یک تاریخچه کوتاه: چطور پردازش ابری جهان تکنولوژی را دگرگون کرد؟
ما اکنون در دورانی به سر میبریم که پردازش ابری را میتوان در همهجا یافت. این تکنولوژی چالاکی، مقرون به صرفگی و دسترسی بهتر به منابع را در ابعاد جهانی در اختیارمان قرار میدهد. اما ...
ما اکنون در دورانی به سر میبریم که پردازش ابری را میتوان در همهجا یافت. این تکنولوژی چالاکی، مقرون به صرفگی و دسترسی بهتر به منابع را در ابعاد جهانی در اختیارمان قرار میدهد. اما چطور شد که به این نقطه رسیدیم؟
مزیتهای اجتماعی ذخیرهسازی ابری داده همچنان در دست اکتشاف هستند و ما نیز روز به روز اطلاعات بیشتری راجع به این موضوع به دست میآوریم که تکنولوژیهای جدید چطور دارند عصر کنونی را دگرگون میکنند. درحالی که اپلیکیشنهای بیشتر و بیشتری دیگر در قید و بند یک لوکیشن فیزیکی واحد نیستند، رشد پردازش ابری شکلی تصاعدی به خود گرفته. ما در طول عمر خود شاهد پیشرفت از فلاپی دیسکها به سمت درایوهای زیپ و از سیدیها و دیویدیها به درایوهای USB و فراتر بودهایم. اما در حالی که جوانان کنونی اعتقاد دارند ذخیرهسازی ابری متعلق به نسل آنهاست، ریشههای پردازش غیر بومی را میتوان در اوایل دهه ۱۹۵۰ میلادی یافت.
پیشنیازهای نظامی
سابقه پردازش ابری به یک مینفریم نظامی بازمیگردد که در دهه ۱۹۵۰ میلادی توسعه یافت تا ترمینالهای کامپیوتری در یک ماتریکس داخلی را به یکدیگر متصل سازد. این تکنولوژی به محض اینکه توجه جامعه علمی را به خود جلب کرد، با سرعتی چشمگیر به تکامل و پیشرفت رسید. اهمیت سیستم در اینجا بود که آن زمان، کامپیوترها هزینههای چند میلیون دلاری روی دست محققان میگذاشتند و نیاز به دسترسی به این تکنولوژی از سوی افراد مختلف، تبدیل به یک ضرورت شده بود.
خود عبارت «پردازش ابری» در سال ۱۹۹۶ ابداع شد و رد پای آن را میتوان در مستندات داخلی شرکت Compaq یافت. عبارت «ابر - کلاد» در ابتدا به مفهوم رایانش توزیعشده مرتبط بود که با کامپیوترهای General Magic شرکت اپل در ابتدای دهه ۱۹۹۰ میلادی به دست عموم مردم رسیده بود. اما در محیط آکادمیک، پیش از این هم شاهد اشاره به چنین سیستمی بودهایم. بنابر آنچه در تاریخ آمده، این جی. سی. آر. لیکلیدر (نخستین مدیر دفتر تکنیکهای پردازش اطلاعات در واحد ARPA پنتاگون طی دهه ۱۹۶۰) بود که برای نخستین بار به صحبت راجع به این مفهوم پرداخت.
وقتی در سال ۱۹۶۹ میلادی، باب تیلور و لری رابرتز ARPANET (شبکههای آژانس پروژههای تحقیقاتی پیشرفته) را توسعه دادند، ایدهای که از سوی لیکلیدر مطرح شده بود به وقوع انقلابی در پردازش منجر گشت و کار مشترک تیلور و رابرتز هم سرآغاز آنچیزی بود که ما امروز اینترنت مینامیم.
در دهههای بعد از دهه ۱۹۷۰ میلادی، شاهد توسعه چندین ماشین مجازی (Virtual Machine یا به اختصار VM) بودیم که امثال آیبیام به تولید آنها میپرداختند. سپس شرکتهای ارتباطی و مخابراتی همین مسیر را ادامه داده و شروع به عرضه شبکههای خصوصی مجازی (یا همان ویپیان) به بازار کردند.
ظهور نرمافزار به عنوان سرویس
تا دهه ۱۹۹۰ میلادی، انبوهی از کامپیوترهای شخصی به یکدیگر متصل شدند و تکنولوژی داشت شکلی مقرون به صرفهتر به خود میگرفت. بالاخره در سال ۱۹۹۹ بود که شرکت Salesforce برای اولین بار شروع به ارائه اپلیکیشنها از طریق اینترنت کرد و ظهور «نرمافزار به عنوان سرویس» را رقم زد.
سه سال بعد، با هاستینگ و ارائه ویدیو، موزیک و دیگر اشکال مدیا، این صنعت به شکلی چشمگیر پیشرفت کرد. از سوی دیگر، با ظهور طراحی «تجربه کاربری - User Experience» بالاخره زمانش رسیده بود که مردم عادی به اطلاعاتی دسترسی یابند که پیشتر فقط در دسترس برنامهنویسان و متخصصین بود.
کلاد راهش را باز میکند
تا اواسط دهه ۱۹۹۰، عبارت «کلاد» برای صحبت درباره یک اتمسفر دیجیتالی کاملا جدید مورد استفاده قرار میگرفت. خیلی زود، گوگل و مایکروسافت به شکلی تا دندان مسلح به مصاف یکدیگر رفته و هرکدام در تلاش بودند تا سهم بیشتری از بازار این محیط مجازی بیابند.
ناگهان، رد پای کلاد را میشد همهجا دید و با گسترش سه حوزهی پلتفرم به عنوان سرویس، نرمافزار به عنوان سرویس و زیرساخت به عنوان سرویس، صنعتی کاملا جدید به وجود آمد که توجه سازمانهای امنیت سایبری را نیز به خود جلب کرد.
دیگر همه داشتند از کلاد استفاده میکردند -چه برای مصارف سرگرمیمحور، چه سلامتمحور و چه اقتصادی و دولتی- و با هجومی که تقریبا تمام شرکتها و سازمانها به این تکنولوژی جدید آورده بودند، صنعتی که تا چند سال قبل وجود نداشت با سرعت باورنکردنی شروع به رشد کرد. کلاد داشت نوعی گذار فرهنگی را رقم میزد که مشابه آن هیچوقت در تاریخ بشریت دیده نشده بود.
انبوهی از چیزهای از معرکه از راه رسیدند و موانع موجود در برابر دانش داشت برداشته میشد. به این ترتیب، دسترسی به اطلاعات رایجتر و آسانتر از هر زمان دیگر شده بود. استارتاپهای کوچک داشتند جهان را تغییر میدادند. سرمایه در نقاط دورافتاده جهان جمعآوری میشد و خلاقیت و ابتکار عمل، رمز موفقیت در این دنیای جدید بود.
در روز ۲۵ آگوست سال ۲۰۰۶، سرویسهای وب آمازون از برنامه Elastic Compute Cloud رونمایی کرد که به مردم اجازه میداد کامپیوترهایی مجازی را اجاره کرده و برنامهها و اپلیکیشنهای آنلاین خود را روی آنها به اجرا در آورند. گوگل هم به سرعت همین مسیر را در پیش گرفت. تنها یک سال بعد بود که یک استارتاپ کوچک به نام نتفلیکس وبسایت استریم محتویات ویدیویی خود را راهاندازی کرد. آیبیام هم با SmartCloud سوار این قطار شد و اپل نیز iCloud را راهاندازی کرد. در همین زمانها بود که اوراکل هم سرویس کلاد خودش را عرضه کرد.
دو ابر متفاوت
تا همین امروز، پردازش ابری به دو بخش عمده تقسیم شده است: کلاد عمومی و کلاد خصوصی.
کلاد عمومی به عنوان سرویس پردازشی در نظر گرفته میشود که توسط یک تامینکننده شخص ثالث در اینترنت عمومی به کار گرفته میشود و در دسترس هرکسی قرار میگیرد که بخواهد از آنها استفاده یا خریداریشان کند. از سوی دیگر نیز کلاد خصوصی را داریم که برای نیازهای گستردهتر و تخصصیتر ساخته شده: مثلا زمانی که اطلاعات بسیار حساس باید ذخیرهسازی و به اشتراک گذاشته شوند. کلادهای خصوصی اساسا دیتاسنترهایی هستند که درون یک سیستم امن و کنترل شده قرار گرفتهاند.
پیشبینی آینده
با ظهور پردازش ابری، به نظر میرسد که مبارزه با مشکلات زیستمحیطی دیگر به اندازه سابق دشوار نباشد، چرا که دورکاری اکنون برای بسیاری از ما امکانپذیر شده و بنابراین میزان آلودگی محیط در اثر رفت و آمدهای روزانه کاهش مییابد. پردازش ابری نهتنها به نجات سیاره ما کمک میکند، بلکه به ما از منظر ارزشمندترین داراییمان، یعنی زمان هم یاری میرساند. ما اکنون قادر به دسترسی فوری به تمام دانش بشری، تمام اطلاعات موجود و تمام تخصصها هستیم و به این ترتیب میتوانیم جانهای بیشتر و بیشتری را نجات دهیم.
پیشبینی اینکه تکنولوژی کلاد در آینده نزدیک یا دور چه شکل و شمایلی به خود خواهد گرفت کار آسانی نیست، اما به احتمال زیاد به پیشرفت هرچه بیشتر ادامه خواهد داد و به چیزی به مراتب فراتر از وضعیت کنونیاش تبدیل خواهد شد. فقط باید امیدوار باشیم که مزیتهای این حد از پراکندگی اطلاعات و داده بیشتر از مشکلاتش باشد.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.