ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از دیجیاتو انتخاب کنید.

واقعا راضی‌ام
اصلا راضی نیستم
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر دیجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

تکنولوژی

داستان نخستین اثر هنری جانی آیو، طراح محصولات اپل

در این مطلب لیندر کانی مولف کتاب «جانی آیو: نابغه طراحی برترین محصولات اپل» به توصیف نخستین مأموریت محوله به این طراح خوشنام می پردازد. نخستین مأموریت بزرگ جانی آیو در اپل طراحی نسل دوم ...

Maryam Mousavi
نوشته شده توسط Maryam Mousavi | ۲۷ آبان ۱۳۹۳ | ۲۲:۰۰

در این مطلب لیندر کانی مولف کتاب «جانی آیو: نابغه طراحی برترین محصولات اپل» به توصیف نخستین مأموریت محوله به این طراح خوشنام می پردازد.

نخستین مأموریت بزرگ جانی آیو در اپل طراحی نسل دوم دستگاه نیوتون مسیج پد (Newton MessagePad) به حساب می آمد، در حالی که نخستین مدل از آن هنوز هم به بازار عرضه نشده بود و تیم طراح هم دل خوشی از آن نداشتند.

مدل اول به خاطر عجله ای که در تولیدش وجود داشت دارای ایرادات جدی بود و مدیران اپل و طراحان آن هم دوست داشتند که هرچه سریع تر این ایرادات را رفع کنند.

کمی پیش از ارسال نمونه تولید شده از نیوتون به اقصی نقاط دنیا، اپلی ها متوجه شدند دری که برای حفاظت از نمایشگر ظریف و شکننده آن طراحی شده بود از روی کارت‌های ارتقاء دهنده که داخل اسلات بالایی دستگاه قرار داده می شدند رد نمی شد.

گروه طراحی پس از اطلاع از این مسأله موظف شد که به سرعت کیف های مختلف از جمله نوع چرمی را برای آن طراحی کرده و با قیمت پایین در داخل بازار به فروش برساند. علاوه بر این بلندگوی این دستگاه هم در جای درستی تعبیه نشده بود. این بلندگو درست کف دست قرار می گرفت و زمانی که کاربر دستگاه را در دست نگه می داشت، صدای بلندگو شنیده نمی شد چراکه کف دست روی آن را می پوشاند.

در ادامه با دیجیاتو همراه باشید.

در مرحله بعد، مهندسان طراح اپل تصمیم گرفتند که نمایشگر نسل دوم نیوتون (موسوم به لیندی) را کمی بزرگ تر بسازند تا تشخیص دست خط از طریق آن آسان تر شود. مشکل دیگر نیوتون آن بود که قلم در نظر گرفته شده برایش بدون هیچ دلیل خاصی به قسمت کناری اش متصل می شد و ترکیبی ناهمگون از یک ابزار الکترونیکی را می ساخت و مهم تر از همه اینکه باعث عریض شدن بیش از اندازه اش می گشت.

همین امر تیم طراح را بر آن داشت که نسل جدید نیوتون را باریک تر بسازند؛ چراکه نسخه اولیه به قدری زمخت بود که فقط در جیب های بسیار بزرگ جای می گرفت. جانی از اواخر سال 1992 (ماه نوامبر) تا اوایل سال بعد (ژانویه) سخت روی پروژه لیندی کار کرد. او برای اینکه پروژه را بهتر در دست بگیرد «داستانی» از فرایند طراحی محصول تدوین کرد و این سؤال را از خود پرسید که داستان این کالا چیست؟

مشکل اولین نیوتن آن بود که کاربردی در زندگی روزمره افراد نداشت و کاربران هم نمی دانستند که در چه حوزه ای می توانند از آن استفاده کنند.

نیوتون به قدری جدید و متفاوت بود که بیان کاربردش جانی را حسابی به چالش کشیده بود. در واقع بر حسب آنکه چه نوع نرم افزاری روی آن اجرا می شد، دستگاه هم ماهیت متفاوتی پیدا می کرد، لذا هم می توانست یک نوت پد باشد و هم یک ماشین فکس. اسکالی مدیر عامل اپل آن را PDA (دستیار دیجیتالی شخصی یا Persona Digital Assistant) نامید، اما از نظر جانی چنین اسمی بیش از اندازه زیرکانه بود چرا که بر حسب دیدگاه افراد می توانست معانی مختلفی به خود بگیرد.

جانی در حالی که مصمم به حل مشکل بود اظهار داشت: «مشکل اولین نیوتن آن بود که کاربردی در زندگی روزمره افراد نداشت و کاربران هم نمی دانستند که در چه حوزه ای می توانند از آن استفاده کنند.»

640px-applenewton-img0454-cropped

از نظر بسیاری از مردم، یک در صرفا یک در است اما جانی نظر دیگری داشت و بر این باور بود که برای یک محصول، درب آن نخستین چیزی است که مورد توجه کاربر قرار می گیرد و با آن تعامل دارد. جانی می گوید: «در واقع پیش از روشن کردن دستگاه باید درب آن را باز کنید و من می خواستم که این لحظه را کمی خاص کنم.»

برای همین منظور هم جانی نوعی مکانیزم هوشمندانه چفتی ارتجاعی طراحی کرد تا زمانی که کاربر درب دستگاه را فشار می دهد، به بیرون بپرد. این مکانیزم بر پایه یک فنر مسی باریک و کوچک استوار بود که با دقت بالا بهینه سازی شده تا میزان مشخصی از خاصیت ارتجاعی را تولید کند.

جانی همچنین یک لولای دوگانه را به بدنه دستگاه اضافه کرد تا درب آن از روی هرگونه کارت ارتقاء دهنده که در اسلات بالایی جای می گرفت رد شود. به این ترتیب زمانی که درب دستگاه باز بود، این امکان برای کاربر وجود داشت که آن را به قسمت پشتی تا کند. آیو در این رابطه می گوید: «فشار دادن درب دستگاه و چرخاندن آن به قسمت پشت از آن جهت دارای اهمیت است که تا آن زمان در فرهنگ ابزارهای الکترونیک تعریف شده نبود.»

اگر درب دستگاه مانند جلد کتاب به یکی از جهت های کناری تا می شد مشکلاتی را برای کاربران به وجود می آورد چراکه اروپایی ها و شهروندان آمریکایی به خاطر اینکه از چپ به راست می نوشتند درب دستگاه را به سمت چپ باز می کردند، در حالی که ژاپنی ها تمایل داشتند از سمت راست این کار را انجام دهند. جانی هم برای آنکه خواسته های همه کاربران را مد نظر داشته باشد تصمیم گرفت درب آن را طوری طراحی کند که از بالا باز شود.

در مرحله بعد آیو توجه اش را به ظرافت های خاصی  معطوف کرد که این محصول را شخصی و خاص می کرد. نیوتن با قلم کار می کرد و به همین دلیل هم جانی تمرکزش را روی قلم گذاشت چرا که می دانست کاربران کار کردن با آن را دوست خواهند داشت.

راهکار جانی برای کاهش عرض دستگاه و یکی کردن قلم با بدنه MessagePad، قرار دادن اسلات حافظه در بالای دستگاه بود.

راهکار جانی برای کاهش عرض دستگاه و یکی کردن قلم با بدنه MessagePad، قرار دادن اسلات حافظه در بالای دستگاه بود. جانی ادامه می دهد: من اصرار داشتم که درب از بالا به سمت پشت تا شود درست مانند دفترچه یاداشتی که تندنویس ها در دست می گیرند، مکانیزمی که همه از آن سر در بیاورند و همینگونه هم شد و کاربران لیندی (نمایشگر دستگاه) را درست مانند یک دفترچه یادداشت می دیدند. قلمی که در بالای دستگاه قرار می گرفت درست در جایی بود که سیم های دفترچه یادداشت قرار می گرفتند و ارتباط مناسب را میان برگه های آن ایجاد می کردند.

جانی می گوید: «همین موضوع به عاملی کلیدی در طراحی دستگاه تبدیل شد».

اما این جایگاه برای قرار گرفتن یک قلم با اندازه کامل بیش از اندازه کوچک بود و به همین دلیل جانی قلمی را طراحی کرد که به صورتی هوشمندانه به شکل تلسکوپی کوچک و بزرگ می شد. این قلم هم درست مانند درب دستگاه دارای یک مکانیزم بیرون جهنده بود و زمانی که کاربر قسمت فوقانی آن را فشار می داد به بیرون می پرید. جانی برای آنکه وزن و استحکام کافی را به قلم بدهد آن را از برنج ساخت.

محصول نهایی برای همه همکارانش دیوانه کننده بود. پِرسی یکی از طراحان همکار جانی آیو در  اینباره می گوید: «لیندی لحظه طلایی جانی بود.»

8872796542_086e7f90e3_k

در رأس همه اینها، مسأله زمان قرار داشت چراکه طراح بزرگ اپل شدیدا از این لحاظ تحت فشار بود و فشارها برای عرضه سریعتر محصول بر او زیاد شده بود. نخستین نسخه از ابزار سیار اپل در کارتون دونزبری به بدترین شکل ممکن به تصویر کشیده شد.

گری ترودی کارتونیست معروف، قابلیت تشخیص دستخط نیوتون را امکانی بی فایده به تصویر کشید که ضربه آخر را به دستگاه زده بود.

گری ترودی کارتونیست معروف، قابلیت تشخیص دستخط نیوتون را امکانی بی فایده به تصویر کشید که ضربه آخر را به دستگاه زده بود. به لطف توجه ویژه کارتونیست یاد شده به این محصول، نخستین سری از نیوتون باید در کوتاه ترین زمان ممکن تغییر می یافت و بدون هیچ ایرادی وارد بازار می شد.

فشارها بازهم روی جانی افزایش پیدا کرد. او در این رابطه می گوید: «زمانی که مهلت شما رو به پایان باشد و بدانید که هر روز تأخیر در اتمام کار چه میزان ضرر مالی را به دنبال خواهد داشت، به ناچار تمام توجه خود را معطوف آن کار خواهید کرد.»

جانی که شگفتی همکارانش را برانگیخته بود موفق شد مرحله طراحی اولیه را پشت سر بگذارد و نخستین مدل های مفهومی محصول را ظرف دو هفته بسازد که کوتاه ترین زمان در تاریخ اپل محسوب می شد.

او مصمم بود که این پروژه را در زمان مقرر به اتمام برساند و برای حل مشکلاتی که در تولید محصول وجود داشت به تایوان سفر کرد. وی در هتل نزدیک به کارخانه ای که قرار بود نیوتون را تولید کند مستقر شد و به همراه یک مهندس سخت افزار مشکل مکانیزم ارتجاعی قلم دستگاه را در همان اتاقی که در آن اقامت داشت رفع کرد.

در سطحی که جاناتان کار می کرد، گویی حکایت عشق و علاقه اش به آن محصول در میان بود.

پِرسی به خاطر می آورد که جانی برای تولید یک محصول خاص تا چه حد به تکاپو افتاده بود و در این باره می گوید: «برای آنکه بهترین طراحی را انجام دهید باید با محصول زندگی کنید و نفس بکشید. در سطحی که جاناتان کار می کرد، گویی حکایت عشق و علاقه اش به آن محصول در میان بود. فرایند کار بسیار هیجان انگیز بود و البته خسته کننده. اما اگر با اشتیاق و علاقه تمام توجه خود را به کار معطوف نکنید طراحی شما فوق العاده از آب در نخواهد آمد.»

پس از اتمام کار، همکاران جانی سخت مدهوش و تحت تأثیر نیوتن و همکار جدیدشان بودند که تنها چند ماه پیش به گروه پیوسته و چنین اثری را خلق کرده بود. گستون باستیانس مدیر اجرایی اپل که مسئولیت نیوتون را بر عهده داشت در این رابطه به جانی گفت که تمام جوایزی که برای طراحی محصول وجود دارد را به خاطر ظاهر زیبای نیوتن دریافت خواهد کرد و تقریبا هم همینگونه شد.

پس از معرفی لیندی در سال 1994 میلادی، جانی چندین جایزه مهم این صنعت را از آن خود کرد که از آن جمله می توان به جایزه طلای برترین طراحی صنعتی (Gold Industrial Design Excellence Award)، جایزه طراحی انجمن صنایع (Industrie Forum Design Award)،  جایزه ابتکار طراحی آلمان (Germany’s Design Innovation Award)، جایزه بهترین در محصولات هم رده از مجله بین المللی طراحی و افتخار قرار گرفتن در موزه هنرهای مدرن سانفرانسیسکو اشاره نمود.

3928541539_d28a2cf495_b

یکی از ویژگی های جانی که موجب شگفتی ریک انگلیش شد، عدم علاقمندی او به دریافت جایزه یا بهتر بگوییم ناخرسندی او نسبت به دریافت جایزه در مجامع عمومی بود. ریک در این باره می گوید: جانی حتی در اوایل کارش گفته بود که در نظر ندارد در چنین مراسم هایی شرکت کند. این اخلاق جانی در نوع خود جالب بود چون کاملا با دیگران فرق داشت. او از رفتن روی سن  و دریافت جایزه بیزار بود».

در ماه مارس 1994 در حالی که تنها 6 ماه از عرضه نخستین مدل نیوتون می گذشت به خاطر تلاش های شبانه روزی جانی Newton MessagePad 110 وارد بازار شد. متأسفانه تلاشهای جانی برای نگه داشتن نیوتن در بازار کافی نبود و اپل برای بازاریابی آن مرتکب اشتباهات بزرگی شد؛ مثلا پیش از آماده شدن محصول آن را روانه بازار کرد و در ادامه تلاش کرد قابلیت هایش را بهبود ببخشد.

نیوتون در مواجهه با انتظارات غیر واقعی کاربران هیچیگاه به مرحله تولید انبوه نرسید و هر دو نسخه عرضه شده از آن با مشکل باتری و ضعف در تشخیص دستخط روبرو بودند که ترودی هم این نقاط ضعف را به سخره گرفت. در نهایت حتی طراحی بی نظیر جانی هم نتوانست موجب نجات این وسیله شود و عاقبت از عرصه بازار کنار رفت.

فیل گری (Phil Gray) رئیس قدیمی جانی آیو به یاد می آورد که پس از عرضه MessagePad 110 جانی را در لندن ملاقات کرد. «اگر به گذشته نگاه کنیم در آن زمان نیوتون شبیه به یک آجر به نظر می رسید اما در عصر خودش ابزار سیاری بود که هیچکس تا پیش از آن در دست نگرفته بود.» جانی در آن دوران علیرغم آنکه سخت روی طراحی آن کار کرده بود ناامید به نظر می رسید چراکه مجبور بود به خاطر دلایل مهندسی از امکانات مختلفی چشم پوشی کند. پس از آن دوران، جانی به چنان جایگاهی در اپل دست پیدا کرد که نه تنها می توانست مهندسی محصولات را تحت تأثیر قرار دهد بلکه آن فرایندها را مدیریت و کنترل نماید.»

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (19 مورد)
  • کوتلاس
    کوتلاس | ۲۷ آبان ۱۳۹۳

    بچه‌ها، یه پست بی‌ربط، من الآن دارم با گجت جدیدم که خیلی وخت بود منتظر بودم بخرمش اینجا کامنت می‌ذارم. امیدوارم همتون به گجتای مورد علاقه‌تون زودتر برسید :)

  • شهریار
    شهریار | ۲۷ آبان ۱۳۹۳

    صد در صد مطمعن بودم اینبار میرم سمت ایفون . البته در کنار اندروید.
    فقط بخاطر طراحی بدش منصرف شدم. فقط و فقططراحی بدش . از ایو بعید بود

    • parsa
      parsa | ۲۷ آبان ۱۳۹۳

      به نظر من طراحیش بد نبود.ولی اون دوربین که بیرون زده خیلی تو ذوق میزد.هر چی باشه به نظر من از سامسونگ بهتره که همش انگار داره یه چیزو تولید میکنه

نمایش سایر نظرات و دیدگاه‌ها
مطالب پیشنهادی