رایگان برخوردار شوند؛ سیاستی که امروز بیشتر از ۴۰۰ غرفه در باسلام آن را در پیش گرفتهاند.
با این همه، سخت به نظر میرسد در شرایط فعلی یک فروشگاه دیگر بتواند به جمع بزرگان اضافه شود. حالا بازار خرید اینترنتی در اختیار چند فروشگاه است که حتماً نام آنها را شنیدهاید اما در این شرایط، فروشگاههایی توانایی موفق شدن دارند که بتوانند بازار خاصی را هدف قرار دهند. باسلام اگرچه بازار محصولات ایرانی و تولیدی را هدف قرار داده اما وقتی در این فروشگاه چرخی بزنید متوجه میشوید که دستههای زیادی از محصولات ایرانی به فروش میرسد که البته بخش عمدهای از آنها مواد غذایی هستند. در کنار مواد خوراکی، کتاب، لوازم تزئینی و حتی سفال و سرافیک هم به فروش میرسد.
این مسئله باعث میشود تا در نگاه اول، مشخص نباشد تمرکز باسلام دقیقاً بر فروش چه محصولی قرار گرفته است. آقایا میگوید همین موضوع یکی از چالشهای باسلام بوده است:
«شاید یک غرفه مشغول تولید گز باشد که محصول اصیلی است اما یک کارخانه است که دارد آن را میفروشد. ما اینجا این چالش را داریم که اساساً چنین فروشندهای باید در باسلام حضور داشته باشد یا خیر. یا کتاب از بخشهایی است که در باسلام رشد خوبی داشته اما جنس آن با کسبوکار کوچک و خانگی تفاوت میکند. پس این یکی از چالشهای ما بوده و هست. برای مثال محصولات دیجیتال و کارخانهای نمیفروشیم چون هارمونی ما را به هم میزند. در نهایت گفتیم محصولی که میفروشیم باید دستساز و تولید شده توسط کسبوکارهای کوچک باشد. داریم سعی میکنیم صفحه اول فروشگاه را با معماری مفهومی جلو ببریم. برای مثال شما اگر میوه خشک میخرید، میتوانید یک ظرف دستساز را هم برای قرار دادن میوه در آن تهیه کنید. پس محصولاتی که وجود دارند به نوعی به هم مرتبط شدهاند. میخواهیم یک لایف استایل باسلامی را شکل بدهیم.»
سرمایهگذارهای علاقمند
ایده جدیدی که بسیاری به آن باور نداشتند و عدم حضور باسلام در اکوسیستم استارتآپی تهران باعث شد تا این استارتآپ در دور اول جذب سرمایه با مشکلات شدیدی روبهرو شود. شرکتهای سرمایهگذاری بسیاری دست رد به سینه باسلام میزنند و به آنها میگویند که ایدهای فضایی دارید که در ایران کار نخواهد کرد.
سال ۹۵ باسلام نمیتواند سرمایهای جذب کند اما در اردیبهشت ۹۶، تیمی از «موسسه دانشبنیان برکت» که قبلاً دست رد به سینه باسلام زده بود، به پارک فناوری قم میآید و با کار باسلام و کارکردش دقیقتر آشنا میشود. بعد از این اتفاق، با گذشت یک ماه سرمایهگذاری برکت روی باسلام انجام میشود. در همان زمان باسلام ۱۲ تراکنش هفتگی داشت و تعهدش این بود که ۵ درصد نرخ رشد هفتگی داشته باشد. باسلام ۳ برابر رشد بیشتری از تعهدش پیدا کرد.
باسلام اکنون در مرحلهای است که باید یک تصمیم کلیدی بگیرد. یا با کاهش هزینهها از درآمد فعلی یک رشد ارگانیک داشته باشد و یا سرمایهگذار جسوری پیدا کند تا با سرمایهگذاری بزرگ بتواند تبدیل به یک رهبر بازار در حوزه کاری خودش شود. این تصمیمی است که تیم باسلام امروز علیرغم وجود سرمایهگذارن علاقمند، باید آن را اتخاذ کند. آقایا در خصوص بازاری که این استارتآپ روی آن دست گذاشته و پیشبینی از آینده آن میگوید:
«در سال ۹۲ بازار کشاورزی کشور صد میلیارد دلار گردش مالی داشته. اگر قید تورم را بزنیم، و بخشهای بزرگی مثل گندم و جو هم که در بازار ما قرار ندارند را حذف کنیم، میبینیم که بازار کشاورزی، صنایع دستی، شیرینیجات و این موارد ۲۵۰ هزار میلیارد تومان است. پیشبینی ما این است که بین ۲ الی ۵ درصد از این بازار در ۵ سال آینده آنلاین میشود. اگر بتوانیم در این ۲ الی ۵ درصد رهبر بازار باشیم حجم بسیار زیادی از تراکنش خواهیم داشت. نکته مهم دیگر اینجاست که باسلام امکان خلق بازار جدید هم دارد. افرادی در باسلام ایجاد غرفه میکنند و درگیر اشتغال میشوند که اساساً جز رکوردهای اقتصاد کشور نبودهاند. اگر بتوانیم سرمایهگذار جسوری پیدا کنیم که پشتیبانی بالایی از ما داشته باشد این بازار سریعتر هم شکل میگیرد.»
مدیرعامل باسلام میگوید با رشدی که تاکنون این استارتآپ داشته، حالا سرمایهگذاران بیشتری علاقمند به همکاری هستند که نامهای آشنایی از جمله یک شرکت تکنولوژی ایرانی هم در بین آنهاست. مدیران باسلام میخواهند در آینده این استارتآپ را تبدیل به یک اکوسیستم برای کسبوکارهای کوچک ایرانی کنند. به این دلیل هم از واژه اکوسیستم استفاده میکنند که در حال حاضر، صرفاً فروشنده دارند و خریدار، اما در آینده گسترهی افرادی که قرار است تعامل بیشتری با باسلام داشته باشند افزایش پیدا خواهد کرد.
غرفههای خدماتی، و سرمایهگذاران خرد از حلقههای مفقود این اکوسیستم هستند که باسلام میخواهد آنها را به پلتفرم خود اضافه کند. آقاجانی میگوید: «افراد این فرصت را پیدا میکنند که روی کسبوکارهای فعال در باسلام سرمایهگذاری خرد انجام دهند. برای مثال فردی نمیداند با ۵ میلیون تومان خودش چکار کند و این یک راهحل برای سرمایهگذاری است. اینطور با مکانیزمی که باسلام تعریف میکند، سرمایهگذار میتواند سود مشخصی را از غرفهای که در آن سرمایهگذاری کرده دریافت کند.»
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
عه مال قمه؟ ? باید اسمش رو میذاشتن با آخوند ? ?
قم بودنشون نباید مانع دیدن کار بزرگی که شروع کردن بشه
دمشون گرم!
واقعا خیلی ممنون از گفت و گو
آفرین. من چند بار ازشون خرید کردم، برای محصولات ارگانیک، دیر میاد ولی خوبهجج