نگاهی به بزرگترین شکستهای اندروید؛ از آمازون فایر فون تا پروژه آرا گوگل
از بزرگترین شکستهای اندروید میتوان به گوشی اسنشال فون، عینک واقعیت افزوده گوگل گلس و گوشیهای فیسبوک اچتیسی اشاره کرد.
تولید گجت جدید و عرضه یک محصول موفق کار سادهای نیست و بسیاری از شرکتها در این مسیر شکست میخورند. البته برخی مواقع همین شکستها میتوانند منجر به تولید محصولی فوقالعاده شود. بااینحال میخواهیم در این مطلب به سراغ 12 گجتی برویم که درنهایت شکست خوردند؛ البته این محصولات یک ویژگی مشترک دارند: سیستمعامل اندروید!
بزرگترین شکست های اندروید
اندروید بر برخلاف iOS که با دقت و وسواس طراحی شده، یک سیستمعامل باز است و تولیدکنندگان وسایل اندرویدی را برای خطرپذیری و تلاش برای ایجاد فناوریهای مبتکرانه مفهومی وسوسه میکند.
البته برخی از ریسکها در حوزه طراحی گجتهای اندرویدی نتیجه خوبی داشتهاند. فیلمبرداری 4K که برای نخستینبار در گوشی ایسر لیکوپید ۲ (Acer Liquid 2) معرفی شد، یکی از این ریسکها است. حسگر اثرانگشت که پس از استفادهشدن در گوشی موتورولا آتریکس (Motorola Atrix)، به یکی از مهمترین تجهیزات مورد استفاده در گوشیها تبدیل شد نیز یکی دیگر از این ریسکهای موفق است؛ اما برخی از تلاشها و ابتکارات برخلاف جذاب بودن، شکست خوردهاند؛ حتی برخی از بزرگترین شکست های اندروید جذابتر از فناوریهای موفق در این حوزه بودهاند؛ از گوشیهای مدولار گرفته تا گوگل گلس. به همین دلیل قطعاً ارزش دارد نگاهی کوتاه به چنین شکستهایی داشته باشیم.
1. آمازون فایر فون (Amazon Fire Phone)
آمازون تلاش کرد با عرضه آمازون فایر فون جایگاه خوبی در بازار گوشی پیدا کند؛ اما شکست بدی خورد. آمازون این گوشی را با همان هدف عرضه کیندل (Kindle)، یعنی گجت طراحیشده برای خواندن کتب الکترونیکی و سایر اسناد دیجیتالی روانه بازار کرد. درواقع آمازون امیدوار بود مردم با خرید این کتابخوان دیجیتالی وارد اکوسیستم نرمافزاری این شرکت و برای خرید محصولات بیشتر آمازون تشویق شوند. دلیل قیمت نسبتاً پایین دستگاههای کیندل نیز همین موضوع است. آمازون میخواست مشتریان کیندلها را با قیمت ارزان بخرند و سپس دائماً برای خرید کتابهای دیجیتالی از آمازون هزینه کنند.
آمازون فایر در زمان عرضه خود با قیمت ۶۵۰ دلار که بسیار بیشتر از قیمت آیفون ۶ بود، چندان هم ارزان نبود. اگرچه این گوشی یک نمایشگر سهبعدی بدون نیاز به عینک داشت که شاخصترین ویژگی آن محسوب میشد و ویژگی جذاب و سرگرمکنندهای بود (این نمایشگر تصاویر گرفتهشده توسط دوربین گوشی را سهبعدی نمایش میداد)؛ اما برخلاف عقیده جف بزوس که معتقد بود چنین نمایشگری در گوشی ضروری است، وجود آن چندان ضرورتی نداشت.
ارزشنداشتن آمازون فایر فون برای خرید در مقایسه با رقبای آن و وجود برخی از مشکلات مرتبط با فناوریهای این گوشی که افراد را آزار میداد، باعث شکست آن شد. نمایشگر سهبعدی منحصربهفرد این محصول آمازون نیز نتوانست آن را نجات دهد.
۲. تبلت ارل سروایول (Earl Survival Tablet)
در ابتدا بهنظر میرسید این تبلت برای طبیعتگردان مناطق بکر وسیلهای ضروری است؛ زیرا نمایشگر آن با جوهر الکترونیک در زیر تابش شدید نور آفتاب هم وضوح بالایی دارد و مصرف باتری آن هم زیاد نیست. این دو ویژگی نمایشگر تبلت ارل سروایول، آن را به گزینه خوبی برای مشاهده و بررسی نقشههای دیجیتال تبدیل کرده بود.
از سوی دیگر، برای افزایش عمر باتری این تبلت، یک پنل خورشیدی داخلی برای شارژ هم در آن تعبیه شده بود. به همین دلیل برای طبیعتگردی طولانی هم تبلت مناسبی محسوب میشد. همچنین این دستگاه از قابلیت مسیریابی با جیپیاس و برقراری ارتباط دوطرفه رادیویی بدون نیاز به متصلشدن به آنتن موبایل نیز پشتیبانی میکرد.
بدنه مقاوم و ضدآب ارل سروایول از آن در برابر آسیبهایی مثل سقوط روی صخرهها یا افتادن در دریاچه محافظت میکرد. کاربران این تبلت میتوانستند بهلطف پشتیبانی صفحه لمسی آن از تاچ مادون قرمز، با دستکش نیز راحت از آن استفاده کنند.
ارل سروایول پس از معرفی سروصدای زیادی بهپا کرد و بسیاری از مردم آن را پیشخرید کردند. شرکت ایسکوایگل (Sqigle inc) با تلاش گسترده و ایجاد یک وبسایت (که اکنون حذف شده است) تبلت ارل سروایول را به بازار آورد، اما این دستگاه بهتدریج به فراموشی سپرده شد.
۳. پروژه آرا گوگل (Project Ara)
طبق گزارش انجمن بینالمللی تجهیزات الکتریکی و الکترونیکی (International Electrical and Electronic Equipment Forum)، در سال ۲۰۲۲ مردم ۵.۳ میلیارد گوشی را دور انداختهاند؛ یعنی حجم غیرقابلتصور از مواد اولیه یا به سطلهای زبانه انداخته شده یا در اطراف رها شدهاند و یا در گوشه کشوها جا خوش کردهاند. زبالههای الکترونیکی معضل بسیار بزرگی هستند که پروژه آرا گوگل میتوانست مشکلات مرتبط با آنها را برطرف کند یا حتی راهحلهایی برای بازیافت آنها ارائه دهد.
پروژه آرا که میتوان آن را یکی از بزرگترین شکست های اندروید دانست، یک گوشی ماژولار بود که کاربران آن میتوانستند دوربین، پردازنده و سایر بخشها را ارتقا دهند؛ بنابراین با داشتن این گوشی، دیگر نیازی به خرید گوشی جدید نبود.
همچنین اگر تعویض بخشهای مختلف گوشی و افزودن قطعات جدید به آن بهصورت ماژول امکانپذیر بود، حجم زیادی از زبالههای الکترونیکی کم میشد. فناوری گوشی ماژولار گوگل میتوانست این امکان را فراهم کند که قشر متوسط جامعه با درآمد نهچندان بالا هم بتوانند بدون صرف هزینه از فناوریهای جدید سختافزاری حوزه گوشی بهرهمند شوند.
اگرچه پس از آغاز پروژه آرا، گوشیهای ماژولار مفهومی نویددهندهای مثل Spiral 2 (اسپیرال 2) معرفی و نمایش داده شدند (اسپیرال ۲ نیز توسط گوگل معرفی شد)، اما چنین گوشیهایی نتوانستند آرا را نتیجهبخش و ساخت گوشیهای ماژولار قابلاستفاده را امکانپذیر کنند.
مسائل مرتبط با دوام گوشی و عدم استقبال مردم از گوشیهای ماژولار امکانپذیر شدن طراحی و تولید دستگاههای ماژولار نویددهنده و همچنین تحقق رؤیاهایی را که میتوانند بهواسطه این گوشیها برآورده شوند، بعید و دور از ذهن کرده است.
۴. کنسول بازی اویا (Ouya game console)
اگر سال ۲۰۱۲ میخواستید کنسول بازی بخرید و توانایی خرید کنسولهای گرانقیمت مایکروسافت، سونی و نینتندو و بازیهای آن را نداشتید، اویا گزینه خوبی برای شما بود. این کنسول بازی کوچک اندرویدی تنها ۱۰۰ دلار قیمت داشت. همچنین اویا قول داده بود کاربران تمام بازیهای منتشرشده برای این کنسول را میتوانند مدتی برای امتحانکردن، رایگان بازی کنند. این محصول در مرحله بازاریابی موفقیت خوبی بهدست آورد و در کمپین تأمین سرمایه در سایت کیکاستارتر ۸.۶ میلیون دلار برای آن جمعآوری شد.
پس از ارسال اویا برای بررسیکنندگان و پس از آن برای حامیان آن، معایب و مشکلات آن یکی پس از دیگری مشخص شدند. دسته بیسیم این کنسول بیکیفیت بود و نرمافزار و رابط کاربری آن نیز مشکلات متعددی داشتند. طراحی سختافزار خود کنسول هم شدیداً مشکل داشت و نیازمند تجدیدنظر بود.
مشکلات فراوان باعث شد اویا تنها بتواند چند بازی اختصاصی باکیفیت برای کنسول خود ایجاد کند؛ زیرا اصرار شرکت برای امتحان رایگان بازیها باعث شد توسعهدهندگان هر بازی دلسرد شوند و استور کنسول پر از بازیهای کمکیفیت شود. اشتباهات متعدد باعث ازبینرفتن اعتماد مشتریان به اویا شد و راهحلهای ارائهشده هم نتوانست مشکلات را برطرف کند.
۵. گوشی P18K انرجایزر (Energizer P18K)
آیا دوست داشتید عمر باتری گوشیتان چند روز، چند هفته یا چند ماه شود و ظرفیت آن چند برابر ظرفیت باتریهای کنونی گردد؟ شرکت انرجایزر گوشی P18K را با ظرفیت ۱۸۰۰۰ میلیآمپرساعت با عمر باتری ۵۰ ساعت، بدون یک بار شارژ را عرضه کرد. کاربران گوشی میتوانستند از اینگوشی بهعنوان پاوربانک برای شارژ سایر دستگاههای خود نیز استفاده کنند.
از دیگر ویژگیهای شاخص این گوشی میتوان به دوربین سلفی پاپ آپ با سیستم دوربین دوگانه و همچنین دوربین پشتی سهگانه اشاره کرد. P18K قیمت مقرونبهصرفهای داشت و در آن زمان وجود چنین ویژگیهایی در یک گوشی مقرونبهصرفه قابل احترام بود؛ اما ظرفیت و عمر باتری بالای این گوشی که ویژگی متمایزکننده آن محسوب میشد، نتوانست آن را در جلبنظر موفق کند.
اندازه بزرگ و وزن بالای P18K بسیاری از مشتریان بالقوه آن را در مورد انتخاب آن منصرف میکرد. در پروژه تأمین سرمایه برای P18K در ایندیگوگو که با هدف جمعآوری ۱۲ میلیون دلار آغاز شده بود، تنها در حدود ۱۵۰۰ دلار جمعآوری شد که با توجه به مطرح بودن برند انرجایزر، شکست بزرگی برای این شرکت بود. شاید اگر انرجایزر گوشی کوچکتری را طراحی کرد که همچنان عمر باتری خوبی داشت، اینچنین شکست نمیخورد و شاهد یکی از بزرگترین شکست های اندروید نبودیم.
۶. دوربین پلوراید iM1836
پلوراید با دوربینهای عکاسی چاپ سریعش شناخته میشود که گاهی اوقات دوربین دیجیتالی هم تولید میکند. دوربین مدل iM1836 یکی از تلاشهای این شرکت برای ساخت دوربین بدون آینه با لنزهای قابل تعویض بود؛ اما هرگز به دست عکاسان نرسید. مشکل اصلی این دوربین شباهت بسیار زیاد آن به دوربین نیکون مدل 1 system بود که پای پلوراید را به دادگاه هم کشاند و این شرکت شکست سختی در دادگاه خورد. به همین دلیل شرکت مجبور شد پروژه را کاملاً لغو کند.
اکنون براساس اخبار منتشرشده در مورد پلوراید iM1836، شاید این دوربین هرگز عرضه عمومی نشود. وبسایت معتبر ورج در مطلب بررسی اولیه این دوربین صراحتاً به کاربران هشدار داده است که از خرید آن خودداری کنند.
در بررسیهای اولیه پلوراید iM1836 مشخص شده است این دوربین ویژگیهای جالبی دارد که یکی از آنها وجود حسگر دوربین داخلی در هر یک از لنزها است. بدنه دوربین نیز یک سنسور دوربین دارد؛ بنابراین پلوراید iM1836 میتوانسته علاوه بر لنز جانبی خود که پلوراید قصد داشته است آن را برای این دوربین تولید کند، با تعداد متنوعی از سایر لنز نیز استفاده شود.
البته مدل پیشتولید این دوربین بهقدری بزرگ بوده که در مورد قابلتغییر بودن آن برای تبدیلشدن به یک محصول قابلاستفاده، تردیدهایی وجود داشته است. اگر این دوربین پلوراید عرضه میشد، رقابت سختی با رقبای خود از برندهای بزرگتر داشت.
دوربین سیستم وان که بسیار شبیه به iM1836 است نیز دوربین موفقی نشد. اگر نیکون آن را تولید نمیکرد، شاید امید اندکی برای عرضه پلوراید iM1836 وجود داشت.
۷. گوشیهای فیسبوک اچتیسی
صحبت در مورد حقههای تبلیغاتی مثل باطریهای بزرگ مضحک و نمایشگر هولوگرافیک، حداقل جالب و سرگرمکننده است. حقههای تبلیغاتی مثل دکمههای اضافی که تنها دسترسی به اپلیکیشنها را کمی سریعتر میکنند و کاربرد دیگری ندارند، ایده جالبی نیست و یک طراحی ازمدافتاده است. سامسونگ با طراحی یک دکمه اختصاصی برای دستیار صوتی بیکسبی متوجه این موضوع شد؛ البته بهدلیل اینکه گوشی سامسونگ دارای این دکمه، محصول بسیار خوبی بود، این عیب آن نادیده گرفته شد؛ اما هیچ یک از گوشیهای فیسبوک اچتیسی موفق نشدند.
گوشیهای چاچا (ChaCha) و سالسا (Salsa)، با سختافزار متوسط و دکمه اختصاصی فیسبوک که وجود آن در گوشیهای مذکور بحثبرانگیز شده بود، عرضه شدند. دکمه اختصاصی فیسبوک باعث شده بود ارسال پستها روی وال فیسبوک کمی سریعتر شود. ترکیبشدن این دکمه (که اکثر کاربران آن را نمیخواستند) و پوسته فاجعهبار هوم فیسبوک با سیستمعامل اندروید، باعث شد گوشیهای فیسبوک علیرغم صرف هزینه بسیار زیاد توسط فیسبوک برای محبوبشدن آنها، مورد استقبال قرار نگیرند.
گوشیهای فیسبوک اچتیسی در سال ۲۰۱۳ عرضه شدند؛ اما علیرغم هزینههای میلیون دلاری برای تبلیغ و اعمال تخفیفهای زیاد برای آنها توسط اپراتور موبایل AT&T، تنها ۱۵۰۰۰ دستگاه از این گوشیها فروخته شد. به همین دلیل عرضه گوشیهای چاچا و سالسا سریعاً متوقف شد. بنابراین میتوان گفت شکست گوشیهای فیسبوک اچتیسی یکی از پرهزینهترین و بزرگترین شکست های اندروید است.
۸. عینک واقعیت افزوده گوگل گلس (Google Glass)
در اوایل دهه ۲۰۱۰، در یک دوره زمانی کنار گذاشته شدن گوشیهای هوشمند و جایگزینی آنها با عینکهای کامپیوتری بسیار محتمل بهنظر میرسید. در آن زمان به اعتقاد کارشناسان، آینده قطعاً متعلق به عینک واقعیت افزوده گوگل گلس بوده و اخبار مربوط به این گجت تمام رسانهها را پر کرده بود.
همچنین سلبریتیها هم گوگل گلس را امتحان میکردند. حتی نام این دستگاه در فهرست بهترین گجتهای مبتکرانه سال مجله تایم نیز قرار گرفت. این دستگاه شگفتانگیز گوگل بارها در مجلات و برنامههای تلویزیونی نیز نمایش داده شد.
گوگل گلس یک گجت هوشمند پوشیدنی اندرویدی مجهز به یک نمایشگر سر بود که میتوانست بسیاری از وظایفی را که گوشیهای هوشمند از آنها پشتیبانی میکردند، درست مانند گوشی انجام دهد. این نمایشگر دارای قابلیتهای جالبی مثل برقراری تماس، استفاده از جیپیاس برای مسیریابی، عکس گرفتن و قابلیتهای متعدد دیگری بود. برای استفاده از نمایشگر گوگل گلس نیازی نبود که کاربران به پایین نگاه و نمایشگری را لمس کنند.
گوگل گلس روی کاغذ گجت بینظیری بهنظر میرسید؛ اما عرضه پردردسر آن و توجه گسترده رسانهها به آن، معایب این دستگاه را که اساساً تنها یک نمونه اولیه بود، برای تعداد زیادی از کاربران آشکار کرد. این گجت در زمان عرضه پر از باگ بود و عمر باتری وحشتناکی داشت. به همین دلیل امتیازات بسیار پایینی از بررسیکنندگان گرفت.
علاوهبراین، مجهزبودن این دستگاه به دوربین، بسیاری از افرادی را که در مورد نقض حریم خصوصی خود نگران بودند، هراسان کرده بود؛ زیرا فیلمبرداری مخفیانه با گوگل گلس بهراحتی امکانپذیر بود. تمام این مسائل باعث ایجاد واکنشهای نسنجیده و عجولانه نسبت به این دستگاه شد. درنهایت بسیاری از سازمانهای قانونگذار استفاده از آن را کاملاً ممنوع کردند. به همین دلیل گوگل گلس شکست بدی خورد و نام آن در فهرست بزرگترین شکست های اندروید قرار گرفت؛ البته کاملاً هم فراموش نشد؛ زیرا پزشکان هنوز هم از این دستگاه بهعنوان یک نمایشگر هندزفری استفاده میکنند.
۹. گوشی رد هیدروژن وان (RED Hydrogen One)
زمانی که یکی از پادشاهان صنعت دوربین سینما تصمیم گرفت گوشی ردهبالای اندروید خود را عرضه کند، طبیعتاً سطح انتظارات از این گوشی افزایش یافت. وعدههای شرکت RED در مورد عرضه گوشی رد هیدروژن وان با سختافزار قدرتمند، طراحی منحصربهفرد، نمایشگر هولوگرافیک سهبعدی و پشتیبانی از ماژولهای قابلتعویض باعث شد این گوشی کاملاً در کانون توجه قرار گیرد. همچنین عکاسان پیشبینی میکردند RED یک ماژول دوربین نیز برای گوشی خود برای امکانپذیر کردن اتصال آن به لنزهای دوربین حرفهای نیز تولید کند.
اما گوشی رد هیدروژن وان اصلاً با محصول وعدهدادهشده مطابقت نداشت و دستگاهی که معرفی و عرضه شد، بهمعنای واقعی کلمه فاجعهبار و ناامیدکننده بود و معایب متعددی داشت؛ از نمایشگر هولوگرافیک ناامیدکننده و محتوای سهبعدی اندک برای آن گرفته تا قدیمی بودن سختافزار بهدلیل تأخیر یکساله در عرضه گوشی.
گوشی رد هیدروژن وان بهعنوان یک گوشی با قیمت پایه ۱۳۰۰ دلاری، اصلاً دستگاه استانداردی نبود. بدتر از همه اینکه ماژولهای وعدهدادهشده برای این گوشی، اصلاً تولید نشدند. گوشی رد هیدروژن وان نقایص دیگری هم داشت. به همین دلیل هر کس آن را میخرید، واقعاً پشیمان میشد؛ البته RED متعهد شد تمام نقایص گوشی خود را برطرف کند و نخستین افرادی که آن را میخرند، بهنحوی پاداش بگیرند؛ اما پس از لغوشدن پروژه هیدروژن ۲ (Hydrogen Two) و کل پروژه هیدروژن، مشخص شد تمام این تعهدات تنها چند وعده پوچ بودهاند.
اگر بار دیگر اتفاقات مرتبط با عرضه گوشی رد هیدروژن وان را بررسی کنیم، متوجه میشویم این گوشی پس از ورود پرسروصدای خود به بازار موبایل، در همان تلهای افتاد که آمازون فایر فون گرفتار آن شد؛ اما درعوض سازندگان این دو گوشی روی ویژگیهای اساسی، عرضه بهموقع و سیستم دوربین ماژولار تمرکز کرده بودند. سیستم دوربین ماژولار واقعاً میتوانست گوشی رد هیدروژن وان را از سایر گوشیها متمایز کند.
۱۰. دوربین L16
دوربین L16 یا L16 Camera، دوربین کامپکت عجیبی با ابعاد بسیار بزرگ بود که در آن تعداد زیادی لنز با چیدمانی تقریباً تصادفی و ترسناک قرار داشت. هدف از ساخت دوربین L16 متحولکردن عکاسی با ایدهای جذاب و مبتکرانه بود. حتی چند سال پس از ساخت L16 Camera شرکت سازنده آن اعلام کرد درحال کارکردن روی ایده ساخت یک گوشی مجهز به دوربینی با لنزهای متعدد است.
درحقیقت سازندگان این دستگاه، آن را بهعنوان یک دوربین DSLR جیبی وارد بازار کرده بودند. این دوربین بهجای اینکه در هر بار عکاسی یک عکس بگیرد و فوراً عکس را به کاربر نمایش دهد، با لنزهایی که فاصله کانونی آنها اختلاف زیادی با یکدیگر داشتند، همزمان ۱۶ عکس میگرفت و تمام آنها را در قالب یک تصویر حجیم ارائه میداد که کاربر میتوانست آن را به اشکال مختلف دستکاری کند.
دوربین L16 با قیمت ۲۰۰۰ دلاری، دستگاه ارزانی نبود و باید ثابت میشد میتواند جایگزین دوربینهای DSLR و بدون آینه مجهز به حسگرهای بزرگ و همچنین لنزهای تکی بزرگ شود.
دوربین L16 پس از عرضه، محصول موفقی نشد و برطرفکردن معایب چنین دوربینی که با نقایص متعددی روانه بازار شده بود، کار آسانی نبود.
البته عملکرد L16 Camera در محیطهای پرنور کاملاً قابل قبول بود؛ اما در محیطهای کمنور عملکرد افتضاحی داشت. نرمافزار دوربین نیز نقایص زیادی داشت و اصلاً روی آن کار نشده بود. تعداد زیادی از لنزهای این دوربین اصلاً جایگزین مناسبی برای لنزهای حرفهای متداول نبودند و کاملاً مشخص بود که دوربین L16 شکست میخورد. لایت (Light)، شرکت سازنده دوربین L16، در تلاش است این شکست بد را جبران کند.
۱۱. اسنشال فون (Essential phone)
«اندی رابین» (Andy Rubin)، یکی از هم بنیانگذاران اندروید، گوشی اسنشال فون را طراحی و عرضه کرده است. این گوشی با هدف رقابت با غولهای صنعت ساخت موبایل طراحی شد و نظرات در مورد آن مثبت بود؛ البته با وجود اینکه در زمان خود با نمایشگر بدون قابش در بسیاری از زمینهها پیشتاز بود، برای موفقشدن باید نظر تعدادی از مشتریان را جلب میکرد که موفق به انجام این کار نشد.
اندی رابین پس از شکست پروژه اسنشال فون که در نوع خود یکی از بزرگترین شکست های اندروید بود، تلاش کرد با گوشی بسیار عجیبوغریبتری که تحت عنوان پروژه جم (Project GEM) معرفی شد، بار دیگر شانس خود را امتحان کند.
این گوشی دراز و باریک و شبیه به ریموت کنترل تلویزیون بود. این محصول زیبا و جذاب بهدلیل باریکبودن نظر بسیاری از افراد را جلب کرد. پروژه جم فرم فاکتور راحتی داشت و به همین دلیل بهراحتی در دست قرار میگرفت؛ البته شرکت سازنده این گوشی مجبور شد قبل از عرضه پروژه جم، آن را متوقف کند. متأسفانه پروژه اسنشال ویژگیهای لازم برای موفقشدن را نداشت.
۱۲. رویال فلکس پای (Royole Flexpai)
اولینبودن یک محصول در بازار با نوید برخورداری از فناوری جدید، تضمینی برای موفقیت آن نیست؛ حتی اگر ماهیت مطلوب آن فناوری بهگونهای باشد که بتواند رضایت افراد را جلب کند. رویال فلکس پای نخستین گوشی تاشوی تجاری عرضهشده در بازار بود؛ اما تنها در چین به فروش میرسید و تأثیر مثبتی هم روی افراد نداشت. با اینکه این گوشی جذابیت انکارناپذیری داشت، اما محصول بزرگی بود و خیلی قابل استفاده نبود. درضمن نمایشگر کمکیفیتی هم داشت.
از لحاظ منطقی بهنظر میرسید رویال فلکس پای فروش خیلی خوبی داشته باشد، اما پس از مدتی فلکس پای ۲ (Flexpai 2) نیز در چین عرضه شد که بهلطف برخورداری از طراحی بهبودیافتهاش، بهتر مورد استقبال مشتریان قرار گرفت (البته این گوشی هم بزرگ بود).
طراحی جدید فلکس پای ۲ باعث شده بود افراد بتوانند گوشی را به شکل یک مستطیل تا کنند و آن را راحت در دست بگیرند. فلکس پای ۲ برخلاف نخستین مدل، پس از تاشدن شبیه به گوه که فرم فاکتور بسیار بدی بود، نمیشد. کیفیت نمایشگر رویال فلکس پای ۲ نیز نسبت به مدل نخست به میزان قابلتوجهی بهبود یافته بود.
دوربین اصلی گوشی هم یک چیدمان لنز رقابتی داشت که حداقل با چیدمان لنزهای دوربین گوشیهای آن زمان قابل رقابت بود. شایعات مرتبط با عرضه فلکس پای ۳ (Flexpai 3) همراه با تصاویر آن در اینترنت منتشر شده است؛ اما بهنظر میرسد این گوشی هرگز بهصورت رسمی معرفی و عرضه نشود.
به نظر شما چه پروژهها و چه دستگاههایی بزرگترین شکست های اندروید هستند؟
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
مطلب جالبی بود.
میشه به این لیست، سری نوکیا X رو هم اضافه کرد 🤔
تشکر از نویسنده مقاله
جالب بود