۵ کاوشگری که بهیکباره ناپدید شدند: آیا هیچگاه حقیقت را خواهیم دانست؟
نگاهی به سرگذشت نامعین جان فرانکلین، پرسی فاست، جرج مالوری، آملیا ارهارت و آمبروز بیرس میاندازیم.
تاریخ غرب پر از موفقیتهای کاوشگران باشهامت است؛ لوییس و کلارک در آمریکای شمالی، جان کابوت در کانادا، مارکو پولو در جاده ابریشم و بسیاری دیگر. اما کاوشگرانی که با رؤیای کسب موفقیت این بزرگان پا به سفر گذاشتند، اما تنها فلاکتی ناشناخته در انتظارشان بود چه؟ با پنج کاوشگری آشنا شوید که دست کمی از همتایان موفق خود نداشتند، اما نتوانستند به اهدافشان برسند و کوچکترین ردی از آنها باقی نماند.
جستجوی ناموفق فرانکلین برای گذرگاه شمالغرب
کاوشگر بریتانیایی، سر جان فرانکلین (Sir John Franklin)، در سال ۱۸۴۵ انگلیس را با ۱۲۹ خدمه و افسر برای یافتن گذرگاه شمالغرب ترک کرد؛ مسیری دریایی از اقیانوس اطلس به آرام از دل کانادا. آنها کشتیهایی با پوشش آهن، بهاندازه سه سال غذا و نوشیدنی و حتی یک دوربین داگرئوتایپ داشتند.
اما بهجای یافتن گذرگاه، کشتی در یکی از خطرناکترین نقاط یخزده کانادا گیر کرد: شمال جزیره کینگ ویلیام. ۲۴ مرد در آوریل ۱۸۴۸ کشته شدند؛ ازجمله کاپیتان. گویا کاپیتان جدید، فرانسیس کروزیر (Francis Crozier)، کشتیها را ترک کرد و با خدمه باقیمانده در تلاشی مستأصل بهدنبال خشکی راه افتاد. شکارچیان اینوئیت گزارش دادند خدمه گلآلود را درحال کشیدن سورتمهها روی یخ دیده بودند.
از آن زمان چند پیکر، محلهای کمپ ترکشده و اجسامی پیدا شدهاند؛ ازجمله قاشقهای صحرایی نقرهای و تکههای لباسهای پنبهای. در سال ۲۰۱۴، خرابههای کشتی اربوس (Erebus) و در سال ۲۰۱۶، کشتی ترور (Terror) پیدا شدند. با اینکه خود کشتیها این راز را حل نکردند که چه چیزی مردان را کشته بود، در استخوانهای برخی افراد علائم چاقو دیده میشد؛ بهنظر میرسد خدمه با روآوردن به آدمخواری با گرسنگی مبارزه میکردند.
فاسِت و شهر گمشده زد
کاوشگر بریتانیایی، کلنل پرسی هریسون فاست (Percy Harrison Fawcett)، پیش از اینکه به یک سند وسوسهکننده پرتغالی در کتابخانه ملی برزیل برخورد کند، در اوایل قرن بیستم، چندین سفر به درون آمازون انجام داده بود. در این سند که جزئیات کشف یک «شهر بزرگ، مخفی و بسیار باستانی خالی از سکنه در سال ۱۷۵۳» روایت شده بود، از ویرانههایی بزرگ در دل جنگل ماتو گروسو ذکر شده بود. فاست بلافاصله تصمیم گرفت آن ویرانهها را که شهر گمشده زد نامید، پیدا کند.
پس از یک تلاش موفق برای یافتن این سایت شگفتانگیز، فاست بههمراه پسرش جک و دوست جک، رالی ریمل (Raleigh Rimell) و دو کارگر محلی در آوریل ۱۹۲۵ راهی جنگلهای برزیل شدند. آنها در تاریخ ۲۰ مه آخرین نامه خود را به خانه ارسال کردند. فاست نوشته بود که همراهان برزیلی آنها را ترک کرده بودند، اما «نباید از شکست بترسید.» هیچکس از آن پس خبری از گروه ندارد.
ناپدیدشدن آنها به موضوعی جذاب تبدیل شد و کاوشگران دهههای بعد تلاش کردند راه آنها را دنبال کنند. یک گزارشگر که در سال ۱۹۳۰ بهدنبال فاست رفته بود نیز گم شد؛ همچنین یک شکارچی سوئیسی و همراهش. گزارشهایی تأییدنشده از زندانیانی سفیدپوست و فرزندانشان از جنگل خارج شد، اما فاست و گروهش هیچگاه پیدا نشدند.
صعود نافرجام مالوری به اورست
چشمهای دنیا، یا حداقل چشمهای جامعه کوهنوردی، به جرج لی مالوری (George Leigh Mallory) دوخته شده بود؛ هنگامی که سومین تلاش خود را برای صعود به اورست در آوریل ۱۹۲۴ آغاز کرد. این کوهنورد خوشتیپ انگلیسی در سفر ۱۹۲۲ به ارتفاع ۸۳۰۰ متری رسیده بود؛ ۵۵۰ متر پایینتر از قله اورست. اینبار، قصد داشت به قله برسد.
در تاریخ ۸ ژوئن، مالوری و همراه جوانش سندی اروین (Sandy Irvine)، چیزی را شروع کردند که امید داشتند حمله آخر باشد. یک کوهنورد دیگر آنها را دید: دو نقطه سیاه، در فاصله عمودی ۲۴۵ متر پایینتر از قله. سپس یک بوران به آنها نزدیک شد و کوهنوردان ناپدید شدند.
پیکر مالوری پس از ۷۵ سال پیدا شد. در سال ۱۹۹۹، کنراد انکر (Conrad Anker) کوهنورد جسد یخزده مالوری را در ارتفاع ۸۱۵۵ متری سمت شمالی کوه پیدا کرد. جسد اروین هنوز پیدا نشده است.
اینکه مالوری در راه خود به قله بوده یا پس از یک صعود موفق به پایین بازمیگشته، مشخص نیست. اگر به قله رسیده باشد، رکورد ادموند هیلاری (Edmund Hillary)، کوهنورد اهل نیوزیلند که بهعنوان اولین فاتح قله اورست در سال ۱۹۵۳ شناخته میشود را شکست داده است. اما احتمالاً هیچگاه نخواهیم دانست.
ناپدیدشدن عجیب آملیا ارهارت
آملیا ارهارت (Amelia Earhart) را همه دنیا میشناختند؛ او اولین زنی بود که بهتنهایی عرض اقیانوس اطلس را پرواز کرد و اولین فردی بود که از هاوایی به کالیفرنیا پرواز نمود. پرواز او به دور دنیا در سال ۱۹۳۷ آخرین چالشش بود. او در تاریخ ۱ ژوئن ۱۹۳۷ بههمراه هدایتگر باتجربه، فردریک نونان (Frederick Noonan)، از میامی به آسمان رفت.
اولین بخشهای سفر ۴۶٬۶۷۰ کیلومتری دشوار بودند؛ اما از همه سختتر، مسیر ۴٬۱۱۳ کیلومتری از گینه نو به جزیره هاولند بود. ارهارت از آسمان پیامی را مخابره کرد که نمیتواند جزیره را ببیند و سوختش درحال تمامشدن بود. سپس سکوت.
تحلیلهای پزشکی اخیر نشان میدهند استخوانهایی که در سال ۱۹۴۰ در جزیره نیکومارورو در اقیانوس اطلاس پیدا شدند، مال این هوانورد بودند. ابعاد بدن ارهارت طبق عکسها و لباسها با اندازهگیریهای استخوانها همخوانی دارد. متأسفانه استخوانها گم شدهاند، پس نمیتوان تست DNA اجرا کرد.
پژوهشگران همچنان هر سرنخی را دنبال میکنند؛ از تکهای از یک جمجمه در یک موزه گرفته تا تکههای زیر آب که شاید متعلق به هواپیمای او بوده باشد. اما تابهحال، ناپدیدشدن او یک راز بوده است.
سفر گیجکننده آمبروز بیرس به مکزیک
آمبروز بیرس (Ambrose Bierce)، یک کاوشگر معمولی نیست. او که سرباز جنگ داخلی بود، دستی در روزنامهنگاری و شاعری نیز داشت و برای نوشتههای بدبینانه و انسانگریزانهاش معروف است. برای مثال، یک نمونه از مدخل های او در کتاب فرهنگ شیطان چنین است: «وفاداری: خصوصیتی مخصوص آنها که قرار است مورد خیانت واقع شوند.»
در سال ۱۹۱۳ که خانوادهاش مردند و حرفهاش روبهزوال بود، بیرس ۷۱ساله به بازدید جبهههای جنگ داخلی، ازجمله میشِنری ریج و چیکاماگا رفت و پس از آن راهی مکزیک شد. او به منشی خود نوشت: «من با هدفی کاملاً قطعی به مکزیک میروم که درحالحاضر نمیتوان آن را فاش کرد.» شاید به ارتش انقلابی پانچو ویا (Pancho Villa) پیوست و با او به چیواوا رفت.
گزارشهای یکی از نبردهای ویا از یک «پیرمرد خارجی» مینویسند که در جنگ کشته شد. آیا او بیرس بود؟ یا او در مکزیک، کالیفرنیا، فرانسه یا برزیل، جاهایی که برای سالها درباره مکان او گزارش شدند، به زندگی خود ادامه داد؟
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.