به بهانه پخش فصل سوم انیمه Attack on Titan ؛ غولهای انسان خوار یا انسانهای غول صفت
بدون شک اگر جز علاقمندان داستانهای فانتری باشید، نام انیمه Attack on Titan (شینگکی نو کیوجین) به گوشتان خورده است. مانگا یا داستان مصوری ژاپنی که تقریباً ۱۰ سال پیش توسط هاجیمه ایساما نوشته شد ...
بدون شک اگر جز علاقمندان داستانهای فانتری باشید، نام انیمه Attack on Titan (شینگکی نو کیوجین) به گوشتان خورده است. مانگا یا داستان مصوری ژاپنی که تقریباً ۱۰ سال پیش توسط هاجیمه ایساما نوشته شد و آنقدر جایزه از آن خود کرد تا تنها ۴ سال بعد سریال انیمهای پرهزینه از روی آن ساخته شود. سری انیمهای که هم اکنون پرطرفدارترین انیمه دهه اخیر به شمار میرود.
اگر پای صحبت طرفداران انیمه بنشینید و به انیمه Attack on Titan اشاره کنید، به تحلیلها و برداشتهایی با سلیقههای متفاوتی بر میخورید که چشمانتان درست مانند کارتونهای ژاپنی سه برابر بزرگ میشود و تمامی صورتتان را در بر میگیرد. این سریال به علت استفاده از المانهای اساسی داستانگویی مرموزانه، کاراکترهای پیچیده و کامل، روابط انسانی عمیق میان شخصیتها و بهرهگیری از اصول روانشناختی موجب شده که هر شخص بسته به نوع تحصیلات، تفکر و تفریحاتش برداشت متفاوتی از آن کرده و با موقعیتها و کاراکترهای به خصوصی همزاد پنداری کند.
چرا انیمه Attack on Titan با دیگر انیمه ها تفاوت دارد؟
حال باید در نظر داشت که از این سری تا به حال تنها ۳۷ قسمت عرضه شده و این همه برداشت و برقراری ارتباط با آن جای سوال دارد. اما اشتباه میکنید، این انیمه با تمامی سریالهایی که دیدهاید فرق دارد. از همان ابتدا شما را درگیر داستانی عمیق، پر از حادثه و هیجان میکند که همان اول نگران شخصیتهای اصلی و حجم ترسها و مشکلات آنها در مواجه با غولهایی انسان خوار میشوید.
نویسندهی این سری داستان تصور میکرده که هجوم لشکری از غولهایی عظیم الجثه برای هیجان بخشی به کتابهایش کافی نیست و به تمامی آنها نیروهای عجیب و غریبی هم اضافه کرده که موجب میشود شما به عنوان تماشاگر لبه صندلی خود بنشینید و فکر کنید اگر شما بودید، چه زمان دست از مبارزه بر میداشتید.
البته ممکن است اکنون با خود بگویید که با داستانی تکراری مواجه هستید. در اینجا می توانم بگویم که نویسندهی این سری داستان برای آنکه، نوشتهی خود را از دیگر رمانهای فانتزی جدا کند در میان مبارزه انسانهای بی گناه با موجوداتی اسطورهای و بزرگ، حجمهای از بازیهای سیاسی کثیف و پر ماجرا و گروهی از آدمکشهای غول صفت خونخوار را کنار گذاشته تا در فواصل نبرد خیر و شر، یک گروه شرور دیگر را نیز روانه میدان کرده و این غول صفتان را تبدیل به برگ برندهی داستانش کند.
قبول دارم این داستان قدری پیچیده است. پس بهتر است وقت را تلف نکرده و در ادامه به مرور قسمتهایی از داستان بپردازیم تا شما بهتر بتوانید تصمیم بگیرید که این سریال ارزش دنبال کردن یا مشاهدهی دوباره را دارد یا خیر؟ در انتها هرچه باشد انتخاب با شماست. من شخصاً ۱۰ قسمت اول این سریال را پشت سرهم مشاهده کردم و اگر از شدت خستگی بیهوش نشده بودم، بازهم به دیدن آن ادامه میدادم.
برخلاف تصور انسان مدرن، آینده از آن بشریت نیست
داستان انیمه Attack on Titan در آینده ای خیالی رخ می دهد و در آن آخرین نسل انسان وادار شده برای زنده ماندن، به معیشت قرون وسطایی در شهری پناه ببرد که درون دیوارهای بلندی محصور شده است. این دیوارها به صورت سه دایره متحدالمرکز هستند و آخرین پناهگاه زندگی انسانها را در بر گرفته اند. بیرونی ترین این دیوارها، دیوار ماریا نام دارد، دیوار میانی رز است که با دیوار ماریا ۱۰۰ کیلومتر و با دیوار مرکزی که دیوار سینا لقب گرفته ، ۱۳۰ کیلومتر فاصله دارد.
هجوم انسان ها به دیوارهای بلند، بدین دلیل بوده که حدوداً یک قرن پیش، گونه عجیبی از هیولاهای عظیم الجثه با صورت انسان ناگهان پدیدار شده اند و این غول ها اشتهای سیری ناپذیری برای گوشت آدمی دارند و به آنها حمله می کنند. ظهور این هیولاهای انسان خوار که تایتان نام دارند موجب شده حیات آدمی در معرض نابودی و انقضا قرار بگیرد.
پس از گذشت صد سال از پناه آوردن آخرین نسل بشریت به شهری با دیوار های بلند، انسانها موفق شده اند زندگی صلح آمیزی را از سر بگیرند چرا که از حمله ی تایتان ها خبری نیست.
تایتان ها یا غول های انسان خوار چه موجوداتی هستند؟
همه چیز به خوبی پیشمیرود تا اینکه ناگهان غول بی مویی بلندتر از دیوار ماریا به این شهر هجوم می آورد و با همکاری تایتانی دیگر که بدنی زره مانند دارد، آخرین ساختار دفاعی انسانها را در هم می شکنند و راه را برای ورود غولهای کوچکتر فراهم میکنند. با سقوط دیوار ماریا، بشریت بیشتر زمینهای کشاورزی و شهرهایش را از دست می دهد و دچار قحطی می شود.
از این رو انسان مجبور شود دوباره به تایتان ها حمله ور گردد. به همین دلیل است که این سری انیمه Attack on Titan به معنی حمله به غول ها لقب گرفته است.
باید گفت که انسانها طی صد سال گذشته، اطلاعات چندانی درباره غولها، منشا پیدایش یا چگونگی تولیدمثل آنها بدست نیاوردهاند. غولها معمولاً بین ۳ تا ۱۵ متر بلندی دارند، لباس نمیپوشند، اندام تولید مثل در بدنشان تعبیه نشده و جالب اینجاست که علاقه ای به خوردن دیگر حیوانات ندارند چرا که گرسنه نمی شوند و تنها اشتیاق خاصی زیادی به کشتن و بلعیدن انسانها نشان می دهند.
آنها پوست محکمی دارند و به راحتی زخمها و حتی بریده شدن سر و اعضای بدن خود را باز تولید میکنند و تنها با ایجاد بریدگی عمیق در پشت گردنشان کشته میشوند. این ضعف آنها باعث اختراع چرخ دهنده مانور سهبعدی به دست انسانها شده که سربازان با استفاده از آن می توانند به ارتفاعات دسترسی پیدا کرده و به نقطه ضعف غولها برسند.
سه یار دبستانی
داستان سری انیمه Attack on Titan سه کاراکتر اصلی نوجوان دارد؛ این سه نفر عبارتند از اِرن یاگر (Eren Jaeger) شجاع، دوستش آرمین آرلرت (Armin Arlert) باهوش و کتابخوان و میکاسا آکرمن (Mikasa Ackerman) دختر یتمی که با خانواده ی ارن زندگی می کند.
آرمین با اینکه جثه ی ضعیفی دارد اما با ذکاوت و منطقی است، ضمن اینکه از هوش بالایی برخوردار است و زیاد کتاب می خواند. شاید به همین دلیل باشد که توسط بسیاری از هم سن و سالانش اذیت می شود. ارن که از اطلاعات و دوستی وفادارانه ی آرمین لذت می برد، شجاع و بی باک است و همیشه سعی می کند از اون دفاع کرده و در دعواهایی نا برابر پشت آرمین دربیاید. اما داستان میکاسا فرق دارد، او دختری است که خونسرد و کاربلد است و توانایی ها عصبی و بدنی بالایی دارد. این مسئله موجب شده که هرگاه این دو پسر به دردسر می افتند، حضور میکاسا برای فراری دادن مزاحمان کافی باشد.
جالب اینجاست طی دو فصل این سری، دینامیک رابطه این سه نفر همواره به همین شکل باقی می ماند و ما شاهد ارنی بی باک، آرمینی باهوش و میکاسایی توانمند هستیم.
پس از سقوط دیوار ماریا و شهر محل سکونت این سه دوست، مادر اِرن بدست یک غول کشته میشود و او قسم میخورد که انتقامش را از تایتانها بگیرد. به همین دلیل وی به همراه دو دوستش که قول داده اند هیچگاه او را تنها نگذارند به ارتش ملحق می شوند.
شاید باور نکنید اما تمامی نوشته های بالا تنها خلاصه ای از سه قسمت اول انیمه Attack on Titan بود. پس بدانید و آگاه باشید که با داستانی عمیق و پیچیده طرف هستید و اگر بخواهیم آن را برایتان توصیف کنیم به چندین مقاله بلند نیاز خواهیم داشت.
دنیای پیچیده پیچیده پیچیده
اما می توان گفت که داستان انیمه Attack on Titan از چندین نقطه ی عطف بزرگ بهره می برد که در مواقعی، روند روایت، اتفاقات و زندگی کاراکتر ها را دگرگون می کند. برای مثال می توان گفت که ارن در جریان اولین مبارزه خود با یک تایتان سعی می کند مثل همیشه از آرمین محافظت کند. او تلاش می کند جان آرمین را به هر شکل ممکن حتی با فدا کردن جان خود، نجات دهد. به همین دلیل یک تایتان با وی درگیر می شود و پس از شکست دادنش، او را می بلعد.
پس از این اتفاق، ارن به یک تایتان تبدیل می شود و سعی می کند از این قابلیت برای دفاع از انسانها استفاده کند. شاید تصور کنید که پس از این مسئله، همه چیز می تواند به خوبی و خوشی تمام شود اما اشتباه می کنید. ارن بارها مورد مواخذه قرار می گیرد و محاکمه می شود. در جریان این دادگاه ها، سران دولتی تلاش می کنند که بهانه ای برای کشتن و نابود کردن ارن پیدا کنند.
در جریان این محاکمات، اتفاقات زیادی رخ می دهد تا بالاخره ارن اجازه محلق شدن به ارتش را پیدا می کند اما مسئولیت او به کاپیتان لوی داده می شود که در خونسردی کمی از میکاسا ندارد و به بهره گیری از روش های عجیب و توانایی های رزمی منحصر به فرد معروف است.
از اینجای داستان به بعد، ارن کم کم متوجه می شود تنها انسانی نیست که می تواند به تایتان تبدیل گردد و چند نفر از (خطر لو رفتن داستان اواخر فصل اول و فصل دوم) دوستان و هم دوره های او نیز از چنین قدرتی بهره می برند.حال اینکه این قدرت چگونه به ارن و آنها رسیده، مسئله ایست که هیچگاه مشخص نمی شود. با این حال غول مونثی که در اوسط داستان معلوم می شود چه کسی است، در مبارزه با ارن شکست می خورد و به کریستال تبدیل می شود. از طرف دیگر در جریان جنگ آنها قسمتی از دیوار بلند اطراف شهر کنده می شود و چشم یک تایتان از پشت آن بیرون می زند.
از سوی دیگر یکی از دوستان ارن حس عاشقانه ای به یک غول پیدا می کند و جالب اینجاست که تایتان موردنظر نیز عاشق همان دختر می شود. پس از مدتی مشخص می شود که این دختر، فرزند نامشروع یکی از سران شهر است. همچنین ارتشییان در جریان مبارزاتشان با یک غول غول پیکر و عجیب مواجه می شوند که قدرت تبدیل کردن انسان به تایتان را دارد و می تواند به آنها دستور حمله هم بدهد.
با این وجود تمامی این اتفاقات در برابر رخداد های قسمت آخر فصل دوم هیچ است چرا که ارن در لحظه ای که شکست را پذیرفته و خود و تمامی دوستانش را در محاصره ی تایتان ها می بیند. تحت تاثیر صحبت های آرامش بخش میکاسا، امیدش را از دست نمی دهد و به قولش برای گرفتن انتقام و نجات بشر از چنگال غول ها ادامه می دهد.
ناگهان ارن متوجه می شود که قادر است تایتان های دیگر را کنترل کند. غول ها بر خلاف همیشه تحت رهبری ارن به یکدیگر حمله می برند و ارن یک نفره تمام ارتش را نجات می دهد. (پایان خطر لو رفتن داستان)
آغاز یک پایان با ظهور انسان های غول صفت، در فصل سوم چه میگذرد؟
حال در فصل سه انیمه Attack on Titan تمامی دوستان بار دیگر تحت رهبری کاپیتان لوی به خارج از شهر منتقل می شوند که توانایی های جدید ارن دوباره مورد بررسی قرار بگیرد.
در همین هنگام اتفاقات سیاسی عجیبی در شهر رخ می دهد و یکی از مسئولینی که در محاکمه طرف ارن را گرفته بود، کشته می شود. از این رو ارتشیان برای دستگیری کاپیتان لوی به محل استقرارشان هجوم می آورند تا از حضور یک تایتان در ارتش جلوگیری کنند. با این وجود، کاپیتان لوی قدری زودتر از قصد سیاستمداران برای دستگیری ارن و هیستوریا (همان دختر نامشروع سران شهر) مطلع می شود و از دست آنها به موقع فرار می کند. پس از این اتفاق، او و نیروهایش که اکنون یاغی به حساب می آیند، با گروهی از آدمکش های حرفه ای مواجه می شوند که از تجهیزاتی مشابه با ارتش برای کشتن خود ارتشیان استفاده می کنند. پس از این اتفاق ارن و همراهانش متوجه می شوند که دشمنی دیگر برای نجات نسل بشر در مقابلشان قدم علم کرده است؛ انسانهایی غول صفت.
با این حال گره های داستانی اضافه شده به این سری، نوید یک فصل جذاب را به مخاطبین می دهد. عنوان بندی جدید این فصل از انیمه Attack on Titan نشان می دهد که قرار است اطلاعاتی زیادی از گذشته و کودکی شخصیت ها (مخصوصاً کاپیتان لوی) به نمایش گذاشته شود. پس بهتر است وقت را تلف نکرده و به تماشای قسمت های تازه این فصل بنشینید و پس از آن با بررسی های دیجیاتو از فصل سوم (که درآینده ای نزدیک منتشر خواهند شد) همراه شوید. در پایان باید بگویم که سکانس ابتدایی فصل سوم که در آن ارِنی جا افتاده تر از دو فصل قبل را مشاهده می کنیم که به آسمان خیره شده و از صدای امواج دریا لذت می برد، به تنهایی کافیست که همه طرفداران را به تماشا و دنبال کردن دوباره این فصل وادار کند. ارن در این سکانس که قبل از عنوان بندی پخش می شود، می گوید:
«آرمین می گفت که آن سوی دیوار، دریایی است اما اینکه آن سوی دریا چه چیزی است، تا ابد برایم سوال باقی خواهد ماند.»
پی نوشت: اگر مانگای Attack on Titan را خوانده باشید شاید تصور کنید که داستان را خیلی جلوتر از انیمه میدانید و تصورتان بیراه هم نیست، مثلا شما میدانید که آن سوی دریا چه چیزی است. ولی آغاز فصل سوم نشان میدهد که این بار انیمه حرفهای بیشتری از مانگا دارد و با داستانی ماورای مانگای این اثر طرف هستیم.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
بعد از انیمه overlord این از همه بهتره