دغدغه های ذهنی سرمایه گذاران هنگام شنیدن ارائه شما کدام اند؟

اگر تا اینجای کار موفق شده اید سرمایه گذار یا سرمایه گذارانی را مجاب کنید در برابر ارائه ی شما قرار بگیرند، عمیقاً در فرایند سرمایه گذاری پیشروی کرده اید. اما به خاطر داشته باشید: صحنه ی ارائه، آخرین سدی است که در این مسیر در مقابل شما قرار می گیرد و همان جایی است که اکثر کارآفرینان از پشت سر گذاشتن آن باز می مانند.

با این فرض که سرمایه گذاران مورد نظر، از پیش تصمیم خود برای سرمایه گذاری روی ایده تان را نهایی نکرده باشند، ۶ ذهنیتی را به شما گوشزد می کنیم که وقتی ایده ی خود را برایشان شرح می دهید ممکن است در ذهن آنها شکل بگیرد.

۱. پول کجاست؟

ممکن است سرمایه گذاران از ارائه ی شما خوششان بیاید و آن را ارائه ی الهام بخشی بدانند، اما به وضوح متوجه نشوند از کجا می خواهید پول در بیاورید. این مهم است: ایده های فوق العاده ی بسیاری در دنیای استارتاپ ها وجود دارند که ممکن است دنیا را تغییر دهند. اما سرمایه گذاران بیش از هر چیز مشتاق این هستند که بدانند سرمایه گذاری شان از چه طریقی قرار است باز گردد.

با این توضیح، یکی از بخش های اصلی و اساسی ارائه ی شما این است که به آنان توضیح دهید چگونه قصد دارید از کسب و کار مورد نظرتان سود حاصل کنید. شما باید برای نحوه ی عملکرد این بخش از کسب و کار خود طرح استواری داشته باشید.

۲- شرکت شما بیش از قیمت واقعی ارزشگذاری شده است

یکی از انتقاد های رایجی که سرمایه گذاران مدام در طول ارائه های مختلف به طرف مقابل وارد می کنند این است که شرکت شما بیش از اندازه ارزش گذاری شده است.

این یکی از اشتباهات رایجی است که کارآفرینان مرتکب می شوند؛ چون فکر می کنند ایده شان خیلی بیشتر از اینها ارزش دارد. برای آنکه مطمئن شوید ارزشگذاری واقع بینانه ای در مورد شرکت خود انجام داده اید، هم با یک وکیل و هم با یک حسابدار در این باره صحبت کنید. از آنها بخواهید شرکت شما را ارزشگذاری کنند و در خاطر داشته باشید که ارزش واقعی شرکت شما جایی بین ارزشگذاری خودتان و آنهاست.

۳- هیچ طرحی برای آینده ی بلند مدت خود ندارید

چیزی مثل جذب سرمایه برای راه انداختن کسب و کار مسئله ی مهمی است، اما هم کارآفرینان و هم سرمایه گذاران باید یک چشمشان را به زمان حال نگه دارند و چشم دیگرشان را به آینده بدوزند. سرمایه گذاران باید بدانند محصول یا خدمات شما در درازمدت آینده دار است.

این احتمال نیز وجود دارد که آنها در مورد آینده ی بلندمدت کسب و کاری که سعی در ارائه اش دارید به اندازه ی کافی فکر نکرده باشند. بخشی از ارائه ی شما باید به این موضوع اختصاص داشته باشد که آینده دار بودن کسب و کارتان را به آنها نشان دهید. آینده ی بلندمدت محصول یا خدمات خود را برای آنان به تصویر بکشید.

۴- هیچ استراتژی مشخصی برای رشد ندارید

سرمایه گذاران شما باید این را بدانند که نه تنها مبلغ سرمایه گذاری شان باز می گردد، بلکه این سرمایه گذاری تا مدتها برایشان سودآوری خواهد داشت.

اگر شرکت شما برای رشد و پیشروی هیچ راهبردی نداشته باشد این پیام به سرمایه گذار منتقل خواهد شد که پولشان با وجود آنکه ممکن است برای آرمان خوبی هزینه شود، قرار نیست سودآور باشد.

شما باید در مورد اینکه با پول آنها چگونه می خواهید کسب و کارتان را رشد دهید، استراتژی جامعی داشته باشید. پیام مهمی که باید به آنها منتقل کنید این است که در آینده برای رسیدن به مرحله ی بعد، از آنها طلب پول بیشتری نخواهید کرد.

اما جانب احتیاط را رعایت کنید. پژوهش ها نشان داده اند رشد بیش از اندازه سریع، قاتل شماره ی یک استارتاپ ها به شمار می رود.

۵- چه سودی به حال من دارد؟

این درست است که خیلی ها دوست دارند روی ایده ای سرمایه گذاری کنند که بتواند تغییرات بزرگی در زندگی مردم و دنیای اطراف به وجود بیاورد. اما خواسته ی آنها از چنین قراردادی چیزی بیشتر از دلگرمی و احساسی خوشایند است. بسیاری از ارائه ها روی خود کسب و کار متمرکز می شوند، نه آن چیزی که سرمایه گذاران احتمالی ممکن است از سرمایه گذاری روی آنها عایدشان شود.

به سرمایه گذاران دقیقاً بگویید چه چیزی عایدشان می شود. این موضوع را می توانید با به تصویر کشیدن نحوه ی بازگشت سرمایه به وسیله ی رشد پیش بینی شده ی خود به آنها منتقل کنید.

باید در مورد این موضوع نیز شفاف سازی شود که راه برای مذاکره هم باز است. سرمایه گذاران دوست ندارند کسی به آنها بگوید چطور کاری را باید انجام دهند. این را نیز از یاد نبرید: این شما هستید که برای پول به سراغ آنها رفته اید.

۶- چرا شما شایسته ترین فرد برای گرفتن این پول هستید؟

معنای تمام این ها برای شما این است که سرمایه گذاران بفهمند شما با وجود تمام مشکلات و دشواری ها، سرسختی و توانایی لازم برای موفقیت را دارید. در واقع این یکی از مهم ترین جنبه های سرمایه گذاری در مراحل اولیه است. علت ساده ای هم دارد؛ این مرحله معمولاً برای داشتن درآمد قابل توجه یا معیار های کلیدی که می توانند در نگاه اول حاکی از پیروز بودن یک شرکت باشند بیش از اندازه زود است.