توصیه هایی به افراد میانسال برای باقی ماندن در بازار رقابتی کار
بازار کار به خصوص در کشورهایی که میانگین سنی شهروندانش پایین باشد، بسیار رقابتی است و پیدا کردن شغل ایده آل در این کشورها نیز معمولا از جمله اصلی ترین چالش های زندگی هر فردی ...
بازار کار به خصوص در کشورهایی که میانگین سنی شهروندانش پایین باشد، بسیار رقابتی است و پیدا کردن شغل ایده آل در این کشورها نیز معمولا از جمله اصلی ترین چالش های زندگی هر فردی به شمار می رود. اما در چنین جوامعی، شاید بیشترین فشار متوجه افرادی باشد که دیگر پا به سن گذاشته اند و هنوز نتوانسته اند شغل دلخواهشان را پیدا کنند.
Lisa Wells کسی که برای مصاحبه های شغلی مکرر از نیویورک به فیلادلفیا و بوستون مسافرت کرده و در هیچ کدام شان موفق نبوده است، می گوید: وقتی پنجاه سالم شد، به نظر از زندگی حرفه ای اجتماعی بیرون انداخته شدم. اما پس از آخرین مصاحبه ام که نتیجه ای در بر نداشت، تصمیم گرفتم یک کار مشاوره ای راه بیاندازم.
این ماجرا تنها به Lisa ختم نمی شود. طبق تحقیقی که توسط یکی از موسسات وابسته به انجمن بازنشستگان آمریکا صورت گرفته، در دسامبر 2014 میانگین مدت جست و جوی متقاضیان کار 55 ساله و بیش تر برای یافتن کار، 54.3 هفته بود (بالغ بر 5 ماه که بیشتر از مدت زمانی است که یک متقاضی جوان برای یافتن کار مناسب نیاز دارد، یعنی 28.2 هفته).
Tom Smith مدیر بازاریابی 58 ساله ای است که بعد از 50 سالگی بیش از 2000 درخواست کار داده است. بعد از 24 ماه تلاش طاقت فرسا، نهایتا پیشنهادی را قبول کرد که به اندازه ی 64% حقوق سابقش بود. درست بعد از استخدامش کارش تغییر یافت و حقوقش به 21% کاهش یافت.
موانع بزرگ و کوچک و پنهان
بر اساس تحقیق صورت گرفته توسط انجمن بازنشستگان آمریکا، 64% کارمندان در این کشور شکایاتی مبنی بر وجود تبعیض سنی در سازمان ها، شرکت ها و ادارت مختلف کرده اند. همه ی این تبعیض ها نیز ریشه در تصوراتی دارند که حتی در عصر مدرن کنونی پیرامون افراد مسن وجود دارد و از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
- افراد جوان مهارت های جدید را به خوبی یاد می گیرند
- افراد جوان هیجان بیش تری برای کار دارند
- افراد مسن به سلامتی شان اهمیت نمی دهند
- افراد مسن از کار خسته می شوند
- افراد مسن به دنبال بازنشستگی هستند
- افراد مسن به کشف ایده های جدید علاقه ای ندارند
حال آنکه، نادرستی این فرضیات بر اساس تحقیقی که توسط محققان دانشگاه بازرگانی لندن، توسط Lynda Gratton ( مشاور مدیریتی و نویسنده) و Andrew Scott صورت گرفته، ثابت شده است.
سازمان های زیادی ترجیح می دهند به جای افراد مسنی که به زودی بازنشسته می شوند، افراد جوان را استخدام کنند. در یکی از تحقیقات نشان داده شده 58% نسل هزاره (افراد متولد شده در دهع ی 70 تا سال2000 میلادی)، کارشان را در 3 سال یا کمتر ترک کردند. در همین زمینه تحقیق جداگانه ی دیگری صورت گرفته که طبق آن انتظار می رود تقریبا نیمی از کارکنان جهان، کارشان را در کمتر از یک سال ترک کنند. مسئله ی نگهداری کارکنان آن قدرحاد شده است که شرکت ها مدام به دنبال یافتن راه هایی هستند که بتوانند استعدادهای موجود در شرکت شان را نگه دارند.
در واقع هیچ تحقیقی مبنی بر اینکه سرمایه گذاری بر جوان تر ها بیش تر از مسن ها جواب می دهد، وجود ندارد. Jo Ann Jenkins مدیر عامل انجمن بازنشستگان آمریکا می گوید: افراد مسن خیلی متفاوت از جوانتر ها نیستند، چراکه گاهی می بینیم آن ها در کار متمرکز تر، باتجربه تر و حتی وفادارتر نیز هستند.
در زیر چند قدم برای بالا بردن شانس افراد مسن در چنین محیط رقابت انگیزی ارائه شده است:
- شبکه ی خود را به راه بیاندازید
Todd Williams قبل از این که به نگهداری از دو نوه دختری اش بپردازد، صاحب کسب و کاری بوده است. از آنجایی که کارش با تشکیل خانواده دادن منافات داشت، به دنبال شغلی می گشت که حقوق خوب، بیمه ی عمر و سلامت و مرخصی با 50% و یا کمتر هزینه ی سفر داشته باشد.
اولین جایی که وی گشت، شبکه ای بود که خودش صاحب کسب و کارش بود. او می گوید: آن ها دو فرصت شغلی به من پیشنهاد کردند که تا به حال ایجاد نشده بودند. پس این احتمال وجود داشت که هرگز ایجاد نشوند.
وی معتقد است مزیت افراد مسن به جوان تر ها این است که قابلیت های آن ها خیلی بیش تر از جوان تر هاست. Rebecca Janzon پنجاه و چهار ساله با این حرف وی موافق است و باور دارد: اکثر شرکت ها هنوز فکر می کنند استخدام جوان تر های بی تجربه که به پول کمتری نیز راضی می شوند، کار صحیحی است. اما استخدام یک فرد باتجربه می تواند جهشی به سمت پیشرف به شرکت بدهد.
- ارائه ی ایده ها و قابلیت ها
ویلیام همچین می گوید برای استخدام شدن در شرکتی که به آن علاقه دارید هر چه می توانید برای شان انجام دهید را ذکر کنید؛ از مشاوره دادن گرفته تا رهبری پروژه های شان.
سازمان های تخصصی نیز می توانند شروع خوبی باشند، مخصوصا اگر بتوانید یک سخنرانی خوب در آن جا انجام دهید. سخنرانی در گروه صنعتی که پر از افراد هم رشته ی شماست می تواند ارزش شما را بیش تر نشان دهد. فقط باید مواظب باشید برای این کار انرژی لازم را داشته باشید.
- داشتن ظاهر خوب
کارکنان مسن باید به روز باشند ومهارت های جدید را فرا گیرند. علاوه بر این، ظاهر آنها نیز باید مانند ادعای شان باشد. برای این کار باید تصویری که از خود به جهان می دهند متناسب با مهارت هایشان باشد.
بهتر است از دوست جوان و قابل اعتمادی که دارید برای به روز شدن ظاهرتان کمک بگیرید و یا عکس پروفایل لینکدین تان (سرویس شبکه ی اجتماعی تجاری) را به روز کنید. ظاهر خوب می تواند در رقابت با نیروی جوان جویای کار، به شما کمک کند.
- ایجاد کار
افراد مسن می توانند راهی متفاوت از Williams انتخاب کنند. آن ها بسته به مهارت ها، نیازها و سبک زندگی شان می توانند کار مناسب خودشان را شروع کنند (مانند مشاوره و یا شغل های آزاد دیگر).
Dick Kuiper (کارآفرین) می گوید: من از یک کار پردرآمد بازنشسته شدم و با بالا رفتن سنم نمی توانستم کار جدید مناسبی پیدا کنم. از این رو دست به کار شدم و شغل دلخواهم را ایجاد کردم و الان زندگی راحتی را می گذرانم چرا که کار جدیدی که شروع کردم مربوط به کار پیشینم است و به مهارت جدیدی نیاز ندارد.
اگر به هنگام پیدا کردن کار جدید با مساله اختلاف سنی مواجه شدید، قبل از این که از عواقب آن رنج ببرید؛ به توانایی های تان دقت کنید. یقینا قابلیت های شما بسیار است؛ فقط باید بدانید چگونه آن ها را فعال کنید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
یعنی تو تمام دنیا اکثر مردم شغل مناسب ندارند ... و یک رقابتی هست که توش بازنده ها بیشتر از برنده ها هست .. چرا ؟ چون عرضه از تقاضا بیشتر هست و همه کارها پیش به سوی خودکار شدن و هوش مصنوعی میرند ...
مثلا ببینید ، شرکتی مثل آمازون به تنهایی به کمک نیروی بسیار کمتر کالایی رو عرضه میکنه که تو خرده فروشی ها برای عرضه اش افراد بیشتری مشغول میشند به کار .. حالا دو روز دیگه وقتی حمل و نقل اش با پهپاد انجام بشه این وضعیت جوری میشه که با جمعیتی به اندازه درصدی از آمریکا میشه کل کشور رو سرویس داد ...
نیاز جهان به مفهومی به اسم شغل داره کمتر و کمتر میشه و "سرمایه به کمک تکنولوژی زیاد" میتونه چیزی رو عرضه کنه که قبلا توسط " سرمایه + کار + تکنولوژی معمولی " عرضه میشد.
حالا همه این ها گفتم که به این نتیجه برسم که : نسل آینده ما ، بچه های ما ، برای اینکه کمتر دچار بحران بیکاری بشوند باید تعداد شان کاهش پیدا کند .. وقتی که تقاضا برای نیروی انسانی رو به کاهش خواهد بود ، باید عرضه نیروی انسانی کم شود تا تعادل برقرار شود ..
نتیجه نهایی اینکه : فرزند کمتر ، زندگی بهتر ..
وقتی فرزند کمتر بشه اونوقت باید به کی سرویس داد؟