
نتیجه پژوهشهای علمی: تروما و آسیبهای روحی میتواند به فرزند به ارث برسد
محققان میگویند تأثیر تجربههای تلخ زندگی مانند جنگ و نسلکشی ممکن است به صورت ژنتیکی از یک نسل به نسل دیگر منتقل شود.

در چند سال اخیر، پژوهشهای مختلفی این ایده عجیب را اثبات کردهاند که تروما و تأثیرات تجربههای تلخ زندگی مانند جنگ، نسلکشی، سوءاستفاده و عوامل محیطی ممکن است به صورت ژنتیکی از یک نسل به نسل دیگر منتقل شوند. به گفته محققان تجربه تلخی که مهم باشد با فرد نمیمیرد، بلکه پس از او به شکلی به حیات خود ادامه میدهد.
این ایده که ما میتوانیم حامل میراث ترومای نیاکانمان باشیم، برای برخی افراد قابل درک است، زیرا این افراد چیزی فراتر از مجموع تجربیات شخصی خود را حس میکنند. علمی که این پدیده را توضیح میدهد «اپیژنتیک» نام دارد؛ مطالعهای که به بررسی نحوه روشن و خاموششدن ژنها میپردازد. این فرایند مولکولی، با افزودن یا حذف برچسبهای شیمیایی به ژنها، فعالیت برخی را تقویت و برخی دیگر را خاموش میکند.
به گفته «ایزابل مانسوی» (Isabelle Mansuy)، استاد نورواپیژنتیک، ژنوم مانند «سختافزار» بدن است، اما این «نرمافزار» اپیژنتیک است که به ژنها دستور میدهد چگونه رفتار کنند و این نرمافزار دائماً در پاسخ به محیط درحال تغییر است.
علم درباره به ارث رسیدن تروما چه میگوید؟
براساس گزارش نشنال جئوگرافیک، تحقیقات متعددی نشان دادهاند که مکانیسمهای اپیژنتیک میتوانند ردپای ترومای والدین را در ژنهای فرزندان حک کند و این تأثیرات حتی تا چندین نسل ادامه یابد.

«ریچل یهودا» (Rachel Yehuda)، استاد روانپزشکی، در تحقیقی روی ۳۲ بازمانده هولوکاست و فرزندانشان، یک نشانگر اپیژنتیک مشخص را در ژن FKBP5 (که با اضطراب و PTSD مرتبط است) شناسایی کرد. این تغییر ژنتیکی هم در بازماندگان و هم در فرزندانشان وجود داشت، اما در گروه کنترل (افرادی که هولوکاست را تجربه نکرده بودند) دیده نشد. این یافته نشان میدهد که ترومای یک مادر، حتی اگر در کودکی او رخ داده باشد، میتواند منجر به تغییرات اپیژنتیکی در تخمکهایش شود و بر سلامت روان فرزندانش تأثیر بگذارد.
تحقیقی دیگر روی کهنهسربازان استرالیایی جنگ ویتنام تفاوتهایی را در الگوهای «متیلاسیون» (یکی از روشهای برچسبگذاری شیمیایی ژنها) در DNA اسپرم سربازان مبتلا به PTSD در مقایسه با سربازان سالم نشان داد. این الگوهای تغییریافته، با مشکلات سلامت روان در فرزندان این کهنهسربازان نیز مرتبط بود.
از آنجایی که تحقیق روی انسانها زمانبر است، آزمایشهای حیوانی درک ما را عمیقتر کردهاند. در یک آزمایش، موشها را در معرض بوی شکوفه گیلاس قرار دادند و همزمان یک شوک الکتریکی خفیف به آنها وارد کردند. موشها بهطور طبیعی یاد گرفتند از این بو بترسند. نکته شگفتانگیز اینجا بود که دو نسل بعدی این موشها نیز با استشمام این بو، با اینکه هرگز شوکی را تجربه نکرده بودند، واکنش ترس از خود نشان دادند.
این تحقیقات به این معنا نیست که سرنوشت ما از پیش تعیین شده است، بلکه نشان میدهد که تجربیات تکاندهنده، یک «سیگنال» بیولوژیکی از خود به جای میگذارند که میتواند بین نسلها منتقل شود. درکل هنوز تحقیقات مختلفی دراینباره درحال انجام است؛ همانطور که «موشه اسزیف» (Moshe Szyf)، استاد فارماکولوژی دانشگاه مکگیل، میگوید، این رشته تحقیقات به بنیادیترین سؤالات بشر میپردازند: «چه مقدار از سرنوشت ما از پیش تعیین شده است و چه مقدار از آن را خودمان کنترل میکنیم؟» تاکنون هیچ جواب قطعی برای این سؤالات یافت نشده است.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.