ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از دیجیاتو انتخاب کنید.

واقعا راضی‌ام
اصلا راضی نیستم
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر دیجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

تکنولوژی

چرا کاربران ایرانی از گره افتادن در کار پلتفرم‌های VOD بومی خوشحال می‌شوند؟

«فیلیمو و نماوا به دلیل نقض قانون کپی رایت از لیست نتایج گوگل حذف شدند». این خبری غیر واقعی (دروغ اول آوریل، دروغ ۱۳ یا هر اسم دیگری) است که چند روز پیش در شبکه‌های ...

آرش پارساپور
نوشته شده توسط آرش پارساپور | ۲۳ فروردین ۱۴۰۱ | ۱۸:۳۲

«فیلیمو و نماوا به دلیل نقض قانون کپی رایت از لیست نتایج گوگل حذف شدند». این خبری غیر واقعی (دروغ اول آوریل، دروغ ۱۳ یا هر اسم دیگری) است که چند روز پیش در شبکه‌های اجتماعی بازنشر شد. وقتی به عنوان یک شخصیت بی‌طرف و بدون هیچ پیش‌زمینه ذهنی به موضوع نگاه کنیم، می‌بینیم ماجرا اگر صحت داشته باشد می‌تواند ضربه بسیار مهلکی برای یک کسب و کار ایرانی باشد. اما چیزی که برایم تامل‌برانگیز شد و جرقه نوشتن این مقاله را زد خود خبر نبود، بلکه شادمانی گسترده و انتشار سریع و فراگیر چنین خبری بود! به نظر می‌رسد کاربران بیشتر از آنکه برای این کسب و کارهای پخش ویدیوی اینترنتی ناراحت شوند، از این مشکل خوشحال هستند. حالا سوال اینجاست که VODها چطور به این نقطه رسیدند؟

اعتماد از دست رفته

چند سال پیش بود که اعلام شد وبسایت آپارات وارد صد سایت برتر الکسا شده است و در همان زمان هم این خبر به جای آنکه بازخورد مثبتی از سوی کاربران بگیرد، بیشتر بازخورد منفی پیدا کرد و کمتر کسی از شنیدن آن خوشحالی شده بود . قصه همان قصه قدیمی است، ماجرای حس بد کاربران داخلی به پلتفرم‌های بومی (لااقل اکثر آنها) که دلایل آن ریشه های متعددی دارد.

کاربران داخلی هیچ‌گاه به پیام‌رسان‌های بومی اعتماد نکردند و بسیاری از کسب و کارهای داخلی که توانستند در جهان افتخار آفرینی کنند را نیز سرکوب کرده‌اند. اعتماد از دست رفته از آن مواردی است که به سخنی به دست می‌آید و مدتهاست این آسیب در مارکت استارتاپ‌های ایرانی وجود دارد. آنها به این پلتفرم‌ها القابی چون کاسبان تحریم داده‌اند و باور دارند که بسیاری از این پلتفرم‌ها با پشتوانه‌های خاصی به وجود آمده‌اند و نباید به آنها دل بست.

اگر بخواهیم از عینک دایی جان ناپلئون به این اکوسیستم نگاه کنیم، می‌توانیم ردپای هر استارتاپی را به نهاد و دستگاهی وصل کنیم و در نهایت از آن انزجار پیدا کنیم. این نگاه در بین اهالی اکوسیستم استارتاپی وجود دارد و فارغ از اینکه چقدر درست است و چقدر غلط، باعث شده که بیشتر اخباری که پیرامون مانع تراشی برای یک استارتاپ شنیده می‌شود، بیشتر با دست و هورا همراه شود تا ناراحتی.

به نظر نمی‌رسد پیامی که درباره فیلیمو و نماوا و محدودیت جدید آنها اعلام شده و دست به دست می‌چرخد یک پیام درست و راستین باشد. تصویر این متن ایمیل نقص‌های زیادی دارد و تاریخ اول آوریل نامه نیز می‌تواند تا حد زیادی ما را به سمت شایعه بی اساس بودن آن سوق دهد.

خود روابط عمومی هر دو پلتفرم نیز صحت این تصویر را رد کردند اما با تمام این وجود به نظر می‌رسد بازهم عده‌ای دوست دارند این خبر واقعیت داشته باشد. کاربران زیادی در شبکه‌های اجتماعی نفرت پراکنی کرده‌اند و این کاربران همان افرادی هستند که قرار است صیانت شوند و به پلتفرم‌های داخلی زنجیر شوند.

گروگان گرفته شدن توسط پلتفرم‌های بومی فرضیه محبوبی است که پیش‌تر در دیجیاتو به آن به طور مفصل پرداختیم (در این مطلب)، اینکه کاربران تصور می‌کنند مجبور به استفاده از پلتفرم‌های بومی هستند و بنا به دلایل مختلف از رسیدن به پلتفرم جهانی بازمانده‌اند.

انتقاد کاربران از کجا شروع شد؟

نماوا و فیلیمو به عنوان دو VOD بزرگ و قدرتمند ایرانی، جایگزین سرویسهایی چون نتفلیکس و دیزنی پلاس در ایران هستند. اوج گیری زاویه دار شدن کاربران با این سایت‌ها به ماجرای چندین سال پیش برمی‌گردد که گفته شد این پلتفرم‌ها از سایتهای دانلود شکایت کردند و باعث و بانی حذف سایتهای محبوبی چون تاینی موویز شدند.

از همان زمان و با پررنگ شدن این شایعه، کاربران حس دافعه خاصی نسبت به این دو پلتفرم پیدا کردند. تا مدتها خبری از سایت دانلود فیلم با کیفیت نبود و وضعیت زیرنویس های فارسی هم به قهقرا کشیده شده بود.‌کاربران فیلمباز مسبب این اتفاقات را این دو پلتفرم می‌دانستند و نماوا و فیلیمو اصرار داشتند که نقشی در مسدودسازی سایتهای دانلود ندارند.

زمانی سایتهای دانلود فیلم جزو سایتهای پربازدید ایرانی بودند‌

تا به امروز هم به طور دقیق و صد در صد مشخص نشده که فیلترینگ سایت‌هایی چون تاینی مویز و دیباموویز تقصیر این VODهای ایرانی بود یا خیر ولی موضوع مشخص اینست که در حال حاضر انبوهی از سایتهای دانلود فارسی در دسترس است و حتی قابلیت استریم فیلم‌ها نیز به این سایتها اضافه شده است.

در واقع به نظر می‌رسد که اگر هم در گذشته مشکلی بین این سایتها و پلتفرم‌ها پیش آمده بوده در حال حاضر چنین مشکلی وجود ندارد اما کماکان ترکش موضوع سالهای گذشته وجود دارد.

ایران، عضو «کنوانسیون برن» [برای حمایت از آثار ادبی و هنری] نیست. کنوانسیون برن، کشورهای عضو را ملزم می‌کند تا آثار پدیدآورندگان سایر کشورهای امضاکننده را همچون آثار پدیدآورندگان خود، مورد حمایت کپی‌رایت قرار دهند.

اما در هر حال عده‌ای باور دارند موضوع کپی رایت نیز گریبانگیر فیلیمو و نماوا است ولی همانطور که گفته شد این دو پلتفرم در کشوری فعال هستند که رسما جزو معاهده جهانی کپی رایت نیست و به همین دلیل هم می‌توانند به انبوهی از فیلم و سریالهای خارجی دسترسی داشته باشند بدون آنکه از نظر قانونی مشکلی برایشان پیش بیاید.

بسیاری از تولیدات ایرانی نیز در جهان مشمول قانون کپی رایت نمی‌شوند (مکر فیلم‌هایی که سرمایه گذار یا پخش کننده و تهیه کننده و… خارج از ایران هم دارد) و از همین رو تولیدات داخلی نیز به وفور در شبکه های اجتماعی نظیر یوتوب و… یافت می‌شود.

مسأله عدم وجود کپی رایت و نبود ایران در گستره قانون کپی رایت جهانی، ضررها و فوایدی دارد و بسته به دیدگاه‌های مختلف میتوان به آثار مثبت و منفی آن نگاه کرد (در این گزارش مفصل به آن پرداختیم) اما باید گفت که طبق ادعای برخی از این VODها، بخش زیادی از آثار بین‌المللی پلتفرم‌ها به صورت قانونی و از واسطه‌ها خریداری شده است و با توجه به اینکه پس از وصل شدن به IP یک‌ کشور خارجی، برخی از این محتواهای بین المللی کماکان به نمایش در می‌آیند به نظر می‌رسد که این ادعا چندان هم بیراه نیست.

در کل به نظر می‌رسد نماوا و فیلیمو مادامیکه سرورهای خود را در ایران کار گذاشته‌‌اند و تا زمانی که ایران به قانون جهانی کپی رایت نپیوندد، مشکلی از این منظر پیدا نمی‌کنند. مشکل بزرگتر همین کاربران داخلی است که نسبت به پلتفرم‌های داخلی (از جمله همین دو مورد) حس خوبی ندارند و آنها را مقصر حذف سایتهای محبوب و همچنین ترویج کننده سانسور میدانند.

شبکه‌های خصوصی در چنگ صدا و سیما

محتوای پخش شده در این دو پلتفرم بر اساس قوانین کشور سانسور شده است و با توجه به اینکه در فرهنگ خانواده‌های ایرانی، نیاز دسترسی به محتوای جهانی اما همگام با فرهنگ ایرانی حس می‌شود، وجود فیلیمو و نماوا و امثالهم توانسته در بین خانواده‌های ایرانی موثر واقع شود.

از این مهمتر اما تولیدات داخلی این پلتفرم ها است که توانسته در موارد انگشت شماری تبدیل به آثاری شگفت انگیز و خوب بشود و رقیب قدرتمندی برای آثار صدا و سیما تلقی شوند هرچند واقعیت اینحاست که تولیدات این پلتفرم ها به طور کلی و در مجموع، همچنان ضعیف است‌ اما گام‌های خوبی برای رقابت با صدا و سیما برداشته شده است.

ما در کشوری هستیم که هیچ گاه شبکه تلویزیونی خصوصی آنطور که باید تعریف نشد و موضوعاتی مانند شبکه‌های کابلی را نیز هیچوقت در ایران تجربه نکردیم. رسانه و صدا و تصویر همواره دست نهاد حاکمیتی بوده و حالا اینترنت توانسته کاری کند که این صوت و تصویر در بخش خصوصی هم پررنگ دیده شود و با وجود تلاش های زیادی که توسط نهادهای چون ساترا انجام شده تا کنترل این صوت و تصویر همچنان در بخش حاکمیتی باقی بماند اما پلتفرم‌ها سعی دارند تا بتوانند به طرق مختلف از این سایه‌های قدبلند رهایی پیدا کنند.

پلتفرمهایی نظیر فیلیمو و نماوا در یکسو این سایه‌ها را می‌بینند و در سویی دیگر سایه شک و نه چندان مهربان انبوهی از کاربران. واقعیت اینست که کارنامه اعمال دو پلتفرم هم چندان شفاف و درخشان نیست و این نگاه‌ها بی‌دلیل به وجود نیامده و سعی نشده تا در بهبود آن نیز قدمی برداشته شود‌.

در هر حال به نظر می‌رسد که نماوا و فیلیمو هم مانند بسیاری از پلتفرم‌های بومی دیگر چالش‌های داخلی و خارجی و… متعددی دارند و خبر گره پیدا شدن در روند کارشان برای عده زیادی مسرت بخش است و این موضوع قطعا باعث کندی پیشرفت خواهد شد، پیشرفتی که سزاوار کاربر ایرانی است.

تا زمانی که این حجم از ناامیدی و بدبینی به پلتفرم‌ها وجود دارد و تا زمانی که شفافیت آنطور که باید در پلتفرم‌ها وجود نداشته باشد، مسایلی چون طرح صیانت رسما معنی پیدا نمی‌کنند و تنها تبدیل به چماق بزرگتری می‌شوند که زور بالای سر آن است و با زور، هیچ میل و رغبتی در کاربران ایجاد نمیشود. بخش خصوصی این موضوع را بهتر می‌داند و از همین رو هم بسیاری از فعالین این بخش با ابعاد طرح صیانت مشکل دارند و آن را بیشتر به ضرر مارکت پلتفرم‌های داخلی میدانند و نمی‌خواهند خودشان را در طرف موافق این طرح قرار دهند.

کاربر هرچه بیشتر حس گروگان گرفته شدن توسط پلتفرم‌های داخلی را داشته باشد، حس بد بیشتری پیدا میکند و قرار نیست مانند سندروم استکهلم، عاشق گروگان گیر بشود بلکه کاملا برعکس دچار سندروم دیگری شده و آرزوی مرگ گروگانگیر خود را میکند! اما این رویه باید تا کی ادامه داشته باشد و چه زمانی می‌توان امیدوار بود که پلتفرم ایرانی و افتخاراتش، بتواند به کاربرانش تکیه کند و آنها را هم‌مسیر خود ببیند؟

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (19 مورد)
  • ريال. دایی جان ناپلئون
    ريال. دایی جان ناپلئون | ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱

    ببینید . بیاید منصفانه بررسی کنیم . اولین موضوع ، امنیت کاربرای ایرانی . اخه سایت و پلتفرم ایرانی اگر حمایت میخواد چرا نصف اطلاعات کاربراش باید توی اینترنت ریخته باشه . با نام های مختلف و دیتابیس های مختلف . دومین موضوع ، شما با عینک خودتون هم موضوع رو ببینید میفهمید همشون وصل ان بجز اندک و محدودی . حتی توی سایت های خودشون اکثرا بخش درباره ی ما هم بری نوشته . مثلا ب.له به بانک ملی یا پاد.ir که به بانک پا.سار.گاد وصله . یا مثلا خود نماوا که زیرمجموعه شاتل هست که . امثال شما هم که دفاع میکنید باعث ساخت اتفاقاتی مثله پیام رسان we.e ( یک پیام رسان که برای رجیستری نیاز شده ) میشید . بنابراین لطفا نظرات شخصی اتون رو مقاله نکنید و لا.ل شید . با تشکر . ريال

  • ريال. دایی جان ناپلئون
    ريال. دایی جان ناپلئون | ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱

    شمام ما.ی.ه کش خوبی هستید

نمایش سایر نظرات و دیدگاه‌ها
مطالب پیشنهادی