بررسی بازی Monster Hunter World؛ در وادی شکارچیان
هیچکس بهتر از بازی ساز ژاپنی مخاطب خود را بهتر نمی شناسد؛ آن ها می دانند که چه چیزی موج عظیم مخاطبان خود را دیوانه خواهد کرد. پس این رسالت را به شکل هر چه ...
هیچکس بهتر از بازی ساز ژاپنی مخاطب خود را بهتر نمی شناسد؛ آن ها می دانند که چه چیزی موج عظیم مخاطبان خود را دیوانه خواهد کرد. پس این رسالت را به شکل هر چه کامل تر انجام می دهند و مخاطبان هم با خرید میلیونی و استقبال دیوانه وار پاسخ آن ها را می دهند. این اکوسیستم گیمینگ ژاپنی، می تواند لقب جذاب ترین و مفید ترین پدیده گیمینگ حال حاضر را به دوش بکشد.
اگر کمی برگردیم و به تقویم بازی های ویدیویی در سال 2017 نگاهی کنیم، متوجه می شویم که این ژاپنی ها بودند که با بازی های شان تمام جوایز را درو کردند. چشم بادامی ها چندین سال است که می دانند ذات بازی گیم پلی آن است و باقی فاکتور ها پوسته ی بیرونی این پدیده.
به همین دلیل است که با پرداختن به این اصل روز به روز بازی هایی را عرضه می کنند که شاید از نظر بصری متوسط و یا از لحاظ استانداردها، قدیمی باشند ولی هنگامی که به سراغ سر و کله زدن با خود بازی می رویم، جادوی آن ما را محصور خود می کند و ما هم از این هیپنوتیزم دلچسب لذت می بریم.
بر طبق همین اساس هم کپکام به سراغ یکی از قدیمی ترین و سرشناس ترین آی پی های خود رفته است و دست پر به بازار بازی های روز بازگشته است.
مانستر هانتر همیشه جزو بازی های رده بالای ژاپنی شناخته شده است؛ اما این بار با عنوان «جهان» مواجه هستیم که نشان از آن دارد که این اثر یک بازی معمولی نخواهد بود.
- سازنده: کپکام
- ناشر: کپکام
- پلتفرم ها: پلی استیشن 4 و ایکس باکس وان (نسخه پی سی اواخر سال ۲۰۱۸ عرضه می شود)
- پلتفرم بررسی: پلی استیشن 4
به دنیای با شکوه شکار و شکارچی خوش آمدید
قبل از هر چیزی باید به این نکته اشاره کرد که با یک عنوان کاملا کلاسیک سر و کار داریم؛ به این معنا که تمام عناصر بازی در خدمت گیم پلی هستند و هدف این اثر، لذت بردن شما از عمل «بازی کردن» است.
مانستر هانتر به صورت عجیبی وسیع و گسترده است. این شاید اولین برداشت شما از عنوان پیش رویتان نباشد ولی حتما به آن خواهید رسید.
نقشه بازی با وجود چندین منطقه و جغرافیای متنوع می تواند اولین سر نخ شما برای رسیدن به وسعت اش باشد. هر چند بازی در امر راز گشایی و رو نمایی از بخش های خود بسیار خساست به خرج می دهد و در طول پروسه ای بسیار طولانی رموز خود را به شما نشان می دهد.
حتی ممکن است پس از 70 ساعت بازی کردن باز هم با یک صفحه آموزشی از پیش ضبط شده طرف شوید که نکته ای جدید را به شما گوش زد می کند!
همین نکته می تواند نشان گر این باشد که این اثر، برای کسانی ساخته شده است که حوصله به خرج می دهند و از خرج کردن بخش اعظمی از زمان خود ابایی ندارند.
این موضوع را در نظر بگیرید که ممکن است حتی ساعت ها داخل منو های بازی به گردش بپردازید و برای پیدا کردن نقطه ضعف یک هیولا چند ده دقیقه مطالعه دقیق انجام بدهید.
گیم پلی بازی نیز به همین منوال بر این اصل بنیادی بازی پای بند است و بدنه خود را به صورتی تراش داده است که شما را مجبور می کند همچون شکارچی ای واقعی، صبور و دقیق رفتار کنید.
بازی به دو بخش اصلی تقسیم می شود: اکتشاف و شکار.
در بخش اول شما به همراه تیم خود به محل دیده شدن هیولا می روید و شروع به جمع آوری سر نخ برای پیدا کردن لانه و محل زندگی او می پردازید.
ممکن است این فرآیند بسیار خسته کننده به نظر برسد اما خوش بختانه اصلا و ابدا این طور نیست و همین گشت و گذار ها می تواند آبستن ماجراجویی های بسیاری باشد.
تصور کنید رد پای یک هیولا را پیدا کردید و برای تکمیل این پروسه نیاز به پیدا کردن رد پا های بیشتری دارید؛ پس با کمک شب تاب های راهنمایی که حمل می کنید به دنبال آن ها می گردید که ناگهان از لانه یک هیولای وحشی دیگر سر در می آورید!
حالا این شما هستید که تصمیم می گیرید که این گشت و گذار شما به یک مبارزه تمام عیار مبدل شود و به سلاخی این هیولا بپردازید یا به درون بوته ها پناه ببرید تا هیولا متوجه حضور شما نشود.
پس در چنین مواقعی این دو استراتژی پیش روی شما است: پنهان و یا رو به رو شدن؛ البته این انتخاب رابطه مستقیم با میزان آمادگی کاراکتر و تجهیزات شما دارد.
اما این نکته را در نظر داشته باشید که برای دوام آوردن و پیشرفت در بازی نیاز به تجهیزات بهتر و بیشتر دارید که این ها بدون مواجه شدن با هیولاها و جمع آوری آیتم از آن ها به دست نمی آید.
پس برای این که در بازی پیشرفت نمایید نیاز دارید تا ریسک کنید؛ اما توجه کنید که این ریسک حساب شده باشد مگرنه هر چه تا به آن جای مرحله به دست آورده اید را از دست خواهید داد و از نقطه نخستین منطقه باید شروع به اکتشاف کنید.
این هم زیستی بین کاراکتر شما و محیط بازی و صد البته شخص خود شما با بازی، جذاب ترین نکته مانستر هانتر وورلد به شمار می رود. بخش دیگر بازی، مبارزه با هیولای زیر نظر گرفته شده توسط شما است. اما این مبارزات بسیار عمیق تر از همین یک گزاره صرف است.
برای رفتن به میدان نبرد باید تا دندان مسلح باشید و بازی دست شما را در این زمینه بسیار باز گذاشته است. در انبار شما بیش از 14 نوع سلاح وجود دارد که هر کدام از آن ها یک شیوه مبارزاتی خاص را بستر سازی می کنند و شما نیاز دارید که با تمرین به بهترین شکل از آن ها استفاده کنید.
پروسه شناخت و تسلط کامل روی هر یک از این سلاح ها و استفاده و لذت بردن از تجربه آن ها می تواند بیش از پنجاه ساعت شما را درگیر کند؛ وقتی از عظیم بودن بازی حرف می زنیم هم منظورمان همین است و چنین انتظاری هم از بازی داریم.
مانستر هانتر ورلد کلاس معینی برای شما مشخص نخواهد کرد و در اصل این خود شما هستید که با انتخاب سلاح و نحوه بازی کردنتان کلاس منحصر به فردی را برای بازی تعریف می کنید؛ در اصل این شما هستید که سبک بازی خودتان را به پیکره اثر تحمیل می کنید و بازی هم با آغوش پذیرا آن را دریافت می کند.
زمان های خارج از میدان نبرد نیز می توانید در سیتادل های اصلی به خرید و فروش آیتم ها بپردازید و یا از سرآشپز های گربه غذایی بخرید و یا با اعضای شورا جزییات نقشه خود را بررسی کنید.
صد البته هیچ کجا خانه خود شکارچیتان نمی شود و با استراحت در آن می توانید روند بازی را سیو کنید.
بازی دشوار است و سعی بر آن ندارد که این را از شما پنهان کند؛ اگر بی احتیاطی کنید به سخت ترین شکل مجازات خواهید شد و آن هم از دست دادن همه ی آیتم های مرحله ای است که در آن حضور دارید. صد البته این سختی هرگز و هرگز به تجربه بازی لطمه ای وارد نمی کند و اتفاقا بخشی از جذابیت مانستر هانتر وورلد را شکل می دهد.
به دنیای معمولی شکار و شکارچی خوش آمدید
همان طور که گفته شد اصول و فوندانسیون بازی بر اساس گیم پلی چیده شده است پس طبیعی است اگر بگوییم که باقی عناصر در حد متوسط و یا معمولی قرار دارند.
از لحاظ بصری مانستر هانتر را نمی توانیم زیبا و یا گرافیک آن را شاهکار بنامیم اما همین چیزی که هست حق مطلب را ادا می کند و می توان گفت که کافی است.
البته باید این نکته را در نظر گرفت که محیط های بازی بسیار متنوع و وسیع هستند و جزییبات آن ها نیز بسیار بالا است؛ پس عدم وجود تکسچر های فوق العاده موجه است و نمی توان ایرادی به پیکره بازی گرفت.
برای مثال انبوه گیاهان و درختان در جای جای مناطق جنگلی وجود دارد اما زمانی که به صورت خاص به بررسی برگ ها و یا شاخه های آنان بپردازید با تکسچر های سطحی و بی روح مواجه می شوید. اما بازی فرصت این کار را به شما نخواهد داد، زیرا در هر لحظه شما مشغول انجام دادن کاری مربوط به اکتشاف یا مبارزه هستید و مجال این را نخواهید داشت که به سنگ ها یا برگ ها خیره شوید.
اما بحث طراحی جزییات کاراکتر ها و دشمنان بسیار متفاوت از گرافیک محیطی بازی است. هر کاراکتر با توجه به خصوصیاتش به بهترین شکل طراحی و پیاده سازی شده است.
حتی جزییات محیط شهری (سیتادل ها) هم بسیار چشم نواز هستند و کم و کاستی در آن ها دیده نمی شود.
هر چند ممکن است گه گداری در حین مبارزه خصوصا اگر سلاحی نزدیک زن به همراه داشته باشید، ببینید که کاراکتر شما در بدن دشمنان فرو رفته است؛ اما آن قدر مشغول بررسی و طرح و اجرای استراتژی حمله و دفاع خواهید بود که این نکته حتی ذره ای برای شما آزار دهنده نباشد.
موسیقی بازی نیز نکته خاصی برای عرضه ندارد و به هیچ عنوان به یاد ماندنی تلقی نمی شوند؛ اما وظیفه خود را به خوبی انجام می دهند و در هنگام مبارزه هیجان مورد نظر را برای شما فراهم می کنند و در زمان گشت و گذار در منوها مزاحم شما نمی شوند و با ریتم آرام خود به شما اجازه تمرکز می دهند.
اما از طرفی صدا گذاری به بهترین نحو انجام شده و صداگذارهای بازی کار خود را به خوبی انجام می دهند. اگر چه لازم به ذکر است که کاراکتر شما صامت است و به جز فریاد و زمزمه تایید، چیزی به زبان نخواهد آورد و این می تواند در بلند مدت کمی کار را برای ارتباط برقرار کردن با شخصیت ساخته خودتان مشکل کند.
به رسم بازی های ادونچر-نقش آفرینی ژاپنی اکثر دیالوگ ها هم به صورت نوشته به تصویر در می آیند که عدم توانایی در رد کردن آن ها به صورت سریع یک نکته منفی به شمار می رود.
این مشکل برای میان پرده های بازی نیز صدق می کند؛ میان پرده هایی با کارگردانی بسیار معمولی که در نقش پر کننده نقاط خالی بین مراحل ظاهر می شوند و نکته خاصی ندارند که صد البته می توان علت اصلی این پدیده را داستان بازی دانست.
داستان بازی هم مثل گرافیک و موسیقی اش، در حد لازم و کافی ایفای نقش می کند و تنها بستر لازم برای به جریان افتادن گیم پلی را فراهم می سازد.
نکته جالب این جاست که تمام این ها در حجمی نزدیک به 16 گیگ عرضه شده است که خود قابل ستایش است.
اما جادوی بازی همین جا نمود پیدا می کند: در عین حالی که تمام این عناصر در سطح معمولی قرار دارند، گیم پلی بازی آن قدر موفق عمل می کند که کمی و کاستی تمام آن ها را پوشش می دهد و بازخورد کلی بازی یک شاهکار بی نقص را برای شما تداعی می کند.
به دنیای شلوغ شکار و شکارچی خوش آمدید
مانستر هانترهای زیادی به بازار عرضه شدند اما هیچ کدام نام «دنیا» را یدک نمی کشیدند. به پیروی از نام گذاری بازی، سازندگان سعی کرده اند تا «دنیایی» واقعی برای شکارچیان خود خلق کنند.
این اثر سعی بر آن دارد که شما را به بازی کردن به صورت آنلاین سوق دهد و برای این هدف هم پاداش بسیار زیادی در نظر گرفته است. گاهی آن قدر بازی برای آنلاین شدن به شما باج می دهد که احساس می کنید کد تقلب استفاده کرده اید!
باید اعتراف کرد که چالش و لذت بازی کردن مانستر هانتر وورلد بسیار بیشتر از پرسه زدن های متمادی به صورت تک نفره است؛ و این خود بزرگ ترین پاداشی است که سازندگان می توانند به شما بدهند.
تصور کنید که به جای هوش مصنوعی چند یار واقعی شما را همراهی می کنند، همانند یک بازی MMORPG تک تک تصمیمات و استراتژی های تیمی شما در موفقیت و یا عدم موفقیت تاثیر گذار خواهد بود.
نکته قابل تقدیر این است که البته مجازاتی برای تنها بازی کردن وجود ندارد و می توانید به صورت انفرادی هم از بازی لذت ببرید؛ در حقیقت انلاین بودن و مالتی پلیر بازی کردن باعث می شود تا پاداش بیشتری نسیب شما بشود و تجربه به یاد ماندنی تری از این دنیای گسترده ببرید.
به دنیای سخاوتمندانه شکار و شکارچی خوش آمدید
کپکام برای مانستر هانتر سنگ تمام گذاشته و اعلام کرده است که تمام بسته های الحاقی و محتویات قابل دانلود بازی به صورت رایگان عرضه خواهد شد.
البته امیدواریم چنین حرفی واقعا صحت داشته باشد و هم چون شاهکار تیم بازاریابی تیم سی دی پراجکت رد نباشیم که گزاره ای مشابه برای عنوان ویچر 3 اعلام کردند اما دو پک پولی را به بهانه این که فراتر از یک بسته الحاقی هستند به بازار عرضه کردند.
اما همین حالا هم، محتوی این بازی بسیار بیشتر از 60 دلار می ارزد و دیسک بازی صد ها ساعت گیم پلی غیر یک نواخت را در خود جای داده است که در وضعیت کنونی صنعت بازی های ویدیویی بسیار ارزشمند است. معجون شرقی کپکام به کام دنیا خوش آمده و به جز سرزمین خورشید درخشان، در اروپا و آمریکا نیز فروش بسیاری خوبی را تجربه کرده است.
مانستر هانتر عنوانی است که در برابر حوصله و صبر شما پاداشی بسیار بزرگ، یعنی یک گیم پلی کم نقص و لذت بخش به شما اعطا خواهد کرد؛ پس زره های خود را آماده کنید، سلاح های تان را تیز کنید و ره سپار بزرگ ترین نبرد بین انسان ها و هیولاهای سرگرم کننده این دنیای بزرگ و وسیع شوید.
- گیم پلی درگیر کننده و جذاب
- گستردگی باورنکردنی بازی
- مبارزات چالش بر انگیز و غیر خطی
- بستر مناسب برای ارائه سبک مبارزه ای منحصر به فرد
- بخش آنلاین فوق العاده
- محیط و سیر اتفاقات داینامیک
- ارزش تکرار بالا
- بیش از 300 ساعت گیم پلی مفید
- عرضه دی ال سی های رایگان
- فریم متغیر بر روی دستگاه های ضعیف تر نسل هشتم
- این مطلب با همکاری فروشگاه مستر گیم تهیه شده است. برای تهیه کنسول و بازی ها می توانید این فروشگاه را در تلگرام و اینستاگرام با آدرس mr_game_iran@ دنبال کنید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
انقدر از این بازی های مظلوم و بی سر صدایی که در عین حال معرکه هستن خوشم میاد :)
یه چیزی مثل Persona 5 , NieR Automata یا همین Monster Hunter World ♡
نقدت عالی بود تا آخرش خوندم. گل کاشتی.