هفت چیزی که در هنگام طوفان فکری نباید به زبان بیاورید
یک تعریف مختصر از BrainStorming یا طوفان یا بارش فکری می تواند این باشد که آن را به عنوان تکنیک بررسی خلاقیت ها و رسیدن به ایده های نو یا راهکار هایی جدید برای حل ...
یک تعریف مختصر از BrainStorming یا طوفان یا بارش فکری می تواند این باشد که آن را به عنوان تکنیک بررسی خلاقیت ها و رسیدن به ایده های نو یا راهکار هایی جدید برای حل مسائل مختلف٬ در نظر بگیریم.
این تکنیک عموما شامل دو مرحله است. در مرحله اول ایده ها٬ نظرات و راه کار ها بدون در نظر گرفتن کیفیت و میزان خلاقیت آنها بیان می شوند. در مرحله بعد که پس از جلسه ایده پردازی برگزار می شود٬ ایدها مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرند. آنچه در این تکنیک حائز اهمیت است به دور بودن از پیش داوری و قضاوت در مورد افراد و ایده های آن هاست حتی اگر بسیار ساده لوحانه باشد. در مرحله ایده پردازی کمیت ایده های مطرح شده بیشتر از کیفیت آنها مورد توجه است.
ایده ها بسیار شکننده هستند. به سادگی با هر سرزنش٬ پوزخند و تمسخر شکسته می شوند. ایده های مطرح شده در طول برینستورمینگ نیز به همین میزان ظریف و حساسند. کلمات اشتباه در زمان اشتباه منجر به ایجاد وقفه های ناخوشایند در نتیجه برینستورمینگ می شوند.
در سال های اخیر طوفان فکری بسیار مورد نقد و بررسی قرار گرفته که البته به نتایج خوبی نیز انجامیده است. بسیاری از مشکلاتی که در طول جلسات و یا پس از آن به وجود می آمدند مورد مطالعه قرار گرفتند. نتیجه آنکه برای داشتن یک طوفان ذهنی خوب و سالم که به شکوفا شدن ایده های ناب منتهی شود باید از بیان هفت جمله جلوگیری کرد که در ادامه مطلب می توانید آنها را مطالعه کنید.
۱- بهتر است طرح ایده های خود را برای زمانیکه از محل کار خارج می شویم نگه داریم.
هیچ ایرادی در این نیست که گاهی برای بیان ایده ها و فکر های جالب و نوین به پارک یا کافه یا هر جایی بیرون از محیط کار بروید. تغییر محیط گاهی الهام بخش فکر های تازه می شود. اما این که یک تیم کاری به طور دائم سعی در به تعویق انداختن طوفان ذهنی به منظور یافتن محل و زمان مناسب داشته باشد منجر به از بین رفتن ایده های ناب می شود. در واقع فرصت ها و ایده ها لوث شده و جذابیت خود را از دست می دهند. حتی شاید هیچ گاه مطرح نشوند.
ایده ها طول عمر کوتاهی دارند. آنها احتیاج دارند که جاری باشند و با اشتیاق بیان شوند. در مکان هایی نزدیک به محیط های کاریتان جایی را برای مطرح کردن ایده ها اختصاص دهید. جایی که احتیاج نباشد هر بار برای رزرو اتاق کنفرانس معطل شوید و یا نصف شهر را طی کنید. بهتر از جایی را انتخاب کند که همیشه و به سادگی در دسترس باشد٬ حتی اگر یک گوشه اتاق کارتان یا در انتهای یک راه پله خالی باشد.
۲ - خب! شیر یا خط کنیم تا معلوم شود چه کسی ایده اش را مطرح می کند.
بیشتر اوقات ما این جمله را در ابتدای جلسه های برینستورمینگ می شنویم. و نتیجه؟ مظنونین همیشگی جلسه را به دست می گیرند و بقیه یا با موبایل هایشان سرگرم می شوند یا به رویا پردازی مشغول می شوند.
اما برینستورمینگ قوی تر و مشارکتی تر است اگر هر شخص پیش از مطرح کردن نظرش برای سایر افراد حاضر در جلسه ابتدا چند دقیقه را به یادداشت کردن نکات کلیدی و اساسی ایده اش اختصاص دهد.
رابرت اپستین٬ ویراستار سابق Psychology Today می گوید: گروه ها از تجلی بسیاری از خلاقیت ها ممانعت می کنند. افراد غالب معمولا تمایل دارند که بیشتر زمان صحبت کردن را به خود اختصاص دهند. اما وقتی امکان صحبت کردن به همه افراد داده شود آنگاه همگی بر روی مشکل کار کرده و نتیجه بهتری به دست می آید.
این را در جلسه بعدی خود امتحان کنید: مشکل را مطرح کنید و به همه افراد یک برگه کوچک برای یادداشت کردن بدهید. ۵ دقیقه زمان دهید تا افراد حاضر در جلسه در سکوت ایده هایشان را بر روی برگه ها بنویسند. هر چه تعداد ایده های مطرح شده بیشتر باشد بهتر است. یاد داشت ها را بر روی دیوار قرار دهید و به صورت خلاصه و سازماندهی شده آن ها بخوانید. آنگاه به مرحله طوفان ذهنی بروید. اگر اعضای تیمتان بیشتر ایده های مطرح شده را دوست داشته باشند آنگاه شما یک جلسه بسیار مفید و پر انرژی داشته اید.
۳ - ما باید از این جلسه با یک ایده ناب خارج شویم.
در برینستورمینگ کمیت مهم است نه کیفیت. هدف آن است که بعد از جلسه با انبوهی از ایده ها از اتاق خارج شوید نه فقط یک ایده بسته بندی شده.
این ایده خوبی نیست. برای برینستورمینگ از نیم کره راست مغز استفاده می شود در حالی که در هنگام تجزیه و تحلیل و ویراستاری آن نیمه چپ مغز فعال است. هرگز هردو نیمه مغز نباید هم زمان به کار گرفته شوند. اگر به شرکت کننده ها در جلسه بگویید که فقط بر روی یک ایده تمرکز کنند مانند این است که ذهن های خلاق ان ها را به صلیب کشیده باشید.
در عوض٬ پیش از شروع طوفان ذهنی، جلسات بعدی را برای بررسی و انتخاب ایده هایی که در طول جلسه تولید می شوند٬ برنامه ریزی کنید. به شرکت کننده ها یاد آور شوید که ایده های نهایی در آن جلسات بعدی آشکار می شوند و نه در طول مدت به اشتراک گذاری آنها در جلسه اولیه.
در پایان٬ فراموش نکنید که در برینستورمینگ کمیت مهم است نه کیفیت. هدف آن است که بعد از جلسه با انبوهی از ایده ها از اتاق خارج شوید نه فقط یک ایده بسته بندی شده.
۴ - ما همگی مشغله داریم پس وقت ما را با حرف های بیهوده تلف نکنید.
گاهی از تصورات مهمل ایده های نابی نتیجه می شود که اتفاقا بسیار مفهومی و عالی هستند.
این جمله معمولا همراه با جمله ناخوشآبند قبلی - که در شماره ۳ مطرح شد - بیان می شود. هر کسی که این جملات را بیان می کند در واقع قصد دارد که با افسار زدن بر ایده ها و تصورات دور از ذهن به ذخیره کردن زمان و انرژی بپردازد. با این کار او تضمین می کند که در پایان جلسه با توده ای از ایده های سوخته و بی حاصل باقی خواهد ماند.
طوفان ذهنی باید به مثابه یک پناهگاه امن برای تفریح٬ آزمایش و بی شماری از حرف های بی ربط باشد. به دلیل این که گاهی از این تصورات مهمل ایده های نابی نتیجه می شود که اتفاقا بسیار مفهومی و عالی هستند.
پس شرکت کننده هایتان را برای مطرح کردن عجیب ترین و احمقانه ترین ایده هایشان تشویق کنید.
۵ - من جلسه رو با مطرح کردن ایده های خودم آغاز می کنم.
گاهی مدیران سعی می کنند که جلسه های برینستورمینگ را با مطرح کردن یک یا چند ایده که در ذهن خود دارند و به نظرشان عملی می آید شروع کنند.
و در نتیجه شرکت کنندگان به سادگی تحت تاثیر نظر رییس شان قرار می گیرند و سعی می کنند ایده هایشان همسو و شبیه به ایده های مطرح شده توسط وی باشد. این اتفاق باعث از دست رفتن خلاقیت های خودشان خواهد شد. تعدادی از شرکت کنندگاه سرکش نیز ایده های شبیه به ایده رییس شان را مطرح نمی کنند، در حالی که ممکن است ایده های بسیار تحسین برانگیزی داشته باشند.
روش بهتر این است که رییس جلسه را با مطرح کردن مشکل و یا هدف آغاز کند و برای بیان نظرات شخصی خودش تا مراحل بعدی صبر کند.
۶ - هر کسی در جای خودش قرار بگیرد.
با این که احتمال گفته شدن این جمله خیلی بعید به نظر می رسد اما گاهی به طور غیر مستقیم به آن اشاره می شود. نشستن شرکت کننده ها بر روی صندلی های ناراحت و بی حرکت ماندن آنها برای طول مدت جلسه در نهایت منجر به تلف شدن انرژی های مفید آنها می شود.
به شرکت کنندگان اجازه بدهید که در طول جلسه راه بروند یا حتی بر روی زمین بنشینند و از خودشان تحرک هایی نشان بدهند. حرکت منجر به تولید انرژی می شود و انرژی، ذهن خلاق ایجاد می کند.
یک راه پیشنهادی این است که وقتی در این قبیل جلسات احساس کردید که شرکت کنندگان در حال چرت زدن بر روی صندلی هایشان هستند و تمرکز کافی برای همراهی ندارند به آنها ۵ دقیقه استراحت بدهید و وقتی برگشتند تمام صندلی ها را از جلسه بیرون برده باشید تا باقی آن را بر روی پاهایشان بایستند. این کار باعث می شود نیروی تازه ای به روال مطرح کردن ایده ها تزریق شود.
۷ - این را قبلا امتحان کرده ایم.
همه ما این جمله قاتل ایده و یا جمله های مشابه آن نظیر "ما این کار را به این روش انجام نمی دهیم"٬ "مشتری های ما آن را دوست ندارند"٬ "این کار بسیار هزینه بردار است"٬ "این روش بسیار زمان گیر و طولانی است"٬ "این ایده بسیار ساده لوحانه است" و غیره را بسیار شنیده ایم.
بیان کردن این جمله ها مانند این است که ما گلوی ایده را محکم بگیریم و به شدت به دیوار بکوبیم. و طبیعی است که در این صورت ایده فورا نابود می شود.
در هنگام تولید ایده ها هیچ جایی برای نظر دهی و تصمیم گیری وجود ندارد. قضاوت را برای جلسات بعدی آزمودن و ویراستاری ایده ها نگه دارید و ذهنتان را در هنگام برینستورمینگ کامل باز نگه دارید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
من هواي ايده هام رو دارم منتها مشكل اينه كه ايده هام هواي من رو ندارند!
:)
مرسی دیجیاتو
لصفا این دو مرد اصلاح بشه
تو مورد پنجم,پاراگراف دوم,خط سوم بین باعث و از یه فاصله بذارید : باعثاز دست رفتن = باعث از دست رفتن
و تو مورد هفتم ,پاراگراف اول, خط دوم همون لغت اول اطلاح بشه نوشته شده : انجان=انجام
ممنون
اصلاحیه با خودم مرد = مورد
من رفتم یه چرخ زدم اومدم تایمش تموم شده بود مجبور شدم اینطوری اصلاحیه بدم
:)