زندگینامه ابوبکر محمد بن زکریای رازی
ابوبکر محمد بن زکریای رازی، از برجستهترین دانشمندان و حکیمان دوران طلایی اسلام بود که حتی بر آموزش پزشکی غرب نیز تاثیر گذاشت.
ابوبکر محمد بن زکریای رازی، از برجستهترین دانشمندان و حکیمان دوران طلایی اسلام بود که در زمینههای مختلفی چون فلسفه، نجوم، منطق، چشم پزشکی، ریاضیات، فیزیک، موسیقی، شیمی آلی و معدنی تخصص داشت. بعد از ترجمه آثار و عقایدش، در میان پزشکان اروپایی قرون وسطی شناخته شد و تأثیر عمیقی بر آموزش پزشکی غرب گذاشت. امروزه نیز او به عنوان یکی از مهمترین شخصیتهای تاریخ علم شناخته میشود که از طریق مشاهدات و اکتشافاتش، پیشرفتهای بزرگی را رقم زده است. رازی به طور قابل ملاحظهای مشاهدات خود را ثبت کرده است زیرا او از طرفداران اولیه طب تجربی بود. او همچنین برای اولین بار اسیدهایی مانند اسید سولفوریک را تولید کرد و یادداشتهای دقیقی در مورد بیماریهای آبله، سرخک و قابلیت اپیدمی شدن آنها نوشت. شخصیت این دانشمند بزرگ ایرانی، ابعاد کمتر شناخته شدهای در میان عموم دارد که در این مطلب به بخشهای کوچکی از آن اشاره میشود.
اوایل زندگی
ابوبکر محمد بن زکریای رازی (به انگلیسی رازس razes) ششم دیماه سال 243 شمسی در ری نزدیک تهران متولد شد. به همین دلیل است که او را با نام رازی نیز میشناسند زیرا در گذشته به اهالی شهر ری، رازی میگفتند (رازی به معنای منسوب بودن به ری است). او تمام دوران کودکی و نوجوانی خود را در این شهر گذراند. رازی در ابتدا علاقه زیادی به موسیقی داشت تا جایی که عود مینواخت و شعر میسرود. سپس زرگری و کیماگری را آموخت اما زیاد طول نکشید زیرا بر اساس آنچه ابوریحان بیرونی معتقد بود، رازی پس از کار در کیمیاگری و موادی که برای چشم آسیب زاست، آن را رها کرد. حتی برخی مورخان معتقدند، آسیب ناشی از کیمیاگری باعث شد که او برای یافتن راه درمان به پزشکی روی آورد.
تحصیل در پزشکی
زکریای رازی پس از اولین سفرش در 30 سالگی به بغداد، برای شاگردی نزد حنین بن اسحاق رفت. حنین بن اسحاق به دانش پزشکی یونانی، ایرانی، هندی باستان و سایر دروس آشنا بود. بنابراین زکریای رازی پزشکی، ریاضیات، نجوم، شیمی و فلسفه را از او آموخت. رازی همچنین دانش پزشکی را نزد علی بن سهل ربان طبری آموزش دید و در نهایت تا حدی در آن پیشرفت کرد که از استادان خود نیز پیشی گرفت. رازی در همان سنین جوانی در بیمارستان مقتدری بغداد مشغول شد که علاوه بر آموختههای بیشتر، تجربه بیشتری نیز کسب کرد. تجربه عملی به دست آمده در بیمارستان مقتدری به او در حرفه پزشکی کمک زیادی کرد و آنقدر به عنوان متخصص در پزشکی شهرت یافت که بیماران و دانشجویان از نقاط دوردست آسیا نزد او میآمدند.
زکریای رازی در زمان سلطنت منصور بن اسحاق بن احمد بن اسد سامانی به ریاست بیمارستان ری منصوب شد. زکریای رازی در آن سالها کتاب ارزشمند «المنصوری فی الطب» را به منصور بن اسحاق تقدیم کرد. وی همچنین به عنوان پزشک دربار سامانیان نیز خدمت کرد.
ریاست بیمارستان بغداد
به دلیل محبوبیت تازهای که رازی بهعنوان یک پزشک حاذق به دست آورد، به بغداد دعوت شد و در آنجا ریاست بیمارستان این شهر را به عهده گرفت. سپس در زمان خلافت معتضد عباسی (تقریبا 280-286 شمسی) مأمور شد تا ساخت بزرگترین بیمارستان خلافت عباسی را مدیریت کند. داستان معروفی از زکریای رازی در این دوران وجود دارد که او با گذاشتن تکههای گوشت در محلههای مختلف شهر و انتخاب محلی که گوشتها در آن آهستهتر فاسد میشدند، مکان مناسبی برای ساخت بیمارستان جدید در بغداد تعیین کرد. روشی که رازی برای انتخاب مکان مناسب بیمارستان اتخاذ کرد، امروزه به عنوان یک رویکرد مبتنی بر شواهد شناخته میشود.
پدر علم روانشناسی و رواندرمانی
رازی در حالی که به عنوان مدیر بیمارستان بغداد کار میکرد، مفهوم بخش روانپزشکی را به عنوان مکانی برای مراقبت از بیماران مبتلا به بیماری روانی معرفی کرد. بر اساس دیدگاه وی، اختلالات روانی را باید به عنوان شرایط پزشکی در نظر گرفت و درمان کرد. او مشاهدات بالینی بسیار دقیقی از بیماران مبتلا به بیماریهای روانپزشکی انجام داد و با رژیم غذایی، دارو، کاردرمانی، رایحه درمانی، حمام و موسیقی به درمان پرداخت. رازی افسردگی را یک «اختلال وسواس فکری-اجباری مالیخولیایی» توصیف کرد که در نتیجه تغییرات جریان خون در مغز ایجاد میشود. او به پزشکان توصیه میکرد، باید همواره تلاش کنند تا بیماران خود را نسبت به امکان بهبود امیدوار و درباره اثربخشی درمان متقاعد کنند. به همین دلیل بسیاری، رازی را پدر روانشناسی و رواندرمانی معرفی میکنند.
بازگشت به ری
زکریای رازی در سن 42 سالگی و پس از مرگ معتضد خلیفه عباسی، به ری بازگشت و مسئولیت بیمارستان ری را به عهده گرفت. رازی تا پایان عمرش در ری ماند و به کار تدریس و همچنین درمان بیماران مشغول شد. گفته میشود که او حلقههای متعددی از شاگردان را در اطراف خود داشت. به گفته ابن ندیم، رازی در آن زمان شیخ بود (شخصی که به او حق تدریس داده میشود).
زمانی که شخصی سوالی داشت و به نزد رازی میآمد، در ابتدا سوالش به شاگردان حلقه اول منتقل میشد. اگر پاسخ را نمیدانستند، به شاگردان حلقه دوم منتقل میشد و به همین ترتیب ادامه داشت تا اینکه سرانجام اگر هیچ یک از شاگردان او، پاسخ را نمیدانستند این سؤال از خود زکریای رازی پرسیده میشد.
پایان عمر زکریای رازی
رازی در سالهای پایانی عمر خود دچار آب مروارید شد و در نهایت بینایی هر دو چشم خود را از دست داد. بیرونی سبب کوری رازی را کار مداوم با مواد شیمیایی چون بخار جیوه میدانست. یکی از شاگردان رازی از طبرستان برای مراقبت از او آمد اما بر اساس آنچه ابوریحان بیرونی گفته است او از معالجه امتناع ورزید و ضمن تشکر از نیت خیر شاگردش به او پاداشی داد و خواست تا برگردد. رازی میدانست که روزهای پایانی عمرش را سپری میکند و ماندن شاگردش در آنجا بیفایده است. رازی نهایتا در سال 304 شمسی یعنی زمانی که 61 سال سن داشت، درگذشت.
گردآوری کتاب الحاوی
اندکی پس از مرگ رازی، سیاستمدار و کاتبی برجسته به نام ابوالفضل ابن عمید، یادداشتهایی شامل الحاوی یا کتاب جامع را از خواهر زکریای رازی خرید و ترتیبی داد تا برخی از شاگردان وی آنها را مرتب کنند. کتاب «الحاوی فی الطب» ۱۵ سال وقت رازی را گرفت و خود او میگوید که سوی چشمش را نیز با خود برد. او در این کتاب عصارههایی از علم پزشکی دوران گذشته در مورد بیماریها و درمان آنها جمع آوری و تجربیات خود را نیز به آن اضافه نمود. این مطالب با نام بیماریها و داروهای مختلف تنظیم شده و حاوی تمام اطلاعات مهم موجود از منابع یونانی، عربی و به دنبال آن نظرات و نتیجه گیریهای خود او است.
کتاب الحاوی قطعاتی از آثار پزشکی اولیه یونانی، عربی و هندی را که اکنون از بین رفتهاند حفظ کرده و توصیفات بالینی بسیار متنوعی را ارائه داده است. بیست جلد کتاب الحاوی مهمترین و پرحجمترین تألیف رازی است که باعث شهرت او به عنوان برجستهترین مرجع پزشکی در قرون وسطی شد. برگردان لاتین این کتاب در واتیکان ۱۵ جلد شدهاست که به همراه کتاب قانون، مهمترین کتاب پزشکی اروپا تا نزدیک سده بیستم بودهاست.
این اثر حاوی نظرات او در مورد ارسطو و افلاطون است. همچنین رازی در این کتاب از دیدگاه جالینوس انتقاد کرده است، به عنوان مثال او اظهار داشت که توصیف جالینوس از بیماری های ادراری نادرست بود، زیرا او تنها سه مورد را مشاهده کرده اما رازی صدها مورد از این قبیل را در بیمارستانهای بغداد و ری بررسی کرده است.
اکنون بیست جلد این کتاب با چاپ حیدرآباد هندوستان، در کتابخانه آستان قدس رضوی وجود دارد.
برخی کارهای ماندگار رازی
به دلیل برجسته بودن آثار پزشکی رازی، از او در غرب عمدتاً به عنوان یک پزشک یاد میشود. رازی هم در پزشکی و هم در فلسفه بر استفاده از عقل، مشاهده دقیق و روششناسی منظم تأکید کرده است.
او بیش از دویست اثر تولید کرد که نیمی از آنها در زمینه پزشکی است. از طرفی کتابهای رازی درباره کیمیا، به پایه گذاری علم شیمی مدرن کمک بسیار زیادی کرد. متاسفانه دیگر آثار او در زمینه ریاضیات، نجوم ، فیزیک و اپتیک مفقود شده است، اما حدود چهل نسخه خطی در موزهها و کتابخانههای ایران ، پاریس و انگلستان موجود است.
تعدادی از آثار پزشکی رازی به زبانهای اروپایی ترجمه شد و برای چندین قرن به عنوان کتاب درسی مورد استفاده قرار گرفت تا جایی که در قرن هفدهم میلادی یکی از معتبرترین پزشکان آن دوران به شمار میرفت.
شیمی و داروشناسی
رازی به شیمی و تهیه دارو علاقه جدی داشت و گاهی از او به عنوان پدر داروشناسی مدرن یاد میشود. او استفاده از «پمادهای جیوه» را معرفی کرد و ابزارهایی مانند هاون، فلاسک آزمایشگاهی، کفگیر و ویال را ساخت که تا قرنها در داروخانهها استفاده میشد.
او همچنین الکل را با تخمیر مواد شیرین تولید کرد و از آن در فرمولاسیون داروها استفاده کرد.
روش درمانی زکریای رازی
رازی در علم پزشکی بر مشاهدات بالینی تکیه داشت. او قبل از توسل به داروها، علاج بیماری را از طریق رژیم غذایی و تغذیه ترجیح میداد. رازی داروهای پیشنهادی را ابتدا روی حیوانات آزمایش میکرد تا اثرات آنها قبل از استفاده بر روی انسان ارزیابی شود. او به عنوان یک جراح متخصص، اولین کسی بود که استفاده از تریاک را برای بیهوشی گزارش کرد و مصرف الکل جهت اهداف پزشکی را پیشنهاد داد.
اولین کشفیات علمی درباره بدن
کتابهای زکریای رازی شامل اولین توصیف از عمل برداشتن آب مروارید چشم است. رازی همچنین اولین کسی بود که در مورد گشاد شدن و باریک شدن مردمک چشم توسط ماهیچههای کوچک در واکنش به شدت نور توضیح داد. بعلاوه او توضیحات مفصلی از عصب نخاعی ارائه کرد و به درستی اظهار داشت: آسیب دیدن مغز یا نخاع منجر به فلج شدن قسمتهایی از اندام بدن میشود که منبع عصبی آنها آسیب دیده یا از بین رفته است. رازی اولین کسی بود که تشخیص داد تب، مکانیزم دفاعی طبیعی بدن هنگام مبارزه با بیماری است. او برای اولین بار درباره رینیت آلرژیک یا تب یونجه (یک اختلال رایج است و به التهاب مخاط داخل بینی در نتیجه تحریک توسط یک ماده حساسیتزا ایجاد میشود) مطالبی نوشت.
نوشتن کتابی برای فقرا
کتابی از زکریای رازی به نام «مَن لایَحضَرُهُ الطَّبیب» وجود دارد که او آن را برای کسانی که به طبیب دسترسی ندارند نوشته است. این کتابچه به راهنمای پزشکی برای عموم مردم اختصاص داده شده، یعنی فقرا، مسافران، و شهروندان عادی میتوانند برای درمان بیماریهای رایج در زمانی که پزشک در دسترس نبود به آن مراجعه کنند. این کتاب امراض قابل درمان و علت آنها را ذکر کرده، همچنین داروهایی که معمولا در همه جا یافت میشود را معرفی میکند.
اخلاق پزشکی
زکریای رازی در سطح حرفهای بسیاری از ایدههای عملی پزشکی را معرفی کرد. رازی به شیادان و پزشکان قلابی که در شهرها پرسه میزدند و درمان خود را میفروختند، حمله کرد. وی در عین حال به عموم هشدار داد که حتی پزشکان با تحصیلات عالی نیز پاسخ همه مشکلات پزشکی را ندارند و نمیتوانند همه بیماریها را درمان کنند. رازی توصیههای زیادی در رابطه با اخلاق پزشکی از خود به جای گذاشت که امروز هم پزشکان آنها را سرلوحه رفتار خود قرار میدهند.
رازی برای مفیدتر شدن خدمات، به پزشکان توصیه میکرد تا با مطالعه مداوم کتابهای پزشکی و قرار گرفتن در معرض اطلاعات جدید، با دانش پیشرفته همگام شوند.
هدف پزشک این است که حتی با دشمنانمان خوب عمل کند و البته خیلی بیشتر با دوستانمان.
زکریای رازی
انتقاد از جالینوس
رازی در کتاب «الشکوک علی جالینوس» به معنای تردید درباره جالینوس، اصول بنیادین پزشکی معاصر را که مبتنی بر نظریههای جالینوس بود به چالش کشید. او نظریه جالینوس که بدن دارای اخلاط چهارگانه (مواد مایع) جداگانه است و کلید سلامت بدن بستگی به تعادل آنها دارد را مورد انتقاد قرار داد.
رازی دوگانگی ذهن و بدن را رد کرد و بر اهمیت ذهن سالم و نگرش امیدوارانه به سلامت جسمانی تأکید کرد. او به پزشکان گفت که داشتن روحیه از طرف بیمار، برای مقاومت در برابر بیماری و بهبودی سریع بدن، ضروری است. او همچنین طبابت را با فلسفه مرتبط دانست.
انتقادهای او از جالینوس باعث شد که سایر پزشکان به غرور و جهل متهم شوند، اما رازی اظهار داشت که او صرفاً میخواهد اشتباهات را اصلاح کند.
از خدا خواستم که در نگارش این کتاب مرا به سوی حقیقت هدایت کند. مخالفت و انتقاد از جالینوس که از دریای دانش او بسیار استخراج کردهام، ناراحتم میکند. همانا او استاد است و من شاگرد. اگرچه این تکریم و قدردانی نباید من را از آنچه در نظریات او اشتباه است، دچار تردید کند. تصور میکنم و عمیقاً در قلبم احساس میکنم که جالینوس من را برای انجام این کار انتخاب کرده است و اگر زنده بود به خاطر کاری که انجام میدهم به من تبریک میگفت. این را میگویم زیرا هدف جالینوس جستجو و یافتن حقیقت و بیرون آوردن نور از تاریکی بود. ای کاش واقعاً زنده بود و آنچه که من منتشر کردهام را میخواند.
محمد بن زکریای رازی
زکریای رازی در فلسفه
رازی با ارسطو آشنایی کامل داشت و بخشی از نظریه او را در جهان بینی خود گنجاند. زکریای رازی مانند پزشکی، در فلسفه نیز بر این باور بود که وظیفه شاگرد آن است که خود را به سطح فکری بالاتری نسبت به پیشینیانش برساند، آموزههای نامشخص یا متناقض را حذف کند و به دنبال یک پایه فکری محکم باشد.
رازی اظهار داشت که خداوند جهان را با استفاده از پنج اصل از پیش تعیین شده آفریده است: خالق، روح، ماده، مکان و زمان.
او بر این باور بود که ماده به شکل کوانتومهای تقسیم ناپذیر و قابل درک وجود دارد. همچنین فضا رابطه بین ذرات ماده و فضای خالی اطراف آنها است. جسمی که ذرات اتمی آن متراکم است، سنگینتر و جامدتر از جسمی است که در آن فضای خالی بیشتر و ذرات ماده کمتر وجود دارد.
نظر او این بود که خداوند از روی ترحم برای انسان دنیایی مادی ایجاد کرد. هنگامی که روح به این قلمرو جدید که خدا ساخته بود آمد، گم شد و به هدیهای دیگر از جانب خدا یعنی عقل نیاز داشت تا بار دیگر راه خود را به سوی رستگاری و آزادی بیابد. بنابراین رازی برخلاف فیلسوفان اسلامی نوافلاطونی یا ارسطویی معاصرش، عقل را ازلی نمیدانست.
رازی در سیره فلسفی خود از سبک زندگی شخصی و فلسفیاش دفاع کرده و تأکید داشت که انسان به جای خودپسندی باید به دنبال علم باشد، عقل خود را به کار گیرد و عدالت را در زندگی خود جاری سازد. انسان باید مهربان، ملایم و عادل باشد. انسان نمیتواند از ترس مرگ بگریزد مگر اینکه متقاعد شود روحش پس از مرگ، زندگی بهتری خواهد داشت و این تنها با مطالعه دقیق آموزههای دینی امکان پذیر است. کسی که نمیتواند عقاید دینی را باور کند اما تلاش خالصانه انجام میدهد، خداوند او را میبخشد. زیرا او از انسان نخواسته تا کاری را انجام دهد که از دستیابی به آن ناتوان است. رازی همچنین معتقد بود که بین معنویت و سلامت جسمی رابطه تنگاتنگی وجود دارد.
البته نگاه فلسفی رازی منتقدان زیادی نیز داشت که در پاسخ به آنها اینچنین گفت:
گزیدهای از رویکرد فلسفی رازی
به طور خلاصه، در حین نگارش کتاب حاضر، تا کنون حدود 200 کتاب و مقاله در زمینههای مختلف علم، فلسفه، کلام و حکمت نوشتهام. من هرگز به عنوان یک نظامی یا مقامی به خدمت هیچ پادشاهی نرسیدم و اگر هم با پادشاهی گفت و گویی داشتم هرگز فراتر از مسئولیت و توصیه پزشکی من نبود. کسانی که مرا دیدهاند میدانند که در خوردن، آشامیدن یا رفتار نادرست افراط نکردم. در مورد علاقه من به علم، مردم به خوبی میدانند و باید شاهد بوده باشند که من از دوران جوانی چگونه تمام زندگی خود را وقف علم کردهام. صبر و تلاش من در علم آموزی به حدی بوده است که در یک شماره ویژه به طور خاص 20000 صفحه نوشتهام و پانزده سال از عمرم را شب و روز صرف نوشتن مجموعه بزرگی تحت عنوان الحاوی کردم. در این مدت بود که بیناییام را از دست دادم، دستم فلج شد، در نتیجه اکنون از خواندن و نوشتن محروم هستم. با این وجود، من هرگز تسلیم نشدم، اما با کمک دیگران به خواندن و نوشتن ادامه دادم. من میتوانستم به مخالفانم امتیاز بدهم و به برخی کاستیها اعتراف کنم، اما بیشتر کنجکاو هستم که آنها در مورد دستاورد علمی من چه میگویند. اگر رویکرد من را نادرست بدانند، میتوانند دیدگاههای خود را مطرح کنند و به صراحت نظرشان را بیان کنند تا من آنها را مطالعه کنم و اگر نظرشان را درست تشخیص دادم، به آن اعتراف کنم. اگر اینطور نیست و آنها صرفاً با رویکرد و شیوه زندگی من مخالف هستند، خوشحال میشوم که فقط از دانش مکتوب من استفاده کنند و از دخالت در رفتار من دست بردارند.»
زکریای رازی/ رهیافت فلسفی
سوالات متداول کاربران
کتابهایی درباره رد ادعای پیامبران به رازی نسبت داده شده است که شامل «فی النبوات» و «مخارق الأنبیاء» است اما هیچ یک از این دو کتاب در دسترس نیست و بجز نقلقولها، سند قطعی درباره این موضوع وجود ندارد.
زکریای رازی قطعا در شهر ری به خاک سپرده شده است اما تا کنون موقعیت دقیق آن مشخص نشده است و صرفا حدسهایی در اینباره وجود دارد.
کتاب آشنایی با زکریای رازی از مهروش طهوری
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.