انواع دلبستگی به روایت دانش بشر: از عاطفه تا اضطراب
بسیاری از مردم، حقیقتا افراد زیادی، از تلاش برای پوشاندن این احساس خود که اساسا کافی و کامل نیستند، خسته و درمانده میشوند. این مساله باعث مشکلات زیادی در زندگیشان میشود، از جمله احساس پریشانی ...
بسیاری از مردم، حقیقتا افراد زیادی، از تلاش برای پوشاندن این احساس خود که اساسا کافی و کامل نیستند، خسته و درمانده میشوند. این مساله باعث مشکلات زیادی در زندگیشان میشود، از جمله احساس پریشانی مزمن در مورد روابط صمیمی خود. خبر خوب این است که راههایی برای کاهش این مشکلات وجود دارد. بخشی از راه حل یافتن شریکی است که سبک او میتواند به آنها کمک کند تا احساس بهتری به خود داشته باشند.
وقتی میگوییم سبک، منظور «سبک دلبستگی» آنهاست. واژه «دلبستگی» به نحوه ارتباط اشخاص با دیگران اشاره دارد و نظریه دلبستگی توضیح میدهد که در اوایل زندگی راههای ارتباط افراد چگونه برقرار میشوند. این ارتباطات به شدت تحت تاثیر تعاملات با اولین افرادی است که از آنان مراقبت و سرپرستی میکنند و اغلب شاخصترین فرد مادر است. هنگامی که سرپرست دائما مراقب و پاسخگوی ناراحتیهای فرزندان خود باشد، آنها به احتمال زیاد احساس میکنند که شایسته عشق هستند و میتوانند انتظار داشته باشند که دیگران از آنان حمایت میکنند. این کودکان، افرادی دارای دلبستگی امن در نظر گرفته میشوند.
گاهی اوقات، به دلایل مختلف سرپرستان همواره گرم و حامی نیستند که منجر به سبک دلبستگی ناایمن میشود. این سبک بازتاب کننده درجات مختلفی از درگیری و مبارزه است؛ درگیری با احساس عدم شایستگی برای عشق یا این احساس که نمیتوانند به دیگران وابسته باشند تا از نظر حسی در کنارشان باشند. اگر چه سبک هر فرد نشان دهنده گرایش او به شیوههایی مشخص در واکنش به روابط است، اما قطعا سبک او بسته به موقعیتها و تجربیات زندگی فرق میکند.
کودکانی که با این احساس بزرگ میشوند که نقص یا عیبی دارند و حس میکنند نیازمند دریافت عشق هستند، با چیزی به نام « دلبستگی مضطرب» درگیرند. متاسفانه زندگی آنها اغلب، آگاهانه یا ناخودآگاه، با تلاش برای جلوگیری از طرد یا رها شدن پیش میرود. آنها معمولا وابسته و چسبیده، حسود و محتاج هستند. اینها ویژگیهای مشترک اضطراب مرتبط با دلبستگی است.
اگر چه این سبک ارتباط با دیگران در حسشان نسبت به خود تثبیت میشود، اما پژوهشی نشان داده که میتوان آن را از طریق تجربیاتی که در آنها احساس توجه و ارزشمندی کنند، تغییر داد. در سال 2014، پژوهشگران دانشگاه «مینهسوتا» و دانشگاه «اوکلند» دریافتند که داشتن شریک عاطفی که به وضوح محبت و حمایت میکند، به ویژه در زمانهای پرتنش، برای افراد با دلبستگی مضطرب مفید است. این تنها یک نمونه از تحقیقات فراوان درباره سبکهای دلبستگی است.
«استفان دریگاتوس»، «کارل راسبولت»، «جنیفر ویزلکیست» و «سارا ویتون» پژوهشگرانی هستند که در سال 1999 تحقیقی را انجام دادند که هنوز به نظر جالب توجه میرسد. آنها آنچه پدیده «میکل آنژ» نامیدهاند را تایید کردند. همان طور که میکل آنژ زیبایی طبیعی سنگها را با مجسمهسازی به نمایش میگذاشت، فرد میتواند خودِ ایدهآل شریک عاطفیاش را نشان دهد و طبیعت زیبای او را آشکار سازد. این زمانی رخ میدهد که او از ضعفهای شریک عاطفی خود میگذرد و تمایل دارد بر نقاط قوت مورد نظر او تمرکز بیشتری داشته باشد. در حالی که همه میتوانند از این پویایی بهرهمند شوند، این امر به ویژه برای افرادی که دارای سبک دلبستگی اضطرابی هستند، مفید است.
براساس این مطالعات و پژوهش های دیگر در نظریه دلبستگی، با انتخاب شریکی که دارای ویژگیهای زیر باشد، میتوان به کسانی که دلبستگی اضطرابی دارند کمک کرد تا احساس بهتری نسبت به خود و امنیت بیشتری در روابطشان داشته باشند:
-وابسته ایمن: این افراد احساس سالمی نسبت به خود دارند و انتظار دارند که رابطه صمیمیشان، رابطهای دوطرفه، حمایتی و احساسی نزدیک باشد. آنها از ثبات عاطفی، توانایی ابراز مستقیم توجه و پذیرا بودن برقراری ارتباط عاطفی حتی در شرایط سخت برخوردارند.
-ارتباط گیرنده موثر: روابط عاطفی نزدیک و حمایتی بر توانایی خوب گوش دادن و صحبت کردن از مسائل، پایه گذاری شدهاند. از آنجا که افرادی که ارتباط موثری برقرار میکنند میتوانند احساسات خود را به خوبی مدیریت کنند، قادرند که شریکشان با وابستگی ناایمن (و گاهی سرکوب شده از لحاظ احساسی) را راهنمایی کنند تا از شرایط پریشانی عبور کند.
-قدردان شما: افراد با دلبستگی اضطرابی، بیش از هر چیز باید احساس کنند که دوست داشته میشوند و برای آنچه که هستند پذیرفته شدهاند؛ نه برای آنچه که به منفعت دیگران انجام میدهند. بنابراین شریکی که حقیقتا به آنها احترام میگذارد، برایشان ارزش قائل است و به آنها علاقهمندست، میتواند تجربهای شفابخش فراهم آورد.
-متناسب: درست مانند دیگران، افراد با دلبستگی اضطرابی وقتی از زمانی که با شریکشان میگذرانند لذت ببرند، در روابطشان خوشحالترین هستند. پس برای آنها ضروری است شریکی داشته باشند که بتوانند با او از فعالیتهای مشترک مثل مکالمات جذاب یا قدم زدن با هم در ساحل لذت ببرند. علاوه بر این، شرکای عاطفی دلخواه در یک رابطه بلند مدت ارزشهای مشابهی دارند یا دست کم به ارزشهای یکدیگر احترام میگذارند. این امر به ویژه هنگامی صادق است که این ارزشها بر زندگی روزمره اثر میگذارند؛ مانند اینکه آیا آنها فرزند میخواهند.
-آماده برای رابطه: در نهایت یک شریک عاطفی دلخواه و ایدهآل باید آماده باشد و بتواند به رابطه متعهد بماند. او باید مایل و مشتاق باشد که شادی شریک خود را در اولویت قرار دهد.
با اینکه در نهایت این به عهده هر شخص است که در خود احساس امنیت بیشتری پرورش دهد، اما انتخاب شریک مناسب میتواند تفاوت بسیار زیادی در خوشحالی و خرسندی فرد ایجاد کند. پس به جای اینکه به خود اجازه دهید تا هیجان اولیه ملاقات با فردی جدید شما را شیفته و اسیر کند، مطمئن شوید که از فوران احساسات هیجانی عبور کنید. ممکن است سخت باشد اما سعی کنید در مورد ویژگیهای فرد واقعبین باشید. سپس تصمیمی آگاهانه درباره دلیل ادامه دادن رابطه بگیرید. انجام این کار به شما کمک میکند به خاطر داشته باشید انتخابی که میکنید میتواند از مهمترین تصمیمات زندگیتان باشد.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.