گزارش جی تاک: گوگل چگونه رشد کرد و موفق شد؟ امیر ناظمی پاسخ میدهد
«امیر ناظمی» با بیان اینکه یکی از راههای جلوگیری از شکست استارتاپها، افراد، دولتها و حتی سیاستمداران شناسایی راهها و دلایل شکست و تحقیق و پژوهش درباره این دلایل است، این موضوع را مهم ترین ...
«امیر ناظمی» با بیان اینکه یکی از راههای جلوگیری از شکست استارتاپها، افراد، دولتها و حتی سیاستمداران شناسایی راهها و دلایل شکست و تحقیق و پژوهش درباره این دلایل است، این موضوع را مهم ترین درسآموخته پیشرفت گوگل بعد از تنظیم سناریوهای آینده این شرکت عنوان کرد.
این پژوهشگر حوزه فناوری و رئیس پیشین سازمان فناوری اطلاعات کشور در رویداد Gtalk گوگل را در مسیر کاری این شرکت بزرگ حوزه فناوری مورد تحلیل و بررسی قرار داد. «از گوگل تا اکوسیستم» سرفصل تحلیل او درباره این شرکت بود و طی توضیحاتی که درباره گوگل بیان کرد 4 سناریو اصلی که در سال 2005 درباره روند آینده این شرکت توسط آینده پژوهان تصور شده بود را بررسی و درسآموختهای از این سناریوها ارائه داد.
رویداد تخصصی Gtalk با حمایت الوکانتنت و ویکست روز پنجشنبه 6 آبان از 11 صبح تا 6 بعداز ظهر برگزار شد و طی این رویداد فعالان اکوسیستم نوآوری گوگل را از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار دادند.
گوگل چگونه رفتار کرده؟
ناظمی در ابتدای ارائه تحلیل خود سوالی را تحت این عنوان که گوگل در طول این سالها چگونه رفتار کرده مطرح کرد و گفت: «هدف از این بررسی پاسخ به این پرسش است که آیا استراتژیهای گوگل استراتژیهای خوبی بوده یا خیر.»
او در ادامه توضیحات خود با بیان اینکه از استعاره جاده زمانی که قصد داریم از وضعیت فعلی به وضعیت آتی برویم از این استعاره استفاده میکنیم. در این روند این موضوع اهمیت قابل توجهی دارد که از نقطه ای شروع می کنید و به نقطهای دیگر میروید. مقصد هم همواره در این استعاره شهری دیگر است.»
«جاده ها فاصله آن چیزی که هستیم و آن چیزی که می خواهیم باشیم را در بیشتر مواقع نمایندگی میکنند و به ما نشان میدهند.» او با بیان این جمله با اشاره به وضعیت مطلوب و جایی که قرار است به آن برسیم، موقعیت شرکتها در مسیر کاریشان را مورد توجه قرار داد.
به گفته ناظمی اگر مثال جاده و آرمانشهر را درمورد شرکتها به کار ببریم تقریبا روشن خواهد شد که چشمانداز یک شرکت چگونه است.
او در ادمه با بیان اینکه اولین کتابی که با نام یوتوپیا نوشته شده به قرن 16 و با قلم توماس مور بازمیگردد گفت: «زمانی که این جاده را تصور میکنیم و قرار است از وضعیت اکنون به نقطه دیگری برسیم، این سوال پیش می آید که اگر راه دیگری را انتخاب کرده بودم آیا نتیجه نهایی بهتر نبود؟»
ناظمی با اشاره به اینکه همیشه فکر میکنیم، اگر مسیر دیگری را انتخاب میکردیم اتفاق بهتری شکل میگرفت، در ادامه توضیحات ود پیرامون آرمانشهرها گفت: «بعداز حدود قرن 18 به جای آرمانشهر مکانی از بعد مکان به بعد زمان تغییر کردیم. اما در بعد زمان هم همچنان این سوال وجود دارد. اگر راهی که تا امروز آمدهایم را مسیری دیگر میرفتیم بهتر نبود.»
او این سوال را درمورد نحوه عملکرد گوگل هم بیان کرد و گفت: «اگر گوگل سالها قبل به گونهای دیگر تصمیم میگرفت، آیا در حال حاضر ما همچنان با همان گوگلی روبرو بودیم که در حال حاضر هستیم؟ در چنین شرایطی با چه گوگلی روبرو بودیم.»
تاریخ خلاف واقع و دریچهای که برای پیشرفت میسازد
او در بخش دیگری از توضیحات خود به طرح مفهوم «تاریخ خلاف واقع» و یا همان «گذشته انگاری» پرداخت و درباره آن گفت: « زمانی که سوالی را با این مضمون طرح میکنیم که اگر فلان اتفاق نیفتاده بود زندگی ما چگونه ادامه پیدا میکرد، مفهوم تاریخ خلاف واقع در حال شکل گیری در ذهن ما است.»
گروهی بر این باورند که این نوع فکر کردن چه ارزشی دارد و چه اهمیتی دارد که درباره تغییر روند گذشته فکر کنیم. این موضوع در حالیست که ناظمی در پاسخ به آن گفت: «اولین موضوعی که با این رویکرد شکل میگیرد فهم درست تاریخ است. همچنین در مورد شرکتها هم موضوع فهم درست استراتژی شرکتها است. درباره این موضوع به این نکتهه باید توجه کرد که حقیقت تاریخ از رویدادهای تاریخی جداست.»
او در ادامه توضیحات خود گفت: «خیلی وقت ها بر روی رویدادهای خاصی متمرکز میشویم، این در حالی است که میتوان آن رویدادها را بیرون کشید و همان تاریخ را بدون آن رویدادا مورد بررسی قرار داد.»
او با بیان مثالی در حوزه فناوری گفت: «برای مثال اگر در حوزه انترنت توسعه اینترت با سرعتی که امروز از آن استفاده میکنیم اتفاق نیفتاده بود امروز ما چه شرایطی داشتیم.»
دومین اهمیت این تفکر به اعتقاد ناظمی این است که گزینه های مختلف را شناسایی و متوجه این موضوع شد که شرکتی مثل گوگل با چه منطقی تصمیم میگیرد بر موضوع یا پروژهای خاص سرمایهگذاری کند.
نگاهی به استراتژیهای گوگل
به باور ناظمی، زمانی که ما در موقعیت الف هستیم این موقعیت میتواند به هر دلیلی به موقعیتهای ب، ج یا د ختم شود. اما دستیابی به هر یک از این موقعیتها برمی گردد به تصمیبمهای ما و همچنین تصمیم رقبای ما به عنوان یک شرکت، فرد یا حتی سیاستمدار.
او با تاکید بر اینکه زمانی که درباره این موضوع صحبت می کنیم تصمیم و شانس خودمان را در کنار هم مورد بررسی قرار می دهیم، گفت: «یک گذشته به حال حاضر ما رسیده اما آیا وضعیت کنونی ما بهتر است یا تاریخ خلاف واقعی که امکان داشت به آن دست پیدا کنیم؟ پاسخ به این پرسش کمک خواهد کرد که متوجه شویم کدام سیاست مناسب بوده و کدام سیاست نامناسب بوده است.»
ناظمی با تاکید بر اینکه برای فهم درست سیاست و فرهنگ شرکت این موضو بسیار مهم است گفت: «گوگل سالها قبل فقط یک موتور جستوجو بود. اما حالا که درباره آن صحبت میکنیم، مجموعهای از شرکتها و خدمات است. در واقع حالا میتوانیم بگوییم گوگل خود به تنهایی یک اکوسیستم است.»
او با طرح این سوال که گوگل امروز چه شکلی میتوانست باشد، گفت: «یکی از ابزارهای خیلی خوب برای پاسخ به این پرسشها، سناریوهایی است که شرکتها خودشان و یا شرکتهای دیگر درباره آینده آن شرکت می نویسند. در این مرحله باید دید چگونه می توان درمورد سناریوهای آینده فکر کرد.»
به گفته او چهار سناریو و چهار مدل درباره آینده گوگل در سال 2005 نوشته شد.
سناریو دوم گوگل: Google is the internet
او در ادامه با تشریح این سناریوها گفت: «سناریو اول تبدیل گوگل به یک رسانه بزرگ بود. در این سناریو ما با گوگلی روبرو میشدیم که بخش بزرگی از VOD ها، روزنامهها و کتابها و فیلمها توسط گوگل منتشر میشد. حتی نویسنده این سناریو بیان کرده که حتی دو نویسنده گوگل در سال 2020 برنده جایزه پولیتزر میشوند. یا اشاره می کنند که یک گوگل دایرکتو اسکار گرفته است.»
«در صورت اجرای این سناریو میشد تصور کنیم که گوگل بزرگترین شرکت فیلم جهان بود و حتی جایی مثل نتفلیکس را هم میخرید.»ناظمی با بیان این موضوع در ادامه گفت: «نکته جالب توجه این است که گوگل هیچوقت، هیچ کدام از این سناریوها را به طور کامل رد یا حد نکرد. بلکه حتی در مواردی آنها حفظ هم کرد. برای مثال یوتیوب در حال اجرای بخشی از این سناریو است.»
سناریو دوم یا همان گوگل یعنی اینترنت به گفته ناظمی دومین سناریویی بود که برای آینده گوگل تصور شده بود: «آن چه درباره این پروژه اهمیت دارد این اس که گوگلنت در دنیا ایجاد شود. یکی از نشانههای این پروژه هم بیشک پروژه لون است.»
تصور در این سناریو این بوده است که اغلب فیبرهای نوری و سرورها در اختیار گوگل قرار دارد. همچنین زیرساخت سخت به جای زیرساخت نرم هم دیگر محصولاتی بوده که در این سناریو ارائه میشده است.
سناریو سوم یا مرگ گوگل
در این سناریو، آینده پژوهان به تحلیل عواملی پرداختهاند که منجر به پایان عمر کاری گوگل خواهد شد. توجه به این موضوع راههای مبارزه با عوامل شکست را برای گوگل ممکن کرده است.
به گفته ناظمی مورد اول که باعث شکست گوگل در این سناریو میشده لو رفتن معیارهای اولویت بوده است. همچنین راهاندازی موتور جستوجو توسط یک شرکت بزرگ دیگر و علاوه بر آن نقض حریم خصوصی دیگر مواردی بوده که منجر به پایان عمر گوگل میشده است.
اما در چهارمین سناریو گوگل فوقالعاده است. ناظمی با بیان این سناریو در توضیح آن گفت: «در این سناریو گوگل تبدیل شده به موتور جستوجویی برای هر چیز. بر اساس این ایده همه چیز از انسان تا لوازم خانگی قابلیت سرچ خواهند داشت. بنابراین سناریو چهارم از ترکیب IOT و AI شکل گرفته است.»
ناظمی با اشاره به اینکه اینچهار سناریو تقریبا 16 سال قبل درباره آینده گوگل نوشته شد، این سوال را طرح کرد که حالا باید دید گوگل امروز شبی کدام یک از این چهار سناریو است و در پاسخ به همین سوال گفت: «گوگل امروز سناریو مرگ را حذف کرد و حالا ترکیبی از سه سناریو دیگر است.»
به اعتقاد او گوگل محل شکست خود را شناسایی کرد و زنده ماند.
درسآموختههای گوگل برای فعالیت در عرصه فناوری
ناظمی با تاکید بر اینکه 4 درس آموخته را میتوان از این تفکر خلاف واقع نتیجه گرفت، به بیان این درس آموختهها پرداخت و گفت: «درس یک این است که مهارت یک شرکت، دولت، جامعه، ملت و فرد در این است که بتواند فرصت های خود را حفط کند.»
او در ادامه توضیحات خود گفت: «شرکت، انسان، سازمان و یا هر اکوسیستمی با رشد خود یکسری فرصت ها را طبیعتا از دست میدهد. از همینرو بسیار کار سخت و انرژی بری است که بتوانید فرصت های خود را خفظ کنید.»
ناظمی با بیان اینکه گوگل رشد کرد اما همچنان سه سناریو خودش را بیش از هر شرکت دیگری قابل دسترس حفظ کرده است، گفت: «امروز همچنان گوگل از هر شرکت دیگری به خودش و سناریوهای خودش نزدیکتر است. این روند قطعا نیازمند استراتژی و برنامهریزی است.»
او در ادامه با تاکید بر اینکه باید عوامل شکست خودت را بشناسید، این موضوع را درسآموخته دوم عنوان کرد و درباره آن گفت: «اگر قرار است نابود شوید چه چیزی قرار است شما را نابود کند. وقت بگذارید و به دلایل شکست خود فکر کنید. به هر حال باید به شکست فکر کرد و درمورد آن نوشت.»
درسآموخته سوم نیز به اعتقاد ناظمی حول محور اکوسیستم است. او در توضیح این موضوع گفت: «برای بزرگ شدن به جای شرکت نیازمند اکوسیستم هستید. حتی اگر استارتاپ کوچکی هم هستید با حضور در اکوسیستم توسعه پیدا خواهید کرد. باندلینگ و مجموعهای از اتحادهای مشترک این روند را محقق میکند.»
او با تاکید بر اینکه برخی سناریوها خیلی جذاب هستند، اما ممکن است الزاما در DNA سازمان شما نباشند گفت: «تواناییها و نوع ساختار خود را در تقابل با فرصتها شناسایی کنید و بر این اساس تصمیم درست را بگیرید.»
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.