آیا مایکروسافت به یک پرچمدار در خانواده لومیا نیاز دارد؟

در میان غوغای رسیدن ویندوز ۱۰ از راه، کاهش محصولات سخت افزاری ارائه شده از سوی مایکروسافت، تمرکز ویژه بر پردازش ابری و ارائه کلاینت های مختلف برای پلتفرم های اندروید و iOS، به این سوال می رسیم که در آینده چه سرنوشتی در انتظار بزرگان خاندان لومیا از مایکروسافت بوده و ردموندی ها چه زمانی قصد ارائه یک پرچمدار برای سال ۲۰۱۵ خود را دارند؟

در مورد لومیا ۱۰۳۰، ماه هاست که گفته های مختلفی به گوش می رسد، محصولی که بی شک ادامه ای خواهد بود بر لومیا ۱۰۲۰؛ حتی تصاویری از بخش های مختلف این موبایل در حال ساخت به نمایش کشیده شدند و ... . اما آیا واقعا زمانش رسیده تا اکنون مایکروسافت تمرکز خود را بر تولید و ارائه یک پرچمدار قدر، قرار دهد؟ در ادامه با دیجیاتو همراه باشید.

اپل و گوگل هر دو سخت افزارهای موبایل را توسعه می دهند تا در نهایت قابلیت های نرم افزاری پلتفرم های خویش را به رخ سایرین کشند. هر چند اپل در این میان با آیفون موفق تر ظاهر گشته اما گوگل نیز با پروژه نکسوس، به سایر تولید کنندگان گوشزد می کند که: «این است یک موبایل اندرویدی». از طرف دیگر نکسوس ها، معمولا به شدت از سوی توسعه دهندگان اپلیکیشن های اندروید تحسین می شوند.

فروش نکسوس هم پایین است اما طرفدارانش بی حد مشتاقند. 

مایکروسافت می تواند درس های بسیار زیادی را از پروژه نکسوس بیاموزد. همانند لومیا، سری نکسوس هم از حجم فروش رویایی برخوردار نیست اما موبایل هایی در این حوزه ساخته می شوند که واقعا دارای طرفدارن مشتاقی هستند. مایکروسافت نیز می تواند همانند گوگل، بهترین سخت افزار روز را در موبایل خود قرار داده و سپس ویندوز ۱۰ را در آن گنجانده و در مجموع یک موبایل به معنای واقعی کلمه مایکروسافتی را عرضه کرده و در نهایت به سایر تولید کنندگانی که مشتاق به تولید موبایل هایی با چنین پلتفرمی هستند، نشان دهد که بهتر است این کار، چگونه صورت گیرد.

چنین اقدامی، فواید بسیاری دارد؛ برای مثال مایکروسافت با استفاده از بروز ترین سخت افزار ها، می تواند توجه عمومی را نیز به موبایل های خود جلب نماید. شاید فروش لومیا ۱۰۲۰ در آن زمان چندان بالا نبود اما آخرین تکنولوژی های بکار رفته در دوربین، به آن کمک کرد تا دست کم خودی نشان دهد. عرضه موبایلی با بهترین مشخصات، باعث می گردد تا یک بار دیگر نام مایکروسافت و موبایل بر سر زبان گیک ها و سپس کاربران عادی افتد.

تولیدات نرم افزاری مایکروسافت در کنار یک سخت افزار قدرتمند، ارزشی والاتر به خود می گیرند. 

با چنین رویکردی، مایکروسافت می تواند یک کمپین تبلیغاتی بزرگ تشکیل داده و به سراغ بخش های نرم افزاری برود که مشخصا در میان آنها توانایی های بسیاری دارد؛ برای مثال وان درایو و یا سیستم پردازش ابری این شرکت در کنار ویندوز ۱۰. مجموع همه قابلیت های نرم افزاری مایکروسافت، در کنار داشتن یک سخت افزار نوین، معنایی والاتر به خود خواهند گرفت.

جدا از همه این صحبت ها، بد نیست این شرکت کمی هم به داشتن غرور فکر کند. اینکه مدیران ارشدش قادر باشند موبایلی قدرتمند را با افتخار در دست گیرند و از قابلیت های ویژه ویندوز ۱۰ برای آن خبر دهند. در حالی که لومیا ۸۳۰ موبایل بسیار خوبی بود و از قیمت مناسبی نیز بهره می برد، نمی توان نامش را یک پرچمدار گذاشت؛ گویی از یک «درجه دار» بخواهید وظایف یک «افسر» را بر عهده گیرد.

داشتن اندکی غرور، چندان هم بد نیست. 

هر محصولی، برای فروخته شدن طراحی می گردد اما، توجه و تمرکز مایکروسافت در امر موبایل پرچمدارش، نباید بر فروش بالا معطوف گردد. حقیقت این است که مایکروسافت همواره یک شرکت نرم افزاری بوده و باقی خواهد ماند. اهالی ردموند هر از چند گاهی به سراغ تولید یک سخت افزار آمده اند و هدفشان نیز آن بوده که با چنین کاری، بتوانند کاربر را به محصولات نرم افزاری خود علاقه مند نمایند.

این سیاست، صحیح بوده اما به شکل درستی انجام نشده است. باید قبول کرد که موبایل های پرچمدار مایکروسافت نخواهند توانست ستون های موجود در چارت های مربوط به سهم بازار شرکت های مختلف را جا به جا کنند اما در هر صورت قادر هستند کاربران را به خانواده مایکروسافت آورده و آنها را به سرویس های متنوع و مختلفش علاقه مند نمایند.

در مقطع کنونی، یک پرچمدار قدر برای مایکروسافت تولید علاقه می کند نه درآمد. 

تبلت سرفس، اکس باکس، نسخه های مختلف ویندوز که فروخته می شوند، همه در راستای علاقه مند سازی کاربران به سرویس های ابری اهالی ردموند هستند که به شکل غیر مستقیم تلاش دارند تا توجه کاربر را به خود جلب کنند اما یک موبایل قدرتمند، قادر است تا توجه مستقیم کاربر را به محصولات مختلف، از جمله ابری مایکروسافت معطوف نماید و در نتیجه ی همین امر، سایر سازندگان سخت افزاری نیز به واسطه علاقه کاربران به پلتفرم مایکروسافت، به سوی ساخت موبایل هایی مبتنی بر آن پلتفرم روی خواهد آورد. در نهایت باید گفت در مقطع کنونی، یک پرچمدار قدر برای مایکروسافت تولید علاقه می کند نه درآمد.

همین موضوع حتی منجر به زیان دهی مایکروسافت برای تولید این موبایل نیز خواهد شد، هزینه بخش تحقیق و توسعه بالا می رود و مشخصا تعهدی نیز برای تولید انبوه  و چند ده میلیونی آن وجود ندارد، در نتیجه تحلیلگران باز هم در زمینه موبایل های هوشمند، اپل و سامسونگ را برتر خواهند دانست. این ها همه هزینه هایی هستند که اگر مایکروسافت می خواهد در بخش فروش موبایل حضوری مستمر داشته باشد، باید آنها را پذیرفته و به سودآوری بلند مدت چشم بدوزد.

می خواهد از این بازی خارج شود؟ کمی جرات لازم است؛ اشک های زیادی هم برای برند لومیا ریخته نخواهد شد.

اینکه شرکت مورد بحث بیاید و چرخه تولید موبایل های مبتنی بر ویندوز را با سرعت بسیار کمتری مواجه کرده و خرید بزرگ خود (نوکیا و سرویس هایش) را بر روی تولید موبایل های ارزان قیمت متمرکز کند، چندان منطقی به نظر نمی رسد. اگر مایکروسافت می خواهد از این بازی خارج گردد، باید جرات به خرج داده و یک توقف تولید کامل را در دستور کار خود قرار دهد، مهندسان خود را نیز در پروژه هایی مهم تر مشغول به کار کند؛ برند لومیا هم به خاک سپرده شده و مدتی بعد هم از سوی همه فراموش می گردد.

اگر قرار نیست چنین شود، مایکروسافت باید تیم توسعه موبایل های خود را تشویق به رها کردن پروسه ساخت مکرر موبایل های ارزان قیمت کند. یک تلفن هوشمند قدرتمند، می تواند انرژی ویژه ای به این تیم داده و در نهایت باعث گردد تا آنها مشتاق شوند مرزهای نرم افزاری و سخت افزاری فعلی را جا به جا کنند، نه اینکه صرفا تمام توجه خود را بر ارائه تجربه ای روان از پلتفرم ویندوز در موبایل های اقتصادی قرار دهند. با این کار، مایکروسافت نشان می دهد که تجارت موبایل در سال ۲۰۱۵ برایش مهم است و همین اقدام، با ارزش ترین مدافع شعار «تقدم پردازش ابری و موبایل» خواهد بود.