برنامه روزانه 26 نفر از خلاق ترین ذهن های تاریخ
شاید شما هم تا به حال فکر کرده باشید که حتی بتهوون، بالزاک، فروید و کافکا و هر نابغه ی دیگری، مثل همه ما، فقط 24 ساعت در طول روز زمان دارد. آن ها چگونه وقتشان ...
شاید شما هم تا به حال فکر کرده باشید که حتی بتهوون، بالزاک، فروید و کافکا و هر نابغه ی دیگری، مثل همه ما، فقط 24 ساعت در طول روز زمان دارد. آن ها چگونه وقتشان راتنظیم می کردند که اینچنین موفق بودند؟ بزرگترین مغز های تاریخ برنامه های موفقیتشان را چگونه می ریختند؟
این بررسی زندگی روزانه 26 تا از مشهورترین هنرمندان، نویسندگان، آهنگ سازان و متفکران ماندگار جهان را ارائه می دهد.
از این نمودار می توان فهمید که اکثر آن ها شغل های سنتی خیلی جالبی نداشتند. «کافکا» تنها کسی در این لیست است که متاسفانه شغلش با علاقه و استعدادش کاملا متفاوت است، او در شرکت بیمه کار می کرده و بسیار هم مشهور بوده، (البته این شغل به خوبی که به نظر می رسد نیست).
«کانتِ» فیلسوف، صبح ها در دانشگاه تدریس می کرده، «کورت وانگات» معلم مدرسه بوده، موتسارت اینجا و انجا آموزش موسیقی می داده و «فروید» پدر روانشناسی هم به معالجه بیماران مشغول بوده. اما بقیه کار هایشان در راستای علاقه و استعدادشان بوده. جالب تر از همه بالزاک است که ساعت های خوابیدنش از 6 بعد از ظهر تا 1 نیمه شب بوده و بقیه روزش را کار می کرده است.
حداقل 12 ساعت استراحت و دوری از کار برای خلاق نگه داشتن یک ذهن فعال لازم است.
در حالی که برای «هاروکی موراکامی» نظم خیلی مهم است و هرشب ساعت 9 به رختخواب می رفته تا 4 صبح بیدار شود و تا ظهر به نوشتن بپردازد، «پیکاسو» می گویدرسیدن به اهداف تنها از یک طریق ممکن است، اینکه باید عمیقا به آن ایمان داشته باشیم و با اشتیاق به آن عمل کنیم، راه دیگری برای رسیدن به موفقیت وجود ندارد.
سایت پودیو می نویسد: "آن ها باید مغز خود را استراحت می دادند تا بتوانند خلاقیت خودشان را حفظ کنند، آن هم با حداقل 12 ساعت دوری از کار. و بهتر است که این استراحت با خوابیدن همراه باشد. چرت زدن هم باعث می شود مغز برای حل خلاقانه مسائل آماده تر شود... هر کدام از نوابغ در ساعت های خاصی ذهنی آماده داشتند. تحقیقات نشان می دهد که سحر خیز ها به برنامه ریزی و دقت علاقه بیشتری دارند در حالی که آن هایی که نیمه شب ها بیدار می ماند صاحب تفکر واگرا هستند."
در ادامه مطلب با دیجیاتو باشید تا علاوه بر اطلاعات بیشتر در مورد این نمودار، مختصری هم درباره ی کیستی این ذهن های خلاق تاریخ بدانیم.
در تصویر اصلیِ تعاملی در سایت پودیو، هر کدام از قسمت های روز حاوی اطلاعاتی نیز هستند. مثلا ویکتور هوگو حدود ساعت 10 تا 11 می خوابیده، ساعت 6 بیدار می شده و صبحانه اش را که دو تخم مرغ خام و یک فنجان قهوه بوده میل می کرده است. حدود ساعت 6:30 صبح نوشتن را آغاز و تا ساعت 11 ادامه می داده، سپس روی سقف خانه اش حمامی از یخ می گرفته است. شاید فکر کنید ورزش نمی کرده اما از 1 تا 3 بعد از ظهر برنامه ورزشی سنگینی هم داشته. او از ساعت 6 تا 8 دوباره می نوشته و آخر شب را هم به شام، بازی و بیرون رفتن می گذرانده است. مقدار بازدهی روزانه کاری اش 6 ساعت است.
اجازه بدهید به این بهانه هم که شده به مختصری در مورد هرکدام از این نوابغ بپردازیم.
انوره دو بالزاک
زاده ۲۰ مهٔ ۱۷۹۹ - درگذشت ۱۸ اوت ۱۸۵۰ (۵۱ سال)
نویسنده نامدارفرانسوی است که او را پیشوای مکتب رئالیسم اجتماعی در ادبیات میدانند.
«کمدی انسانی» نامی است که بالزاک برای مجموعه آثار خود که حدود ۹۰ رمان و داستان کوتاه را دربرمیگیرد برگزیدهاست. توصیفات دقیق و گیرا از فضای حوادث و تحلیل نازکبینانه روحیات شخصیتهای داستان بالزاک را به یکی از شناختهشدهترین و تأثیرگذارترین رماننویسان دو قرن اخیر تبدیل کردهاست.
جان میلتون
زاده ۹ دسامبر ۱۶۰۸ - درگذشته ۸ نوامبر ۱۶۷۴ (66 سال)
شاعر و نویسنده انگلیسی است. مهمترین اثرش بهشت گمشده نام دارد. وی مقالات بحث برانگیزی در خصوص آزادی انتشار، آموزش و حذف سانسور نگاشت. او در سال ۱۶۵۲بینایی خود را از دست داد. «بهشت بازیافته»، «آلام شمشون» از آثار ترجمه شده او هستند.
هاروکی موراکامی
زاده ۱۲ ژانویه ۱۹۴۹ (64سال)
نویسنده برجسته ژاپنی و خالق رمان «کافکا در ساحل» و مجموعه داستان «بعد از زلزله» است. داستانهای او اغلب نهیلیستی و سوررئالیستی و دارای تم تنهایی و ازخودبیگانگی است. به گفته خودش در آوریل سال ۱۹۷۴ در هنگام تماشای یک مسابقه بیسبال، ایده اولین کتاباش به «آواز باد گوش بسپار» به ذهنش رسید. از آثار او می توان به «جنگل نروژی»، «پینبال» اشاره کرد.
ولتر
زادهٔ ۲۱ نوامبر ۱۶۹۴-درگذشتهٔ ۳۰ مه ۱۷۷۸ (84 سال)
از نامدارترین فیلسوفان و نویسندگان فرانسوی عصر روشنگری است. به دلیل عقاید ضدکلیسایی ولتر مقامهای کلیسا قصد داشتند او را از آیین خاکسپاری مسیحی محروم سازند. به همین دلیل بلافاصله پس از مرگ دوستانش جنازه او را به کلیسایی محلی منتقل کرده و به سرعت آداب خاکسپاری مسیحی را به صورت کامل اجرا نمودند. رمان ممنوعیت مراسم مذهبی خاکسپاری ولتر پس از اجرای مراسم به این کلیسای محلی رسید. پس از انقلاب فرانسه، در سال ۱۷۹۱ بقایای جسد ولتر به پاریس منتقل و با شکوه تشییع شد. در سال ۱۷۹۱ مجمع ملی انقلاب پیروزمند فرانسه لویی شانزدهم را مجبور کرد اجازه دهد جسد ولتر به پانتئون آورده شود. روی سنگ قبر ولتر این عبارت نوشته شده است «در این جا ولتر آرمیده است».
منظومه «آنریاد»، تراژدی «بروتوس»، نمایشنامه «سمیرامیس»، و کتاب «سادهدل» از آثار اویند.
بنجامین فرانکلین
زاده ۱۷ ژانویه ۱۷۰۶، درگذشته ۱۷ آوریل۱۷۹۰ (84سال)
بنیامین،که هم اکنون با تصویرش روی دلار مشهور است، بهعنوان دهمین پسر و پانزدهمین فرزند آقای فرانکلین، که تولیدکنندهٔ صابون و شمع بود، در شهربوستون ایالت ماساچوست زاده شد.
او یکی از پدران بنیانگذار ایالات متحده است. فرانکلین یک دانشمند، نویسنده برجسته و چاپخانهدار، طنزنویس، نظریه پرداز سیاسی، سیاستمدار، رئیس پست، مخترع، فعال مدنی و دیپلمات بود. به عنوان یک دانشمند، او یکی از چهره های بزرگ در روشنگری آمریکا و تاریخ فیزیک برای کشف هایی که کرده بود و نظریه هایش در مورد برق است. میله برق گیر، عینک دو کانونی، اجاق گاز فرانکلین، کیلومتر شمار اتومبیل، و شیشه آرمونیکا از اختراعات او هستند. همچنین او نخستین کتابخانه عمومی در امریکا و نخستین ایستگاه آتش نشانی پنسیلوانیا را ایجاد کرد.
فرانکلین لقب اولین آمریکایی را برای تلاش های خستگی ناپذیرش برای اتحاد آمریکا به دست آورد.
او آمریکا را به صورت پایه ای این چنین تعریف نمود: وصلت ارزش های عملی و دموکراتیک صرفه جویی، کار زیاد، آموزش و پرورش، روح جمعی، موسسات جدا از دولت و مخالفت با هر گونه خودکامگی دینی و سیاسی، همراه با علم و صبر روشن گری.
روز هفدهم ژانویه به مناسبت تولد بنجامین فرانکلین ، روز اختراعات کودک نام گرفته است. فرانکلین ۱۲ ساله بود که پدال های دستی را اختراع کرد که سرعت او را در شنا بالا میبرد؛ اختراعی که امروزه به شکل کفش شنا به کار میرود.
- خویشتنداری: شکم را تا مرز بلاهتِ شعور پُر مکن و تا مرز بیخودی منوش.
- سکوت: سخنی بران که خود یا دیگران از آن سود گیرید؛ از سخنان بیثمر پرهیز کن.
- نظم و انضباط: هرچیز را در جای خود قرار ده و هر کاری را به وقت خود موقوف کن.
- عزم و اراده: آنچه را باید بهانجام رسد، بدان همت گمار، و آنچه را بدان اراده نمودهای، بدون وقفه و خلل بهانجام رسان.
- قناعت: از خرج کردن برای خوشآمدِ دیگران یا خشنودی خویش بپرهیز و چیزی را ضایع مکن.
- سعی و کوشش: زمان را ازدست مده، هر لحظه به کاری سودمند بپرداز، کارهای باطل را از خود دور کن.
- راستی و درستی: از فریب بپرهیز، اندیشه را به عصمت و حقیقت آراسته دار و به سخن خویش پایبند باش.
- عدالت: راضی به زیان دیگران مباش، مباد که بر کسان ستمی روا داری و آنان را از خیری که بدان موظفی، بینصیب گردانی.
- اعتدال: از تندروی پرهیز کن؛ اهانت ناروا به دیگران، که بهگمان خویش، خود نیز درخور آن نیستی، روا مدار.
- نظافت: ناپاکی را از تن و جامه و خانۀ خویش بزدا.
- آسایش خیال: آرام باش و از خردهگیری بپرهیز و از وقایع عادی و حوادث اجتنابناپذیر روی درهم مکش.
- عفّت: در ارضای میل جنسی اعتدال را رعایت کن؛ تنها بهخاطر حفظ تندرستی و بقای نسل و نه تا مرز جنون و سستی. در این راه از جرح عواطف و سلامت خود و دیگری خودداری کن و دغدغۀ خوشنامی خویشتن را به دل داشتهباش.
- تواضع و فروتنی: از پیشکسوتان بزرگ، مانند عیسی مسیح و سقراط تقلید کن.
او در سال ۱۷۲۸ در حالیکه بیستودو سال بیشتر نداشت، شرحی به مضمون زیر برای مقبرهی خود نوشت: "اینجا آرامگاه بنیامین فرانکلین ناشر است که برای تغذیهی کرمها، مانند جلدی از کتابی کهن، که نبشتههایش پراکنده و بینام و عاری از تذهیب، اما بی خللی که بر محتوای آن آید، به خاک سپردهاند. باشد تا بهباور خویش به شیوهای نو و آراسته، با ویرایش خودِ نویسنده تجدیدچاپ شود."
البته این متن بر آرامگاه او نوشته نشد. بنیامین و دبورا فرانکلین تنها چیزی است که بر سنگ قبر او نوشته شده است.
ایمانوئل کانت
زاده ۲۲آوریل ۱۷۲۴ - درگذشتهٔ ۱۲ فوریه ۱۸۰۴ (79 سال)
او فیلسوفآلمانی و از مهمترین فیلسوفان سدهٔ هیجدهم اروپا بود. خانوادهٔ او ۹ فرزند داشتند و او فرزند چهارم آنان بود. او تا دانشگاه در یک مدرسه سخت و خشک مذهبی درس خواند. کانت در زندگی نظمی استثنایی داشت. او هر کارش را در ساعتی مخصوص به خود انجام میداد و ذرهای از آن تخلف نمیکرد. بین مردم شهرش این جمله رایج بود که: میتوانید ساعتتان را با کارهای کانت تنظیم کنید. او هیچ گاه ازدواج نکرد و به مسافرتی هم نرفت. وظایفش به عنوان مدرس دانشگاه ایجاب میکرد که همه بخشهای فلسفه را درس دهد و سالهای متمادی توان فکری خود را مصروف تدریس، انتشار کتابهای مختلف و مقالات کرد. در زندگینامهٔ کانت آورده میشود که او در ۴۶ سالگی، بعد از نوشتن مقاله معروف خود تحت عنوان «درباره صورت و اصول جهان حسی و معقول» که به سال ۱۷۷۰ انتشار داده، تا چاپ اول کتاب نقد عقل محض به سال ۱۷۸۱، حدوداً بیش از ده سال گویی سکوت اختیار کردهاست که البته به لحاظی همین مدت را میتوان پرکارترین دورهٔ فلسفی او به حساب آورد.
کورت وانگات
زاده۱۱ نوامبر ۱۹۲۲ - درگذشت ۱۱ آوریل ۲۰۰۷ (۸۴ سال)
نویسندهٔ آمریکایی بود. آثار او غالباً ترکیبی از طنزی سیاه و مایههای علمیتخیلی است که از میان آنها گهوارهٔ گربه، سلاخخانهٔ شمارهٔ پنج و صبحانهٔ قهرمانان بیشتر مورد ستایش قرار گرفتهاند. در سال ۱۹۹۹ آستروئید یاسیارک ۲۵۳۹۹ را به بزرگداشت او ونه گات نامیدند.
پس از آن که در رشتهٔ زیستشیمی از دانشگاه فارغالتحصیل شد، در ارتش نامنویسی کرد و برای نبرد در جنگ جهانی دوم به اروپا اعزام شد. او خیلی زود به دست نیروهای آلمانی اسیر و زندانی شد، در نتیجه شاهد بمباران این شهر توسط بمبافکنهای متفقین بود که بیش از صد و سی و پنج هزار نفر کشته به جا گذاشت. پس از پایان جنگ و بازگشت به ایالات متحدهٔ آمریکا، در دانشگاه شیکاگو به تحصیل مردمشناسی پرداخت و سپس به عنوان تبلیغاتچی برای شرکت جنرال الکتریک مشغول به کار شد، تا سال ۱۹۵۱ که با نهایی شدن انتشار اولین کتابش، پیانوی خودکار، این کار را ترک کرد و تماموقت مشغول نویسندگی شد.
مایا آنجلو
متولد ۴ آوریل ۱۹۲۸ - درگذشته ۲۸ می ۲۰۱۴ (86سال)
نویسنده، شاعر، بازیگر تلویزیونی، خاطرهنویس، فعال اجتماعی ومقالهنویس آمریکایی، مایا آنجلو که در خانواده ای فقیر سیاهپوست به دنیا آمد و دوران کودکی و نوجوانی بسیار سختی را گذراند، پس از انتشار کتاب خاطراتش با عنوان"می دانم چرا پرنده در قفس می خواند" به شهرت رسید. این کتاب نامزد دریافت جایزه ملی کتاب شد و تایم آن را به عنوان یکی از ۱۰۰ کتاب غیرداستانی دنیای ادبیات انتخاب کرد. این کتاب روایتی انقلابی از وضعیت زنان جوان سیاهپوست در آمریکا بود.
مایا به خاطر کتاب شش جلدیاش که شامل شرح حال خودش از کودکی تا بزرگسالی است بسیار مشهور است و همین باعث شد که مورد توجه کشورهای جهان قرار گیرد. ضمن اینکه ۳۰ درجهٔ افتخار را کسب کرد و در سال ۱۹۷۰ در سن ۴۷ سالگی اش مجموعهٔ شعرش جایزهٔ پولیترز را برد.
ویستن هیو آودن
زاده ۲۱ فوریه ۱۹۰۷- درگذشته ۲۹ سپتامبر ۱۹۷۳ (66سال)
شاعر انگلیسی-امریکایی از سوی بسیاری، یکی از بزرگترین نویسندگان قرن بیستم نام گرفتهاست.
پدر وی جورج اگوستس آودن پزشک و ویستن سومین فرزند و آخرین آنها بود.
لودویگ فان بتهوون
غسل تعمید در ۱۷ دسامبر ۱۷۷۰، درگذشتهٔ ۲۶ مارس ۱۸۲۷(57 سال)
از موسیقیدانان برجستهٔ آلمانی بود که بیشتر زندگی خود را در وین سپری کرد. در میان آثار شناختهشدهٔ وی میتوان از سمفونی نهم، سمفونی پنجم، سمفونی سوم، سونات پیانو پاتتیک، سونات مهتاب، و هامرکلاویِر، اپرای فیدِلیو و میسا سولمنیس نام برد. پدرش یکی از موسیقیدانان دربار بن بود. او مردی الکلی بود که سعی میکرد بتهوون را بهزورِ کتک، بهعنوان کودکی اعجوبه همانند موتزارت به نمایش بگذارد. هرچند استعداد بتهوون بهزودی بر همگان آشکار شد. بتهوون در ۱۷سالگی مادر خود را از دست داد و با درآمد اندکی که از دربار میگرفت، مسئولیّت دو برادر کوچکترش را بر عهده داشت.
بتهوون بالاخره شیوهٔ زندگی خود را انتخاب کرد و تا پایان عمر به همین شیوه ادامه داد: به جای کار برای کلیسا یا دربار (کاری که اکثر موسیقیدانان پیش از او میکردند) به کار آزاد پرداخت و خرج زندگی خود را از برگزاری اجراهای عمومی و فروش آثارش و نیز دستمزدی که عدّهای از اشراف که به توانایی او پی بردهبودند و به او میدادند، تأمین میکرد.
در 33 سالگی بحران روحی بتهوون که بهخاطر ناشنوایی او در او ایجاد شده بود، شروع شد.بر خی بر این باورند که ناشنوایی وی بر اثر باس زیاد سمفونی ۵ بوجود آمد. این در حالی است که مطالعات اخیر پزشکی نشان می دهند ناشنوایی وی بر اثر وجود سرب در پیانو شخصی وی بوده است. آثار بسیار برجستهای که درونمایه اکثر آنها شجاعت، نبرد و ستیز است، در این دوران شکل گرفتند. او سونات و سمفونی را تغییر جنسیت داد و آنها را از لطافت و احساسات زنانه به اراده و جسارت مردانه سوق داد.
با توجه به عمق و وسعت مکاشفات هنریِ بتهوون، همچنین موفّقیت وی در قابل درک بودن برای دامنه وسیعی از شنوندگان، هانس کلر، موسیقیدان و نویسنده انگلیسیِ اتریشیتبار، بتهوون را اینچنین توصیف میکند: «برترین ذهن در کلِ بشریت».
در یکی از روزهای ملاقات گوته با بتهوون در سال ۱۸۱۲ چنین نقل میکنند: «روزی گوته و بتهوون در کوچههای ویَن در حال قدم زدن بودند. جمعی از اشرافزادگان ویَنی از مقابل آن دو در حال عبور از همان کوچه بودند. گوته به بتهوون اشاره میکند که بهتر است کناری بروند و به اشرافزادگان اجازه عبور دهند. بتهوون با عصبانیت میگوید که «ارزش هنرمند بیش تر از اشراف است. آنها باید کنار روند و به ما احترام بگذارند.» گوته بتهوون را رها میکند و در گوشهای منتظر میماند تا اشرافزادگان عبور کنند. کلاهش را نیز به نشانه احترام برمیدارد و گردنش را خم میکند. بتهوون با همان آهنگ به راهش ادامه میدهد. اشرافزادگان با دیدن بتهوون کنار میروند و راه را برای عبور وی باز میکنند و به وی ادای احترام میکنند. بتهوون هم از میان آنها عبور میکند و فقط کلاهش را به نشانه احترام کمی با دست بالا میبَرد. در انتهای دیگرِ کوچه منتظر گوته میشود تا پس از عبور اشرافزادهها به وی بپیوندد.»
در سال های واپسین عمرش سلامت وی به شدت وخیم شده بود، در آن زمان تصور میشد مرگش به دلیل مرض کبد بودهاست، اما تحقیقات اخیر براساس دستهای از موهای بتهوون، که پس از مرگش باقیمانده، نشان میدهد که مسمومیت سرب باعث بیماری و مرگ نابه هنگام وی شدهبودهاست (مقدار سرب خون بتهوون ۱۰۰ برابر بیشتر از مقدار سرب در خون یک فرد سالم بود). احتمالاً منبع این سرب ماهی های رودخانه آلوده دانوب بودهاست. بعید است ناشنوایی او به خاطر مسمومیت از سرب بودهباشد. برخی از تحقیقات نشان میدهد که اختلال در پادتنِ سیستم دفاعیِ بدن و دچار شدن به بیماری لوپوس منتشر عامل آن بودهاست.
فلانری اوکانر
۲۵ مارس ۱۹۲۵- ۳ اوت ۱۹۶۴ (۳۹ سال)
رمان نویس، نویسنده داستان کوتاه و مقاله نویسآمریکایی، او در 6 سالگی به جوجه اش یاد داد عقب عقب راه برود، و این نقطه پراهمیتی در زندگیش بود. در سال 1951 مانند پدرش به بیماری لوپوس مبتلا شد، و در این دوره تا زمانی که زنده بود، شاهکار های خودش را آفرید. هیچگاه ازدواج نکرد و رابطه نزدیکی با مادرش داشت. عمیقاً دارای احساسات مذهبی بود.
لوکوربوزیه
زاده ۶ اکتبر ۱۸۸۷ - درگذشتهٔ ۲۷ اوت ۱۹۶۵ (78 سال)
معمار، طراح، شهرساز،نویسنده و نقاش سوئیسی بود. وی به عنوان یکی از اولین پیشگامان معماری مدرن و سبک بینالمللی مشهور است. اولین خانههایی که او طراحی کرد در لشودفوند و متعلق به خود وی بودند. او دائماً برای فرار از محدودیتهای حاکم در شهرش، به دورتا دور اروپا سفر میکرد.
در سن ۲۹ سالگی برای همیشه به پاریس نقل مکان کرد. لوکوربوزیه در طی فعالیت حرفهای خود، استفاده از یکی از شاخصترین مصالح ساختمانی مدرن یعنی بتن را به نهایت زیبایی رساند و کارهای وی مورد تقلید جهانی قرار گرفت. ساختمان سازمان ملل، در ایالات متحده از کارهای اوست.
ویکتور هوگو
زاده ۲۶ فوریه ۱۸۰۲ - مرگ ۲۲ مه ۱۸۸۵ (83 سال)
کسی هست که او را نشناسد یا حداقل یکی از رمان هایش را نخوانده یا فیلمی که از روی داستان هایش ساخته شده را ندیده باشد؟ او بزرگترینشاعر سده نوزدهم فرانسه و شاید بزرگترین شاعر در گستره ادبیات فرانسه و نیز داستاننویس،درامنویس و بنیانگذار مکتب رومانتیسم است.
آثار او به بسیاری از اندیشههای سیاسی و هنری رایج در زمان خویش اشاره دارد که از برجستهترین آنها میتوان به بینوایان، گوژپشت نتردام، مردی که می خندد اشاره کرد. پدرش کاپیتان بود و بعد ها ژنرال شد. وی به شدت زیر نفوذ و تاثیر مادر قرار داشت. تنها بعد از مرگ مادر بود که پدرش توانست ستایش و علاقهٔ فرزندش را نسبت به خود برانگیزد. در سال ۱۸۲۲ با دوست دوران کودکی خود ازدواج کرد.
ابتدا مادر ویکتور او را از این عشق منع کرد. او معتقد بود که پسرش باید با دختری از خانواده بهتر ازدواج کند. با این وجود آن دو پنهانی با هم نامه رد و بدل می کردند. ویکتور بدون شک معتقد بود که ارتباط آنها به ازدواج ختم خواهد شد و آنقدر به این مسئله مطمئن بود که زیر نامهٔ اولش را گستاخانه، با نام " همسر تو " امضا کرد . بعد از گذشت دوسال و ردو بدل شدن دویست نامه توسط دو دلداده، ویکتور و آدل با هم ازدواج کردند و صاحب ۵ فرزند شدند.
آدل همسر ویکتور فردی سربههوا و کمهوش بود و این امر باعث شد که وی از لحاظ فرهنگی عقب بماند. او به نبوغ آشکار و دستاوردهای همسرش فقط به خاطر ارزشهای مالی ارج مینهاد.
دو دهه آخر زندگی هوگو به خاطر بستری شدن دخترش در آسایشگاه روانی، مرگ دو پسرش و نیز مرگ آدل در ۱۸۶۸ بسیار ناراحت کننده بود. هوگو در ۲۲ مه ۱۸۸۵ پس از یک دوره بیماری در هشتاد و سه سالگی در پاریس درگذشت. مرگ وی باعث سوگی ملی شد، بیش از دو میلیون نفر در مراسم خاکسپاری او شرکت کردند.
هوگو تنها به خاطر شخصیت والای ادبی در ادبیات فرانسه مورد ستایش قرار نگرفت بلکه به عنوان سیاستمداری که به تشکیل و نگهداری جمهوری سوم و دموکراسی در فرانسه کمک کرد از او قدردانی به عمل آمد. آرامگاه ویکتور هوگو در پانتئون نزدیک پارک لوگزامبورگ است.
ولفگانگ آمادئوس موتسارت
زاده ۲۷ ژانویه ۱۷۵۶ - درگذشت ۵ دسامبر ۱۷۹۱ (35 سال)
آهنگساز اتریشی، از نوابغ مسلم و موسیقی دان بزرگ کلاسیک بود. موتسارت در سومین سال از زندگی اش شروع به آهنگسازی کرد و در پنج سالگی لقب کودک نابغه به او داده شد. در هفت سالگی اولین سمفونی، و در دوازده سالگی اولین اپرای کامل خود را نوشت.
مرگ موتسارت سوژهٔ داستانها، فیلمها، و گقتگوهای فراوان است اما دلیل اصلی مرگ زودهنگام موتسارت نامشخص است. موتسارت در یک گور گم نام مخصوص تهیدستان دفن شد، و به این دلیل بسیاری میپندارند که او در زمان مرگش تهیدست بود. اما بهتر است بدانیم زمان مرگش درامد سالانهٔ او حدود ۴۲٬۰۰۰دلار آمریکا ، بود که با این حساب او را میتوان در زمره مردم مرفه اروپا به شمار آورد. او کمی ولخرج بود، مادرش میگفت: «وقتی ولفگانگ با کسی آشنا میشود، همهٌ هستیاش را در اختیار او میگذارد».
چارلز داروین
زاده ۱۲ فوریه ۱۸۰۹ - درگذشتهٔ ۱۹ آوریل ۱۸۸۲ (73 سال)
زیستشناس بریتانیایی و واضع نظریه تکامل است. او از اعضای انجمن سلطنتی بریتانیا بود. کتاب او با نام «خاستگاه گونهها به وسیله انتخاب طبیعی» یکی از مهمترین کتابهای دنیا ذکر شده است. در خانوادهٔ پزشکی ثروتمند در انگلستان متولد گردید. او پنجمین از شش فرزند خانواده بود. وقتی داروین هشت سال داشت مادرش درگذشت. یک سال بعد او را برای تحصیل به مدرسه شبانهروزی در شهر همسایه فرستادند. او به تحصیل پزشکی پرداخت اما خشونت عملیات جراحی باعث شد که از پزشکی بیزار شود. در عوض نزد یک برده سیاهپوست آزاد شده به نام جان ادمونستن به آموختن تاکسیدرمی مشغول شد. او شیفته داستانهایی بود که ادمونستن از جنگلهای بارانی آمریکای جنوبی برایش تعریف میکرد.
او سفر با کشتی بیگل را تجربه کرد که پنج سال به طول انجامید. در این سفر از موجودات زنده آمریکای جنوبی هزاران نمونه گرد آورد که بسیاری از آنها تا آن زمان برای دانشمندان غربی ناشناخته بودند. همه اینها به علاوه یادداشتهای مفصلی که داروین از مشاهدات خود تهیه کرده بود، در نظریهپردازیهای آینده او بسیار به کار آمدند.
چارلز دیکنز
زاده ۷ فوریه ۱۸۱۲ - درگذشت ۹ ژوئن ۱۸۷۰ (58 سال)
برجستهترین رماننویس انگلیسی عصر ویکتوریا و یک فعال اجتماعی توانمند بود. از آثارش میتواندیوید کاپرفیلد، آرزوهای بزرگ، الیور تویست و داستان دو شهر را نام برد. او دومین پسر جان دیکنز، کارمند اداره کارپردازی بحریه بود. پدرش اهل لاابالیگری و وامداری بود و کار را به جایی رساند که او را به زندان مارشالسی انداختند. به همین دلیل دیکنز ۱۲ ساله را برای تأمین معاش خانه به کارخانهٔ واکس سازیِ وارن فرستادند. او تا آزادی پدرش از زندان همچنان مجبور به کار بود تا بالاخره بعد از مراجعت پدر توانست به مدرسه بازگردد.
دیکنز بر آن شد تا روزنامهنگار شود و با سخت کوشی در حالیکه جوانی حدوداً ۲۰ ساله بود، خبرنگار امور عمومی و پارلمانی شد. دیکنز در سال ۱۸۲۹ دلدادهٔ دختری شد، اما والدین دختر او را از لحاظ اجتماعی در سطحی نازلتر از خود یافتند. این دلباختگی و برخوردی دیگر با او در میانسالی دیکنز، بعدها در عشق شخصیت معروف رمانش دیوید کاپرفیلد به دختری به نام دورا بازتاب یافت. در اوایل سال ۱۸۳۶ با کاترین هوگارت ازدواج کرد. در اوایل ۱۸۳۷، صاحب اولین فرزند خود از ده فرزند شد.
او هیچگاه از تلاش خود برای تاختن به بیداد و ستمگری و فخر فروشی، دست نکشید. در سالهای 1868 از لحاظ مالی هیچ کم نداشت، اما از نظر جسمانی شکسته به نظر میرسید. بیاعتنایی او به هشدارها (فلج جزئی - ناتوانی در خواندن حروف سمت چپ و لنگش روز افزون پای چپ) و کتاب خوانی های مفرط او باعث شد تا سرانجام در 58 سالگی به طور ناگهانی از جهان رخت بر بندد.
زیگموند فروید
زاده ۶ مه ۱۸۵۶ - درگذشتهٔ ۲۳ سپتامبر ۱۹۳۹ (83 سال)
عصب شناس اتریشی که پدر علم روانکاوی شناخته میشود. فروید در خانوادهای یهودی در شهر موراویا بخشی از جمهوری چک متولد شد. اولین فرزند خانواده از هشت فرزند بود. پدرش یاکوب فروید تاجر پشم بود. آنها مشکلات اقتصادی داشتند و وقتی زیگموند متولد شد، در یک اتاق اجارهای در خانه یک قفل ساز زندگی میکردند.
او عاشق ادبیات بود و در زبانهای آلمانی ایتالیایی فرانسه انگلیسی اسپانیایی عبری لاتین و یونانی تخصص داشت. شکسپیر رادر طول عمرش فقط به زبان انگلیسی میخواند و به عقیده بعضیها درک او از روانشناسی به خواندن نمایشنامههای شکسپیر برمیگردد.
فروید در ۲۴ سالگی شروع به سیگار کشیدن کرد در ابتدا سیگار عادی میکشید و بعد آن را به سیگار برگ تبدیل کرد او معتقد بود سیگار ظرفیت او را برای کار بالا میبرد. در فوریه ۱۹۲۳، فروید سرطان لکوپلاکیا گرفت؛ یک سرطان خوشخیم بر اثر استعمال زیاد سیگار برگ. کم کم وضع او بدتر شد و بالاخره به درخواست خودش توسط تزریق دُزهای معینی از مرفین فوت کرد.
ولادیمیر ناباکوف
زاده آوریل ۱۸۹۹، سنت پیترزبورگ - درگذشته ژوئیه ۱۹۷۷، مونترو (78 سال)
نویسنده رمان، داستان کوتاه، مترجم و منتقد چندزبانه روسی-آمریکایی بود. وی اولین شعرش را در سن ۱۵ سالگی نوشت و قبل از فارغالتحصیلی از مدرسه تنیشف، ۲ جلد کتاب شعر چاپ کرده بود. ناباکوف تحصیلات خود را در دانشگاه کمبریج گذراند و چند سال پس از تبعید اجباری در اروپا، در سال ۱۹۴۰ به آمریکا رفت و تا پایان عمر خود آنجا ماند. «لولیتا»، «ناتاشا»، «پنین»، «ماری» و «خنده در تاریکی» از آثار اویند.
کینگزلی آمیس
زاده ۱۶ آوریل ۱۹۲۲ - درگذشته ۲۲ اکتبر ۱۹۹۵ (73سال)
او شاعر، رمان نویس، منتقد و آموزگار اهل بریتانیا بود. او بهترین نویسنده داستان های طنز در نیمه دوم قرن بیستم و پدر مارتین امیس نویسنده بریتانیایی است. امیس با نخستین رمانش «جیم خوش شانس» محبوبیت بالایی به دست آورد و بسیاری آن را رمان نمونه دهه 1950 بریتانیا نامیدند. این رمان جایزه سامرست ماوگهام برای بهترین داستان را برد. «چارچوب ذهن»، «من دوست دارم آن اینجا باشد» و «یک مرد انگلیسی چاق» از دیگر آثار اوست.
توماس مان
زاده ۶ ژوئن ۱۸۷۵ - درگذشته ۱۲ اوت ۱۹۵۵ (۸۰ سال)
نویسنده بزرگ آلمانی، پدرش بازرگان غلات بود که بعدها به مقام سناتوری شهر لوبک هم رسید، او از جانب مادر یک رگه پرتغالی داشت. از آثار او می توان تریستان، گرسنگان، تونیو کروگر، ساعت دشوار، در آینه،اعلیحضرت، فونتان پیر، شامیسو و مرگ در ونیز، گوته و تولستوی، گفتار و پاسخ،تلاشها، یادداشتهای پاریس را نام برد. در سال ۱۹۲۹ جایزه نوبل ادبیات به او اهدا شد. او نخستین آلمانی بود که این جایزه را به دست آورد.
ریشارد اشتراوس
زاده ۱۱ ژوئن ۱۸۶۴ - درگذشته ۸ سپتامبر ۱۹۴۹ (85 سال)
آهنگساز و رهبر ارکستر آلمانی بود. پدرش نوازنده چیرهدست کر بود که او را از اوان کودکی با موسیقی آشنا کرد. مهمترین آثار اشتراوس پوئمسمفونیهای او هستند. اپرای سالومه که باعث شهرت فوق العاده اشتراوس نه تنها در میان مردم آلمان بلکه در تمام کشورهای اروپایی شد، در سال ۱۹۰۵ روی نمایشنامهٔ اسکار وایلد در یک پرده تصنیف شد. در کارنامه اش اثری دارد با نام چنین گفت زرتشت که با الهام از کتابی با همین نام از فریدریش نیچه (فیلسوف و شاعر آلمانی) نوشته شده است.
پیوتر ایلیچ چایکوفسکی
زاده ۷ مه ۱۸۴۰ در وتکینسک - درگذشت۶ نوامبر ۱۸۹۳ (53 سال)
از آهنگسازان سرشناس روسی است. علی رغم استعداد سرشار او در زمینه موسیقی، او تا نوزده سالگی درس حقوق خواند و پس از آن کارمند دولت شد. در آن زمان فرصتهای بسیار کمی برای تحصیل موسیقی در روسیه وجود داشت، و وقتی این فرصت برای او دست یافت که او بیست و یک ساله بود و دیگر کم و بیش این سن برای یادگیری موسیقی دیر است. اما پیشرفتش در موسیقی چنان برق آسا بود که پس از پایان دوره هنرستان، در هنرستان جدید مسکو استاد هارمونی شد و دوازده سال همین سمت را حفظ کرد.
او اولین آهنگساز روس بود که تاثیری تاریخی و بینالمللی در جهان داشت و با حضور خود به عنوان رهبر ارکستر مهمان در اروپا و آمریکا آنرا تقویت کرد. آثار متعددی از او از جمله چندین سمفونی، کنسرتو، اپرا، باله و موسیقی مجلسی به جای مانده است. وی در ششم نوامبر ۱۸۹۳ چایکوفسکی در اثر ابتلا به وبا درگذشت.
فرانتس کافکا
زاده ۳ ژوئیه ۱۸۸۳ - درگذشته ۳ ژوئن ۱۹۲۴ (41 سال)
یکی از بزرگترین نویسندگان آلمانیزبان در قرن بیستم بود. آثار کافکا ـ که با وجود وصیت او مبنی بر نابود کردن همهٔ آنها، اکثراً پس از مرگش منتشر شدند ـ در زمرهٔ تأثیرگذارترین آثار در ادبیات غرب به شمار میآیند. پُرآوازهترین آثار کافکا داستان کوتاه مسخ و رمان محاکمه و رمان ناتمام قصر هستند.
به فضاهای داستانی که موقعیتهای پیش پا افتاده را به شکلی نامعقول و فراواقعگرایانه توصیف میکنند ـ فضاهایی که در داستانهای کافکا زیاد پیش میآیند ـ کافکایی میگویند.
پدرش بازرگان یهودی و مادرش زنی متعصب بود. رفتار مستبدانه و جاهطلبانهٔ پدر چنان محیط رعبانگیزی در خانواده به وجود آورده بود که از کودکی سایهای از وحشت بر روح کافکا انداخت و در سراسر زندگی هرگز از او دور نشد. کافکا در بیشتر مدت زندگیش بیطرفی خود را در مورد ادیان رسمی حفظ کرد.
گوستاو فلوبر
زاده ۱۲ دسامبر ۱۸۲۱ - درگذشته ۸ مه ۱۸۸۰ (58 سال)
او یکی از نویسندگان تأثیرگذار قرن نوزدهم فرانسه بود که اغلب جزو بزرگترین رماننویسان ادبیات غرب شمرده میشود.
او خود تأثیرگرفته از سبک و موضوعات بالزاک، نویسندهٔ دیگر قرن نوزدهم است؛ به طوری که دو رمان بسیار مشهور وی، مادام بواری و تربیت احساسات، به ترتیب از زن سی ساله و زنبق درهٔ بالزاک الهام میگیرند. آثار فلوبر به دلیل ریزبینی و دقت فراوان در انتخاب کلمات، آرایههای ادبی، و به طور کلی زیباییشناسی ادبی، در ادبیات زبان فرانسوی کاملاً منحصربهفرد میباشد.
کمالگرایی وی به اندازهای بود که هفتهها به نوشتن یک صفحه وقت سپری مینمود، و به همین دلیل، در طول سالیان نویسندگی خود تعداد کمی اثر از خود بر جای گذاشت. او پس از نوشتن، آثار را با صدای بسیار بلند در اتاق کار خود، که آن را فریادگاه مینامید، میخواند تا وزن، آهنگ و تأثیر واژگان و جملات را بسنجد. فلوبر فرزند یک جراح تجربی بود، کسی که در رمان مادام بوآری نقشی کلیدی دارد.
پابلو پیکاسو
۲۵ اکتبر ۱۸۸۱ اسپانیا - ۸ آوریل ۱۹۷۳ فرانسه (۹۱ سال)
پیکاسو نام بسیار طولانی دارد: پابلو دیهگو خوزه فرانسیسکو دو پائولا خوان رمدیوس ترینیداد روئیز پیکاسو.
او نقاش، شاعر، طراح صحنه، پیکرتراش، گراورساز و سرامیک کاراسپانیایی و یکی از برترین و تاثیرگذارترین هنرمندان سده ۲۰ میلادی بود. او به همراه ژرژ براک، نقاشو پیکرتراش فرانسوی، سبک کوبیسم را پدید آورد. از جمله آثار مشهور او میتوان به دوشیزگان آوینیون و گرنیکا اشاره کرد. پیکاسو بیشتر عمر خود را در فرانسه به سر برد.
به دلیل جستجوگری، نو آوری، پر کاری و اثر گذاری بر معاصران، یکی از مهم ترین هنرمندان سده بیستم به شمار میآید.
بالاترین قیمت پرداخت شده برای نقاشی پابلو پیکاسو ۱۲۶٫۴ میلیون دلار به تابلویی به نام پسری با پیپ بود که در تاریخ مه ۴، ۲۰۰۴ به فروش رفت.
در نوامبر ۲۰۱۰ بیش از ۲۷۰ اثر ناشناخته از پیکاسو در فرانسه و در منزل پیرمردی کشف شد.
ویلیام استیرن
زاده ۱۱ ژوئن ۱۹۲۵- درگذشت ۱ نوامبر ۲۰۰۶ (۸۱ سال)
رماننویس آمریکایی و برندهی جایزه پولیتزر، در ایالت ویرجینیای آمریکا متولد شد. پدرش مهندس کشتیرانی بود و در حالیکه تنها ۱۳ سال داشت، مادرش را از دست داد.
این داستاننویس هنگام دریافت جایزهی پولیتزر بهخاطر رمان "اعترافات نات تورنر" در سخنانی گفته بود:"نوشتن برای من سختترین کار دنیاست؛ اما بعد از به پایان رساندن کارم، لذتبخشترین چیز برای من است."
او در سال ۱۹۹۰ با نوشتن کتاب "شرح حال دیوانگی" که به سؤالاتی دربارهی افسردگی، خودکشی و اعتیاد به مشروبات الکلی پاسخ داده بود، بیش از پیش برای خود شهرت کسب کرد.
از دیگر رمانهای استیرن که بیشتر زوایای تاریک ذهن آدمی را دربرمیگیرد، به "انتخاب صوفی" و یکی از پرفروشترین کتابهای زمانش یعنی "تاریکی مریی" میتوان اشاره کرد.
وی در سن ۸۱ سالگی بر اثر ابتلا به ذاتالریه درگذشت.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
SLM /MAN SHADIDAN B Y BARNAME RUZANE YA HAFTEI NIAZ DARAM/KASI MITUNE BARAM BARNAME BERIZE ?
آقا چرا فقط دو تا زن خلاق بود؟
بسيار عالي وتاثير كذار بود ..
بنظرم براي همه ي ما ايراني ها مطالعه اينچنين مطالبي ضروري وداراي انگيزش ميباشد ....
من واقعا مشتاقم پيرامون روشهاي برنامه ريزي روزانه وزمانبندي كارها وهدف گذاري در زندگي مطالعه داشته باشم ، هر عزيزي در اين خصوص مطلب داشت لطفا اطلاع بده
منم میخام خلاق باشم ولی تلاشم فایده نداره پول لازمشه ک ندارم
فروید قبل از اینکه روانشناس باشد دانشجوی رشته پزشکی بود و دوره ی 7ساله ی طبابت را گذرانده بود به عنوان یک روانپزشک که مربوط به عصب شناسی میباشد.