ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از دیجیاتو انتخاب کنید.

واقعا راضی‌ام
اصلا راضی نیستم
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر دیجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

تکنولوژی

روایتی از دنیای عجیب ماشین های رمان نویس

هر ساله در چنین روزهایی نویسندگان خوش ذوق در حال آماده کردن قلم های خود برای شرکت در رویدادی مهیج هستند. رمان نویسان در رخداد NanoWriMo که به صورت سالیانه برگزار می شود، باید تا ...

Maryam Mousavi
نوشته شده توسط Maryam Mousavi | ۱۵ آذر ۱۳۹۳ | ۲۲:۰۰

هر ساله در چنین روزهایی نویسندگان خوش ذوق در حال آماده کردن قلم های خود برای شرکت در رویدادی مهیج هستند. رمان نویسان در رخداد NanoWriMo که به صورت سالیانه برگزار می شود، باید تا تاریخی معین رمانی ۵۰ هزار کلمه ای را آماده کنند.

در حالی که رمان نویسان بسیاری ارتشی از کلمات را در ذهن آماده رزم می کنند، صد ها نفر از شرکت کنندگان این رویداد را در قالب چالشی متفاوت دنبال می کنند. این افراد به جای آنکه از ذوق نویسندگی خود بهره بگیرند، اقدام به نوشتن برنامه های کامپیوتری می کنند تا به جای آنها کار نوشتن رمان را انجام دهد. این مراسم NaNoGenMo خوانده می شود و آثار ارائه شده به آن به همان اندازه که از یک ماشین انتظار می رود عجیب و در برخی موارد جالب هستند.

داریوش کاظمی توسعه دهنده و هنرمندی ایرانی است که سال گذشته با ارسال توییتی ایده خام خود در مورد این رخداد را مطرح کرد و رسما آغازگر آن شد. متن توییت او به شرح زیر است:

سلام، چه کسی دوست دارد در NaNoGenMo به من ملحق شود: یک ماه را صرف نوشتن کدی کنید که بتواند یک رمان 50 هزار کلمه ای بنویسد و در نهایت رمان و کد را به اشتراک بگذارید.

در ادامه مطلب با دیجیاتو همراه باشید.

خود آقای کاظمی در این باره می گوید که پس از این توییت، از سوی هزاران نفر پیامی را دریافت کرد که همگی می گفتند این کار را انجام خواهند داد! روز بعد او یک اکانت در سرویس GitHub ایجاد کرد تا مشارکت کنندگان پروژه های خود را در آنجا پست کنند.

در میان پروژه های ارائه شده یکی از آنها بیشرین توجه را به خود جلب کرد و به نوعی پدیده سال قبل بود. این پروژه World Clock نام داشت و خالق آن Nick Montfort شاعر و از اساتید رشته رسانه های دیجیتال در دانشگاه MIT بود که موفق شد با نوشتن 156 خط کد با زبان پایتون داستانی جدید متشکل از شخصیت ها، مکان ها و اعمال را ایجاد کند که هر دقیقه از یک روز را روایت می کرد. او نتیجه کار را پس از اتمام تحویل داد و خود کتاب هم بعدها توسط انتشارات هاروارد به چاپ رسید. با این حال آقای کاظمی اعتقاد دارد که خواندن یک رمان ساخته شده توسط ماشین بیشتر آزمونی برای صبر و تحمل است تا یک داستان با کیفیت که براساس استانداردهای نوشتاری انسان که البته شکلی غیرمنسجم، یکنواخت و متغیر دارد.

آنطور که آقای کاظمی می گوید حتی خود نیک هم انتظاری بیشتر از تورق سر سری صفحات یا خواندن بیش از یک فصل از آن را از مخاطبان ندارد.

داستان سرایی یکی از بزرگ ترین چالش‌ های هوش مصنوعی است. شرکت ها و پژوهشگران نیز در تلاشند تا برنامه هایی بسازند که توانایی ایجاد داستان های قابل فهم را داشته باشند اما مسأله اینجاست که اغلب این رمان ها از جملاتی کوتاه و صریح تشکیل می شوند. برای مثال شرکت Narrative Science برنامه هایی را می سازد که داده ها را از رخدادهای ورزشی یا گزارشات مالی می گیرد و پس از انتخاب مهم ترین نکات با استفاده از قالب های از پیش نوشته شده توسط انسان داستانی را از آنها می سازد. شاید حاصل کار نثر زیبایی نداشته باشد اما با بیشترین دقت و سرعت نوشته می شود.

به گفته آقای کاظمی NaNoGenMo کاری است که بیشتر برای کدنویس و احتمالا دیگران جالب باشد.

در رخداد سال قبل آقای کاظمی رمانی با عنوان «نوجوانان ولگرد اطراف خانه» را ساخت. او تعدادی جاسوس ساختگی را ایجاد کرد و آنها را مجبور می کرد که به صورت تصادفی به داخل خانه ای سرک بکشند و برنامه ای که طراحی کرده بود هم اقدامات آنها را روایت می کرد. زمانی که دو کاراکتر در یکی از اتاق های خانه به همدیگر می رسیدند با استفاده از توییت های توییتر دیالوگی را میان آنها ترتیب می داد. یکی از توییت ها می توانست پرسشی مانند این باشد: فردا شام چه خواهد بود؟ و پاسخ هم اظهار نظری شامل کلمه شام بود: مثلا «شام وعده غذایی مورد علاقه من است». نتیجه مکالمه ای بود با موضوع یکسان که معنا و مفهومی نداشت؛ به بیان دیگر هر دوی آنها در مورد شام حرف می زدند اما پرسش و پاسخشان ارتباطی به یکدیگر نداشت.

امسال آقای کاظمی دست به کار طراحی برنامه ای شده است که در واقع نوعی راهنمای مرحله به مرحله آنلاین را برای نوشتن رمان تفسیر می کند. در این برنامه نخست از کاربر خواسته می شود که «یک طرح روتین روزمره را تعریف کنند»، سپس «خواسته ها و رؤیاهای شخصیت ها را نشان داده» و در نهایت به آنها «فرمان حرکت دهند» تا تمامی این موارد را اجرا کنند. به گفته آقای کاظمی داستان نهایی بیشتر به چرندیات شباهت دارد اما نوعی روایت جلورونده و قابل فهم را دنبال می کند.

مایکل فول وود یکی دیگر از شرکت کنندگان در این رقابت است که داستان Twide and Twejudice را خلق کرد: همان داستان غرور و تعصب منتها با این تفاوت که تک تک کلمات به کار رفته در دیالوگ های آن را کلمات استفاده شده در محتویی مشابه روی توییتر تشکیل می دهد. نتیجه کاملا پوچ و بی مفهوم بود و تا حدودی شبیه به یکی از همان رمان های به ظاهر ساده جین آستن بود که دیالوگ های پیچیده ای میان شخصیت هایش وجود داشت. برای مثال در یکی از این دیالوگ ها آقای بنت به همسرش می گوید که تعداد زیادی از مردان جوان ثروتمند بیشتری برای ازدواج دخترانشان به شهر مهاجرت خواهند کرد. البته این را هم باید اضافه کرد که این دیالوگ ها خالی از غلط های املایی هم نبودند.

لیزا دالی برنامه خود را با الهام از کتاب Voynich Manuscript تهیه کرد. این کتاب متعلق به قرن 15 میلادی است و زبانی رمزگونه و ناشناخته دارد و نمودارهای دقیق و پیچیده در تمامی صفحات آن مشاهده می شود و تا به امروز هیچیک از پژوهشگران دنیا موفق به گشودن رمز آن نشده اند. خانم دالی برنامه ای نوشت که کلمات را از این کتاب رمزی می گرفت و ترتیب آنها را به صورت رندومی تغییر می داد و سپس همراه با عکس های قدیمی از گیاهان در داخل صفحه می چید. نتیجه فوق العاده بود و کمابیش به کتاب واقعی شباهت داشت.

شرکت کننده دیگر Greg Borenstein بود که رمان Generated Detective را با تمی جنایی تدوین کرد. برنامه ساخته شده او در داخل کتابخانه مجازی گوتنبرگ (یک پروژه داوطلبانه که در سال 1971 و با هدف دیجیتالی کردن آثار فرهنگی دنیا آغاز شد) به دنبال داستان های قدیمی جنایی با بازرس هایشان می گردد تا جمله های مختلف شامل رشته ای از کلمات مشخص به شرح زیر را از داخل آنها استخراج کند:

سؤال، قاتل، شاهد، مشاهده، صحنه، آدم کش، سلاح، سرنخ، متهم کردن، و فاش شدن.

Screen_Shot_2014-11-24_at_12.33.24_PM.0-w600

او سپس جمله هایی که از طریق برنامه گلچین شده بودند را در فلیکر جستجو و آنها را با عکس هایی که از یک اپلیکیشن تصویری دریافت کرده بود ترکیب کرد و یک داستان جنایی مرموز ساخت. البته باید بگوییم که کار سرچ در فلیکر را خود Borenstein انجام داد اما او همچنان تلاش دارد که کل فرایند از جمله تشخیص و افزودن عکسها را نیز خودکار کند تا حتی فرایند افزوده شدن کادر مربوط به دیالوگ ها هم توسط برنامه انجام شود.

آقای کاظمی در ادامه گفت: «داستان های مصور گاهی اوقات باعث ناامیدی من می شوند چراکه این داستان ها به هیچ وجه ارتباط و انسجام موضوعی ندارند و بیشتر شبیه به خواب هستند درست مانند رمان هایی که در رخداد NaNoGenMo ارائه می شوند.

در پایان آقای کاظمی به این نکته اشاره می کند که هدف از برگزاری این رقابت سرگرمی است تا کمی ماهیچه های کد نویسی توسعه دهندگان را استراحت دهیم و اندکی متفاوت تر در مورد متون بیاندیشیم. او در ادامه از هماهنگی عجیبی سخن می گوید که در برنامه Definition Book شاهدش بود. در این برنامه یکی از واژگان یک جمله هشت کلمه ای تعریف می شود و سپس برای آن تعریف هم تعریف دیگری ارائه می شود تا تعداد آنها به 50000 کلمه برسد. نیمه ابتدائی این کتاب تماما شامل بخش نخستین جملات و نیمه دوم آن دربرگیرنده بخش انتهایی آنهاست؛ کتابی که به اذعان خود آقای کاظمی تابحال در عمرش ندیده و ایده های جدیدی را در ذهنش به وجود آورده است.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (18 مورد)
  • dorna
    dorna | ۱۵ آذر ۱۳۹۳

    جذابیت ماجرا تنها در همین نوشته شدن توسط ماشین است وگرنه در بهبوهه ای که بازار رمان کساد است و حوصله رمان خواندن در خواب این طرح ها تنها در حد آزمایش برای پیشبرد اهدافی چون به چالش کشاندن هوش مصنوعی است و بس.
    هنر به معنی ناب آن البته، آخرین سنگریست که ممکن است ماشین فتحش کند .
    حکایت روح اصیل انسانیست . بی تکرار و بی مانند ...

  • سیب کوچولو
    سیب کوچولو | ۱۵ آذر ۱۳۹۳

    من هم به زودی به جمع این شرکت کننده ها اضاف میشم
    -------------------------------------------------------------------
    خیلی خوشجال از اینکه اقای کاظمی ایرانی هست واقعا باعث غروره!!

  • abolfazl_eslami
    abolfazl_eslami | ۱۵ آذر ۱۳۹۳

    بدبخت همین رمان نویس ها تو ایران بدبخت هستن این دستگاه که بیاد باید برن کارتون خواب بشن

    :cry:

  • abolfazl_eslami
    abolfazl_eslami | ۱۵ آذر ۱۳۹۳

    ای کاش یه ربات میومد کتک خورش ملس بود من اینقدر عقده دارم و نا امیدی سر اون خالی می کردم

    • طــــــــــــــــــــــــــــوسی
      طــــــــــــــــــــــــــــوسی | ۱۵ آذر ۱۳۹۳

      كاملا مشهوده :|

  • bahram
    bahram | ۱۵ آذر ۱۳۹۳

    ایده جالبی هستش. ولی دیگه همه چی داره میشه مصنوعی و به نظرم دیگه داره زیادی میشه!

نمایش سایر نظرات و دیدگاه‌ها
مطالب پیشنهادی