نیل آرمسترانگ؛ اولین فاتح ماه
با زندگی اولین انسانی که پا روی ماه گذاشت آشنا شوید.
«این قدمی کوچک برای [یک] انسان، جهشی بزرگ برای بشریت است.» اینها کلمات معروفی هستند که نیل آرمسترانگ، فضانورد آمریکایی، پس از اولین قدمهای خود بر روی ماه به زبان آورد. اولین سفر انسان به ماه رویدادی بود که بیش از ۵۰۰ میلیون نفر در سرتاسر جهان به طور زنده شاهد آن بودند.
در تاریخ ۲۰ جولای ۱۹۶۹ (۲۹ تیر ۱۳۴۸)، نیل آرمسترانگ به همراه باز آلدرین، خلبان ماهنشین آپولو ۱۱، اولین انسانهایی بودند که روی سطح ماه فرود آمدند. آنها روز بعد به مدت دو ساعت و نیم خارج از فضاپیمای عقاب سپری کردند تا این واقعه مهر تاییدی باشد بر پیروزی ایالات متحده در مسابقه فضایی با شوروی.
این دستاورد عظیم جوایز و افتخارات متعددی را برای نیل آرمسترانگ، خلبان باتجربهٔ نیروی هوایی آمریکا، به ارمغان آورد. در این نوشته به داستان زندگی آرمسترانگ، اولین کسی که به ماه رفت، و مسیر او برای فضانورد شدن میپردازیم.
تولد و کودکی نیل آرمسترانگ
نیل آرمسترانگ در ۵ آگوست ۱۹۳۰ (۱۴ مرداد ۱۳۰۹) در واپاکونتا در ایالت اوهایو متولد شد. مادر او ویولا لوئیز و پدرش استفان کونیک آرمسترانگ بودند. نیل یک خواهر و یک برادر کوچکتر از خود نیز داشت: جون و دین.
از آنجا که پدر نیل حسابرس دولت ایالتی اوهایو بود، آنها محل زندگی خود را به کرات عوض میکردند. نیل ۱۴ سال آغازین زندگی خود را در ۱۶ شهر متفاوت سپری کردند.
علاقه نیل به پرواز از همان سالهای ابتدایی زندگی و زمانی که پدرش او را به مسابقه پرواز ملی کلیولند برد، آغاز شد. زمانی که نیل شش سال داشت، در شهر وارن اوهایو به همراه پدرش با یک فورد تریموتور پرواز کرد. این اولین تجربه پرواز نیل بود که شور و اشتیاق او را برای خلبانی بیش از پیش برانگیخت.
خانواده نیل در ۱۴ سالگی دوباره به شهر واپاکونتا، زادگاه او، نقل مکان کردند و نیل تحصیل در مقطع دبیرستان را در آن شهر آغاز کرد. او همزمان در فرودگاه واپاکونتا به یادگیری خلبانی مشغول شد. نیل در سن ۱۶ سالگی موفق به کسب مجوز پرواز دانشآموزی شد. او اولین بار در سن ۱۷ سالگی توانست یک هواپیما را با موفقیت بلند کرده و فرود بیاورد ــ تمام اینها پیش از آن که گواهینامه رانندگی خود را بگیرد.
تحصیل در دانشگاه
نیل آرمسترانگ در سال ۱۹۴۷، در ۱۷ سالگی، برای تحصیل در رشته مهندسی هوافضا به دانشگاه پردو در ایالت ایندیانا رفت. با این که او در دانشگاه MIT نیز پذیرفته شده بود، اما در انتها دانشگاه پردو را برای تحصیل انتخاب کرد.
هزینه تحصیل آرمسترانگ در دانشگاه پردو توسط برنامه هالووی تامین میشد. این برنامه ترکیبی بود از دوسال تحصیل، به علاوه دو سال آموزش و یک سال خدمت به عنوان هوانورد در نیروی هوایی آمریکا و سپس دو سال ادامه تحصیل.
خدمت در نیروی هوایی
دو سال بعد در زمستان ۱۹۴۹، آرمسترانگ برای خدمت به ارتش فراخوانده شد. پس از تستهای اولیه، او به عنوان نوآموز شروع به کار کرد. دومین دستاورد بزرگ او در خلبانی، فرود موفق روی ناو هواپیمابر یواساس کابوت بود. او چند ماه بعد به عنوان یک هوانورد واجد شرایط آموزش خود را به پایان رساند و در ناو یواساس اِسِکس مشغول خدمت شد.
در تابستان ۱۹۵۲، نیل آرمسترانگ به همراه ناو اسکس به جنگ کره اعزام شد. در این جنگ، نیل آرمسترانگ در مجموع ۷۸ پرواز در ۱۲۱ ساعت انجام داد و به افتخاراتی نظیر نشان هوایی، ستاره طولایی، نشان خدمت در کره و نشان سازمان ملل برای جنگ کره دست یافت.
بازگشت به دانشگاه و ازدواج نیل آرمسترانگ
نیل آرمسترانگ با پایان خدمتش در سال ۱۹۵۲ برای ادامه تحصیل در رشته هوافضا به دانشگاه پردو بازگشت. البته او به عنوان یک نیروی رزرو تا سال ۱۹۶۰ و پیش از استعفای خود، همچنان در خدمت ارتش باقی ماند.
در دانشگاه، آرمسترانگ به ریاست باشگاه پرواز هوایی پردو رسید و مسئولیت پرواز با هواپیماهای دانشگاه پردو را بر عهده داشت. در سال ۱۹۵۴، آرمسترانگ در یک پرواز به واپاکونتا با یکی از هواپیماهای دانشگاه پردو دچار مشکل شد و با فرودی سخت روی یک زمین کشاورزی باعث آسیبرسیدن به آن شد.
نیل آرمسترانگ در زمستان ۱۹۵۵ موفق شد تحصیلات لیسانس خود را با اخذ مدرک مهندسی هوافضا به پایان برساند.
او در یکی از مهمانیهای دانشگاه با جَنِت الیزابت شیرون (Janet Elizabeth Shearon)، دانشجوی رشته اقتصاد خانوار، آشنا شد. آن دو در زمستان ۱۹۵۶ با یکدیگر ازدواج کردند. نیل و جنت صاحب سه فرزند، اریک کارن و مارک، شدند. از بین آنها، کارن زمانی که تنها یک سال داشت، دچار سرطان مغز شد و در نهایت سال بعد بهعلت سینهپهلو ناشی از ضعف رشد جان خود را از دست داد.
سالهای پس از تحصیل
نیل آرمسترانگ پس از پایان تحصیلات برای کار در پایگاه هوایی ادواردز به همراه خانواده خود به کالیفرنیا نقل مکان کرد. او در این پایگاه به عنوان خلبان هواپیماهای آزمایشی مشغول به کار شد.
آرمسترانگ در طول دوران حرفهای خود با بیش از ۲۰۰ هواپیما کار کرد. او همچنین از اولین خلبانانی بود که هواپیماهای موتور جت را آزمایش میکرد. اولین هواپیمای موتور جت که او آزمایش کرد مدل Bell X-1B بود. او هفت بار با هواپیمای X-15 پرواز کرد و در یکی از پروازهای معروف خود توانست رکورد زمان و مسافت پرواز با این هواپیما را بشکند.
آرمسترانگ از لحاظ توانایی پرواز هواپیماهای موتور جت در بین همکاران خود برتری نداشت، اما فهم عالی او از مکانیسم طراحی و مهندسی این هواپیماها او را بین خلبانان پایگاه هوایی ادواردز برجسته کرده بود. تعدادی از خلبانانی که تحصیلات مهندسی نداشتند نیز این ویژگی آرمسترانگ را علت ضعف او در پرواز میدانستند، چرا که خلبان-مهندسها استعداد ذاتی پرواز را نداشتند. در ادامه خواهیم دید که چگونه این ضعف ذاتی آرمسترانگ باعث شد تا او تبدیل شود به اولین انسانی که به ماه رفت.
همکاری آرمسترانگ در پروژههای هوایی کمیته رایزنی ملی هوانوردی آمریکا (NACA) باهث شد تا از ابتدای تبدیل این سازمان به اداره کل ملی هوا و فضا (NASA) در سال ۱۹۵۸ در آن استخدام شود. آرمسترانگ یکی از هشت خلبان برتری بود که در سال ۱۹۶۲ در برنامه آزمایش پاراگلایدر پارسِو (Paresev) شرکت داشت؛ گلایدری که ناسا برای ورود به اتمسفر سیارات و فرود روی آنها طراحی کرده بود.
نیل آرمسرانگ حرفه فضانوردی را آغاز میکند
در سال ۱۹۵۸، آرمسترانگ برای برنامه فضایی امآیاساس (Man In Space Soonest)، به عنوان برنامهای برای رقابت فضایی با شوروی، برگزیده شد. آژانس پروژههای پژوهشی پیشرفته (ARPA) حمایت مالی از این برنامه فضایی را برعهده داشت، اما این برنامه به زودی با برنامه فضایی مِرکوری ناسا جایگزین شد.
آرمسترانگ، که در آن زمان به عنوان خلبان آزمایشی ناسا مشغول به کار بود، نمیتوانست به عنوان فضانورد این پروژه انتخاب شود، زیرا گزینشها محدود به فضانوردان آزمایشی نظامی بود.
در سال ۱۹۶۲، بار دیگر فرصتی ایجاد شد تا آرمسترانگ به عنوان فضانورد مشغول به کار شود. ناسا به دنبال گروه جدیدی از فضانوردان برای پروژه جمینای (Gemini) بود؛ یک فضاپیمای پیشنهادی دو سرنشینه. این بار گزینش از میان فضانوردان آزمایشی غیر نظامی نیز انجام میشد.
آرمسترانگ در همان سال از کنفرانس اکتشافات فضایی ناسا در نمایشگاه جهانی سیاتل بازدید کرد و پس از بازگشت از نمایشگاه درخواست خود را برای فضانورد شدن ارسال کرد. با این که درخواست او یک هفته پس از زمان مقرر ارسال شده بود، دیک دی (Dick Cay)، متخصص شبیهسازی پرواز که در پایگاه هوایی ادواردز با آرمسترانگ همکاری نزدیک داشت، به پذیرش درخواست او کمک کرد؛ کمکی که نقشی کلیدی در اولین سفر انسان به ماه ایفا کرد.
دیک اسلیتون (Deke Slayton)، رییس عملیات سرنشینان پرواز ناسا، با آرمسترانگ تماس گرفت و تمایل او برای پیوستن به دومین گروه فضانوردان ناسا، موسوم به «نه نفر جدید»، را جویا شد. آرمسترانگ بدون درنگ این پیشنهاد را پذیرفت. با این که قرار بود این انتخاب تا چند روز بعد محرمانه باقی بماند، اما شایعات مبنی بر این که نیل آرمسترانگ به عنوان اولین فضانورد غیرنظامی برگزیده شده بود، از مدتها قبل در اخبار پخش شده بودند.
برنامه جمینای
در سال ۱۹۶۵، آرمسترانگ و الیوت سی (Elliot See)، دیگر فضانورد غیرنظامی ناسا، به عنوان سرنشینان ذخیره جمینای ۵ انتخاب شدند؛ سرنشینان اصلی گوردون کوپر (Gordon Cooper) و پیت کنراد (Pete Conrad) بودند.
هدف از این مأموریت تمرین عملیات پهلوگیری فضایی و توسعه رویهها و تجهیزات لازم برای یک سفر هفت روزه به ماه بود. آرمسترانگ و سی از دماغه کندی شاهد این مأموریت بودند. غیر از مشکل پیلهای سوختی که از اجرای یکی از مانورهای پهلوگیری جلوگیری کرد، این مأموریت بهطور کلی با موفقیت به پایان رسید.
بهعلت سیستم چرخشی ناسا برای سرنشینان پرواز، آرمسترانگ به عنوان فرمانده پرواز جمینای ۸ انتخاب شد. به دستور اسلیتون، الیوت سی نیز به فرماندهی جمینای ۹ رسید و دیوید اسکات (David Scott) به عنوان خلبان پرواز جمینای ۸ آرمسترانگ را همراهی کرد.
به این ترتیب نیل آرمسترانگ اولین شهروند غیرنظامی آمریکایی بود که به فضا پرواز کرد. (تقریبا سه سال قبل، والنتینا ترشکووا (Valentina Tereshkova) از شوروی بهعنوان اولین شهروند غیر نظامی و اولین زن با ماموریت ووستوک ۶ به فضا رفت). همچنین بهعلت مرگ الیوت سی در یک سانحه هوایی با هواپیمای T-38، آرمسترانگ آخرین نفر از گروه نه نفره خود بود که به فضا رفت.
مأموریت جمینای ۸ در تاریخ ۱۶ مارس ۱۹۶۶ (۲۵ اسفند ۱۳۴۴)، به فضا پرتاب شد. این مأموریت پیچیدهترین مأموریت تا زمان خود بود؛ شامل پهلوگیری و اتصال به فضاپیمای هدف آجنا (Agena Target Vehicle) و دومین پیادهروی فضایی آمریکایی توسط اسکات. آرمسترانگ و اسکات یک ساعت و چهل دقیقه پس از پرتاب آجنا به مدار، با راکت تایتان ۲ (Titan II) وارد مدار شدند و به تعقیب آجنا پرداختند.
آنها توانستند اولین مانور اتصال دو فضاپیما در فضا را با موفقیت اجرا کنند. اما پس از اتصال، فضاپیما شروع به چرخش کرد و آرمسترانگ طبق توصیه پیش از پرواز واحد کنترل ماموریت (آنها به علت عدم پوشش تمام مدارهای زمین امکان ارتباط زنده با زمین را نداشتند) اقدام به جداسازی فضاپیما کرد. با این کار سرعت چرخش فضاپیما بیشتر شد و آرمسترانگ سیستم کنترل بازگشت (RCS) را فعال کرد. قوانین ماموریت حکم میکردند که فضاپیما پس از فعال شدن RCS در اولین فرصت به زمین بازگردد.
ارزیابیهای بعدی نشان داد که ایراد در سیمکشی فضاپیما دلیل گیرکردن یکی از پیشرانهای آن بود. افرادی در اداره فضانوردان باور داشتند که آرمسترانگ و اسکات باعث هدر رفتن ماموریت شدهاند. گمانها بر این بود که اگر آرمسترانگ تنها یکی از دو حلقه RCS را فعال میکرد، آنها میتوانستند باقی اهداف ماموریت را نیز انجام دهند.
با وجود افسردگی آرمسترانگ به علت خراب شدن ماموریت و پیادهروی فضایی اسکات، جین کرانز (Gene Kranz)، از مدیران ماموریت جمینای، از آنها حمایت کرد و مشکل ماموریت را به تعلیم نادرست فضانوردان نسبت داد. پس از این ماموریت، آرمسترانگ و اسکات نشان خدمت استثنایی ناسا را دریافت کردند و افزایش دستمزد آرمسترانگ او را به پردرآمدترین فضانورد ناسا تبدیل کرد.
آرمسترانگ بار دیگر به عنوان سرنشین ذخیره جمینای ۱۱ انتخاب شد. پس از پایان جمینای ۱۱ در سال ۱۹۶۶، آرمسترانگ و خانوادهاش به دعوت لیندون جانسون، رییس جمهور وقت ایالات متحده، به همراه جورج لو (George Low) و دیگر مقامات دولتی عازم سفری تشریفاتی شدند.
برنامه فضایی آپولو
با آغاز برنامه فضایی آپولو، آرمسترانگ به عنوان سرنشین ذخیره ماموریت آپولو ۹ انتخاب شد. هدف از این مأموریت آزمایش فضاپیمای ترکیبی مدول ماهنشین و مدول فرماندهی و خدمات در مدار میانی زمین بود. جیمز لاول (James Lovell) و باز آلدرین (Buzz Aldrin) دو فضانوردی بودند که قرار بود در این مأموریت آرمسترانگ را همراهی کنند.
تأخیر در طراحی و ساخت مدول ماهنشین باعث شد تا سرنشینان اصلی و ذخیره مأموریتهای آپولو ۸ و ۹ جابجا شوند. طبق برنامه جدید، آرمسترانگ و تیم او سرنشینان ذخیره آپولو ۸ و سرنشینان اصلی آپولو ۱۱، اولین فرود انسان روی ماه، بودند. مایکل کالینز (Michael Collins)، از سرنشینان اصلی آپولو ۸، بهعلت مشکل در پای خود زیر تیغ جراحی رفت. در نتیجه، لاول به عنوان سرنشین اصلی مأموریت آپولو ۸ انتخاب شد و کالینز پس از بهبود به تیم آرمسترانگ در مأموریت آپولو ۱۱ پیوست.
ناسا برای شبیهسازی مدول ماهنشین سه وسیله تمرین برای فرود ماه (Lunar Landing Training Vehicle _ LLTV) ساخت. این فضاپیماهای تمرینی به توربوفنهایی مجهز بودند که به منظور شبیهسازی نیروی گرانش روی ماه، گرانش زمین را به یک ششم کاهش میدادند.
در سال ۱۹۶۸، در جریان یکی از فرودهای آزمایشی، آرمسترانگ کنترل LLTV را از دست داد و وسیله شروع به چرخش کرد. او توانست پیش از سقوط با موفقیت از سفینه خارج شود. آرمسترانگ و آلدرین بعدها نیز به تمرین انواع سناریوهای ممکن هنگام فرود روی سطح ماه پرداختند. بعدها طبق گفتههای آرمسترانگ، بدون این سفینههای شبیهسازی، امکان فرود موفقیتآمیز روی سطح ماه وجود نداشت.
اولین سفر انسان به ماه و بازگشت به زمین
در جلسهای در ماه مارس ۱۹۶۹، تعیین شد که نیل آرمسترانگ اولین فردی باشد که پا بر روی ماه میگذارد.
صبح ۱۶ جولای (۲۵ تیر) ماموریت آپولو ۱۱ سوار بر راکت سترن ۵ (Saturn 5) از مجموعه پرتاب 39A در مرکز فضایی کندی راهی فضا شد. هدف اصلی ماموریت آپولو ۱۱ فرود ایمن روی سطح ماه بود و مکان فرود درجه دوم اهمیت را داشت.
چهار روز بعد، در تاریخ ۲۰ جولای، آرمسترانگ و آلدرین سوار بر مدول ماهنورد عقاب راهی سطح ماه شدند ــ کالینز در مدار ماه در مدول فرماندهی کلمبیا باقی ماند. دقایقی پس از اقدام به فرود روی ماه، آرمسترانگ متوجه شد که دهانهها دو ثانیه زودتر از شبیهسازی از پنجره عبور میکنند. این نشانهای بود که محل فرود ماهنشین چندین کیلومتر با محل برنامهریزیشده مأموریت فاصله داشت.
همچنین با آغاز فعالیت رادار سطح ماه و پردازش دادهها، سیستم کامپیوتری عقاب دچار سرریز پردازش شد. دلیل این سرریز آن بود که آلدرین پس از جدا شدن از مدول فرماندهی آپولو رادار اتصال را به دلیل احتیاط روشن نگه داشت. هجوم دادههای هر دو رادار به کامپیوتر ماهنشین باعث افزایش محاسبات شد، اما سیستم اولویتبندی پردازشها از پس این مشکل برآمد.
پس از فرود موفقیتآمیز و استراحت فضانوردان، آن دو اقدام به خروج از سفینه و پیادهروی روی ماه کردند. آرمسترانگ زمانی که به انتهای نردبان رسید گفت «حالا میخواهم از مدول ماهنورد پیاده شوم»، سپس با یک چرخش پای چپ خود را روی سطح ماه گذاشت و گفت «این قدمی کوچک برای [یک] انسان، جهشی بزرگ برای بشریت است.»
طبق ادعای آرمسترانگ، او این جمله معروف را به تنهایی و کمی پیش از خروج از مدول ماهنورد ساخته بود، زیرا احتمال این که آنها میتوانستند با موفقیت روی سطح ماه قدم بگذارند ۵۰-۵۰ بود. اما بعدها برادر او، دین، فاش کرد که نیل طرح اولیه جملات خود را ماه ها پیش از ماموریت با او بررسی کرده بود.
پس از پایان پیادهروی، آرمسترانگ و آلدرین به مدول ماهنورد بازگشتند. به غیر از شکستگی دکمه موتور پرتاب هنگام خروج فضانوردان، مشکل دیگری در عملیات بازگشت به مدار ماه و اتصال به مدول فرماندهی به وجود نیامد. سه فضانورد به سلامت به زمین بازگشتند، در اقیانوس آرام فرود آمدند و سوار بر ناو جنگی یواساس هورنت به آمریکا رسیدند.
زندگی نیل آرمسترانگ پس از آپولو ۱۱
پس از پایان قرنطینهای ۱۸ روزه، فضانوردان راهی تور جهانی ۳۸ روزه «جهش بزرگ» شدند. سفر به ماه شهرتی باورنکردنی برای نیل آرمسترانگ به ارمغان آورد و نشانهای افتخار فراوانی از ایالات متحدهٔ آمریکا، از جمله نشان ریاست جمهوری آزادی، و از دیگر کشورهای دنیا نصیب او شد.
آرمسترانگ پس از سفر خود دیگر قصد بازگشت به ماه را نکرد و در پستهای مدیریتی در ناسا و آرپا مشغول به کار شد. او همچنین با ارائه گزارشی درباره جزییات آپولو توانست تحصیل فوق لیسانس خود را، که سالها قبل هنگام کار در پایگاه ادواردز آغاز کرده بود، به پایان برساند. او همچنین مدارک دکتری افتخاری متعددی را از دانشگاههای معتبر دریافت کرد و در دانشگاه سینسیناتی به تدریس دروس هوافضا پرداخت.
در سال ۱۹۹۴، آرمسترانگ پس از ۳۸ سال زندگی مشترک با جنت از او جدا شد و مدتی بعد در همان سال با همسر دومش، کارول هلد نایت (Carol Held Knight) ازدواج کرد.
علاوه بر فعالیتهای مدیریتی در سازمانهای فضایی و تدریس در دانشگاه، آرمسترانگ به عنوان سخنگوی کمپانیهای مشهوری نظیر کرایسلر نیز فعالیت کرد. او همچنین در چندین مستند به ایفای نقش پرداخت. علیرغم توصیههای بسیار و بر خلاف تعدادی از فضانوردان دیگر، آرمسترانگ همواره از فعالیت در عرصه سیاست خودداری کرد.
بیماری و مرگ نیل آرمسترانگ
در تاریخ ۷ آگوست ۲۰۱۲ (۱۷ مرداد ۱۳۹۱)، آرمسترانگ به دلیل بیماری سرخرگ کرونری تحت عمل جراحی بایپس قرار گرفت. با وجود موفقیت عمل و روند بازیابی خوب، او دچار عوارض پس از عمل شد و در تاریخ ۲۵ آگوست (۴ شهریور) از دنیا رفت.
در اعلامیه خانواده نیل آرمسترانگ برای مرگ او میخوانیم «قهرمان آمریکایی بیمیل که به عنوان خلبان نیروی دریایی، خلبان آزمایشی و فضانورد، با غرور به وطن خود خدمت کرد. ... در حالی که ما برای از دست رفتن این انسان بسیار خوب سوگواری میکنیم، زندگی بینظیر او را نیز پاس میداریم و امیدواریم که این زندگی الگویی برای جوانان سراسر دنیا باشد تا برای تحقق رویاهای خود سخت تلاش کنند، مایل به کاوش و عقب راندن محدودیتها باشند و با ازخودگذشتگی در پی هدفی بزرگتر از خود باشند. برای آنهایی که میپرسند برای بزرگداشت نیل چه کاری میتوان انجام داد، درخواست سادهای داریم. الگوی خدمت، دستاوردها و فروتنی او را پاس دارید، و بار بعدی که در حال پیادهروی در یک شب صاف هستید و ماه را میبینید که به شما لبخند میزند، به نیل آرمسترانگ بیندیشید و به او چشمکی بزنید.»
سخن پایانی؛ میراث نیل آرمسترانگ
نیل آرمسترانگ اولین کسی بود که روی ماه قدم گذاشت. او همچنین فرمانده اولین مأموریت سرنشیندار به ماه بود. در مجموع و در شش مأموریت سرنشیندار آپولو روی سطح ماه، ۱۲ فضانورد روی سطح این کره خاکی پا گذاشتند. آرمسترانگ بهعنوان پرچمدار این نسل درخشان فضانوردان، بزرگترین الگوی فضانوردی برای تمام نسلهای پس از خود بوده است.
مسیری که آرمسترانگ برای فضانوردی طی کرد، همچنان یکی از تنها مسیرهای موجود برای حرفه فضانوردی در دنیا است. با این حال، میراث آرمسترانگ، یک میراث ورای هر حرفه، مرز و دورانی است. او نه تنها یک فضانورد، اولین انسان روی ماه، بلکه معلم و رهبری توانا و الهامبخش بود. آرمسترانگ را میتوان اولین تجلی رویای انسان برای کاوش اعماق فضا و تبدیلشدن به یک گونه میانستارهای بهحساب آورد. تا زمانی که این رویا در انسانها زنده باشد، میراث او نیز زنده است و بهعنوان یکی از پرچمداران بشریت گرامی داشته میشود.
پرسشهای متداول
طبق اعلام ناسا طراحی مدول ماهنورد و محل قرارگیری در خروج به گونهای بود که پیاده شدن آلدرین به عنوان اولین نفر کار دشواری بود. اما بسیاری در ناسا عقیده داشتند این انتخاب بر اساس شخصیت متواضع و بیحاشیه آرمسترانگ صورت گرفته بود.
او در آن زمان ۳۸ ساله بود.
زمان دقیق ماموریت آپولو ۱۱، ۸ روز و ۳ ساعت و ۱۸ دقیقه و ۳۵ ثانیه بود. آنها در ۷۶ ساعت اولیه به ماه رسیدند.
نام محل فرود آنها دریای آسایش (Mare Tranquillitatis) یکی از دریاوارهای ماه است. ناسا این مکان را به علت آرامش نسبیاش برای فرود برگزید.
آنها در مدت زمان ۲ ساعت و ۳۶ دقیقه ماموریت روی ماه ۲۲ کیلوگرم نمونه (شامل ۵۰ سنگ) جمعآوری کردند، آزمایشهایی را اجرا نمودند، پرچم آمریکا را روی سطح ماه قرار دادند، به عکسبرداری پرداختند و با رییس جمهوری وقت آمریکا، ریچارد نیکسون، تماس تلفنی برقرار کردند.
احتمال بسیار اندکی وجود داشت که پس از تماس با سطح ماه، فضانوردان به جرمهایی ناشناس و بیماریزا آلوده شده باشند. به منظور اطمینان از برطرف شدن این ریسک، آنها پس از بازگشت به زمین ۱۸ روز در قرنطینه قرار گرفتند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
دومی بوده، اولی ناپلئون هیل بوده، تا پادکست چنل بی گوش بدید بزنید
چنل بی ناپلوئن هیل میاد