آیا تیم کوک مدیرعامل بهتری نسبت به استیو جابز است؟

پاسخ درست و منطقی به پرسش فوق، مثبت است. شاید بی رحمانه به نظر برسد، شاید حتی خود تیم کوک هم با چنین پاسخی، موافق نباشد اما از سال ۲۰۱۱ به بعد، اپل تبدیل به گلوگه ای گشته که به سوی دست یابی به موفقیت ها، با سرعت در حال حرکت است.

جادوی کوک

تیم کوک در سال ۱۹۹۸ و پس از صحبت با شخص الهام بخشی به نام جابز، تصمیم گرفت جایگاه خود در کمپانی Compaq (یکی از قدرترین کمپانی های سازنده ی PC در آن زمان) را ترک کرده و به اپل بپیوندد که سهامش در آن زمان، بسیار بی ارزش بود. پس از این اتفاق، رابطه میان اپل و Compaq رو به سیاهی رفت و این موضوع، هنوز هم در روابط آنها نمود دارد. بسیاری از کارشناسان، روابط نه چندان خوب این دو کمپانی را به رفتن کوک از Compaq نسبت می دهند.

شرکت IBM، جایی بود که مدیر فعلی اپل، آموزش های لازم را فرا گرفت، جایی که تامین کنندگانی یکپارچه، رشد می نمودند. درس مهمی که وی در آنجا کسب کرد، فرا گرفتن این موضوع بود که یکپارچگی طراحی محصول، ساخت و بازاریابی برای آن، می تواند منجر به رشد و موفقیت یک تجارت گردد. حال اپل شخصی را در صدر جدول خود دارد که استاد «یافتن ساده ترن راه حل ها، برای پیچیده ترین مشکلات» است. در ادامه با دیجیاتو همراه باشید.

پیش از تصدی کوک و در زمان مدیریت جابز، کمپانی اپل از لحاظ عملیاتی و البته مالی، در مقایسه با ۳ سال گذشته، در اوضاع چندان خوبی قرار نداشت. تبلیغات، بازاریابی و طراحی محصولات همواره عالی بوده اند اما یکی از بزرگترین مشکلات زمان جابز، «سایر هزینه» های سرسام آور بود. این حقیقت نیز بر کسی پوشیده نیست که تا پیش از عرضه ی آیفون، نام اپل چندان هم در سراسر دنیا، به خصوص کشور های جهان سوم، شناخته شده نبود. کوک، تمام این مشکلات را برطرف کرد.

۱۰ سال پیش از ورود تیم کوک به اپل، سهام این شرکت را می توانستید بر روی زمین پیدا کنید. در مارس سال ۱۹۸۸، ارزش هر سهم این کمپانی مبلغی برابر با ۱.۵۴ دلار بود، این میزان در مارس سال ۱۹۹۸، به ۰.۹۸ دلار رسید. ده سال پس از حضور او اما، ارزش هر سهم ۲۰ دلار شد و پس از کسب عنوان مدیریت کل مجموعه اپل در اکتبر ۲۰۱۱ تا به حال، ارزش سهام این شرکت از ۵۵ به ۱۲۵ دلار رشد نموده است.

یک سوال کلیدی را مطرح می کنیم؛ آیا جابز صرفا پس از اواخر دهه ۹۰ میلادی تبدیل به یک نابغه شد؟ شاید پاسخ بسیاری از عاشقان جابز به این پرسش، منفی باشد، این افراد معتقدند که از وی، در تمام دوران ها می توان به عنوان یک نابغه نام برد. و البته همچنان، می توان گفت که پس از گذشت چهار سال از رخت بر بستن نابغه، ارزش این شرکت همچنان در جاده ای از ترقی قرار گرفته که تا پیش از این، نمونه اش را ندیده بود.

مسئله ای که می تواند پاسخگوی سوالات در زمینه رشد اخیر و مترقی اپل باشد، تهیه و تدوین مجموعه ای بسیار قوی از زنجیره ی تامین کنندگان توسط تیم کوک در سال های گذشته است. داشتن رابطه ای عمیق و صمیمی با تامین کنندگان و سازندگان محصولات، همان کمبودیست که کوک با آمدنش به اپل، آن را بر طرف نمود. فاکسکان، اینتل، DuPont و بسیاری دیگر از تامین کنندگان، بهترین مهندسین و کارمندان خود را برای تولید قطعات مورد نیاز اپل و یا ساخت (اسمبل) محصولات این کمپانی به کار می گمارند. این همان استعدادی است که سایر رقبا، تشنه اش هستند اما تا اینجای کار از آن بی بهره بوده اند.

این شرکت در نهایت هرگونه نوسان در تولیدات را، در میان تامین کنندگان خود از بین برد تا چرخه ای از تحویل کالای بی نقص را به کاربران ارائه دهد. میزان تقاضای نامشخص، یکی از مشکلات بسیار بزرگ اپل در دهه ۹۰ بود؛ «استیو جابز» اما توانست با ارائه ی تاریخ های عرضه و ایجاد شور و اشتیاق در کاربران و در نهایت امکان پیش خرید کردن محصولات، این مشکل را به شکل کامل برطرف ساخته و میزان تولید و تقاضا را حدودا یکسان سازی نماید.

در این میان، فروشگاه های دیجیتالی نظیر iTunes، نقش بزرگی را بر عهده داشتند؛ مشتریان محصولات مورد نظرشان را از منابع محدودی خریداری می نمودند، در نتیجه، احساس خرید محصولی بیش از اندازه شخصی به آنها دست می داد.

مثال های زیادی در خصوص مقایسه نوع فعالیت های جابز و کوک وجود دارد اما شاید بتوان گفت عنوان نابغه ای که حال به جابز اهدا می شود، در صورت عدم وجود تلاش های پشت پرده ی کوک، حالا وجود نداشت.

ابتکار، ابداعات و جاده پیش رو

منتقدان اصرار دارند که تیم کوک، بالاخره در جاده ی ابتکار، با دستانی تهی رو به رو خواهد شد و تنها تغییری که حال اپل با زمان مدیریت جابز داشته، این بوده که رفتارهای انسانی در این کمپانی، به شکل قابل توجهی بهبود یافته اند. (اشاره به بداخلاقی و فریاد کشیدن های جابز)

ساعت اپل، که در زمان کوک توسعه یافت، اگرچه محصولیست که پیروی مد است اما می تواند سبک زندگی کاربرانش را بهبود بخشد و تصور می شود موفقیت را به حوزه پوشیدنی ها خواهد کشاند. سیستم پرداخت Apple Pay نیز یکی دیگر از دستاوردهای زمان کوک به شمار می رود، Apple TV هم به آرامی در گوشه ای، به کمین نشسته تا رابطه کاربران جهان اول را با شبکه های کابلی، خدشه دار نماید.

اگر کوک مدیر قابلی نبود، به انجام کاری متفاوت با ذات اپل اصرار می ورزید؛ شاید هم به آرامی پشت میز مدیریت می نشست و اجازه می داد علاقه مندان به این برند، رهبری یک روح را بر کمپانی اپل مزه مزه کنند؛ یا شاید هم تمام پول نقد این شرکت را با خرید های نابخردانه به تاراج می داد. اما در نهایت، در این سه سال و اندی، کوک توانسته ثابت کند که مدیری بهتر از استیو جابز است.