داستان تولد سامسونگ؛ شرکتی که از تجارت ماهی خشک به غول دنیای فناوری تبدیل شد
سامسونگ نامی آشنا برای ما ایرانیان است؛ بهطوری که احتمالاً متولدین دهههای اخیر، دوران پیش از ظهور و سلطه این برند را به یاد نمیآورند. در سالهای نه چندان دور و زمانی که بازار ایران ...
سامسونگ نامی آشنا برای ما ایرانیان است؛ بهطوری که احتمالاً متولدین دهههای اخیر، دوران پیش از ظهور و سلطه این برند را به یاد نمیآورند. در سالهای نه چندان دور و زمانی که بازار ایران به دلیل کاهش قدرت خرید، توسط برندهای چینی اشباع نشده بود؛ کمتر خانهای را پیدا میکردید که حداقل یکی از محصولات سامسونگ در آن وجود نداشته باشد. شاید تلویزیونها و دستگاههای پخش VHS این شرکت یکی از نوستالژیهای مهم افرادی باشند که جوانی خود را در اواخر دهه ۶۰ و دهه ۷۰ سپری کردهاند. اما غلبه سامسونگ بر سایر رقبا تنها در یک شب رخ نداد و حتی بسیاری از ما دورانی را به یاد میآوریم که موبایلهای این شرکت حرف چندانی در مقابل محصولات نوکیا و اریکسون نداشتند. ولی چه چیزی باعث شد که این شرکت برخلاف رقبای خود به باد فراموشی سپرده نشود و مسیر موفقیت را در طی دهههای متوالی طی کند؟ بهترین راه یافتن پاسخ سوال مطرح شده، نگاهی به تاریخچه سامسونگ از بدو تاسیس تاکنون است تا دید جامعی از فراز و نشیبهای آن در طی سالیان طولانی داشته باشیم.
فهرست مطالب
تاریخچه تاسیس سامسونگ
آنچه بیشتر ما به عنوان سامسونگ در قالب تولیدکننده محصولات الکترونیک در ذهن داریم، تنها بخشی از گروه سامسونگ را تحت عنوان سامسونگ الکترونیکس (Samsung Electronics) تشکیل میدهد. ولی گروه سامسونگ یک شرکت کرهای خوشهای (کنگلومرا) چند ملیتی به شمار میرود که مقر اصلی آن در شهر سامسونگ (Samsung Town) واقع در سئول قرار دارد. البته شهر سامسونگ در حقیقت یک شهر کامل نیست و به بخشی از سئول گفته میشود که سه ساختمان اصلی این شرکت با مجموعاً ۱۰۹ طبقه و ۵۰۰ متر ارتفاع کلی (حداکثر ۲۰۰ متر) در آن واقع شده است. سامسونگ بزرگترین کنگلومرای کره جنوبی هم محسوب میشود که در میان ۱۰ شرکت برتر فناوری از نظر ارزش بازار سهام قرار میگیرد و در زمان نگارش این مطلب با در نظر گرفتن تمامی شرکتها در دیگر زمینهها، رتبه شانزدهم را به خود اختصاص داده است.
۱۹۳۸ تا ۱۹۷۰؛ سامسونگ متولد میشود
«لی بیونگ چول» (Lee Byung-chul) در سال ۱۹۳۸ و همزمان با استعمار ژاپن بر کره، اقدام به تاسیس شرکت بازرگانی میتسوبیشی یا سامسونگ سانگهو (Samsung Sanghoe) در شهر دئگو (Daegu) کرد. خانواده متمول لی صاحب زمینهای بسیاری در شهرستان اویریئونگ (Uiryeong) بودند؛ اما او ترجیح داد جهت تاسیس کسب و کار خود به یک کلانشهر مهاجرت کند. وی مقطع دبیرستان خود را در سئول به اتمام رسانده بود و برای ادامه تحصیلات به توکیو رفت؛ ولی در نهایت موفق به کسب مدرک دانشگاهی نشد. شرکت تحت مالکیت لی واقع در منطقه سو دانگ (Su-dong) که امروزه با نام اینگیودنگ (Ingyo-dong) شناخته میشود، در ابتدا تنها از ۴۰ کارمند تشکیل شده بود و در زمینه تجارت ماهی خشک، محصولات غذایی محلی و نودل فعالیت میکرد.
سامسونگ در ابتدا تنها با ۴۰ کارمند فعالیت خود را شروع کرد.
با رونق گرفتن کسب و کار سامسونگ، لی تصمیم گرفت تا در سال ۱۹۴۷ دفتر خود را به سئول انتقال دهد؛ اما با شروع جنگ کره، مجبور شد سئول را ترک نماید. چندی بعد به سراغ تاسیس یک پایشگاه شکر در بوسان (Busan) رفت و نام چیل جدانگ (Cheil Jedang) را برای آن در نظر گرفت؛ نامی که امروزه تحت گروه سیجی (CJ) شناخته میشود. در آن زمان انتقادهای زیادی نسبت به تاسیس یک واحد تصفیه شکر در کره به لی وارد شد، زیرا آنها میتوانستند این محصول را به راحتی از طریق ایالات متحده وارد کنند؛ ولی کارخانه مذکور اولین مرکز تولیدی بود که پس از جنگ کره در این کشور تاسیس میشود و میتوانست اهمیتی معنوی زیادی برای لی و کرهایها داشته باشد. در سال ۱۹۵۴ واحد چیل مُجیک (Cheil Mojik) در ناحیه چیمسان دانگ (Chimsan-dong) شهر دئگو تاسیس شد که صاحب بزرگترین آسیاب پشمی کره تا آن زمان بود. واحد مذکور اکنون تحت نام صنایع چیل در زمینه تولید محصولات شیمیایی فعالیت دارد. موفقیت شرکتهای تاسیس شده توسط لی او را ترغیب کرد تا زیرشاخههای متعددی برای سامسونگ در سایر زمینهها ایجاد نماید و به حوزههایی مانند بیمه و خردهفروشی هم وارد شود.
کمی قبلتر و در سال ۱۹۴۷، «چو هونگ جی» (Cho Hong-jai) موسس گروه هیوسانگ (Hyosung) در سرمایهگذاری مشترک با لی، اقدام به تاسیس مجموعه تازهای با نام شرکت بازرگانی سامسونگ (Samsung Mulsan Gongsa) کرد. این نهاد اکنون به شرکت سامسونگ C&T تبدیل شده است که در زمینه ساخت و ساز فعالیت دارد و در پروژههای مختلفی از جمله ساخت برجهای دوقلوی پتروناس، برج خلیفه و تایپه ۱۰۱ مشارکت داشته است. پس از گذشت چند سال، لی و چو به دلیل اختلاف نظر در سبک مدیریتی از هم جدا شدند. چو سهمی ۳۰ درصدی از شرکت را میخواست؛ در نتیجه گروه سامسونگ به چند شاخه سامسونگ گروپ، هیوسانگ گروپ، هنکوک تایر (Hankook Tire) و... تقسیم شد.
در اواخر دهه ۶۰ گروه سامسونگ تصمیم گرفت به بازار صنایع الکترونیک وارد شود و به همین دلیل چندین واحد مرتبط با فعالیتهای الکترونیک تشکیل داد که از میان آنها میتوان به واحدهای دستگاههای الکترونیک، الکترومکانیکس، کورنینگ و نیمههادیها و ارتباطات اشاره کرد که در شهر سوون (Suwon) واقع شدند. اولین محصول آنها، تلویزیونهای سیاه و سفید بود.
۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰؛ تمرکز بر حوزه الکترونیک
پس از مرگ لی، فرزند وی سکان مدیریتی سامسونگ را برعهده گرفت.
سامسونگ در سال ۱۹۸۰ با تصاحب شرکت هنگوک جوا تونشین (Hanguk Jeonja Tongsin) تولید سخت افزارهای ارتباطی را شروع کرد. اولین محصول آنها تابلوهای برق بودند؛ ولی در ادامه توانستند به توسعه سیستمهای ساخت تلفن و دستگاههای فکس بپردازند و در آینده به قطب اصلی صنایع موبایل سامسونگ تبدیل شوند. این قسمت در دهه ۸۰ به واحد سامسونگ الکترونیکس ملحق شد. از سال ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۷، درآمد سالانه گروه سامسونگ از ۱.۳ میلیارد دلار در سال به ۲۴ میلیارد دلار افزایش پیدا کرد که در آن زمان، حدود ۲۰ درصد از تولید ناخالص داخلی کره جنوبی را تشکیل میداد.
پس از مرگ بنیانگذار سامسونگ در سال ۱۹۸۷، گروه سامسونگ به پنج مجموعه تجاری تقسیم شد که شامل سامسونگ گروپ، شینسگائه گروپ (خردهفروشی)، CJ گروپ (غذا، مواد شیمیایی، سرگرمی و لجستیک)، هانسول گروپ (کاغذ و تلهکام) و جونگآنگ گروپ (رسانه) میشدند. گروههای گفته شده در دهه ۹۰ به طور کامل از هم جدا شدند و اکنون به صورت مستقل و خارج از مدیریت گروه سامسونگ به فعالیت خود ادامه میدهند.
در دهه ۸۰ میلادی، سامسونگ الکترونیکس شروع به سرمایهگذاری گسترده در حوزه تحقیقات و توسعه کرد؛ سرمایهگذاریهایی که نقش حیاتی در رساندن سامسونگ به شرکتی پیشرو در عرصه صنایع الکترونیک جهانی داشتند. در سال ۱۹۸۲ یک کارخانه مونتاژ تلویزیون در پرتغال ساخته شد تا بتواند ۳۰۰ هزار دستگاه برای بازار اروپا در سال فراهم کند. در ادامه شاهد ساخت کارخانه نیویورک در سال ۱۹۸۴ با سرمایهگذاری ۲۵ میلیون دلار بودیم که میتوانست یک میلیون تلویزیون و ۴۰۰ هزار دستگاه مایکروویو در سال تامین نماید. کارخانه توکیو هم در سال ۱۹۸۵ تاسیس گردید. اندکی بعد در سال ۱۹۸۷ کارخانهای در انگلیس با سرمایهگذاری ۲۵ میلیون دلاری ساخته شد که میتوانست ۴۰۰ هزار تلویزیون رنگی، ۳۰۰ هزار دستگاه ضبط ویدیوکاست و ۴۰۰ هزار مایکروویو در سال تولید کند. البته عمدهترین سرمایهگذاری کرهایها در خارج از کشور خود در سال ۱۹۹۶ با تاسیس کارخانهای در شهر آستین ایالات تگزاس شروع شد. تا سال ۲۰۱۲، سامسونگ بیش از ۱۳ میلیارد دلار در مجموعه خود در آستین سرمایهگذاری کرده است که تحت نام نیمههادی سامسونگ آستین فعالیت دارد. همین مسئله موجب شده است تا مرکز آستین به عظیمترین مجموعه سرمایهگذاری خارجی در تگزاس و یکی از کلانترینها در کل ایالات متحده تبدیل شود.
در سال ۱۹۸۷، کمیسیون تجارت بینالملل ایالات متحده آمریکا در بیانیهای اعلام کرد که گروه سامسونگ کره جنوبی بدون کسب مجوز از تگزاس اینسترومنتس (Texas Instruments Inc) اقدام به فروش غیرقانونی تراشههای کامپیوتر در خاک این کشور کرده است. در این بیانیه از سامسونگ خواسته شده بود تا طی چند هفته، مبلغی را به عنوان جریمه به تگزاس اینسترومنتس پرداخت کند؛ در غیر این صورت، فروش تمامی حافظههای DRAM ساخت سامسونگ همراه با تمامی محصولاتی که از تراشههای آن استفاده میکنند در خاک آمریکا ممنوع میشد. ممنوعیت گفته شده شامل برد مدارهای الکترونیک سامسونگ و دستگاههای سایر شرکتها که از حافظههای اشاره شده استفاده میکردند از جمله کامپیوترها، دستگاههای فکس، چاپگرها و برخی تجهیزات ارتباطاتی خاص میشد.
۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰؛ شروع سلطه جهانی
سامسونگ از ۱۹۹۰ به شدت روی جهانی کردن فعالیتها و محصولات خود تمرکز داشته است؛ مخصوصاً موبایلها و محصولات مرتبط با نیمه رساناها که اکنون به بزرگترین منبع درآمد این شرکت تبدیل شده بودند. در همین زمان بود که دنیا متوجه حضور سامسونگ به عنوان نهادی بینالمللی شد. شاخه ساخت و ساز سامسونگ توانست جواز ساخت یکی از دو برج پتروناس در مالزی را بدست بیاورد. این موفقیتها با فعالیتهای عمرانی در برج تایپه ۱۰۱ تایوان و برج خلیفه امارات متحده عربی ادامه پیدا کرد. در سال ۱۹۹۳ «لی کان هی» که پس از مرگ پدر جانشین او شده بود، اقدام به فروش تعدادی از زیرمجموعههای سامسونگ کرد تا بتواند با کوچکتر کردن شرکت و تجمیع واحدهای مختلف روی سه صنایع الکترونیک، مهندسی و شیمیایی تمرکز کند. او به خوبی از اهمیت صنایع الکترونیک مطلع بود و راهکارهای خلاقانهای را برای بهبود انگیزه کارمندان مجموعه و افزایش کیفیت محصولات بکار گرفت. همچنین در سال ۱۹۹۶ گروه سامسونگ دوباره همکاری با دانشگاه سانگ کیونکوان (Sungkyunkwan) را از سر گرفت تا بتواند از نتایج تحقیقات این موسسه و فارغ التحصیلان آن در صنایع خود استفاده کند.
سامسونگ در سال ۱۹۹۲ توانست به بزرگترین تولیدکننده تراشههای حافظه تبدیل شود و پس از اینتل در رتبه دوم تولید کلی تراشه در سطح جهان قرار گیرد. خبر ساخت حافظه DRAM با ظرفیت چهار مگابیت در سال ۱۹۹۴، موفقیتی بزرگ محسوب میشد که توانست بازار تراشهها را به لرزه بیندازد. همین محصول توانست سامسونگ را یکهتاز بازار در سال ۱۹۹۵ تبدیل کند و جاهطلبی آنها را برای ساخت نمونههای پیشرفتهتر افزایش دهد. در همین راستا سرمایهگذاری ۲.۵ میلیارد دلاری برای ساخت حافظه ۶۴ مگابیتی تا سال ۱۹۹۸ صورت گرفت. همچنین سامسونگ از اواخر ۱۹۹۵ طرحهایی را برای تولید اولین حافظه DRAM یک گیگابیتی در برنامه خود قرار داده بود. همه این تلاشها موجب شد تا میزان صادرات سالانه سامسونگ تا ۱۰ میلیارد دلار افزایش پیدا کند.
دستیابی به فناوری تولید نمایشگرهای کریستال مایع، نقطه عطفی در صنایع تلویزیون سامسونگ محسوب میشود.
در ۱۹۹۵ اولین صفحه نمایش کریستال مایع از سوی کرهایها ساخته شد و تنها ۱۰ سال زمان نیاز بود تا سامسونگ به بزرگترین تولیدکننده نمایشگرهای کریستال مایع نیز بدل گردد. سونی که در آن زمان سرمایهگذاری چندانی روی صفحه نمایشهای بزرگ TFT LCD انجام نداده بود، تقاضای همکاری با سامسونگ را کرد؛ در نتیجه همکاری مشترک دو شرکت نهاد S-LCD تشکیل شد تا بتواند مقادیر مورد نیاز پنلهای LCD برای هردو سازنده را در تاسیسات واقع در تانجونگ (Tanjung) کره جنوبی تامین نماید. ۵۰ درصد بهعلاوه یک سهم از S-LCD در اختیار سامسونگ قرار داشت و مابقی آن متعلق به سونی بود؛ ولی نهایتاً در اواخر سال ۲۰۱۱ اعلام شد که سامسونگ اقدام به خریداری سهم سونی از این کسب و کار مشترک کرده است. نمایشگرهای TFT LCD از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بودند؛ زیرا در محصولات نوظهور و پرفروشی مثل لپتاپها به شکل گسترده مورد استفاده قرار میگرفتند و تقاضا برای آنها روز به روز درحال افزایش بود.
تجدید ساختار مدیریتی در اواخر دهه ۹۰
اگرچه تا اواخر دهه ۹۰ تقریباً همه چیز به خوبی برای سامسونگ پیش میرفت؛ اما کاهش قیمت حافظههای DRAM در سال ۱۹۹۶ به دلیل عبور عرضه از تقاضا، ضربه سنگینی به این شرکت وارد کرد. درحالی که آمارهای واحد تجهیزات ارتباطی و کامپیوتر رشد خوبی را نشان میدادند، میزان فروش کسب و کار نیمه رساناها افت ۳۱.۸ درصدی را تجربه کرده بود. در پاسخ به بحران تازه، سیستم مدیریتی جدیدی برای شرکت در نظر گرفته شد که قصد افزایش بهرهوری به کمک استراتژیهای تجاری نوین را داشت. نوآوریهای صورت گرفته در طی این زمان شامل تغییر سیستم مدیریت قیمتها برای شناسایی بهتر بازارهای درحال رشد، بهبود ارتباطات میان مدیران بخشهای مختلف شرکت، افزایش پشتیبانی مدیریتی از واحدهای خارجی و بهرهگیری از استراتژی بازاریابی جدید میشد. از همه مهمتر، تمرکز بیشتر روی حوزههای درحال رشد ارتباطات، ریزپردازندهها و سایر بخشها به جز حافظه بود که تحت سکانداری مدیرعامل جدید، «یون جونگ یونگ» (Yun Jong-Yong) صورت میگرفت.
در راستای استراتژیهای جدید اتخاذ شده، سامسونگ سعی کرد تا وابستگی درآمد خود به تولید حافظهها را کمتر کند و به سراغ فناوریهای جدیدتر رفت. تلاشهای سامسونگ موجب شد تا این برند بتواند در فاصله کوتاهی، به یکی از نامهای پرآوازه در زمینه ارتباطات و بازار تلفنهای همراه تبدیل شود. آنها در اواسط ۱۹۹۷ به عنوان شریک اصلی مسابقات المپیک جهت تامین تجهیزات ارتباطی برگزیده شدند و در المپیک زمستانی ۱۹۹۸ ژاپن و المپیک ۲۰۰۰ سیدنی حضور پیدا کردند. از دیگر تلاشهای سامسونگ در حوزه ارتباطات میتوان به تاسیس تلفنخانه در اکوادور، ورود به بازار ارتباطات بیسیم چین با همکاری شرکت شانگهای گریت وال موبایل و آغاز فروش تلفنهای همراه به اپراتور AT&T در ایالات متحده اشاره کرد.
سامسونگ در بحران اقتصادی ۱۹۹۷ آسیا توانست عملکرد بهتری نسبت به شرکتهای هموطن خود داشته باشد.
وقوع بحران اقتصادی در کشورهای آسیایی در پاییز ۱۹۹۷ باعث افت شدید ارزش پول کره در مقابل دلار آمریکا شد و قیمت آن در مقایسه با مدت مشابه در سال قبل، به نصف کاهش یافت. سامسونگ نیز مجبور شد تعدادی از زیرشاخههای خود را که به کسب و کار اصلی ارتباط مستقیمی نداشتند، به فروش برساند. همچنین ۲۶ درصد از نیروی کار داخلی شرکت همراه با ۳۳ درصد از نیروی کار بینالمللی سامسونگ از کار اخراج شدند که این مسئله موجب کاهش تولید محصولات مختلف شد. در مقایسه با سایر شرکتهای بزرگ کرهای، سامسونگ توانست از بحران اقتصادی گفته شده راحتتر عبور کند و با چالش جدی مواجه نشد.
البته سامسونگ موتور با ضرر قابل توجهی به شرکت رنو فروخته شد. از سال ۲۰۱۰ تاکنون، ۸۰.۱ درصد از سهام رنو – سامسونگ به فرانسویها تعلق دارد و سهم کرهایها از این کسب و کار تنها ۱۹.۹ درصد است. ناگفته نماند که سامسونگ از دهه ۸۰ تا ۹۰ میلادی در زمینه هوانوردی هم فعالیتهایی داشت. همین فعالیتها موجب شد تا در سال ۱۹۹۹ صنایع هوافضای کره (KAI) با ادغام واحد هوافضای سامسونگ، صنایع سنگین دوو و شرکت هوافضای هیوندای تشکیل شود. با این حال سامسونگ هنوز هم به صورت مستقل به تولید موتور هواپیما و توربینهای گازی ادامه میدهد.
آغاز عصر جدید در تاریخچه سامسونگ
همانطور که در قسمتهای قبلی اشاره کردیم، پس از مرگ لی بیونگ چو، فرزند وی، لی کان هی با تمرکز روی صنایع الکترونیک و خروج از حوزههای متفرقه توانست بنیان شکلگیری امپراطوری سامسونگ در سالهای آتی را فراهم سازد. در ادامه با انتخاب یون جونگ یونگ به عنوان مدیرعامل سامسونگ الکترونیکس، استراتژیهای تجاری و مدیریتی جدیدی اتخاذ شد که نه تنها موجب عبور از بحران اقتصادی گردید، بلکه توانست در سالهای بعد تاثیر چشمگیری روی رشد فروش محصولات داشته باشد. سرمایهگذاری عظیم در حوزههای مختلف فناوری هم باعث شده بود تا سامسونگ به دانش تولید دستگاههای الکترونیک مختلف و نوآوریهای بسیاری دست پیدا کند که تا به امروز حیات کسب و کار آن را تضمین کرده است. در ادامه به تاریخچه کوتاه برخی از مهمترین محصولات ساخته شده توسط سامسونگ که تاثیر بسزایی بر بازارهای جهانی داشتند، خواهیم پرداخت.
تاریخچه موبایلهای سامسونگ
سامسونگ الکترونیکس در سال ۱۹۷۷ به صورت رسمی از بخش شبکه مخابراتی خود رونمایی کرد و با گذشت شش سال از آن تاریخ، در ۱۹۸۳ کسب و کار ارتباطات مخابراتی همراه را راهاندازی نمود؛ به این امید که بتواند موتور درآمدزای آینده شرکت باشد. در سال ۱۹۸۶ اولین سیستم ارتباطی داخل خودروی سامسونگ با نام SC-100 معرفی گردید؛ اما به دلیل کیفیت نامناسب نتوانست موفقیتهای چندانی را بدست آورد.
با وجود شکست متحمل شده، «کی ته لی» (Ki Tae Lee)، مدیر وقت گروه توسعه ارتباطات بیسیم، مصمم بود تا فعالیت در زمینه موبایل را ادامه دهد. او از کارفرمای خود درخواست کرد تا ۱۰ موبایل موتورولا جهت بررسی نتایج بنچمارک خریداری شود. پس از گذشت ۲ سال، تیم تحقیق و توسعه سامسونگ اولین گوشی همراه طراحی و ساخته شده توسط این شرکت با نام SH-100 را در ۱۹۸۸ وارد بازار کره جنوبی کرد. در آن زمان استقبال از موبایلها چندان بالا نبود و با وجود معرفی مدل جدید در هرسال، تنها یک الی دو هزار دستگاه توسط سامسونگ در بازار به فروش میرفت.
تلاش برای شکست موتورولا در خانه
تلفنهای همراه معیوب در جلوی چشمان کارمندان سامسونگ سوزانده میشدند تا اعتقاد عمیق مجموعه بر شعار "کیفیت، افتخار ماست" را نشان دهند.
در سال ۱۹۹۳ تیم مدیریتی سامسونگ تصمیم گرفت تا تمرکز گروه توسعه این شرکت روی بهبود آنتندهی محصولات قرار گیرد؛ زیرا شرایط خاص جغرافیایی کره و وجود تپهها و کوههای بسیار، تجربه آنتندهی نه چندان خوبی را برای مشتریان رقم میزد. آنها توانستند اندازه مناسب برای طول آنتن موبایل را پیدا کنند و به سراغ عنصر طلا برای برقراری ارتباط میان مدار داخلی دستگاه و فرستنده سیگنال رفتند. طلا میتوانست مقاومت بسیار کمتری را نسبت به سایر فلزات فراهم سازد؛ در نتیجه آنتندهی تلفنهای همراه با پایداری بیشتری همراه میشد. همچنین نرم افزار مخصوصی با توجه به شرایط توپوگرافیک کره جهت جستجوی سیگنال توسعه یافت. در طی همین سال، تغییرات مدیریتی گستردهای در سامسونگ شکل گرفت که تاکید داشت موبایلهای فروخته شده تحت برند شرکت باید تا سال ۱۹۹۴ به استانداردهای موتورولا دست پیدا کنند؛ در غیر این صورت واحد مذکور به کلی منحل میشد.
تیم توسعه موبایل سامسونگ در اواخر ۱۹۹۳ مدلی جدید با نام SH-700 معرفی کرد که تفاوتهای محسوسی نسبت به نسلهای گذشته محصولات شرکت داشت. دستگاه اشاره شده، سبکترین موبایل سامسونگ تا آن زمان بود که از طراحی جمع و جوری بهره میبرد و کیفیت آن به شدت افزایش پیدا کرده بود. هر دستگاه به صورت جداگانه تحت آزمونهای کیفی قرار میگرفت تا از عملکرد صحیح آن اطمینان کسب شود و دستگاههای معیوب در جلوی چشمان تمامی کارمندان سوزانده میشدند. تخمین زده میشود که ارزش کلی دستگاههای سوزانده شده بالغ بر ۱۸۸ میلیون دلار بوده است. همین مسئله موجب شد تا شعار «کیفیت، افتخار است» در ذهن تمامی اعضای سامسونگ حک شود.
حدود یک سال بعد و در اواخر ۱۹۹۴ مدل SH-770 با نام تجاری Anycall وارد بازار شد که نتیجه تلاشهای تیم بازاریابی برای احیای دوباره برند سامسونگ در حوزه موبایل بود و تغییرات کوچکی نسبت به SH-700 در زمینه طراحی و بهبود کیفیت قطعات در آن صورت گرفته بود. سامسونگ امید داشت تا این تغییر نام بتواند نگاه مشتریان نسبت به موبایلهای خود را تغییر دهید و دوباره اعتماد آنها را کسب نماید.
سیاستهای بازاریابی بسیار جدی سامسونگ همراه با پویشهای تبلیغاتی سرسختانهای همراه بود و هدف اصلی آن، چیز جز تغییر نگرش رایج در جامعه نسبت به برتری محصولات موتورولا در برابر سامسونگ نبود. برای دگرگونی این طرز فکر، سامسونگ تمرکز ویژهای روی کیفیت موبایلهای خود داشت و شعار «قدرتمند در توپوگرافی منحصربهفرد کره» را ترویج داد. نتیجه تلاشهای گفته شده در اواسط سال ۱۹۹۵ خود را نشان داد و سامسونگ تنها طی چند ماه موفق شد سهم خود در بازار کره جنوبی را از ۲۵.۸ درصد به ۵۱.۵ درصد افزایش دهد؛ درحالی که در بازه زمانی مشابه، سلطه موتورولا در کره اتمام یافت و سهم این شرکت از ۵۲.۵ به ۴۲.۱ درصد کاهش پیدا کرد.
ظهور استاندارد CDMA در بازار موبایل
سامسونگ از سال ۱۹۹۶ شروع به عرضه موبایلهای لاک شده برای اپراتورهای داخلی کره جنوبی کرد.
سامسونگ اولین دستگاه مبتنی بر استاندارد CDMA (دسترسی چندگانه تقسیم کدی) را با اسم SCH-100 در سال اواسط ۱۹۹۶ توسعه داد که همزمان با دسترسی عمومی استاندارد ارتباطی مذکور بود. این محصول از وزن کم در کنار طراحی باریک نسبت به زمان خود بهره میبرد و میتوانست صدای بسیار شفافی را در حین مکالمات در اختیار کاربر قرار دهد. در همین زمان سامسونگ توانسته بود با همکاری شرکتهای KTFreetel و Hansol PCS در زمینه خدمات ارتباطات شخصی (PCS) هم سهم عمده بازار را در دست بگیرد؛ محصولات این زمینه به صورت اختصاصی برای تعامل با شبکه خاص طراحی میشدند و امروزه با عنوان دستگاههای قفل شده (Locked) از آنها یاد میشود. اولین موبایل لاک شده سامسونگ، SCH-1100 بود که وزن کمتر در کنار عمر باتری بیشتر را ارائه میداد و از نوآوریهای تازهای مثل توانایی تشخیص و ضبط صدا با کیفیت بالا بهره میبرد.
طراحی محصول گفته شده با در نظر گرفتن نسل جوان صورت گرفته بود که گروهی بسیار مهم در بازار رو به رشد موبایل به شمار میرفتند. چنین تصمیماتی در نهایت به برتری سامسونگ در بازار محصولات مبتنی بر استاندارد CDMA در پایان سال ۱۹۹۷ منتهی شد؛ به طوری که ۵۷ درصد از سهم موبایلهای CDMA و ۵۸ درصد از فروش موبایلهای لاک شده در اختیار این شرکت قرار داشت. همچنین در اواسط ۱۹۹۷ رکورد فروش یک میلیون دستگاه CDMA برای سامسونگ به ثبت رسید.
ورود به بازارهای جهانی موبایل
پس از تجربه موفق فروش موبایلهای لاک شده در کره، سامسونگ با همکاری اپراتور اسپرینت به سراغ ایالات متحده رفت.
ورود سامسونگ به بازارهای جهانی در طی سال ۱۹۹۶ و هنگام شروع همکاری با اپراتور آمریکایی اسپرینت (Sprint) برای فروش موبایلهای لاک شده در خاک ایالات متحده رقم خورد که براساس آن، اسپرینت در قراردادی ۶۰۰ میلیون دلاری اقدام به خرید موبایل سامسونگ به مدت سه سال تحت برند مشترک Sprint-Samsung میکرد. چندی بعد ورود به بازار هنگکنگ در سال ۱۹۹۷ و برزیل در سال ۱۹۹۸ صورت پذیرفت. موفقیت سامسونگ در بازار برزیل موجب شد تا عرصه برای تاسیس کارخانه موبایل در این کشور فراهم شود تا بتواند زمینه نفوذ کرهایها به سایر کشورهای آمریکای لاتین را ایجاد نماید.
طبق آمارهای سال ۱۹۹۹، سامسونگ بیش از ۵۰ درصد از سهم جهانی موبایلهای CDMA را در اختیار داشت؛ اما این بازار در خارج از خاک کره و در مقایسه با استاندارد GSM، بسیار کوچکتر بود. دستگاههای مبتنی بر GSM در آن زمان حدود ۷۰ درصد از بازار جهانی را شامل میشدند که رقم غیرقابل اغماضی بود. همچنین بازار کره جنوبی درحال اشباع شدن بود و رقابت در داخل برای سامسونگ سختتر میشد. تمامی این موارد موجب شد تا سامسونگ در نهایت برای رشد بیشتر و افزایش میزان فروش موبایلهای خود به توسعه محصولات GSM روی بیاورد.
سامسونگ جهت ورود به عرصه GSM تصمیم به همکاری با شرکت دانمارکی Dancall گرفت. اولین موبایل GSM کرهایها با نام SGH-100 تنها لوگوی سامسونگ را روی بدنه داشت و در واقع توسط دانمارکیها ساخته میشد. کمی بعد سامسونگ محصولی بومی با نام SGH-200 را روانه بازار اروپا نمود؛ اما کیفیت دستگاههای CDMA این شرکت را نداشت. همچنین افزایش سطح انتظارات به واسطه سالها فعالیت سه شرکت بزرگ در اروپا، یعنی نوکیا، موتورولا و اریکسون موجب شده بود تا ترغیب مشتریان به خرید محصولی آسیایی چندان آسان نباشد. مدلهای بعدی سامسونگ هم با موفقیت چشمگیری روبهرو نشدند تا تیم توسعه شرکت متوجه شود که تنها تغییر مدارهای الکترونیک برای به دست آوردن جایگاهی مناسب در بازار اروپا کافی نیست.
تیم توسعه سامسونگ با بررسی انتظارات مشتریان به این نتیجه رسیدند که اروپاییها به دنبال محصولی با تقارن هندسی، متوازن و ساده میگردند. همین مسئله با تمرکز روی اصل سادگی در طراحی موجب شکلگیری محصولاتی تازه متناسب با سلیقه ساکنان اروپا گردید. در اواخر سال ۱۹۹۸ موبایل SGH-600 پا به میدان گذاشت و همراه با خود، استراتژیهای فروش سامسونگ را هم دستخوش تغییراتی کرد.
سامسونگ به دنبال فرار از بازار محصولات پایین رده بود؛ زیرا بسیاری به موبایلهای این شرکت به چشم دستگاههای ارزان و ضعیف نگاه میکردند. آنها تصمیم گرفتند تا محصول جدید خود را که از طراحی چشمنواز و قابلیتهای پیشرفته بهره میبرد، در رده دستگاههای پیشرفته و گران قیمت قرار دهند. همین استراتژی در انتها توانست دو بار جایزه Mobile News Awards به عنوان بهترین تولیدکننده را برای سامسونگ به ارمغان بیاورد؛ عنوانی که در گذشته به غولهایی مثل نوکیا و ارکیسون اعطا شده بود.
تغییر شرایط در هزاره سوم
هزاره جدید با معرفی محصولاتی نو و متفاوت برای سامسونگ همراه بود. مدل SPH-I300 در اواخر سال ۲۰۰۱ با همکاری مشترک اپراتور اسپرینت وارد بازار شد که از سیستم عامل پالم (Palm OS) بهره میبرد. در این زمان بسیاری از نامهای مطرح امروزی مثل اپل، هنوز وارد بازار موبایل نشده بودند و خریداران هم نسبت به نمایشگرهای لمسی تردید داشتند. البته بیشتر موبایلهای لمسی همراه با کلیدهای فیزیکی به بازار عرضه میشدند و خبری از مدل کاملاً لمسی در آن دوران نبود. کمی بعد سامسونگ به سراغ ویندوز موبایل رفت و سعی میکرد تا با توجه به نیازهای بازار، محصولات خود را تغییر دهد. مدل SGH-i607 یکی از همین تلاشها در زمان اوج محبوبیت استایل بلکبری بود. البته کرهایها در کپیبرداری از بلکبری تنها نبودند و شرکتهای دیگر از جمله موتورولا هم با عرضه دستگاههایی مثل موتورولا Q سعی داشتند طراحی مشابهی را در اختیار مشتریان خود قرار دهند.
به دلیل عدم بهینهسازی ویندوز موبایل برای صفحات لمسی، موبایلهای مبتنی بر این سیستم شانس چندانی در بازار نداشتند.
پس از ورود اپل به بازار موبایل، وضعیت برای سایر شرکتها از جمله سامسونگ کمی سختتر شد. مدل Instinct یکی از پاسخهای مستقیم سامسونگ به آیفون در سال ۲۰۰۸ بود که کلیدهای فیزیکی در آن حذف شده بودند و از صفحه کاملاً لمسی استفاده میکرد. اگرچه در آن زمان آیفون یک گوشی هوشمند واقعی محسوب نمیشد و خبری از اپ استور اپل هم نبود؛ اما شرایط برای سامسونگ نیز چندان خوب پیش نمیرفت. آنها سیستم عاملهای همراه مختلفی مثل پالم، ویندوز موبایل و جاوا را روی محصولات خود آزمایش کرده بودند؛ اما هیچ کدام به برتری نسبی دست پیدا نکردند. ضعف نرم افزاری موجب شکست سامسونگ شد تا زمانی که ناجی به نام اندروید پا به میدان بگذارد.
در اواخر همان سال، سامسونگ از Omnia SCH-i910 رونمایی کرد که به اولین رابط کاربری سفارشی این شرکت با نام TouchWiz مجهز شده بود. البته در آن زمان رابط کاربری سفارشی چیزی جز چند ویجت اضافه شده به ویندوز موبایل نبود و توان قیاس با رابطهای کاربری فعلی اندروید را نداشت. گوشههای منحنی محصول اشاره شده به نوعی تداعیکننده گلکسی S4 است و میتوان آن را یکی از اجداد کهکشانیها محسوب کرد. در نهایت به دلیل عدم سازگاری چندان بالای سیستم عامل ویندوز موبایل با صفحات لمسی و برخی تصمیمات عجیب مثل درگاه هدفون غیر استاندارد موجب شد تا این موبایل هم موفقیت چندانی بدست نیاورد.
صعود به اوج با کهکشانیها
در سال ۲۰۱۰ تنها دو شرکت اپل و بلکبری به دلیل سهم عمده از بازار، توان عرضه یک گوشی هوشمند در تمامی اپراتورها را داشتند. سامسونگ کمی قبل و در سال ۲۰۰۹ موبایل گلکسی را با سیستم عامل اندروید معرفی کرده بود و تصمیم گرفت عضو جدید با نام گلکسی S را به صورت سفارشی برای هر اپراتور با نامهای مختلف وارد بازار کند. این موبایل یکی از قدرتمندترین دستگاههای آن زمان به شمار میرفت که برتری گرافیکی محسوسی نسبت به سایر دستگاههای اندرویدی داشت. همچنین طراحی نازک و باریک در کنار صفحه نمایش AMOLED موجب شد تا اولین عضو سری گلکسی S بتواند فروش ۲۵ میلیون واحدی را تجربه کند. البته مشکلاتی هم از جمله کمبود پنلهای امولد گریبانگیر سامسونگ شد؛ بهطوری که آنها مجبور شدند برخی نمونهها را با پنلهای LCD وارد بازار کنند.
با وجود موفقیت نسبی گلکسی S، سامسونگ هنوز حاضر نبود تمامی تمرکز خود را روی سیستم عامل اندروید قرار دهد. آنها نیم نگاهی به سیستم عامل نیز مایکروسافت داشتند و دستگاههایی مبتنی بر ویندوزفون مثل Focus را هم در همان سال وارد بازار کردند. سعی شده بود تا طراحی محصولات ویندوزی به کهکشانیها نزدیکتر شود؛ اما سرمایهگذاری چندانی در حوزه بازاریابی برای فروشها آنها صورت نمیگرفت. چند ماه بعد در سال ۲۰۱۱ گلکسی S2 معرفی شد که توانست سلطه اپل را به شکل جدی به چالش بکشد. همچنین شکایت اپل از سامسونگ برسر سری گلکسی موجب توجه بیشتر به محصول اخیر کرهایها شده بود و توانست زمینه را برای موفقیت بیشتر آن فراهم سازد. سامسونگ توانست تنها در ۵۵ روز ابتدایی عرضه دستگاه مذکور حدود ۳ میلیون واحد به فروش برساند.
سامسونگ با گلکسی S2 توانست برای اولین بار در میزان فروش از اپل سبقت بگیرد.
سامسونگ رویه نامگذاری و سفارشیسازی موبایلهای خود را بار دیگر برای گلکسی S2 تکرار کرد. سه اپراتور اصلی ایالات متحده نه تنها دستگاههایی با نام متفاوت عرضه میکردند؛ بلکه مشخصات سخت افزاری و طراحی آنها هم با یکدیگر فرق داشت. برای مثال نسخه استاندارد جهانی از یک کلید فیزیکی در وسط و دو کلید لمسی در کنار (مشابه گلکسی S) بهره میبرد؛ درحالی که نسخه مخصوص اپراتور AT&T به یک ردیف شامل چهار کلید لمسی مجهز شده بود و صفحه نمایش آن نسبتاً کوچکتر به نظر میرسید. همچنین نسخه اختصاصی اپراتور اسپرینت به قابلیت NFC مجهز نشده بود؛ اما سایر نمونههای موجود در خاک آمریکا از تراشه NFC استفاده میکردند. در نهایت تراشه متفاوت اسنپدراگون S3 کوالکام در دستگاههای مختص به اپراتور T-Mobile تعبیه شده بود. تفاوتهای گفته شده نه تنها به فروش سامسونگ لطمه وارد نکرد؛ بلکه در آخر رکورد فروش ۴۰ میلیون دستگاه را برای آنها فراهم نمود. در سهماهه سوم سال ۲۰۱۱ سامسونگ موفق شد برای اولینبار اپل را از نظر میزان فروش پشت سر بگذارد و سهم ۲۳.۸ درصدی از بازار (در مقایسه با ۱۴.۶ درصد اپل) را تصاحب نماید.
محبوب با اندروید تا به امروز
رابطه نزدیک گوگل و سامسونگ موجب شد تا ساخت تعدادی از دستگاههای خانواده نکسوس به کرهایها واگذار شود که بیشتر از سایر شرکای گوگل مثل ایسوس، HTC، موتورولا و الجی در آن زمان محسوب میشد. نکسوس S اولین ثمره این همکاری بود که در ماه پایانی سال ۲۰۱۰ به بازار عرضه شد و فروش آن در سال ۲۰۱۱ ادامه یافت. اگرچه صفحه نمایش ۴ اینچی سوپر امولد در کنار اتصال NFC و ۱۶ گیگابایت حافظه داخلی مشخصات قابل قبولی در آن زمان بودند؛ اما پیشرفت چشمگیری نسبت به نکسوس ۱ محسوب نمیشدند. همچنین بررسیها خبر از مشکلاتی در آنتندهی و عمر باتری میدادند. گلکسی نکسوس با الهام از گلکسی S2 به پردازنده دو هستهای ۱.۲ گیگاهرتزی همراه با ۱ گیگابایت حافظه رم و صفحه نمایش عظیم ۴.۶۵ امولد با رزولوشن 720p مجهز شده است و توانست بازخوردهای بسیار مثبتتری نسبت به عضو قبلی خانواده خود دریافت کند. گوگل برای اولین بار تصمیم گرفت دستگاههای سری نکسوس را به صورت لاک شده با همکاری اپراتورهای ورایزن و اسپرینت به فروش برساند؛ اما کمی بعد فروش نسخه آنلاک هم در پلی استور شروع شد. ولی در نهایت گلکسی نکسوس فروش خیرهکننده را تجربه نکرد و حتی در یک بازه زمانی کوتاه به دلیل شکایتهای اپل، فروش آن در ایالات متحده متوقف شد.
گلکسی S4 پرفروشترین دستگاه اندرویدی تمام دوران محسوب میشود.
در اوایل سال ۲۰۱۲ سامسونگ مفهوم جدیدی در صنعت موبایلهای اندرویدی با نام فبلت را رقم زد. اولین محصول شرکت در این رده، گلکسی نوت نام داشت و بسیاری معتقد بودند که اندازه بزرگ صفحه نمایش موجب کاهش سهولت استفاده از آن میشود و یک شکست تجاری خواهد بود. نمایشگر ۵.۳ اینچی و قلم استایلوس توجه بسیاری از مشتریان را به خود جلب کرد و در نهایت فروش ۱۰ میلیون واحدی برای اولین عضو از سری گلکسی نوت رقم خورد. سامسونگ ده نسل متفاوت از این سری روانه بازار کرد اما در نهایت دیگر عضو جدیدی برای سال ۲۰۲۱ معرفی نشد و این سری با خانواده گلکسی S ادغام گردید.
با پشت سر گذاشتن اپل در سال ۲۰۱۱، توجه بازار بیشتر از قبل به سری گلکسی S جلب شده بود و سومین عضو این خانواده توانست فروش جهانی ۷۰ میلیون واحدی را به ثبت برساند؛ محصولی که به عنوان دومین دستگاه پرفروش اندرویدی تمام دوران شناخته میشود. سامسونگ هم روند گذشته خود را تغییر داد و سعی میکرد دستگاههایی با مشخصات تقریباً یکسان وارد بازار نماید. تغییر استراتژیها موجب فروش فراتر از حد انتظار گلکسی S4 شد و رکورد ۸۰ میلیونی را برجای گذاشت و آن را در رتبه بالاتری نسبت به گلکسی S3 قرار داد. موفقیتهای سامسونگ در زمینه گوشیهای هوشمند تا به امروز ادامه داشته است و این برند به یکی از پیشگامان صنعت موبایل به لطف سالها فعالیت و تجربه بدل گشته است.
تاریخچه کامپیوترهای سامسونگ
اگرچه بسیاری از افراد سامسونگ را به خاطر گوشیهای هوشمند و لوازم خانگی آن میشناسند؛ اما این برند یکی از فعالین بسیار باسابقه در زمینه کامپیوترها و لپتاپها نیز محسوب میشود. در حقیقت از عرضه اولین کامپیوتر سامسونگ در سال ۱۹۸۳ حدود ۴۰ سال میگذرد. البته در سالهای ابتدایی فعالیت در این عرصه، سامسونگ موفقیتهای تجاری چشمگیری بدست نیاورد؛ به طوری که تعداد لپتاپهای فروخته شده توسط آنها تا سال ۱۹۹۰ تنها به ۱۰۰ هزار دستگاه میرسید. اما رقم مذکور در سال ۲۰۰۷ به ۱.۵ واحد رسید و تنها سه سال بعد، از مرز فروش ۱۰ میلیون لپتاپ گذر کرد.
اولین کامپیوتر سامسونگ با معیارهای امروزی، چیزی فراتر از یک ماشین تایپ نیست.
مانند سایر محصولات سامسونگ، رشد فروش رایانههای شخصی به مرور صورت گرفت و عوامل مهمی از جمله تمرکز بر طراحی روی آن تاثیرگذار بوده است. البته سامسونگ در تمامی این سالها با چالشهای فراوانی هم در بازارهای جهانی مواجه بوده است و رقابتی سخت و نفسگیر با سایر تولیدکنندگان داشته است. همچنین بهرهمندی از صنایع قدرتمند نیمه هادی و کارخانههای تولیدکننده پنلهای LCD کمک شایانی به رشد واحد کامپیوتر این شرکت کرده است تا بتواند در تامین بسیاری از قطعات خود کفا شود.
اولین کامپیوتر ساخت سامسونگ
در دهه ۸۰ میلادی، واحد کامپیوتر سامسونگ زیرمجموعهای از بخش لوازم خانگی به شمار میرفت و هنوز استقلال چندانی به دست نیاورده بود. در حوالی همان سالها شرکتهای مطرحی مثل اپل و IBM به فکر ساخت رایانههای شخصی تجاری افتاده بودند و همین مسئله موجب شد تا سامسونگ نیز روی این عرصه متمرکز شود. البته به دلیل ورود دیرتر به بازار، بسیاری از افراد به محصولات سامسونگ به چشم نمونههایی تقلید شده نگاه میکردند که اصالت مختص به خود را نداشتند. اما سامسونگ مصمم به تولید کامپیوترها بود و به هیچ عنوان نمیخواست بازار رو به رشد و آینده درخشان آن را از دست بدهد.
اولین کامپیوتر سامسونگ در سال ۱۹۸۳ با نام SPC-1000 و مبتنی بر ریز پردازنده هشت بیتی Z80 رونمایی شد. دستگاه گفته شده از فرکانس پردازشی ۴ مگاهرتزی بهره میبرد و به ۶۴ کیلوبایت حافظه رم نیز مجهز شده بود. همچنین نرم افزار پردازش متن ساخت ژاپن در آن مورد استفاده قرار گرفته بود. دستگاه اصلی شامل یک صفحه کلید و ضبطکننده نوار کاست همراه با گیمپد و درایورهای اکسترنال بود که امکان اتصال نمایشگر CRT اختصاصی هم به آن وجود داشت. نرم افزارهای آن روی کاست عرضه میشدند و در حدود ۱۰۰ عنوان برای آن وارد بازار شد که شامل برنامهها و بازیهای گوناگون میگردید. با معیارهای امروزی، کامپیوتر اشاره شده چیزی فراتر از یک ماشین تایپ مدرن محسوب نمیشود.
ظهور لپتاپهای مدرن در دهه ۹۰
در دهه ۹۰ میلادی پیشرفتهای چشمگیری در حوزه رایانههای شخصی صورت گرفته بود و لپتاپها در حال کسب محبوبیت بودند. در آن زمان تمرکز اصلی روی قابلیت حمل لپتاپها قرار داشت و کمتر سازندهای به سراغ بهبود طراحی محصولات خود میرفت. در این میان سامسونگ لپتاپ Sens 810 را معرفی نمود که از صفحه کلید پروانهای جهت تایپ آسانتر بهره میگرفت و نظر هر مشتری را در اولین نگاه به سوی خود جلب میکرد. طراحی ارگونومیک آن توانست رسانهها را هم به خود جذب نماید و تاثیر مثبتی روی بازاریابی لپتاپهای این شرکت داشته باشد؛ به طوری که به عنوان پیشنهاد سردبیر مجله تایم در ژولای همان سال انتخاب شد.
سامسونگ نقش پررنگی در شکلگیری طراحی لپتاپهای مدرن امروزی داشته است.
جاهطلبیهای سامسونگ در سال ۲۰۰۲ کمی فراتر رفت و تصمیم به ساخت لپتاپی با امکانات یک رایانه شخصی کامل گرفتند. مدل Sens Q760 نتیجه همین تفکر بود که از یک داک چند رسانهای مستقل بهره میگرفت. کاربران به کمک داک میتوانستند از هارد دیسکها، اتصال جانبی صدا، دسترسی به CD و فلاپی دیسک بهرهمند شوند. در سال ۲۰۰۵ لپتاپ M70 از سوی سامسونگ معرفی شد که به صفحه نمایش غول پیکر ۱۹ اینچی مجهز شده بود که میتوانست از بدنه جدا شود. در آن زمان خبری از تبلت – پیسیها نبود، اما طراحان سامسونگ رویای مشابهی را در سر میپروراندند. هزینه بالای تولید M70 و استقبال پایین از محتوای آنلاین در آن زمان موجب شد تا این محصول فروش چندانی را تجربه نکند.
در سال ۲۰۰۶ لپتاپ Sens Q35 با پشتیبانی داخلی از Wi-Max وارد بازار کره جنوبی و روسیه شد که امکان ارتباط بیسیم پایدار با سرعت بیشتر در آن زمان را فراهم میساخت. در سالهای آتی سامسونگ به سراغ استانداردهای ارتباطی موبایل در محصولات خود رفت و اولین لپتاپ مجهز به اتصال 4G LTE خود را در سال ۲۰۱۱ معرفی نمود. لپتاپهای سامسونگ مسیر طولانی را در چهار دهه اخیر طی کردهاند و تاثیر بسزایی روی شکلگیری طراحی لپتاپهای امروزی داشتند. برخی مدلها مثل Sens Q S760 در زمان عرضه، رکوردهای بسیاری را جابهجا کردند و به عنوان نازکترین محصولات در رده خود شناخته میشدند. بعضی دیگر از آنها هم قابلیتهای عجیبی داشتند که از بارزترین آنها میتوان به مدل NC215S با پنل خورشیدی در پشت بدنه جهت تامین انرژی اشاره نمود.
تاریخچه تلویزیونهای سامسونگ
سامسونگ بیش از ۵۰ سال سابقه ساخت تلویزیون را در کارنامه دارد و طی این سالها به یکی از شرکتهای پیشرو در این عرضه تبدیل شده است. امروزه سامسونگ بسیاری از فناوریهای نوین تولید تلویزیون را در اختیار دارد؛ اما وضعیت آنها در ابتدا بسیار متفاوت بود. کمکهای دولت کره و اراده جدی مدیران شرکت موجب شد تا بتوانند فناوری مورد نیاز برای ساخت نمونههای سیاه سفید را بدست آورند و بازار کره را از محصولات خارجی بینیاز کنند.
شروع با تلویزیونهای سیاه و سفید
همانطور که در قسمتهای قبلی اشاره شد، سامسونگ کسب و کار تلویزیون خود را با تولید نمونههای سیاه و سفید در دهه ۷۰ میلادی آغاز نمود. این شرکت تا سال ۱۹۷۶ موفق به تولید ۱ میلیون تلویزیون سیاه و سفید شده بود که اغلب نمایشگرهای کوچک در بدنه چوبی را شامل میشدند. در ابتدا تمامی تلویزیونها تنها در خاک کره مونتاژ میگردیدند و قطعات اصلی آنها از سوی شرکت سانیو ژاپن تامین میشد. کمی بعد سامسونگ به سراغ تولید تلویزیونهای رنگ نیز رفت؛ اما همچنان به ساخت نمونههای سیاه و سفید هم ادامه داد. تا سال ۱۹۷۸ حدود ۴ میلیون و تا سال ۱۹۸۲ حدود ۱۰ میلیون تلویزیون سیاه و سفید توسط سامسونگ ساخته شد. مقصد اصلی این محصولات کشورهای آسیایی و آمریکای جنوبی بودند؛ درحالی که نسخههای رنگی به بازار آمریکای شمالی و اروپا صادر میشدند.
سامسونگ در آغاز تنها قطعات ژاپنی تلویزیونها را در کره مونتاژ میکرد.
در طی زمان تلویزیونها پیشرفتهای سخت افزاری چشمگیری کردند و نمایشگرها آنها بزرگتر شد. دیگر خبری از لولههای خلاء نبود و اکنون به بردهای الکترونیک همراه با ترانزیستورها و ریز پردازندهها مجهز شده بودند. در سال ۱۹۹۱ همزمان با فروپاشی شوروی سابق، فرصت مناسبی در بازارهای اروپای شرقی فراهم شد. این بازارها توان پذیرش چندین میلیون دستگاه تلویزیون را داشتند که میتوانست توسط سامسونگ تامین شود. همچنین تولید پلاستیک به اوج خود رسیده بود و بهرهگیری از آن کار را برای ساخت تلویزیون بسیار آسانتر میکرد؛ زیرا پلاستیک هم ارزانتر از چوب بود و هم جذابیت بصری بیشتری را ارائه میداد. مجموعه رخدادهای گفته شده موجب افزایش فروش تلویزیونهای سامسونگ از اواخر دهه ۷۰ تا اوایل دهه ۹۰ میلادی شدند.
بازی با نامها در صنعت تلویزیون
در دهه ۹۰ میلادی طراحی و سخت افزار تلویزیونها به استاندارد یکسانی نزدیک شده بود و محصولات شرکتهای مختلف شباهتهای فراوانی با هم داشتند. در چنین شرایطی بیشتر تولیدکنندگان سعی کردند با برندسازی و بازی با نامهای تجاری، محصولات خود را از سایر نمونههای موجود در بازار متمایز کنند. سامسونگ هم در همین راستا سری تلویزیونهای بایو ویژن (Bio Vision) را در سال ۱۹۹۳ معرفی نمود و کمی بعد هم نمونههایی مانند اولترا بایو ویژن را هم به بازار عرضه کرد. البته فناوری بکار رفته در آنها مثل گذشته بود و چیزی فراتر از یک جعبه پلاستیکی و ریموت کنترل در اختیار خریدار قرار نمیگیرد.
کمی بعد کرهایها تصمیم گرفتند تا تلویزیونی با نسبت تصویر غیر رایج ۱۲.۸ به ۹ وارد بازار کنند؛ درحالی که در آن زمان بیشتر محصولات از نسبت تصویر استاندارد ۳ در ۴ بهره میگرفتند. رزولوشن جدید و منحصر به فرد موجب شد تا تمایز محصولات سامسونگ در میان سایر تلویزیونها به راحتی امکانپذیر باشد. یکی از نمونههای رده مذکور Plus One نام داشت که ۱ اینچ طول بیشتر نسبت به سایر دستگاههای رایج اشاره مینمود. برای مثال اگر استانداردهای ۲۱ و ۲۹ اینچی در بازار مورد پذیرش قرار گرفته بود، سامسونگ دست به تولید تلویزیونهای ۲۲ و ۳۰ اینچی میزد تا بتواند خود را متفاوت نشان دهد.
ظهور تلویزیونهای تخت
سامسونگ در سال ۱۹۹۸ توانست به مهارت و فناوری پیشرفتهای در تولید نمایشگرهای CRT دست پیدا کند و ساخت تلویزیونهای صفحه تخت را شروع نمود. اگرچه هنوز هم مقداری انحنا در تلویزیونها مشاهده میشد، اما نسبت به نمونههای قدیمیتر کاهش محسوسی را شاهد بود. صفحه محافظ قرار گرفته در روبهروی اشعه کاتدی ساطع شده، در خارج از بدنه به شکل مسطح طراحی شده بود که جلوه متفاوتی به این تلویزیونها میداد. همچنین زاویه انحراف اشعه اکنون به ۱۲۰ درجه ارتقاء پیدا کرده بود؛ مسئلهای که میتوانست عمق مورد نیاز دستگاه را به شدت کاهش دهد. بهبود کیفیت و افزایش نرخ نوسازی تصویر از سایر تغییرات صورت گرفته در این نسل به شمار میرفت. در آن زمان استاندارد رایج برای نرخ نوسازی تصویر ۲۴ فریم بر ثانیه بود؛ اما برخی دستگاهها که به عنوان ۱۰۰ یا ۱۲۰ هرتز فروخته میشدند، قادر به تکرار فریمهای خروجی بودند که روی جلب نظر بیننده تاثیرگذار بود.
با وجود تمامی پیشرفتهای صورت گرفته، تلویزیونهای مبتنی بر اشعه کاتدی با محدودیتهای جدی مواجه شده بودند. تولید نمونههایی بزرگتر از ۳۰ اینچ به دلیل سنگینی بیش از حد و اندازه بزرگ امکانپذیر نبود و تقاضا برای صفحه نمایشهای بزرگتر رو به افزایش بود. به همین دلیل تمرکز بیشتر شرکتها روی توسعه فناوری LCD و پنلهای پلاسما قرار گرفت. در سال ۲۰۰۵ تولید انبوه پنلهای TFT LCD مخصوص تلویزیون شروع شد. ضخامت تلویزیونهایی که از پنلهای جدید استفاده میکردند، به هیچ عنوان با نمونههای CRT قابل قیاس نبود و گام بزرگی در این صنعت محسوب میشد. در ابتدا پنلهای ۲۲ تا ۲۶ اینچی برای تلویزیونها تولید میشدند اما تا سال ۲۰۰۹ نمونههای بزرگتر با اندازههای فراتر از ۳۲ اینچ هم وارد بازار شدند. همچنین نمونههای اولیه رزولوشن پایینتر از HD را ارائه میدادند؛ اما به سرعت رزولوشنهای HD و FHD به استاندارد رایج در تلویزیونهای LCD بدل گشت.
البته نباید فراموش کنیم که اولین تلویزیونهای دارای نمایشگر عریض، انواع پلاسما بودند؛ اما هزینه تولید هنگفت و وزن زیاد، موجب شد تا این فناوری کنار گذاشته شود و بیشتر تولیدکنندگان به سوی پنلهای LCD مهاجرت کنند. همچنین اختراع پنلهای LCD قبل از سال ۲۰۰۵ صورت گرفته بود؛ اما برخی نقایص در نمونههای اولیه باعث شده بود تا به گزینه ایدهآل برای استفاده در تلویزیونهای خانگی تبدیل نشوند. بودجههای زیادی تنها برای کاهش زمان پاسخگویی و هاله باقی مانده از سوژههای متحرک صرف شد تا این پنلها به فرم قابل قبولی برسند.
سلطه بر بازار تلویزیون
مشکلات متعددی از جمله سوختگی تصویر گریبانگیر پنلهای OLED شد.
موفقیتهای پیدرپی سامسونگ در بازار تلویزیون تا به امروز ادامه داشته است که قسمت عمدهای از آن مدیون تلاشهای تیم تحقیق و توسعه این شرکت است. کرهایها در سال ۲۰۰۹ به سراغ پنلهای LED برای تامین نور پسزمینه تلویزیونهای خود رفتند که امکان نمایش رنگ مشکی واقعی را فراهم میساخت. در ۲۰۱۰ تولید انبوه تلویزیونهای سهبعدی از سوی سامسونگ شروع شد؛ اما عدم استقبال مشتریان موجب و ناسازگاری پنلهای جدید با تصاویر سهبعدی موجب شد تا ساخت محصولات مبتنی بر این فناوری در سال ۲۰۱۵ متوقف شد.
در سال ۲۰۱۱ بهرهگیری از پردازندهها جهت اتصال تلویزیونها به اینترنت شروع شد. سامسونگ نیز با همکاری برخی شرکتها سعی داشت تا سیستم عامل مخصوص تلویزیون خود با نام تایزن (Tizen OS) را ترویج دهد. آنها در گذشته نیز سعی کرده بودند تا این سیستم عامل را در موبایلهای خود مورد استفاده قرار دهند؛ اما در نهایت رقابت را به اندروید باختند. دو سال بعد اولین تلویزیونهای مجهز به پنلهای OLED هم از راه رسیدند؛ اما این دستگاهها به دلیل برخی مشکلات فنی مثل عمر کوتاه و سوختگی تصویر به سرعت فراموش شدند و سامسونگ توسعه آنها را متوقف ساخت.
از دیگر رخدادهای مهم سال ۲۰۱۳ میتوان به ظهور تلویزیونهای 4K اشاره کرد؛ اما محتوای کمی با چنین رزولوشنی ارائه میشد و درگاههای رایج مثل HDMI هم توان پخش در چنین رزولوشن بالایی را نداشتند. در سال ۲۰۱۴ هم تلویزیونهای خمیده به میدان آمدند. سامسونگ به تولید نمونههای 4K ادامه داد و تا ۲۰۱۶ یک الی دو مدل در سال معرفی میکرد. در این سال فناوری کوانتوم دات پا به تلویزیونهای سامسونگ گذاشت که یک لایه پوششی به عنوان فیلتر نوری را به دستگاه اضافه میکرد. تولید انبوه پنلهای QLED از ۲۰۱۷ آغاز شد که نقطهای برای تمایز بیشتر محصولات سامسونگ از سایر تولیدکنندگان محسوب میشد. اکنون این شرکت کرهای محصولاتی با رزولوشن 8K جهت مصارف خانگی عرضه میکند که به وضوح تصویر بالا و کیفیت برتر نسبت به سایر رقبا شهرت دارند.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.