بررسی آیپد پرو M1؛ هیولایی در بند [تماشا کنید]
آپید پرو از نظر اپل بهترین و کاملترین جایگزین برای کامپیوتر است و بهنوعی آیندهی کامپیوترهای شخصی محسوب میشود. به همین دلیل اپل در پنجمین نسل از این تبلت قدرتمند که آن را آیپد پرو ...
آپید پرو از نظر اپل بهترین و کاملترین جایگزین برای کامپیوتر است و بهنوعی آیندهی کامپیوترهای شخصی محسوب میشود. به همین دلیل اپل در پنجمین نسل از این تبلت قدرتمند که آن را آیپد پرو M1 مینامم، از دو تغییر انقلابی پرده برداشته است: نمایشگر Mini LED و چیپ M1. چیپ M1 را پیش از این در چند محصول دیگر اپل دیده و از تواناییهای آن آگاه هستید. نمایشگر Mini LED اما تغییری هیجانانگیز است که به قول اپل تجربه تماشای محتوا را چند پله ارتقا میدهد. در این میان یک مورد باقی میماند که اپل به آن توجهی نکرده یا علاقه ندارد که توجه کند: سیستمعامل. بیایید آیپد پرو M1 را بررسی کنیم.
تماشای ویدیو در یوتوب دیجیاتو:
تماشای ویدیو در آپارات دیجیاتو:
برای بررسی آیپد پرو ۱۲.۹ اینچی ۲۰۲۱، این مطلب را به دو بخش تقسیم میکنم. نمایشگر و چیپ M1. باقی ماجرا مانند نرمافزار، دوربین، طراحی، اسپیکرها و آن پورت USB Type-C که اکنون از Thunderbolt و سرعت USB 4 هم پشتیبانی میکند هم در کنار بخشهای اصلی توضیح خواهم داد.
بهترین نمایشگر دنیا برای تماشای فیلم که نامش تلویزیون نیست
مهمترین تفاوت امسال آیپد پرو ۱۲.۹ اینچی با نسل قبلی خودش، همین نمایشگر است. از نظر ابعاد، رزولوشن و نرخ رفرش (۱۲.۹ اینچ، ۲۰۴۸ در ۲۷۳۲ پیکسل و ۱۲۰ هرتز) اندک تغییری مشاهده نخواهید کرد اما از نظر کیفیت تصویر، تفاوتها به قدری زیاد هستند که باید حتما خودتان از نزدیک ببینید تا حرف من را باور کنید.
ابتدا بگذارید مشخصات فنی نمایشگر را از سر راه برداریم تا نوبت به کیفیت آن برسد. نمایشگر امسال آیپد پرو از تکنولوژی Mini LED استفاده میکند. به صورت خلاصه Mini LED در اصل همان LCD است و با یک نمایشگر OLED طرف نیستیم. نمایشگرهای LCD برای روشن شدن هر پیکسل خود نیاز به نور پسزمینه دارند که به صورت معمول وظیفه تامین این نور پسزمینه بر عهده یک یا چند LED است که پشت پیکسلها قرار دارند. هر چه تعداد این LEDها بیشتر باشد، کنتراست تصویر و حداکثر شدت روشنایی هم بیشتر میشود. همچنین با افزایش کنتراست این امکان برای شما فراهم میشود تا رنگ مشکی را غلیظتر مشاهده کنید. اپل برای این که به این دستاوردها برسد، پنل تامین کننده نور پسزمینه نمایشگر آیپد پرو را به ۱۰ هزار LED کوچک به ابعاد ۰.۲ میلیمتر مجهز کرده است.
استفاده از این تعداد LED کوچک برای تامین نور پسزمینه این امکان را به اپل داده تا ۲۵۹۶ دیمینگ زون یا محدودههای تنظیم نور را در پسزمینه نمایشگر تعبیه کند و جالب اینجاست که تعداد این زونها حتی از تلویزیونهای چند هزار دلاری هم بیشتر است. این زونها به شما کمک میکنند که فیلمها یا محتوای ویدیویی را آن طور که فیلمبرداری شده تماشا کنید. یعنی صحنههای تاریک، واقعا تاریک هستند و کمی آن طرفتر اگر قرار است منبع نور روشنی را مشاهده کنید، شدت روشنایی آن درست نمایش داده شود یا تاریکتر از حالت معمول نشود.
مجموع این تغییرات سختافزاری، باعث شده تا نمایشگر آیپد پرو ۲۰۲۱ روشنایی ۱۰۰۰ نیتی و روشنایی حداکثری ۱۶۰۰ نیتی داشته باشد، یعنی به قدری روشن که اگر زیر نور یک پروژکتور استادیوم هم بنشینید، باز هم محتوا را به سادگی تماشا میکنید. به اینها مجموعه ویژگیهای دیگر نظیر پشتیبانی از فضای رنگی DCI-P3، قابلیت True Tone، پشتیبانی از HDR10 و ProMotion یا همان نرخ رفرش ۱۲۰ هرتزی را هم اضافه کنید تا با یک نمایشگر حرفهای با نام «Liquid Retina XDR» برای خلق محتوای بیهمتا و تماشای همان محتوا طرف شوید.
رنگ سیاه در آیپد پروی ۲۰۲۱ تقریبا سیاه مطلق بوده و نزدیک به نمایشگر OLED موجود در آیفونهاست. به نظر میرسد اپل توانسته با استفاده از تکنولوژی Mini LED به رنگ سیاه تقریبا مطلق دست یابد تا دیگر مجبور به استفاده از پنلهای گرانقیمت OLED نشود. هرچند همین حالا هم از گوشه و کنار میشنویم که تامین پنل مورد نیاز برای آیپد پرو ۱۲.۹ اینچی ۲۰۲۱ به یک معضل بزرگ تبدیل شده است.
حالا بیایید تجربهام را با یک مثال به شما انتقال دهم. اگر فیلم «The Dark Knight Rises» (رزولوشن 4K و HDR) را تماشا کرده باشید، میدانید که بتمن برای شکست «بین» چراغهای تونل فاضلاب را خاموش میکند تا از تاریکی به نفع خود استفاده کند. این صحنه را بارها و بارها روی نمایشگرهای مختلف دیده بودم و هر بار که بتمن چراغها را خاموش میکند فضا آنچنان تاریک میشد که با خودم میگفتم او چگونه در این تاریکی چیزی را تشخیص میدهد، اما روی نمایشگر آیپد پرو M1 به لطف روشنایی ۱۶۰۰ نیتی در حین پخش محتوای HDR، تمامی محیط تاریک به خوبی نمایان هستند و متوجه میشوید که تاکنون این صحنه را آن طور که باید تماشا نمیکردید و چراغها آن طور که باید خاموش نمیشوند. علاوه بر این شنل بتمن نیز بافتی مخملی دارد که تنها در این نمایشگر توانستم آن را تشخیص دهم. شنلی به سیاهی شب و بافتی مخمل که تاکنون جز در تلویزیونهای OLED قابل مشاهده نبود.
در صحنهای دیگر از همین فیلم جمعیتی عمدتا زردپوش را مشاهده میکنیم که در یک استادیوم فوتبال گرد هم آمدهاند. نمایشگر آیپد پرو کنتراستی مثالزدنی را به شما نمایش میدهد؛ نه آنقدر غلیظ که رنگها غیر طبیعی جلوه کنند و نه آنقدر بیروح که فکر کنید نمایشگر کثیف است. آن ۲۵۹۶ زونی هم که پیشتر توضیح داده بودم، به خوبی کار خود را انجام داده و بخشهایی از تصویر که باید تاریک میبودند را به خوبی تاریک کرده و باقی بخشها را روشن نگه داشتهاند. ترکیب رنگ زرد در کنار مشکی تاکنون انقدر جذاب نبوده؛ حتی نمایشگر مکبوک پرو هم چنین کنتراستی ندارد.
اسپیکرهای ۴ گانه (دو اسپیکر در هر طرف) یکی از باکیفیتترین و قویترین اسپیکرهایی است که طی چند وقت اخیر تجربه کردهام. مثلا هنگام پخش موسیقی «Street by Doja Cat» که موسیقی بیسداری است، بدنه آیپد به گونهای میلرزد که این سوال را از خود خواهید پرسید که اصلا این حجم صدای بیس از کجا میآید؟ صدای زیر در حداکثر بلندی بههم نمیریزد و فرکانسهای میانی هم بینقص شنیده میشوند. برای مقایسه همین بس که بدانید اسپیکرهای موجود در این آیپد صدایی به مراتب بلندتر و غنیتر از مکبوک پروی خودم دارد و تنها در حجم بیس از آیمک ۲۴ اینچی (بررسی دیجیاتو) کم میآورد. در نتیجه اگر میخواهید از این آیپد برای تماشای فیلم استفاده کنید، چشم بسته آن را به شما پیشنهاد میکنم.
این همه از این نمایشگر تعریف کردم، اما به معایب آن نپرداختم. به صورت کلی این نمایشگر عیب و ایرادی ندارد، اما یک مشکل غیرقابل انکار وجود دارد که اشاره به آن ضروریست. نوشتههای سفید در پسزمینه سیاه در شدت روشنایی بالا، هالهای طوسی در اطراف خود دارند. این پدیده عموما با نام «Bleed» یا نشت نور شناخته میشود و تقریبا در هر جایی که نوشتههای سفید روی پسزمینه مشکی وجود داشته باشید، این پدیده را مشاهده میکنید. البته نمیدانم این مشکل سختافزاری است یا اپل با بروزرسانی نرمافزاری میتواند آن را برطرف کند یا حداقل از شدت آن بکاهد، اما در هر صورت مشکلی است که وجود دارد و اگر یک بار متوجه آن بشوید، مانند خاری در چشمتان باقی میماند.
طراحی تخت دستگاه با ضخامت ۶.۴ میلیمتری و جایگیری ۴ اسپیکر در لبههای کناری (اگر به صورت افقی دستگاه را در دست بگیرید) هم باعث میشود تا دستتان جلوی اسپیکرها را نگیرد و از صدای فوقالعاده آنها محروم نشوید. البته وزن ۶۸۵ گرمی (مدل سلولار) آیپد پرو M1 برای مشاهده طولانی مدت محتوا مناسب نیست و پیشنهاد میکنم به منظور حفظ سلامتی گردن خود هم که شده این تبلت را روی پایه قرار دهید.
به جز مواردی که گفتم، آیپد پرو M1 را میتوان بینقصترین و بهترین دیوایس برای تماشای فیلم دانست که نامش تلویزیون نیست. اکنون نوبت به سختافزار میرسد؛ جایی که اپل خودش هم نمیداند که چیپ M1 اینجا چه کار میکند.
قدرتمندترین تبلت با ضعیفترین سیستمعامل
اپل امسال چیپ M1 را روی ۶ محصول در ۴ دسته مختلف قرار داده بدون این که تفاوتی میان کارایی آنها قائل شود. مکبوک ایر و پرو (بررسی دیجیاتو) نمایندههای اپل در دسته لپتاپها، مک مینی نماینده بخش مینی پیسیها، آیمک نماینده بخش کامپیوترهای یکپارچه و اکنون آیپد پرو ۱۱ و ۱۲.۹ اینچی در بخش تبلت. مشکلی که اینجا وجود دارد این است که یکسان بودن سختافزار، کارایی یکسان را تضمین نمیکند.
بگذارید این گونه مثال بزنم؛ تمامی دیوایسهای فوق از چیپ M1 اپل با پردازنده اصلی و پردازنده گرافیکی ۸ هستهای و ۸ گیگابایت رم از راه میرسند. البته میتوانید تمامی این مدلها را با رم ۱۶ گیگابایتی و حداکثر حافظه ۲ ترابایتی هم سفارش دهید. مشکل هم دقیقا همینجاست. چیپ M1 برای مکبوک ایر و مکبوک پرو و حتی مک مینی کافی به نظر میرسد اما همانطور هم که در بررسی آیمک ۲۴ اینچی به آن اشاره کردیم، این چیپ کفاف کار کاربران حرفهای را نمیدهد. موضوع آیپد پرو دقیقا برعکس است. این نرمافزار است که کاربر را عقب نگه میدارد و افسار سختافزار را میکشد.
چیپ M1 یک چیپ قدرتمند در سطح پردازندههای دسکتاپ است و سیستمعامل مکاواس به خوبی از توان آن بهره میگیرد، چرا که برنامههای این سیستمعامل همگی برای کارهای جدی توسعه داده شدهاند. موضوعی که من را بیش از همیشه آزار میدهد، ناتوانی سیستمعامل iPadOS 14 است. هر وقت بخواهید کار جدی و حرفهای با آیپد پرو M1 انجام دهید، محدودیتهای iPadOS 14 محکم به صورتتان میخورد.
از اساس کار جدی و حرفهای شروع میکنم. هیچ گونه سیستم مدیریت فایل در iPadOS 14 مشاهده نمیکنید. اپلیکیشن فایلز نوعی «از سرباز کنی» است که اپل در پاسخ به نیاز کاربران داده، چرا که حتی شما نمیتوانید حجم چندین فایل را با هم ببینید. سیستم مدیریت انتقال فایلها هم به همین میزان ساده و «غیر حرفهای» در نظر گرفته شده است و شما نمیدانید که فایلی که در حال کپی آن هستید در چه مرحلهای از انتقالش قرار دارد. برای کپی پیست یک فایل باید به روش آیپدی عمل کنید و اگر تصور میکنید که با یک مجیک کیبورد ۱۲ میلیونی هم میتوانید گوشهای از کارهای یک کامپیوتر را انجام دهید سخت در اشتباهید.
برای مثال اپل بخش اعظمی از مراسم معرفی این آیپد را به اضافه شدن پشتیبانی از تاندربولت ۴ اختصاص داد. پشتیبانی از دیوایسهای تاندربولت (مانیتور، داک و حافظههای جانبی) و افزایش سرعت انتقال دادهها با وجود این پورت به آیپد آمده، اما شما به عنوان یک کاربر حرفهای نیاز دارید تا یک نمایشگر جداگانه به آیپد متصل کنید تا فضای کاری خود را گسترش دهید یا نیاز دارید از طریق داک تاندربولت، چندین دیوایس را همزمان با هم کنترل کند. متاسفانه باید بگویم که هیچ کدام از موارد فوق، به جز افزایش سرعت انتقال داده، درست پیادهسازی نشدهاند. برای مثال متصل کردن یک مانیتور تاندربولت به این آیپد تنها باعث میشود نمایشگر آیپد روی یک نمایشگر بزرگتر نمایش داده شود؛ به عبارتی شما تنها نمایشگر خود را میرور میکنید و فضای دومی در اختیارتان قرار نمیگیرد. یا اگر از یک داک تاندربولت برای مدیریت اسپیکرها، نمایشگر و حافظه جانبی خود استفاده میکنید، باید بگویم که کنترل خروجی صدا بین اسپیکرهای داخلی و اسپیکری که به داک متصل کردهاید، امکانپذیر نیست، چون iPadOS 14 سیستمعاملی برای کارهای حرفهای نیست.
مورد دیگر مدیریت نصفه و نیمه چند برنامه با هم است. مولتیتسکینگ در آیپد پرو M1 در قالب یک کامپیوتر شخصی حرفهای، یک شوخی بیش نیست. اپل به شما اجازه میدهد حداکثر ۳ برنامه را به صورت همزمان اجرا کنید. دو برنامه که به نسبت یکدیگر در سه حالت ۲۵، ۵۰ و ۷۵ درصد قابل استفاده هستند و برنامه سوم که به صورت یک اپ شناور روی این دو نشان داده میشود. شرایطی که اپل برای مولتی تسکینگ کاربران در نظر گرفته، اصلا شرایط ایدهآلی نیست. البته iPadOS 15 تا حد بسیاری زیادی این مشکلات را برطرف میکند اما در حالت فعلی، دست و پای شما بسته است و کارایی نخواهید داشت.
این مشکلات در یک طرف قرار دارند، نبود برنامهای که به صورت کامل بتواند حداکثر قدرت چیپ M1 را به چالش بکشد هم در طرف دیگر. بسیاری از کاربران از جمله خود من انتظار داشتیم با تعبیه این چیپ روی آیپد بتوانیم تعدادی از برنامههای مک را هم روی آن اجرا کنیم. اما نه در لحظه معرفی این محصول و نه در مراسم معرفی iPadOS 15 چنین امکانی برای کاربران در نظر گرفته نشد. نتیجه این است که شما همواره با نسخه ادوبی پریمیر راش که مخصوص iPadOS توسعه داده شده طرف هستید و تفاوتی میان شما که کاربر آیپد پرو با چیپ کلاس دسکتاپ هستید و کاربری که آیپد نسل ۸ با قیمت ۳۰۰ دلار خریداری کرده است وجود ندارد.
به عبارت سادهتر شما با یک آیپد سروکار دارید؛ نه یک کامپیوتر درست و درمان که اپل سنگ آن را به سینه میزند. به همین دلیل است که میگویم اپل تفاوتی میان کارایی دیوایسهای خود قائل نمیشود و تنها به استفاده حداکثری از چیپ M1 فکر میکند. البته از یک جهت استفاده از این چیپ امیدوار کننده است چرا که اپل توانسته یک مودم 5G هم در این آیپد تعبیه کند که متاسفانه در ایران کاربردی ندارد. اما این ویژگی بیشتر به درد مکبوکهای بعدی میخورد و آنقدر هیجانانگیز نیست. با این حال این وظیفه بر عهده توسعهدهندگان برنامههای آیپد است که از قدرت و کارایی چیپ M1 حداکثر بهره را ببرند تا کاربر نهایی تفاوت ۴۰ درصدی قدرت این چیپ و چیپست A12Z را مشاهده کند. اما تاکنون تنها برنامه لوما فیوژن توانسته تا آخرین قطره از قدرت این چیپ را خارج کند که آن هم تا اواسط تابستان در دسترس نیست. حداقل انتظاری که من داشتم این بود که اپل برنامههای خودش مانند فاینال کات پرو، موشن و لاجیک پرو را برای آیپد عرضه یا راهحلی برای اجرای برنامههای مک روی آیپد پرو M1 ارائه کند. متاسفانه ناامیدی تنها چیزی بود که اپل برای کاربران خود در نظر گرفته بود.
اما اشتباه نکنید. تا زمانی که کارهای جدی با این آیپد انجام ندهید، یعنی فیلم تماشا کنید، به کمک برنامههای ویرایش متن، متون خود را بنویسید، سنگینترین بازیها مانند گنشین ایمپکت را اجرا کنید یا هر از گاهی عکاسی بکنید، آیپد پرو سریعترین کامپیوتر شما خواهد بود. برای مثال همین بازی گنشین ایمپکت که حجمی نزدیک به ۹ گیگابایت دارد، در بالاترین تنظیمات گرافیکی و نرخ فریم ۶۰ قابل اجراست و شما حتی لحظهای هم لگ و تاخیر در اجرای آن مشاهده نمیکنید و حتی دستگاه برای اجرای آن داغ هم نمیکند. یا برنامههای سنگین دیگر مانند شیپر که میتواند جایگزین اتوکد باشد، صحنههای پر جزئیات را چنان روان به شما نشان میدهد که ممکن است فراموش کنید با یک تبلت سروکار دارید.
همچنین این نکته را هم فراموش نکنید که آیپد پرو به همراه اپل پنسل یک ترکیب طلایی و مثال زدنی برای طراحان است. در اطراف خودم افرادی را میشناسم که به جای استفاده از تبلتهای وکام، از آیپد پرو برای طراحی استفاده میکنند. چرا که دقت اپل پنسل و نرخ نمونهبرداری نمایشگر آیپد به قدری بالاست که تبلتهای مخصوص طراحی را به کل بلااستفاده کرده و همچنین نمایشگر آیپد پرو از فضای رنگی وسیعتری پشتیبانی میکند.
خلاصه بخواهم بگویم، شما با این آیپد برنامههای زیادی را میتوانید اجرا کنید و کارهای زیادی را انجام دهید، اما هر از چند گاهی با محدودیتهایی روبرو میشوید که نمیگذارند کارتان به سادگی صورت بگیرد. این محدودیتها هم همگی مربوط به سیستمعامل iPadOS 14 هستند و نه سختافزار قدرتمند.
کسی با تبلت ۱۳ اینچی عکاسی نمیکند
کسی با تبلت ۱۳ اینچی عکاسی نمیکند، مگر این که بخواهد از سند یا مدرکی اسکن تهیه کند یا به کمک سنسور لایدار، از محیط اطراف خود یک مدل 3D بسازد یا به کمک دوربین سلفی تماس تصویری انجام دهد. بگذارید ابتدا از تماس تصویری صحبت کنم. اپل آیپد پرو M1 را به دوربین سلفی ۱۲ مگاپیکسلی اولترا واید با قابلیت «Center Stage» مجهز کرده است. به کمک این قابلیت، دوربین سلفی آیپد پرو میتواند شما را در تصویر دنبال کند و برای مثال اگر در حین تماس تصویری راه میروید، شما را در تصویر ردیابی کرده و همواره در مرکز تصویر قرارتان دهد. خبر خوب این است که قابلیت فوق فقط محدود به اپ FaceTime نیست و اپلیکیشنهای شخص ثالث دیگر مانند زوم هم میتوانند از آن بهره ببرند.
حال اگر به هر دلیلی، بخواهید با تبلتی به این بزرگی در خیابان دنبال پروانهای دویده و از آن عکاسی کنید، عکسهای با کیفیتی خواهید گرفت. آیپد پرو M1 دو دوربین در قاب پشتی آلومینیومی خود دارد؛ دوربین اصلی ۱۲ مگاپیکسلی با گشودگی دیافراگم ۱.۸ و یک دوربین اولتراواید ۱۰ مگاپیکسلی. هر دو دوربین در شرایط ایدهآل عکسهای خوبی میگیرند. جزئیات و کنتراست و وایت بالانس عکسها مناسب است. فقط این نکته را در نظر داشته باشید که با وجود داشتن دو دوربین و یک حسگر لایدار که به صورت اختصاصی وظیفه تشخیص عمق را بر عهده دارد، نمیتوانید عکاسی پرتره انجام دهید و برای این کار فقط محدود به دوربین سلفی هستید؛ این هم از آن تصمیمات اپل است.
پس چه کسی این آیپد ۳۹ میلیونی را بخرد؟
این آیپد جایگزین لپتاپ یا کامپیوتر اصلی شما نیست، چون برای این که این آیپد را به یک لپتاپ تبدیل کنید، نیازمند پرداخت هزینه ۱۱ میلیونی برای مجیک کیبورد هستید. اگر بخواهید یک قلم هم برای آن تهیه کنید باید ۳.۵ میلیون دیگر هم پرداخت کنید. یعنی تقریبا ۵۴ میلیون تومان برای استفاده حداکثری از این محصول نیاز دارید. بگذارید این گونه بگویم. مکبوک ایر هم شارژدهی بهتری دارد، هم کیبورد راحتتر و هم همین سختافزار را؛ ۳۰ میلیون تومان هم ارزانتر است.
به نظر من پرداخت ۳۰ میلیون تومان بیشتر تنها برای داشتن نمایشگری فوقالعاده با پشتیبانی از تاچ و اسپیکرهای قدرتمند، منطقی به نظر نمیرسد. خرید این دستگاهها را تنها به افرادی پیشنهاد میکنم که کار طراحی انجام میدهند و از این راه درآمد خوبی هم کسب میکنند. در غیر این صورت خرید آن برای هیچ کس توجیهی ندارد؛ به خصوص دارندگان نسل قبلی آیپد پرو.
آیپد پرو M1 را مجموعه الماس پایتخت برای بررسی در اختیار دیجیاتو قرار داده است. برای خرید مطمئن محصولات اپل با خدمات پس از فروش مناسب به وبسایت این مجموعه به نشانی almasp.com مراجعه کنید.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.