ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از دیجیاتو انتخاب کنید.

واقعا راضی‌ام
اصلا راضی نیستم
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر دیجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

کسب و کار

داستان زندگی «نیکولا تسلا»، دانشمند نابغه‌ای که به حق خود نرسید

تاریخ همواره جلوه‌های متفاوتی داشته است. برای سال‌ها، کتب علمی، جریان الکتریسیته و برق را تنها به یک نام، یعنی «توماس ادیسون» نسبت داده ‌اند در حالیکه به نابغه‌ای که تکنولوژی پیشگامانه او واقعا توانست ...

ایمان صاحبی
نوشته شده توسط ایمان صاحبی | ۲۵ خرداد ۱۴۰۱ | ۲۱:۵۵

تاریخ همواره جلوه‌های متفاوتی داشته است. برای سال‌ها، کتب علمی، جریان الکتریسیته و برق را تنها به یک نام، یعنی «توماس ادیسون» نسبت داده ‌اند در حالیکه به نابغه‌ای که تکنولوژی پیشگامانه او واقعا توانست به جهان پیشرفته نیرو ببخشد، در تاریخ علم و دانش کمتر اشاره شده است.

تا پیش از ورود به قرن بیستم، برق همچنان یک کنجکاوی علمی محض باقی مانده بود و هنوز هم بسیاری نسبت به کارایی آن تردید داشتند اما در روز 10 ژوئیه 1856 در سمیلجان امپراتوری اتریش فردی به دنیا آمد که «نیکولا تسلا» نام گرفت و بیش از هر فرد دیگری این مسیر را تغییر داد. در حقیقت تحقیقات پیشگامانه تسلا در زمینه برق تنها بخشی از نوآوری‌ ها و اختراعات علمی بود که باعث شد تا وی در حد یک «الهه علم» در جهان مشهور شود.

tesla

برخی کاربران شاید کامل ندانند که نیکولا تسلا کیست. در واقع، «تسلا» نه تنها در کارها و پیشرفت های پیشینیان خود تحول ایجاد کرد، بلکه با پیشی گرفتن از دانشمندان معاصر خود، گامی بلندتر در این مسیر برداشت. همانطور که یک ستاره موسیقی باید برای رسیدن به عنوان «الهه موسیقی» جهان باید قطعاتی بی نظیر بسازد، در علم هم همین قانون صدق می کند چرا که باید آن قدر ماشین های نوآورانه و خلاقانه ساخت تا بلکه یکی از آنها به اختراعی علمی تبدیل شود.

علاوه بر تمامی این ها، چنین مخترعی باید ویژگی های متمایزی چون غیر عادی بودن، بصیرت و انگیزه و توان تحمل مشقت ها و ریاضت در راه علم را هم داشته باشد. در واقع، «نیوکلا تسلا» چنین فردی بود. در ادامه ابعاد مختلف زندگی نامه نیکولا تسلا را با هم مرور می‌کنیم.

فهرست مطالب

کار تسلا در شرکت ادیسون

نیکولاس تسلا در سال 1882 در شرکت Continental Edison مشغول به کار شد. او در آن زمان روی موضوعی کار می‌کرد که یک صنعت نوین محسوب می‌شد. کار او در واقع نصب و راه‌اندازی سیستم‌های روشنایی معابر با لامپ‌های رشته‌ای بود. تسلا در آن شرکت تجربه عملی زیادی در زمینه مهندسی برق به دست آورد. مدیریت شرکت خیلی زود متوجه دانش و مهارت او شد و اجازه داد تا نیکولا در حوزه طراحی و ساخت نسخه‌های جدید دینام‌ها و موتورها مشغول شود. این‌گونه بخش مهمی از زندگی نامه نیکولا تسلا آغاز شد.

نیکولا تسلا

تسلا در سال 1884 همراه با مدیر مستقیم خود در پاریس به ایالات متحده مهاجرت کرد. او در شرکت Edison Machine Works در منهتن مشغول به کار شد و مشابه کاری که در پاریس انجام می‌داد، تمرکز خود را روی رفع مشکلات نصب و بهبود ژنراتورها گذاشت. اینجا بود که برگ تازه‌ای از بیوگرافی تسلا ورق خورد.

«برنارد کارلسون» تاریخ‌دان می‌گوید نیکولاس تسلا احتمالا در آن دوره فقط چند بار موسس شرکت، توماس ادیسون را دیده بود. یکی از این ملاقات‌ها که در خودزندگی‌نامه او آمده، فردای شبی بود که تا صبح بیدار مانده بود تا دینام معیوب کشتی اس‌اس اورگان را تعمیر کند. در آن روز ادیسون و «بچلور» با تسلا برخورد کردند و ناآگاهانه به او به خاطر شب‌بیداری طعنه زدند. با این حال، وی به آن‌ها توضیح داد که چرا شب بیدار بوده و نظر ادیسون را عوض کرد.

تسلا در زمان حضور در شرکت ادیسون در زمینه توسعه سیستم‌های روشنایی لامپی هم کار کرد، اما طرح‌های او هیچ وقت تولید نشد. نیکولا تسلا در نهایت پس از شش ماه کار در Machine Works از این شرکت بیرون آمد اما دلیل اتخاذ این تصمیم دقیقا مشخص نیست. تسلا در کتاب زندگی‌نامه‌اش می‌گوید یکی از مدیران شرکت از او خواسته بود 24 نوع متفاوت از دستگاه‌های استاندارد را در ازای پاداش 50 هزار دلاری برای این کمپانی طراحی کند، اما در نهایت مشخص شد که این پیشنهاد یک شوخی بوده است.

تسلا ظرفیت ها را مشاهده کرد

در عصری که دلار در جهان قدرت نمایی می کرد و دانشمندان و مهندسان آن دوره توانستند با تنها یک یا دو پیشرفت ساده و پیش پا افتاده برای خودشان امپراتوری کسب و کار درست کنند، تمرکز تسلا هرگز از کارش منحرف نشد و این موضوع همیشه در زندگی نامه نیکولا تسلا به چشم می‌آمد. همین مسئله باعث شد تا او در عین پرکار بودن همچنان دانشمندی فقیر باقی بماند زیرا هرگز مانند هم قطارانش روی کسب درآمد در آن زمان متمرکز نشده بود.

در حالی که رقبای نیکولاس تسلا در «جنگ جریان» یعنی مبارزه میان اردوگاه های تسلا و ادیسون بر سر اینکه تکنولوژی کدام یک از این دو در نهایت می تواند تاج و تخت سلطنت انحصار برق را با چنگ و دندان حفظ کند، قرار داشتند، تمایل تسلا جهت دریافت بودجه برای پروژه بزرگ بعدی، برای چندمین بار از عزم این دانشمند در حفظ حق مالکیت معنوی اختراعات و پتنت های خود حکایت می کرد.

C13G3X Nikola Tesla, physicist, engineer and inventor of alternating current power, early 1900s

تمرکز و دوراندیشی تسلا، تقریبا به همان نسبت که مخترعان به جامعه منفعت رساندند، به همان نسبت به ضرر او تمام شد. وی بر خلاف «توماس ادیسون» که از عموم جامعه برای اعتبارش هزینه کرد، از رسانه ها و مطبوعات برای تبلیغ و شهرت یا حتی حمله به مخالفانش و ایجاد موقعیت کسب و کار قدرتمند استفاده نکرد.

از همه این ها مهم تر، دستاوردهای او حتی از یافته های سطحی هم قطارانش هم فراتر رفت. در عین حال، او جهت دریافت بودجه برای تامین هزینه های تحقیقات خود موانع بسیاری در پیش داشت. به عنوان مثال، تسلا پیشنهاد کرد تا از بدنه غیر فلزی و نارسانای ناوهای جنگی امواج الکتریسیته با فرکانس بالا منتشر شود اما نیروی دریایی ایالات متحده بودجه تحقیقاتی این پروژه را تصویب نکرد.

تسلا رویاهای بزرگی در سر داشت

با مطالعه زندگی نامه تسلا، متوجه می‌شوید که او فردی بصیر و ژرف اندیش بود و وقتی توانست این بینش را به سایر پیشگامان علم نیز منتقل کند، کم کم کارش گرفت و پیشرفت کرد. در سال 1893 میلادی، تسلا توانست با ارائه تئوری جریان نامتناوب (AC)، طرح پیشنهادی جریان مستقیم (DC) که از سوی توماس ادیسون برای روشنایی بنای یادبود نمایشگاه جهانی کلمبیا در شهر شیکاگو ارائه شده بود، را شکست دهد.

نیکولا تسلا

این اتفاق نه تنها این رویداد جهانی را به نقطه عطفی در «جنگ جریان ها» و بیوگرافی تسلا بدل کرد بلکه باعث شد تا تسلا بتواند بزرگترین رویاهایش نظیر رویای کودکی اش برای مهار نیروی آبشار نیاگارا، محقق کند.

حتی پس از آنکه تسلا توانست در قرارداد آبشار نیاگارا پیروز شود، گرچه اکثر حامیان وی، نسبت به عملکرد موفق ماشین های هیدرولیک تسلا تردید داشتند اما تسلا هیچ تردیدی در این باره نداشت. در نهایت، در نیمه شب 16 نوامبر 1896 که سوئیچ ژنراتور برق آبی زده شد، 34 کیلومتر آن طرف تر یعنی در شهر بوفالوی ایالت نیویورک چراغ ها روشن شد. طی تنها چند سال، برد پست برق نیاگارا تا 644 کیلومتر آن طرف تر یعنی تا شهر نیویورک افزایش یافت و بدین ترتیب رویای نوجوانی تسلا محقق شد.

تسلا همچنین طرح کنترل یا دست کم کاتالیز هوا از طریق جریان الکتریسیته را نیز ارائه کرد. وی در این طرح انتقال جهانی برق و از طریق آن انتقال اطلاعات را ارائه کرد که این طرح تسلا در حقیقت نمونه اولیه سیستم ارتباط بی سیم جهانی بود. وی در توجیه طرح خود به موسسه مالی اعتباری جی.پی. مورگان گفته بود که وقتی ارتباط بی سیم در سراسر جهان پیاده سازی و برقرار شود، زمین به یک مغز بزرگ تبدیل خواهد شد که می تواند در هر نقطه از آن پاسخگو باشد.

اشعه مرگ

یکی از نقاط عطف زندگی نامه تسلا همین پروژه بود. اشعه مرگ یا اشعه صلح، در واقع سلاحی بود که می توانست هر هواپیمایی را از فاصله صدها مایلی در آسمان سرنگون کرده یا روز هر پیاده نظامی را از کیلومترها دورتر جهنمی کند.

5ba96eade911388e77bfb3b92162f548

در بحبوحه بالا گرفتن جنگ جهانی دوم، تسلا از دستیابی به سلاح «پرتو صلح» خبر داد و اعلام کرد که این سلاح می تواند برای همیشه به جنگ پایان دهد. وی از این سلاح که امروزه آن را با عنوان «سلاح ذرات پرتو» می شناسیم به چیزی مانند دیوار چین تشبیه کرد که به عنوان یک سلاح ضد جنگ می توانست از مرزهای ملی کشورها محافظت کند.

احتمال دستیابی قدرت های جهان به سلاح ذرات پرتو به خصوص پس از مرگ تسلا و گم شدن تعدادی از مقالات وی در این زمینه، سبب بروز جنگ سرد شد. طرح دفاعی ریگان یا برنامه «جنگ ستارگان» سبب مشهور شدن سلاح های لیزری شد اما سازمان «پروژه‌های تحقیقاتی پیشرفته دفاعی» (DARPA) در اوایل سال 1958 میلادی در این باره شروع به مطالعه کرد.

تسلا و ضعف های عجیبی که داشت

چه خوب چه بد، مرموز یا عجیب و غریب بودن، یکی از خصوصیات همیشگی نوابغ است که تسلا نیز از این قاعده مستثنی نبود. برخی بر این باورند که تسلا مهمترین اختراعاتش، مانند موتور القایی را به تنهایی و با نیروی تفکر خودش اختراع کرده است. برخلاف ادیسون که مسائل را با استفاده از نمونه های اولیه، آزمون و خطا یا تکرار روش سایرین حل می کرد، تسلا دریافته بود که راه حل های مهم بعضی وقتها ناگهان در ذهنش جرقه می زند. این چیزی است که بارها و بارها در مطالعه بیوگرافی تسلا با آن مواجه می‌شویم.

تسلا، به خاطر همین روحیه مبتلا به مشکلات بینایی، توهم شنوایی و همین طور حساسیت به ارتعاشات و نور شدید شد. او همچنین یک ترس عجیب داشت و آن هم ترس از اشیاء کروی نظیر گوشواره مروارید زنانه و وسواس عجیب روی عدد 3 بود به طوری که همه چیز، از ساندویچ گرفته تا فضای اتاقش را بر عدد 3 تقسیم می کرد.

نیکولا تسلا

مشکل دیگری که این مخترع از آن رنج می برد، ترس و انزجار از میکروب بود. بنابراین رژیم غذایی خود را به خوردن غذاهای جوشانده محدود کرد. گفته می شود که این ترس زمانی در تسلا شکل گرفته که یکی از همکارانش آب نجوشیده را در زیر میکروسکوپ به او نشان داد. این فیزیکدان پا به سن گذاشته، در اواخر زندگانی اتاق هتل محل اقامتش کبوتر نگه می داشت اما بسیار آراسته تر از هر زمان دیگری لباس می پوشید. این رفتارهای دوگانه باعث شد تا برخی نسبت به سلامت روانی او دچار تردید شوند.

هرچند این خصوصیات عجیب هم باعث نشد تا تسلا گوشه گیر شود به طوری که خبرنگاران و دوستانش نیز همچنان از او به عنوان فردی فروتن، جذاب و خوش مشرب یاد می کردند.

«تسلا»، واحد اندازه گیری که به افتخارش ثبت شد

تسلا نیز مانند «کارل فردریش گاوس» نام خود را به واحد جریان مغناطیسی در سیستم بین المللی یکاها که به اختصار SI خوانده می شود، بخشیده است. همچنین یک تسلا را می توان به عنوان واحدی برای القای الکترومغناطیسی در نظر گرفت.

زمانی هم از جریان فرکانس بالا با عنوان جریان های تسلا یاد می شد. یک تسلا برابر است با چگالی شارش یا وبر بر متر مربع یا 10 هزار گاوس که دانشمندان اغلب برای اندازه گیری میدان های مغناطیسی ضعیف تر از گاوس و برای اندازه گیری میدان های مغناطیسی قوی تر، نظیر آنچه که در دستگاه‌ های MRI جریان دارد، از واحد تسلا استفاده می کنند. یک وبر نیز واحد شارش مغناطیسی است که می توان از آن به عنوان میزان انرژی مغناطیسی که از واحد یک سطح، مثلا سطح آهنربا عبور می کند نیز یاد کرد.

نیکولا تسلا

بد نیست بازهم به چند سطر قبل یعنی جایی که «القاء» را تعریف کردیم برگردیم و ببینیم که چگونه تغییر میدان مغناطیسی می تواند سبب شارش جریان ها در یک رسانا شود؟

یک وبر، میزان جریان این انرژی مغناطیسی است که برای القا یک ولت جریان برق در یک حلقه سیم لازم است. در واقع این تعریف کمی اختصاصی تر از آن است. از این تعریف اینگونه بر می آید که مثلا در یک ثانیه و با یک مقدار ثابت جریان یا شارش را به صفر کاهش دهید. حتما برایتان این سوال پیش آمده که واحد وبر از کجا برگرفته شده است؟ واحد وبر در حقیقت به افتخار «ویلهلم ادوارد وبر»، فیزیکدان آلمانی به دلیل فعالیت موثرش روی شارش مغناطیسی و اختراع تلگراف الکترومغناطیس در سال 1833، نام گذاری شده است.

او یک عالم پر عمل بود

همانطور که در زندگی نامه نیکولا تسلا قابل مشاهده است، او در عمر حرفه ای طولانی خود بیش از 111 پتنت در آمریکا و بیش از 300 پتنت در سطح جهانی به ثبت رساند. وی همچنین هنگامی که روی جریان الکتریسیته ولتاژ بالا مطالعه می کرد و قصد بهبود عملکرد و بازدهی لامپ های ساخته شده توسط ادیسون را داشت که تنها 5 درصد بازدهی داشتند، توانست برخی از اولین نمونه از لامپ های نئون را اختراع کند.

تسلا این لامپ ها را در سال 1893 و در همان نمایشگاه کلمبیا که در ابتدای مقاله به آن اشاره کردیم، به نمایش گذاشت. وی این لامپ ها را به افتخار دانشمندان مورد علاقه اش یعنی «میشل فارادی» و «جیمز کلرک ماکسول» نام گذاری کرد. او همچنین نسل اولیه لامپ های فلوروسنت را که با استفاده از امواج الکتریسیته و از طریق بی سیم روشن می شد، ارائه نمود.

اختراع و معرفی خودروهای هدایت شونده از طریق امواج رادیویی توسط تسلا باعث شد تا نام او در زمره پیشگامان علم رباتیک قرار گیرد. در حقیقت، دانشمندان از «خودروی کنترل از راه دور» تسلا به عنوان نخستین گام در ورود به عرصه رقابت ربات ها نام می برند هر چند این خودرو هیچگونه برنامه ریزی یا قابلیت خود هدایت شونده ای نداشت و تنها یک خودروی کنترل از راه دور بود.

تسلا همچنین یک توربین بدون پره منحصر بفرد طراحی کرد؛ سرعت حرکت این توربین آنقدر بالا بود که صفحات داخل آن کج شد. هرچند تسلا هرگز این مشکل را حل نکرد اما اختراع مواد اولیه مدرنی نظیر کولار، کامپوزیت کربن و پلاستیک اشباع شده با تیتانیوم یا کامپوزیت تیتانیوم، باعث شد تا برخی از مهندسان، کار نیمه تمام تسلا را به اتمام رسانند.

تسلا همچنین در سال 1896، به فاصله کمی پس از آنکه «ویلهلم رونتگن» آلمانی اشعه اکس را کشف کرد، از ثبت نخستین عکس با استفاده از اشعه اکس خبر داد.

8314086d0d9c5fd9a1c8459be6cb55e0

او به ما رادیو بخشید

برخی در پاسخ به سؤال «تسلا کیست»،‌به اختراعات و دستاوردهای او اشاره می‌کنند و آن‌ها را در زمان تسلا دست نیافتنی می‌دانند؛ یکی از آن‌ها رادیو است. هرچند رادیو از دل اکتشافات و اختراعات بیرون آمد اما تلاش تسلا برای اصلاح ساختاری تکنولوژی به کار رفته در آن باعث شد تا از او با عنوان پدر رادیو یاد شود. همچنین، فعالیت های این دانشمند نخبه در این زمینه منجر به افزایش عطش او برای انتقال انرژی به طریق بی سیم شد. این تقریبا همان کاری است که رادیو انجام می دهد.

تسلا نه تنها نخستین پتنت رادیو را به ثبت رساند بلکه در سال 1893 میلادی یعنی درست دو سال قبل از آنکه «مارکونی» دست به آزمایش رادیو بزند، در یک سخنرانی با نمایش نحوه ارتباط رادیویی، چگونگی کار کردن رادیو را شرح داد. تا اواسط سال 1894 میلادی، او اقدام به ساخت و آزمایش یک ایستگاه فرستنده رادیویی کوچک کرد.

همانند اختراع ژنراتور القایی و ترانسفورماتور، تسلا اساس کار خود را بر مبنای یافته های پیشینیان خود، اما با چشم اندازی بی نظیر قرار داد. «جیمز کلرک ماکسول» امواج الکترومغناطیس را فرضیه سازی کرد و «هاینریش هرتز» دریافته بود که چگونه این جریان را منتقل کند اما سیم پیچ (کوئل) تسلا و مدار 4 کاناله تسلا برای انتقال و دریافت امواج بود که اختراع رادیو را محقق کرد.

در واقع، ایده انحصاری تسلا معرف تنها راه اساسی است که همچنان از طریق آن امواج رادیویی را ارسال و دریافت می کنیم. تسلا همچنین در زمینه کنترل رادیویی، همان ایده ای که در تاریخ 8 نوامبر 1898 میلادی به ثبت رساند.

تسلا در سال 1989 در خلال یک نمایشگاه محصولات الکتریکی در باغ میدان مدیسون قایقی را به نمایش گذاشت که یک سیستم کنترل رادیویی هم‌چسبیده به نام Teleautomaton داشت. او سعی کرد این ایده را به ارتش ایالات متحده آمریکا بفروشد تا در عملیات‌های نظامی برای پرتاب از راه دور اژدرها استفاده شود، اما ارتش علاقه زیادی به این محصول نشان نداد.

سیستم‌های کنترل رادیویی تا آغاز جنگ جهانی اول و پس از آن یک ایده نوین باقی ماند، اما در نهایت کشورها به استفاده از آن روی آوردند. تسلا یک بار دیگر در جلسه‌ای در شیکاگو سعی کرد ایده Teleautomaton را به نمایش بگذارد، اما باز هم به موفقیت خاصی دست پیدا نکرد.

آزمایشگاه سری

درست مثل دانشمندان نخبه فیلم های هالیوودی نظیر فیلم های «جیمز باند»، همه دانشمندان خبره نیازمند آزمایشگاه های مخفی هستند که ترجیحا در مناطق دور دست خارج از شهر قرار دارد و به امکانات عجیب و کاملی مجهز است؛ تسلا نیز دو آزمایشگاه اینچنینی داشت. در سال 1899، تسلا یک لابراتوار در «کلرادو اسپرینگز» احداث کرد تا در آنجا به مطالعه روی جریان ولتاژ و فرکانس بالای الکتریسیته بپردازد.

M0014782 Nikola Tesla, with his equipment Credit: Wellcome Library, London. Wellcome Images images@wellcome.ac.uk http://wellcomeimages.org Nikola Tesla, with his equipment for producing high-frequency alternating currents. Inscribed: 'To my illustrious friend Sir William Crookes of whom I always think and whose kind letters I never answer! Nikola Tesla June 17, 1901' Photograph 1901 Published: - Copyrighted work available under Creative Commons Attribution only licence CC BY 4.0 http://creativecommons.org/licenses/by/4.0/

در یکی از آزمایشات تسلا، یک دکل فلزی 12 متر و 80 سانتی متری جریان عظیم برق را به زمین منتقل کرد و در آزمایش دیگر، سیم پیچ تسلا توانست جرقه های الکتریسیته شبیه صاعقه را تا شعاع بیش از 30 متری در اتاق پراکنده کند که این آزمایش تسلا ژنراتور شرکت برق کلرادو اسپرینگز را از کار انداخت و شهر را در خاموشی فرو برد.

وقتی تسلا در کمپانی کلرادو اسپرینگز فعالیت می کرد توانست وجود امواج ایستگاه های زمینی را اثبات کند که زمین با این وسیله می تواند انرژی را با یک فرکانس الکتریسیته مشخص انتقال دهد. او این فرضیه را با روشن کردن 200 لامپ از فاصله 40 کیلومتری اثبات کرد. تا جایی که می دانیم، برخلاف آنچه که در فیلم «پرستیژ» نمایش داده شد، تسلا هیچ گاه روی انتقال بشر از طریق جریان الکتریسیته کار نکرده است.

تسلا، چند سال بعد، دومین آزمایشگاه سری خود را در «واردن کلیف» احداث کرد که این آزمایشگاه به خانه اش در منهتن نزدیک تر بود. این سازه 45 تنی 57 متر ارتفاع داشت که یک دکل انتقال امواج روی یک چاه با عمق 37 متری نصب شده بود و 16 لوله آهنی نیز تا عمق 91 متری زمین کار گذاشته بود. تسلا قصد داشت با استفاده از میله های مخصوصی که می توانست انرژی زمین را جذب کند، برق را به کل سیاره خاکی منتقل کند و بدین ترتیب تمام زمین روشن می شد.

شایعات مربوط به جایزه نوبل

خبرگزاری رویترز در لندن در تاریخ 6 نوامبر 1915 اعلام کرد نوبل فیزیک سال به صورت مشترک به توماس ادیسون و نیکولا تسلا اختصاص یافته، اما شعبه استکهلم رویترز در تاریخ 15 نوامبر مدعی شد که نوبل فیزیک قرار است به «ویلیام هنری براگ» و «لاورنس براگ» اهدا شود. در نتیجه، شایعاتی به وجود آمد که تسلا یا ادیسون از دریافت این جایزه مشترک سر باز زده‌اند. بنیاد نوبل همان زمان این شایعات را رد کرد.

با این حال، نویسندگان زندگی‌نامه تسلا بعدها مدعی شدند که ادیسون و تسلا واقعا برندگان اصلی این جایزه بودند و به خاطر دشمنی با یکدیگر حاضر به دریافت این جایزه مشترک نبودند. ظاهرا هر طرف معتقد بود که طرف دیگر لایق دریافت این جایزه نیست و اگر جایزه به دیگری اهدا شود، از پذیرش آن امتناع خواهد کرد. تسلا یا ادیسون در ادامه دیگر برنده جایزه نوبل نشدند.

زندگی شخصی

نیکولا تسلا

تسلا در تمام طول زندگی خود مجرد ماند و معتقد بود که این رویکرد به افزایش توانمندی‌های علمی او کمک کرده بود. او در جوانی گفته بود که فکر نمی‌کند هیچ‌گاه لایق هیچ زنی بوده باشد و به نظرش همه زن‌ها از وی برتر بودند. ولی در سال‌های پایانی زندگی گفته بود زنان سعی دارند مردان را کنار بزنند و بر آن‌ها غالب باشند.

نیکولا تسلا در مصاحبه‌ای در سال 1924 با روزنامه Galveston Daily News گفته بود: «حالا زنانی را می‌بینیم که فکر می‌کنند موفقیت در زندگی وابسته به این است که خودشان را تا جای ممکن از نظر لباس، صدا و رفتارها شبیه مردان کنند...تمایل زنان برای کنار گذاشتن مردان و دور انداختن روحیه همکاری با مردان در تمام جنبه‌های زندگی، خیلی برایم ناامیدکننده است.» با این حال، او بعداً در مصاحبه دیگری اعلام کرد که گاهی اوقات فکر می‌کند که با ازدواج نکردن بیش از حد برای کارش فداکاری کرده است.

قد تسلا 1.88 متر و وزنش 64 کیلوگرم بود و گفته می‌شد که از سال 1888 تا 1926 هیچ افزایش یا کاهش وزنی نداشته است. روزنامه‌نگار «آرتور بریسبین» می‌گفت: «او از نظر ظاهری تقریبا قدبلندترین، تقریبا لاغرترین و قطعا جدی‌ترین مردی است که به رستوران دلمونیکوی نیویورک می‌رود.» با این حال، کسانی که با تسلا دیدار کرده بودند از دیدار خود به خوشی یاد می‌کردند و به تحسین از رفتار گرم او می‌پرداختند.

تسلا مدعی بود که هرگز بیشتر از شبی دو ساعت نمی‌خوابد. ولی اذعان می‌کرد که در طول روز چرت‌های کوتاهی می‌زند تا شارژ بدن خود را پر کند. او هر روز صبح ساعت 9 به محل کار می‌رفت و تا 6 عصر به کار ادامه می‌داد. وی هر شب راس ساعت 08:10 دقیقه شام می‌خورد و روزانه 13 تا 16 کیلومتر پیاده‌روی می‌کرد.

این نابغه به هشت زبان صربی-کرواتی، چکی، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، مجارستانی، ایتالیایی و لاتین صحبت می‌کرد. نیکولا تسلا در نهایت در سن 86 سالگی بر اثر لخته خون در رگ‌های قلبی در تاریخ 7 ژانویه 1943 از دنیا رفت. خاکستر پیکر او نیز در سال 1957 از آمریکا به بلگراد فرستاده شد تا در موزه نیکولا تسلا قرار بگیرد.

سرگذشت غم انگیز نیکولا تسلا

ما به نوابغ، بیشتر به خاطر رنج و دشواری هایی که کشیده اند ارج می گذاریم تا به خاطر فتوحاتشان؛ شاید این مساله باعث شود تا زندگی نامه تسلا را راحت‌تر درک کنیم، زیرا که این درخشش به راحتی و بدون هزینه حاصل نشده است. تسلا، به عنوان یک بیگانه، در عصر بدی زندگی می کرد؛ او وارد یک نبرد نابرابر با دانشمندان ثروتمند و آنهایی که با تجار ارتباطات بهتری داشتند، شده بود.

نیکولا تسلا

در دوره تسلا، ادیسون توانست با لکه دار کردن نامش، شهرت اختراع جریان برق را از او بگیرد. از سوی دیگر مارکونی هم در بازار رادیو و هم در دریافت جایزه نوبل، توانسته بود با استفاده از تکنولوژی خود تسلا او را شکست دهد. همچنین «جورج وستینگهاوس»، کارخانه دار ثروتمند توانسته بود با استفاده از حق ثبت اختراعات تسلا، برای خود امپراتوری بسازد.

اما در این میان، وفاداری تسلا به عشق اولش یعنی «علم» و «پیشرفت»، به قیمت از دست دادن شهرت، دارایی و به اعتقاد برخی، سلامت عقلش تمام شد. در واقع، بنظر می رسد به دنبال ناتوانی در جذب حمایت مالی موسسه جی.پی. مورگان و به دنبال آن نابودی رویای «واردن کلیف»، تسلا دچار یک اختلال عصبی جدی شد. او درحالی که سوی چشمانش را از دست داده بود، نا امیدانه و بدبینانه می گفت: «این یک رویا نیست بلکه یک پیروزی معمولی در مهندسی برق است، فقط کمی گران است».

تسلا به جهان برق داد

سیستم ابداعی تسلا یعنی ژنراتورها، موتورها و ترانسفورماتورهای جریان متناوب به صنایع جهان نیرو بخشید، چراغ خانه هایمان را روشن کرد و منجر به ساخت وسایل برقی مدرن شد. اما با این حال، این ادیسون بود که به لطف ابداع جریان مستقیم (DC) که امروز عمدتا در باتری ها از آن استفاده می شود، مشهور شد.

ادیسون نمی توانست راهی برای انتقال جریان DC‌ به مسیرهای دور دست پیدا کند. او همچنین در تبدیل جریان متناوب تولید شده توسط دینام ساخته خودش، به جریان مستقیم ناتوان بود. راه حلی که ادیسون برای این مشکل در نظر گرفته بود استفاده کموتاتور یا جابجاگرها بود که برس های موجود در آن باعث می شد تا جریان برق تنها در یک مسیر حرکت کند اما این کموتاتورها مقاومت ناکافی داشته و به تناوب باید تعویض می شدند.

این در حالیست که ژنراتور ابداعی تسلا نیاز به چنین عملکرد دست و پاگیری نداشت؛ علاوه بر این، سیستم تسلا می توانست ولتاژ را برای انتقال به مسافت های طولانی تقویت کند سپس با رسیدن به مقصد ولتاژ را به سطح مناسب جهت استفاده خانگی و صنعتی کاهش دهد.

در این زمینه می توان به موتور برقی پبشگامانه ای که توسط «زنوب تئوفیل گرام»، مهندس بلژیکی ساخته شد، اشاره کرد. در حالی که ادیسون و سایرین سعی داشتند به شکل ناکارآمدی این افسار دستگاه را به سمت جریان مستقیم (DC) مهار کنند، تسلا با افزودن مدار دومی که جریان را متناوب می کرد، این ژنراتور را متحول ساخت و توانست یک طرح اولیه برای سیستم چند فازی و موفق خود ایجاد کند.

ترانسفورماتور نیز مانند ژنراتور توسط مایکل فارادی اختراع شد اما هر دو دستگاه تا زمانی که هنوز تسلا ظرفیت آنها را آزاد نکرده بود، همچنان کمرنگ باقی مانده بودند تا آنکه تسلا با این کار خود توانست استفاده برق را برای تمام جهانیان ممکن سازد.

inv_nikola-tesla-ac-motor-1

تسلا قهرمان بسیاری از ماست و جالب اینجاست که امروز نام و شهرت او امروز بیش از هر زمانی در میان نسل جوان شنیده می شود اما در عین حال، شایعات و داستان های جعلی که از سوی دشمنان ادیسون و تسلا علیه طرفین ساخته شده، به این مشکلات دامن زده است. اما شاید تلاش ها و اختراعات تسلا، بیش از سایر دانشمندان و مخترعان با هاله ای از بی اطلاعی پوشیده شده و شاید این شایعات نخستین بار توسط کسانی به راه افتاده که می خواستند جایگاه او را غصب کنند و بعدها این شایعات توسط افرادی که می خواستند اشتباه خود را سرپوش گذارند یا ادیسون و وستینگهاوس را شیطانی جلوه دهند، تکرار شد.

اما حقیقت این است که تسلا ایده هایی به مراتب بیشتر از آنچه که توان و فرصت آزمایش آنها بود، در اختیار داشت و مخترعان همچنان در یادداشت های او به دنبال رد پا هستند. برخی ایده های تسلا، نظیر ذرات پرتوی او، بنظر دقیق و عملی می رسد درحالی که سایر ایده های او نظیر جت عمود پرواز (V/STOL) و رادار اولیه اش، همچنان قابل بحث هستند.

قطعا اگر تسلا بودجه کافی دریافت کرده بود، می توانست تمام اشتباهات سهوی و مسیرهای بن بستی که رفته بود، پیش از اجرا از طریق آزمایش و آزمون و خطا رفع کند اما او این امکان را پیدا نکرد. در عوض، ادیسون و وستینگهاوس که هر دو افراد پیچیده و زرنگی بودند، توانستند با شایعه پراکنی و اتهام علیه تسلا، بیش از آنچه که لایقش بودند، برای خود شهرت دست و پا کنند.

اما باز هم شاید این مساله بود که سبب شد تا تسلا به الهه علم در جهان تبدیل شود، چرا که او تمام فرقه ها، از مریدان واقعی تا متعصبان گرفته تا بدبینان را پذیرا بود. حالا شما طرفدار هر کدام طرف باشید، انتخاب میان تسلا و ادیسون مثل انتخاب میان بیتلز یا رولینگ استون یا بنز و بی ام و است.

جمع‌بندی

در پاسخ به پرسش «نیکولا تسلا کیست؟»، باید بگوییم که او نابغه‌ای در دوران نه‌چندان دور بود که بسیاری از امکانات مانند برق، رادیو و فناوری‌های لیزری را برای بشر به ارمغان آورد. با مرور زندگی نامه نیکولا تسلا، بیشتر به عظمت این دانشمند پی خواهید برد.

سوالات رایج درباره نیکولا تسلا

نیکولا تسلا در چه سالی و کجا به دنیا آمد؟

نیکولا تسلا در تاریخ 10 ژوئیه 1856 در روستای سملیجان امپراتوری اتریش (کرواسی امروزی) چشم به جهان گشود.

بزرگترین رقیب تسلا چه کسی بود؟

اگرچه تسلا در ابتدا در شرکت توماس ادیسون مشغول به کار شد، اما در ادامه اختلافات زیادی به او پیدا کرد و همواره در حال رقابت با او و ایده‌هایش بود.

نیکولا تسلا در چه سالی درگذشت؟

تسلا در تاریخ 7 ژانویه 1943 در 86 سالگی بر اثر لختگی خون در رگ‌های قلبی از دنیا رفت و خاکسترش در سال 1957 به بلگراد فرستاده شد.

ایمان صاحبی

علاقه من به فناوری به دوره نوجوانی برمی‌گرده اما از حدود سال ۹۴ کار جسته گریخته توی این فضا رو شروع کردم و از ۹۷ به‌طور جدی‌تر وارد این کار شدم. فناوری مخصوصاً بخشی که روی لبه حرکت می‌کنه، جذاب‌ترین قسمت این حوزه برام محسوب می‌شه، اما به مرور فهمیدم که همه حوزه‌ها حتی نقاط تلاقی علم و فناوری می‌تونن خیلی جذاب باشن. در کنار این‌ها دنیای فیلم، سریال و بازی‌های ویدیویی رو هم خیلی دوست دارم.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (33 مورد)
  • H. Ebadi1
    H. Ebadi1 | ۱۵ تیر ۱۴۰۲

    برخی از تصاویر این مقاله خراب شده‌اند لطفا اصلاح کنید 🌹

  • Masoud Irani
    Masoud Irani | ۳۱ خرداد ۱۴۰۱

    بسیار عالی
    بنده از وجود چنین فرد نازنینی کلا بی خبر بودم
    تو اون دنیا ارزوی بهترین ها رو براش دارم ❤️

  • Mohamad Hashemi
    Mohamad Hashemi | ۲۵ خرداد ۱۴۰۱

    برای کوبیدن یک حقیقت خوب بهش حمله نکن، بد ازش دفاع کن. که این مقاله واقعا بد دفاع کرد، بی سرو ته و پر از تناقض و دیدگاهی که برای بیان حقیقت بی طرف نبود

  • یونس پارسایی فر
    یونس پارسایی فر | ۲۱ بهمن ۱۳۹۸

    وستینگهاوس کمپانیی بود که به دلیل هزینه بالای اختراعات تسلا به مرز ورشکستگی رسیده بود، و تسلا توی همون هتلی که بود تمام چکایی که از کمپانی بخاطر اختراعاتش گرفته بود رو توی آتیش شومینه سوزوند تا وستینگهاوس از ورشکستگی نجات پیدا کنه...حواستون به محتوا باشه .

  • محمد هروی
    محمد هروی | ۷ دی ۱۳۹۵

    درسته که میگن نیکولا تسلا بعد یک قرن فوتش هنوز نمرده و توی تونل زمانه و داره تحقیقاتشو انجام میده ؟ یعنی توی آینده است وهنوز نمرده درسته ؟؟؟

    • Alireza Ebadi
      Alireza Ebadi | ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸

      ? ? ?

    • Zed.on
      Zed.on | ۲۵ دی ۱۳۹۸

      لین خوبه من ی جا خوندم ک تسلا لز سیاره زهر اومده زمین

نمایش سایر نظرات و دیدگاه‌ها
مطالب پیشنهادی