۱۰ جزیره مشهوری که جایی روی نقشه های جهانی ندارند
تا به امروز جزیرهها به عنوان یک لوکیشن اسرارآمیز دست مایه ساخت سریالها و فیلمهای سینمایی زیادی شدهاند. کماکان اینکه سازندگان در سریال مشهور و به یادماندنی Lost توانستند از یک جزیره خیالی و مرموز ...
تا به امروز جزیرهها به عنوان یک لوکیشن اسرارآمیز دست مایه ساخت سریالها و فیلمهای سینمایی زیادی شدهاند. کماکان اینکه سازندگان در سریال مشهور و به یادماندنی Lost توانستند از یک جزیره خیالی و مرموز به نحو احسن استفاده کنند. اما جالب است بدانید جزیرههای خیالی تنها منحصر به دنیای فیلم و سریال نیست و در افسانههای محلی هر قوم میتوان رد پایی از جزیرههای من در آوردی پیدا کرد.
همچنین در تاریخ نیز ثابت شده ایده جزیرههای خیالی تنها به علت پخش افسانههای محلی شکل نمیگیرد و برخی از اکتشافگران به اشتباه یک مکان را جزیره اعلام کردند. گزارشهای زیادی در طول تاریخ به ثبت رسیده که ماجراجویان، آیسبرگها را جزیره میدانستند. جالب است بدانید اکتشاف برخی از جزیرههای خیالی در قرون وسطی از روی سهلانگاری نبوده و اکتشافگران با غرضورزی و به صورت عمدی این رویه را در پیش میگرفتند. علت این موضوع تنها در دریافت پول و سرمایه بوده تا اکتشافگر یک جزیره جدید و بکر در نقشه پیدا کند و به اسم حامی این سفر تحقیقاتیاش بزند. به عنوان مثال رابرت پری، سرزمین کراکر (Crocker Land) را از خود ابداع کرد که در نزدیکی شمالگان قرار دارد. تنها به این دلیل که از جورج کراکر امریکایی پول هنگفتی به دست بیاورد. نکته خندهدار ماجرا اینجاست سرزمین کراکر وجود خارجی نداشته ولی گروه دیگری از سوی موزه علوم طبیعی امریکا بسیج شده تا سرزمین کراکر را روی نقشه مجدد پیدا کنند. این ماموریت ۴ سال به طول انجامید تا بالاخره همگی به این نتیجه رسیدند رابرت پری سر همه را کلاه گذاشته است!
اما در این یادداشت قرار است نگاهی داشته باشیم بر ۱۰ جزیره افسانهای و احتمالا خیالی مشهور جهان که هیچ مختصاتی روی نقشه جهان به نام آنها ثبت نشده است.
۱۰- جزیره شیاطین (Isle of Demons)
نام جزیره شیاطین در اوایل قرن هفدهم میلادی بر سر زبانها افتاد. دریانوردان اعتقاد داشتند در نزدیکی خلیج نیوفندلند امریکا با دو جزیره بزرگ در کنار هم روبهرو شدند. اما قصه ژان فرانکوا رابروال ماجراجو در سال ۱۵۴۲ به جزیره شیاطین ماهیت قویتری بخشید.
رابروال از سوی پادشاه فرانسه دستور گرفت تا ماموریتی اکتشافی را در خلیج اقیانوس اطلس شمالی آغاز کند. رابروال برادرزادهاش مارگارت را نیز به همراه خود در این سفر آورد اما مارگارت با یکی از افسران رابروال رابطه نامشروع پیدا کرده و رابروال با پی بردن به این موضوع تصمیم گرفت با رها کردن این دو نفر در یک جزیره متروکه و ناشناس، نام آبا و اجداد خودش را همچنان پاک نگه دارد. بر اساس آنچه که در تاریخ ثبت شده مارگارت در آن جزیره بچهای را به دنیا میآورد که کمی بعد میمیرد. اندکی بعد ندیمه و افسری را که دوستش داشته نیز به دلایلی نامعلوم در آن جزیره تلف میشوند. اما مارگارت چندین سال در آن جزیره دوام آورده و در نهایت با کمک صیادان محلی از آن جزیره فرار کرده و به فرانسه برمیگردد. مارگارت در بازگشت به فرانسه از ماجراجوییهای عجیبش میگوید و جزیره شیاطین را مکانی مشابه به جهنم توصیف میکند که حیوانات و هیولاهای ترسناکی درون خود جای داده که صداهای عجیبی مدام از جزیره شنیده میشد.
افرادی زیادی برای کشف مختصات این مکان راهی سفر شدند اما این جزیره پیدا نشد. برخی از جغرافیادانها اعتقاد دارند مارگارت در جزیره فیچت در نزدیکی جزیره بل در بخش شمالی نیوفندلند به دام افتاده بود. ظاهرا نوعی مرغ دریایی در این جزیره وجود دارد که در هنگام زاد و ولد گریهای عجیب سر میدهد که صدای ترسناکی دارد و به همین خاطر مارگارت و دیگران آن صداها را به شیاطین نسبت میدادند.
۹- آنتیلیا (Antillia)
نام آنتیلیا یا جزیره هفت شهر اولین بار در قرن پانزدهم میلادی شنیده شد که به ظاهر این جزیره در غرب اسپانیا و کشور پرتغال واقع شده است. قصههای این جزیره به یک افسانه عبری برمیگردد که در قرن هشتم، هفت شوالیه باستانی و فداییهایشان از فاتحان مسلمان به سمت غرب فرار کردند. آنها در این سفر جزیرهای را کشف کردند که برای سکونت، مکانی ایدهآل به شمار میرفت. به همین خاطر کشتیهای خودشان را آتش زدند تا هیچوقت به زادبوم خود برنگردند.
بر اساس افسانههای محلی عده زیادی آنتیلیا را پیدا کردند اما هیچ کدام زنده از آنجا خارج نشدند. برخی از افسانهها نیز وجود دارد دریانوردان میتوانند جزیره را از دوردست ببینند اما همینکه به جزیره نزدیک میشوند، آن محل غیب میشود.
۸- آتلانتیس (Atlantis)
کلمه آتلانتیس ظاهرا اولین بار توسط افلاطون به زبان آورده شد. او اعتقاد داشت یک جزیره بسیار بزرگ در اقیانوس اطلس وجود دارد. عدهای بر این باورند جزیره آتلانتیس که امروزه در زیر آبها قرار دارد، محلی بسیار آرام با حکومتی قدرتمند بود. تا اینکه یک زمین لرزه بزرگ از طرف خدایان یونان نازل شد تا مردم بابت جنگهای فراوان بر ضد آتن مجازات شوند.
مورخین زیادی بر این باورند آتلانتیس تنها زاییده ذهن افلاطون بود اما همچنان تلاشهای بسیار زیادی برای کشف این جزیره احتمالا خیالی در طول تاریخ انجام شد. برخی از باستانشناسان اعتقاد دارند جزیره مینوان سانتورینی در شمال کرت همان آتلانتیس است. چرا که مرکز این جزیره به علت فرسایشهای ناشی از آتشفشان و زلزله در ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح فرو ریخت.
۷- آیایا (AEAEA)
آیایا در افسانههای یونان به خانه معلق سرس (Circe) اطلاق میشود. سرس، الهه جادو در یونان به شمار میرود و بر طبق این افسانهها، این الهه اوقات زیادی را در جزیرهاش سپری میکند و این جزیره از طرف پدرش، خورشید به او هدیه داده شده تا دریانوردان فانی را به سمت خودش جلب و آنها را اغوا کند. سرس در نهایت دریانوردان بخت برگشته را به خوک تبدیل میکند.
برخی از مورخین، جزیره آیایا را همان کیپ کرسیوم پنینسولا در خلیج غربی ایتالیا میدانند. چرا که مردابهای مختلفی اطرافش وجود دارد که محلیها در افسانههای آیایا نیز به این نکته اشارات زیادی داشتند.
۶- های-براسیل (Hy-Brasil)
های براسیل به معنای جزیره متبارک است. این جزیره در لاتین نامهای متنوع دیگری دارد که مشهورترینشان همان های براسیل است. این جزیره افسانهای و مرموز جزو داستانهای فولکلور مردم ایرلند به شمار میرود اما گویا هیچ منشا خارجی ندارد.
انسانها با ورود به این جزیره عمر جاویدان و ابدی پیدا میکردند. بر طبق این افسانه بریسال (Breasal)، خداوندگار دنیا هر هفت سال به این جزیره وارد میشود و این قدرت را دارد تا جزیره را برای عموم موجودات زنده نمایان کند. بر اساس افسانهها براسیل در نقطهای که خورشید افق را لمس میکند در حال زندگانی است. مورخین بر این باورند این مکان افسانهای همان جزیره بافین است که تنها با پایین آمدن سطح آب دریاها قابل رویت است. در آخرین دوره عصر یخبندان آب اقیانوسها پایینتر از حال حاضر بوده و ظاهرا جزیره بافین به صورت کامل قابل رویت بود. فرضیه دیگری نیز وجود دارد که این جزیره صرفا یک توهم بینایی است که به واسطه انعکاس تابش هوای گرم و سرد در دوردست شکل میگیرد.
۵- بارالکو (Baralku)
بر طبق افسانههای تمدن یولنگو در استرالیا بارالکو یا برالگو، جزیره مردگان معرفی میشود. در مرکز این جزیره، خداوندگاری به نام بارنومبیر زندگی میکند که با حرکت سیاره زهل در هر صبح، به آسمان برمیگردد. همچنین جزیره بارالکو مکانی است که سه فرد افسانهای باعث پیدایش و خلق جزیره استرالیا شدند. این خانواده اسرارآمیز و افسانهای تحت عنوان جانگاوال (Djanggawul) شناخته میشوند. بر طبق افسانهها بارالکو در شرق سرزمین آرنم در استرالیای شمالی قرار دارد. افسانههای محلی بر این باور هستند روح آنها پس از مرگ به این جزیره برمیگردد.
۴- جزیره برندن مقدس (Saint Brendan’s Isle)
گفته میشود این جزیره توسط یک راهب ایرلندی به نام برندن مقدس و ۵۱۲ نفر از پیروانش کشف شد. این جزیره در اقیانوس اطلس شمالی در نزدیکی غرب افریقای شمالی واقع شده است. برندن پس از انتشار کشف خود در قرن نهم به شدت مشهور و آوازه ماجراجوییهایش در دنیا پیچیده شد. او به نیت پیدا کردن «سرزمین وعدهها» این سفر را آغاز کرده بود. در حقیقت ماجراجوییهای برندن مقدس باعث شد کریستوف کلمب و سایرین برای انجام سفرهای اکتشافی دست به کار شوند. برندن در وصف جزیرهای که پیدا کرده بود، به گل و میوههای بسیار خوشمزه اشاره داشته که در جنگلهای بسیار زیبا قرار داشت.
۳- آوالون (Avalon)
آوالون اولین بار از زبان جافری مانموث در قرن دوازدهم میلادی شنیده شد. آوالون مکانی است که شمشیر افسانههای شاه آرتور در آنجا ساخته شد و همان مکانی است که شاه آرتور را پس از آسیب در جنگ به آنجا فرستادند تا سلامتیش را بازیابد. بر طبق افسانهها جزیره آوالون متعلق به خواهر ناتنی آرتور یعنی مورگان لِفِی جادوگر بود.
در قرن دوازدهم راهبان صومعه گلاستونبری ادعا کردند استخوانهای شاه آرتور را پیدا کردند. البته سایر مورخین در ادامه باور دارند این کشف تنها یک ترفند برای افزایش بودجه جهت تعمیر صومعه بود و استخوانهای شاه آرتور آن چیزی نبود که راهبان ادعا میکردند.
۲- جزیره شعله (Island of Flame)
در افسانههای مصر باستان، جزیره شعله که به جزیره آرامش نیز مشهور است، زادگاه خدایان مصری و بخشی از امپراطوری اوسیریس است. بر طبق افسانهها این جزیره از آبهای باستانی پدیدار شده و در شرق دنیا و خارج از این دنیای مادی وجود دارد. علت نامگذاری این جزیره ظاهرا در ارتباط با طلوع خورشید است. چرا که این جزیره بر طبق افسانهها، مکانی برای نور ابدی قلمداد میشود.
۱- تال (Thule)
تال از دید اهالی روم و یونان شمالیترین نقطه و حد این دنیا است. واژه تال برای اولین بار در پروژه نیمه کاره پیتیاس، اکتشافگر یونانی پیدا شد که در قرن چهارم پیش از تولد مسیح میزیسته. مورخ یونانی دیگری به نام پولیبیوس میگوید پیتیاس بسیاری از مردم را به اشتباه انداخته که وی توانسته کل انگلستان را با پای پیاده بچرخد. در حقیقت جزیره تال وجود خارجی ندارد. چرا که در حال حاضر در شمال اروپا دیگر نه دریایی وجود دارد و نه خشکی خاصی که آن را در بر بگیرد.
مورخین بر اساس توصیفهای پیتیاس از تال حدس میزنند منظور او شاید یکی از محلهای اورکنیز، شتلندز، ایسلند یا حتی نروژ باشد. اما جالبتر اینجاست نازیها اعتقاد دارند تال هر چه در گذشته بوده و قرار داشته احتمالا زادگاه باستانی نژاد آریاییها محسوب میشد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
خلاسه همش تخیلات و چرت و پرت و ناشی از اگاهی کم بوده