ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از دیجیاتو انتخاب کنید.

واقعا راضی‌ام
اصلا راضی نیستم
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر دیجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

ChatGPT
تکنولوژی

آیا ChatGPT می‌تواند زمینه‌ساز تجدیدنظر دانشگاه‌ها در مورد تعریف دزدی ادبی شود؟

ChatGPT به دلیل برخورداری از قابلیت مقاله‌نویسی، باعث ایجاد بحث‌هایی درباره تغییر تعریف و قوانین مرتبط با دزدی ادبی شده است.

احمدرضا فرهبد
نوشته شده توسط احمدرضا فرهبد | ۲۰ بهمن ۱۴۰۱ | ۲۲:۰۰

دانشجویان و اساتید دانشگاه در مورد اینکه استفاده از ChatGPT برای مقاله‌نویسی علمی و انجام فعالیت‌های علمی مشابه نوعی دزدی ادبی است یا نه، هنوز به توافق نظر نرسیده‌اند. عده‌ای از این‌ افراد معتقدند استفاده از این‌ چت‌بات هوش مصنوعی برای مقاله‌نویسی، با کپی اطلاعات از یک یا چند منبع بدون ارجاع‌دادن خواننده مقاله به منابع یا ذکر نام آن‌ها، هیچ فرقی ندارد.

اما برخی دیگر به آن صرفاً به چشم یک ابزار دیجیتالی ایجادکننده متن نگاه می‌کنند که می‌تواند برای مقاله‌نویسی علمی مفید باشد. در ضمن چنین افرادی معتقدند استفاده از این‌ ابزار هوش مصنوعی، درست مانند استفاده از اینترنت و منابع آنلاین برای کسب اطلاعات است و ناقص قوانین و اصول اخلاقی مرتبط با انجام فعالیت‌های پژوهشی نیست.

آیا استفاده از ChatGPT برای مقاله‌نویسی علمی نوعی تقلب است؟

در کل نظرات کاملاً متفاوتی در مورد استفاده از ChatGPT برای پژوهش و مقاله‌نویسی علمی وجود دارد. در این‌ مقاله قصد داریم تعدادی از این‌ نظرات را بررسی کنیم.

دانشجوی سال دومی در دانشگاه رادگرز به نام «کای کابز» (Kai Cobbs) تصمیم گرفته است این‌ موضوع را بررسی کند. او پس از گوش‌دادن به حرف‌های همکلاسی‌هایش که از ایجاد چت بات هوش مصنوعی ChatGPT عصبانی بوده‌اند، تصمیم گرفته در حین نوشتن مقاله‌ای در مورد تاریخچه سرمایه‌داری، توانایی ChatGPT را هم بدون هدف خاصی محک بزند.

این‌ ابزار هوش مصنوعی که تنها چند ماه از آغاز فعالیت آن می‌گذرد، می‌تواند در مدت کوتاهی در موضوع موضوعات درخواست‌شده، متون بلندی در قالب ایمیل یا مقاله تهیه کند. این‌ چت‌بات توانایی نوشتن ایمیل و کدنویسی را نیز دارد و می‌تواند به‌عنوان موتور جستجو نیز استفاده شود.

کابز انتظار داشت پس از جستجوی موضوعات پژوهشی خاص، جوابی تأمل‌برانگیز و مناسب از ChatGPT ببینند؛ اما نتیجه کار، مقاله‌ای ضعیف و کلی بود. خروجی این‌ چت‌بات به‌قدری بد بود که کابز حاضر نشد آن را به‌عنوان مقاله‌ای که خودش نوشته است، ارائه کند.

او در مورد مقاله نوشته‌شده توسط ChatGPT این‌چنین گفته است:

«کیفیت مقاله به هیچ وجه قابل‌قبول نبود؛ جمله‌بندی‌ها بسیار بد بودند و هیچ‌گونه پیچیدگی در متن دیده نمی‌شد. به نظر من کیفیت مقالات نوشته‌شده توسط ChatGPT به‌اندازه‌ای بد است که هیچ دانشجویی حاضر نمی‌شود آن را به‌عنوان مقاله‌ تألیف خودش یا به هر شکل دیگری، ارائه نماید و این‌ کار اصلاً عاقلانه نیست.»

البته هیچ فردی با کابز هم‌نظر نیست، اما از سوی دیگر از زمان راه‌اندازی ChatGPT به دست Open AI، شرکت خالق آن، بحث‌وجدل‌هایی در مورد نحوه بررسی موجی از مقالات پژوهشی دانشجویان که با کمک هوش مصنوعی تهیه و تدوین شده‌اند، وجود داشته است. با وجود اینکه استفاده از ChatGPT در دستگاه‌ها و شبکه‌های آموزشی برخی از مدارس دولتی، مانند مدارس نیویورک، برای جلوگیری از تقلب ممنوع شده است؛ اما در دانشگاه‌ها تمایلی برای اعمال این‌ ممنوعیت نمی‌بینیم.

معرفی ابزار هوش مصنوعی قادر به مقاله‌نویسی، زمینه‌ساز مطرح‌شدن سؤالات جنجال‌برانگیز در مورد تعریف دزدی ادبی و صداقت علمی در مقالات پژوهشی دانشگاهی شده است. ابزارهای پژوهشی دیجیتالی جدید همیشه شیوه‌های پژوهش‌های دانشگاهی را تحت تأثیر قرار داده‌اند. البته ظهور ChatGPT را نباید به‌منزله پیدایش نگرانی‌های جدید در مورد سوءاستفاده از اینترنت در پژوهش‌های علمی در نظر گرفت.

در زمان راه‌اندازی ویکی‌پدیا در سال ۲۰۰۱ نیز شاهد بحث‌ها و تردیدهایی بودیم و نگرانی‌هایی در مورد انجام پژوهش‌های علمی با صداقت کامل و بدون تقلب ایجاد شد. در ضمن گستره سیاست‌های مرتبط با حوزه پژوهش برای تطابق با سرعت پیدایش فناوری‌های مبتکرانه قابل استفاده برای انجام پژوهش، افزایش یافت.

امروزه روش‌های بررسی پژوهش‌های علمی پیچیده‌تر شده و در مدارس نیز روش‌هایی برای تشخیص پژوهش‌های انجام شده توسط بات‌ها از استدلال‌های عجیب‌وغریب توسط انسان وجود دارد. در سطوح عالی‌تر تحصیلی نیز روش‌های مشابهی برای تحقق چنین هدفی ایجاد شده است.

پس از پیدایش ابزارهای پژوهشی دیجیتالی قوانین، ادراکات و انتظارات در مراکز آموزش عالی همچون سایر مراکز علمی و حرفه‌های مرتبط با آنها نیز بر اساس ضرورت‌ها، با شرایط جدید مطابقت یافته است. تنها تفاوت ChatGPT با سایر ابزارهای دیجیتالی این است که می‌تواند خودش فکر کند.

نظر اساتید در مورد نقش استفاده از ChatGPT در دزدی ادبی

چت بات هوش مصنوعی ChatGPT

طبق تعریف ارائه‌شده از سوی ChatGPT، «دزدی ادبی» به معنای استفاده از اثر یا ایده فردی بدون ارجاع مناسب به نویسنده خالق آن اثر یا ایده است؛ اما زمانی که اثری به‌جای فرد، توسط ابزاری دیجیتال ایجاد شود، به‌سختی می‌توان گفت دزدی ادبی اتفاق افتاده است.

«امیلی‌ای. هیپچن» (Emily Hipchen)، عضو کمیته نظارت علمی دانشگاه براون اذعان کرده استفاده از ابزار هوش مصنوعی خلاق توسط دانشجویان، زمینه‌ساز بحث‌وجدل‌های جدی شده و معتقد است اگر از کسی دزدی ادبی شود، نمی‌توان آن را تشخیص داد. هیپچن تنها فردی نیست که در مورد دزدی ادبی بودن یا نبودن اثر ایجادشده توسط هوش مصنوعی تردید دارد.

«آلیس دیلی» (Alice Dailey)، سرپرست برنامه التزام به رعایت صداقت علمی در فعالیت‌های پژوهشی (Academic Integrity Program) دانشگاه ویلانوا، یکی از افراد درگیر ایده استفاده از الگوریتم به‌جای انسان است؛ مخصوصاً یک الگوریتم مرتبط با ایجاد متن.

به اعتقاد دیلی، دانشجویان و اساتید دانشگاه باید با ابزار دیجیتالی ایجادکننده متن آشنا شوند. این‌ افراد به‌جای تلاش برای کسب حقایق، باید ببینند چه مطالبی می‌توانند سوژه دزدی ادبی شوند. دیلی پذیرفته رشد ابزارهای متن دیجیتالی ایجادکننده متن، زمینه‌ساز نگرانی‌های جدید در دنیای علم شده است؛ البته او هنوز به درک جامع و کاملی از تمام ابعاد این‌ موضوع دست نیافته است. دانشجویانی که مرتکب دزدی ادبی می‌شوند؛ معمولاً مقالات را از منابعی مثل یک وب‌سایت فاقد ارجاع مشخص به نویسنده دریافت می‌کنند. به نظر می‌رسد در آینده نقش ابزار دیجیتالی ایجادکننده متن نیز در ارائه تعریف دزدی ادبی، نیز در نظر گرفته شود.

به اعتقاد دیلی، کار دانشجویی که از متن ایجادشده توسط ChatGPT استفاده می‌کنند، با کسی که قسمتی از مقاله‌های ویکی‌پدیا را بدون ارجاع دادن به منبع، در متن خود کپی می‌کند، تفاوتی ندارد.

نظر دانشجویان در مورد نقش استفاده از ChatGPT در دزدی ادبی

ChatGPT و دانشجویان

نظر دانشجویان در مورد ChatGPT، موضوع کاملاً متفاوتی است. برخی از دانشجویان مانند کابز معتقدند ارائه مقالات ارائه‌شده توسط بات‌های هوش مصنوعی به اسم خود، اصلاً عاقلانه نیست. عده‌ای دیگر هم این‌ بات و سایر بات‌های مشابه را صرفاً یک ابزار دیجیتالی مثل غلط‌یاب یا ماشین‌حساب می‌بینند؛ مثلاً «جیکوب گالمن» (Jacob Gelman)، دانشجویی سال دومی از دانشگاه براون، ChatGPT تنها به‌عنوان یک دستیار پژوهشی می‌بیند که می‌توان به‌راحتی از آن استفاده کرد.

به نظر او، در نظر گرفتن ChatGPT به‌عنوان ابزاری برای تقلب برای خلق یک اثر، دیدگاهی احمقانه است. او باور دارد اگر استفاده از این‌ ابزار برای دستیابی به منابع قابل اعتماد موجود در اینترنت را کاری متقلبانه در نظر بگیریم، درست مانند این است که استفاده از اینترنت برای پژوهش را عملی غیراخلاقی تلقی کنیم!

او این‌ چت‌بات هوش مصنوعی را تنها به چشم ابزاری کمک‌کننده مثل یک دستیار دیجیتالی تایپ می‌داند و استفاده از آن برای پژوهش و مقاله‌نویسی را انکار نمی‌کند. کابز نیز در مورد ChatGPT نظر مشابهی دارد و آن را تنها یک دایرهالمعارف آنلاین می‌داند.

اما در حالی که دانشجویانی مثل گالمن از این‌ ابزار تنها برای سرعت بخشیدن به تحقیقات خود استفاده می‌کنند، عده‌ای دیگر تلاش می‌کنند با بهره‌مندی از توانایی‌های آن، مقاله کاملی ایجاد کنند و آن را به نام خود ارائه دهند! بی‌شک در حالت دوم استفاده از ChatGPT تقلب آشکار محسوب می‌شود؛ اما مدارس مختلف آمریکا نظرات متفاوتی در مورد این‌ موضوع دارند.

طبق گفته «کارلی وارفیلد» (Carlee Warfield)، سرپرست هیئت بررسی نقض قوانین دانشجویی در کالج برین ماور، مدارس آمریکا هرگونه استفاده از پلتفرم‌های هوش مصنوعی مشابه ChatGPT برای پژوهش و مقاله‌نویسی را مصداق دزدی ادبی می‌دانند.

ChatGPT و دزدی ادبی

محبوب‌شدن ChatGPT باعث شده تمرکز روی بررسی اهداف دانشجویان از نقض قوانین مرتبط با پژوهش علمی، افزایش یابد. وارفیلد در مورد این‌ موضوع گفته ارائه مقالات ایجادشده به دست هوش مصنوعی توسط دانشجویان (منظور مقالاتی است که کاملاً به دست هوش مصنوعی ایجاد شده‌اند)، با بهره‌مندی از اطلاعات ارائه‌شده توسط منابع آنلاین، بدون ارجاع‌دادن خواننده مقاله به آنها، دو موضوع کاملاً متفاوت از یکدیگر هستند.

لزوم تغییر در قوانین پژوهش‌های علمی به دلیل ایجاد چت بات‌های هوش مصنوعی

چت بات هوش مصنوعی

به دلیل جدید بودن ChatGPT، هنوز توافق نظری در مورد موضوعات مرتبط با اخلاقی بودن یا نبودن استفاده از آن توسط دانشجویان، حاصل نشده است. در ضمن هنوز مشخص نیست پس از رفع تمام ابهامات، چه سیاست‌هایی در این‌ حیطه در مدارس اعمال خواهد شد.

متحول‌شدن حوزه‌ فناوری‌های مبتکرانه قابل استفاده برای پژوهش‌های علمی دانشگاه‌ها را وادار به تجدیدنظر در مورد تعاریف خود در رابطه با التزام به رعایت صداقت علمی و عدم دزدی ادبی، برای انطباق قوانین پژوهش‌های علمی با  تحولات فناورانه این‌ حوزه کرده است.

دیلی در مورد این‌ موضوع این‌چنین گفته است:

«استاندارد کنونی مرتبط با حقوق دانشجویان متهم شده به نقض قوانین در دانشگاه ویلانوا، به‌منظور در بر گرفتن قانون ممنوعیت استفاده غیرقانونی دانشجویان از چت بات‌های هوش مصنوعی تولیدکننده متن، به‌روزرسانی خواهد شد. منظور از استفاده غیرقانونی از این‌ ابزار این است که دانشجویان مقالات تولیدشده با آن را با نام خود با ادعای اینکه مقاله را به‌تنهایی و بدون هیچ ابزاری تهیه کردند، ارائه کنند. اما به نظرم این‌ استاندارد در حال تکامل است. سطح توانایی این‌ استاندارد و سطح انتظار ما برای اعمال نظارت توسط آن، از یکدیگر فاصله دارند و سطح چنین انتظاری همیشه در حال افزایش است.»

در ضمن، سؤالات پیچیده مرتبط با این‌ موضوع که آیا ChatGPT تنها یک ابزار تحقیقاتی است یا می‌تواند به ابزاری برای دزدی ادبی نیز تبدیل شود، در حال افزایش است. چنین ابزاری می‌تواند برای آموزش برخی از موارد نیز استفاده شود؛ مثلاً مدرسان حوزه هوش مصنوعی با استفاده از این‌ ابزار می‌توانند نقایص هوش مصنوعی را به دانشجویان خود نشان دهند.

برخی از مدرسان با ارائه پروژه‌های خاص به دانشجویان که هوش مصنوعی قادر به انجام آنها نیست، شیوه جدیدی برای آموزش اصول و مبانی هوش مصنوعی در پیش گرفته‌اند. از میان این‌ پروژه‌ها می‌توان به پروژه‌هایی اشاره کرد که انجام آنها نیازمند بهره‌مندی از جزئیات یا روایت‌های بیان‌شده توسط اشخاص است.

در ضمن می‌توان با الزامی‌کردن انجام برخی از تکالیف توسط دانشجویان که هوش مصنوعی قادر به انجام آنها باشد، استفاده از هوش مصنوعی برای انجام پروژه‌های تحقیقاتی را که متأسفانه در میان دانشجویان بسیار رایج شده، تشخیص داد.

به نظر دیلی، اعمال قوانین دربردارنده متغیرهای مختلف، در مدارس ضروری است. او در مورد این‌ موضوع این‌چنین می‌گوید

حدس می‌زنم در آینده سیاست‌های مرتبط با استفاده از هوش مصنوعی برای انجام پروژه‌های تحقیقاتی به‌گونه‌ای گسترش خواهند یافت که اساساً انجام این‌ کار را صرفاً در صورت اجازه گرفتن از اساتید، عدم تخطی از قوانین در نظر بگیرند.

چنین سیاست‌های می‌توانند هم در مورد فعالیت‌های مرتبط با تدریس دانشجویان و هم در مورد انجام پروژه‌های محول‌شده به آنها در دانشکده‌ها، به‌صورت گسترده اعمال شوند. در ضمن استفاده دانشجویان از هوش مصنوعی برای فعالیت‌های پژوهشی تا زمانی مجاز خواهد بود که اجازه این‌ کار را داشته باشند.

به هر حال انتظار می‌رود پیشرفت هوش مصنوعی در سال‌های آتی، انجام فعالیت‌های مبتکرانه مختلف با این‌ فناوری را امکان‌پذیر کند. زمانی که از دیلی در مورد راهکارهای مؤثر برای مقابله مدارس با عدم صداقت علمی سؤال شد، او این‌ چنین پاسخ داد: «مدارس باید در حین فرایند تکامل فناوری، مبانی قوانین و اصول اخلاقی انجام فعالیت‌های پژوهشی را دائماً به‌روزرسانی کنند و در این به‌روزرسانی‌ها به روش‌های مرتبط با استفاده از فناوری برای انجام فعالیت‌های پژوهشی، اشاره شود.»

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مطالب پیشنهادی