آیا متخصصان آینده را در دست خواهند گرفت؟
این سؤالی است که در چندین سال گذشته کارشناسان در حوزههای مختلف همیشه سر آن بحث دارند. اینکه آیا آینده پیش رو با این همه تغییرات سریع و تکنولوژیهای پیش آمده، در دست متخصصان خواهد ...
این سؤالی است که در چندین سال گذشته کارشناسان در حوزههای مختلف همیشه سر آن بحث دارند. اینکه آیا آینده پیش رو با این همه تغییرات سریع و تکنولوژیهای پیش آمده، در دست متخصصان خواهد بود یا آنهایی که دانش معمولی دارند؟
متخصص بودن یا جنرالیست بودن؟
برای شروع باید یک فلش بک به عقب بزنیم. فرقی نمیکند که در چه دههای بزرگ شده باشیم. از زمانی که همه متوجه میشوند که متخصص کیست، این جو به وجود میآید که برای رشد باید در یک حوزه متخصص شد. از جمله مزایای متخصص شدن میتوان به دریافت دستمزد بیشتر، ارتقا شغلی و زندگی راحتتر اشاره کرد اما سؤال اصلی یا بهتر بگوییم چالش امروز این است که آیا واقعاً آینده با همین دید جلو خواهد رفت یا خیر؟ با توجه به تغییرات و تفاوتهای به وجود آمده، به نظر میآید که آینده واقعاً متفاوتتر خواهد بود.
مسئله اینجاست که در دنیای حاضر اگر سرعت هیچ چیزی زیاد نباشد، سرعت تغییرات فناوری غیرقابلکنترل شده است. سرعت تغییر با انطباق افراد با فناوری اصلاً یکسان نیست. یکی از عواملی که باعث شده بسیاری از کشورها از تکنولوژی عقب بمانند همین است. در حقیقت سرعت علم آموزی هم خیلی با تغییرات پیش نمیرود. چیزی که امروز مطالعه میشود، فردا دیگر اعتباری ندارد. این پیچیدگیها باعث شده تا شرایط آینده مبهم و از همه مهمتر نا ایمن بماند. شرایطی که اضطرابی را دل افراد برای دانستن آخرین تغییرات و رشد علمی به وجود آورده است.
از این رو دو دیدگاه به وجود میآید:
- در یک حوزه بسیار خاص متخصص شدن
- فرا گرفتن دانشی کلی در همه زمینهها و به اصطلاح جنرالیست شدن
این را میتوان همان مسئله «بودن یا نبودن» دانست. اینکه یا متخصص بمانیم یا همه چیز را یاد بگیریم. برای انتخاب بین این دو، همیشه چالش و بحث وجود داشته و خواهد داشت. نمیتوان گفت که کدام یک درست است؛ اما از دید تخصصی و بررسیهایی که روانشناسان و جامعه شناسان داشتهاند و اتفاقاً در مقالهای در ژورنال هاروارد هم به چاپ رسیده است، متخصص نشدن بهتر از تخصص پیدا کردن در یک حوزه است.
برای انتخاب باید تفاوت بین یک متخصص و جنرالیست را دانست. دانستن تفاوت بهتر از هر چیزی به شما در انتخاب مسیر درست کمک خواهد کرد.
تفاوت متخصص و غیرمتخصص در آینده
- دنیا به سمت استفاده از هوش مصنوعی می رود اما هوش مصنوعی به چه معناست؟ کلیترین توضیح این است که ابزارها و قطعات به جای انسان کار خواهند کرد و تصمیم خواهند گرفت. نمونه خیلی بارز و حرفهای آن میتواند خودروهای بدون سرنشین باشند. اگر تا دیروز یک فرد متخصص فعالیت خاصی را انجام میداد؛ اما امروز یک دستگاه به راحتی و سریعتر و با کمترین خطا کار او را انجام میدهد. دستگاهی که در نهایت نیاز به یک فرد اپراتور نیاز دارد. دستگاهی که یک کارمند معمولی به راحتی میتواند با آن کار کند.
- درصد خطای یک فرد متخصص همیشه بیشتر از دستگاه است. نمونه آن میتواند پیشبینی وضع هوا باشد. یک متخصص هواشناسی با استفاده از ابزارهای دیجیتالی و ساده اقدام به پیشبینی میکند. تازه باید خود اقدام به تحلیل دادهها هم بکند؛ اما دستگاههای حرفهای که در اروپا و آمریکا استفاده میشود، خیلی سریعتر و بدون خطا تا چند روز آینده را تحلیل میکند. یک کارمند معمولی فقط کافی است که اطلاعات را وارد کن و در چند ثانیه تحلیلها به او نشان داده خواهد شد. در دنیایی که تغییرات زیاد است، یک خطای هرچند خیلی کوچک میتواند نتایج به شدت بدتری تولید کند.
- انحصارطلبی در حال نابود شدن است. اگر تا دیروز ابزاری خیلی خاص در دست چند نفر بود؛ اما امروزه خیلی راحت بیشتر کاربران میتوان از آنها استفاده کرد. برای مثال میتوان به یک نمونه خیلی ساده اشاره کرد. برای تولید و ویرایش عکس لازم بود تا حتماً از یک متخصص گرافیست کمک گرفت؛ اما الآن اپلیکیشن ها و نرمافزارهای زیادی وجود دارند که با کمک آنها به راحتی و بدون داشتن حتی دانش گرافیک میتوان یک عکس باکیفیت تولید کرد.
- متخصص محدود است. با این محدودیت در دنیای امروز که همه چیز تغییر میکند و اخبار دنیا سریعتر از همه پخش میشود، نمیتوان حس کنجکاوی افراد را نادیده گرفت. مردم دوست دارند تا به همه چیز مسلط شوند. علت هم این است که محدودیت وجود ندارد. در حقیقت هیچ مرزی تعریف نشده است.
با این تفاسیر آیا متخصص بودن مشکلی دارد؟
نه هنوز؛ اما باید گفت که دنیا به سمت جنرالیست شدن می رود. البته که بسیاری از ابزارها را متخصص میسازند؛ اما اگر کمی به همین ابزارها هم نگاه کنید، اینها را حاصل ترکیب دانش چند نفر با همدیگر است. یک اپلیکیشن ادیت عکس نیاز به متخصص برنامه نویس، گرافیست، بازاریاب و غیره دارد. به نوعی ترکیب دانش عمومی است.
در دنیای امروزه برای موفقیت باید دست از یک تخصص کشید. یک معلم ادبیات فارسی برای اینکه بتواند با ادبیات دیگر ملتها ارتباط برقرار کند، باید زبان آنها را بداند. حالا اگر او فقط تخصصش ادبیات فارسی باشد و واژه انگلیسی را نداند، چه اتفاقی میافتد؟ او استاد ادبیات فارسی است؛ اما فقط در این حوزه کار میکند. نمیتواند از مرز خود بیشتر پیش برود. حالا اگر او به چندین زبان تسلط نسبی داشته و حتی بتواند از ابزارهای دیجیتالی امروزی هم استفاده کند، نه تنها ارتباط بلکه دانش خود را هم زیاد خواهد کرد.
جنرالیست یا بهتر بگوییم، داشتن دانشی از هر حوزه، فرد را با دنیای دیگر آشنا کرده و حتی سرعت یادگیری او را افزایش خواهد داد. هرچند که نباید فراموش کرد برای اینکه بتوان از دانش به بهترین شکل ممکن استفاده کرده، باید در شاخه کاری خود متخصص بود؛ اما محدود خیر.
اگر بخواهیم که یک نتیجهگیری کلی داشته باشیم، تخصص خیلی خوب است اما دیگر امروزه هیچ صنعتی به صورت تک بعدی نمی تواند پیش نمیرود. شرکتهای بزرگ ایرانی در حوزههای مختلف مانند لوازم خانگی، هیچ کدام به صورت تک نفره و با یک تخصص رشد نکردهاند. مجموعهای از دانشها در کنار هم قرار گرفته تا امروز شاهد موفقیت برندهای داخلی و افزایش توان تولید ملی باشیم. برای نمونه میتوانیم یک برند ایرانی لوازم خانگی را مثال بزنیم. اسنوای ایران، شرکتی پیشرو که در صنعت تولیدات لوازم خانگی پیشرفته توانسته با همکاری افراد متخصص و به کارگیری تجهیزات روز دنیا در کشور، پرجمدار لوازم خانگی پیشرفته باشد. موفقیت نیاز به افرادی دارد که دانش خود را به اشتراک بگذارند.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.