استارتاپ چیست و یک کسب و کار تا کجا استارتاپ است؟ کارآفرینان کشور پاسخ میدهند
استارتاپ چیست و اساسا چه زمانی یک کسبوکار را میتوان استارتاپ دانست؟ استارتاپ این روزها به یکی از پرتکرارترین واژهها در روند گفتگوهای کسبوکاری و حتی گفتوگوهای ساده روزمره تبدیل شده است. همه میخواهند استارتاپ ...
استارتاپ چیست و اساسا چه زمانی یک کسبوکار را میتوان استارتاپ دانست؟ استارتاپ این روزها به یکی از پرتکرارترین واژهها در روند گفتگوهای کسبوکاری و حتی گفتوگوهای ساده روزمره تبدیل شده است. همه میخواهند استارتاپ خود را داشته باشند. راهاندازی استارتاپ فقط برای تازهکارهایی که حالا برای اولین بار قصد ورود به بازار کار را دارند جذاب نیست. جالب اینجاست که حتی آنهایی که سالهاست خاک صنعت خود را خوردهاند هم حالا با تغییر رنگ دیوارها و اضافه کردن اتاق بازی به ساختمان شرکت خود را استارتاپ معرفی میکنند.
هرچند همه از نام جذاب استارتاپ لذت میبرند و از آن برای به روز شدن کسبوکارشان وام میگیرند، اما هر ورودی به دنیای فناوری و نوآوری را نمیتوان به معنی حرکت در اکوسیستم استارتاپی دانست. استارتاپ مفهومی است که در مدل کسبوکارهایی مثل اپل، مایکروسافت و گوگل به خوبی میتوان با آن روبرو شد. در حقیقت عصر استارتاپ مفهومی است که با شکل گیری اکوسیستم سیلیکون ولی در 50 سال گذشته باز میگردد. اما این مفاهیم ده سالی میشود که پایش را به ایران باز کرده و شناخت از آن کمتر است.
مدل استارتاپی چیست؟
«مصطفی نقیپورفر»، علاوه بر اینکه دبیر انجمن فینتک است، تجربه منتوری چندین استارتاپ را نیز دارد. او با استناد به تعریف استارتاپ از منظر استیو بلنک، به دیجیاتو گفت: «استارتاپ یک سازمان موقت است که به دنبال یک مدل تجاری با قابلیت بزرگ شدن و تکرار پذیری است. در مقابل آن شرکت بزرگ یک سازمان دائمی است که بیزینس مدل را اجرا میکند. این در حالی است که استارتاپ همچنان بیزینس مدل نهایی خود را پیدا نکرده است.»
نقیپورفر با تاکید بر اینکه استارتاپ تا زمانی هویت استارتاپی دارد که بیزینس مدل اساسی خود را پیدا نکرده گفت: « مجموعههای استارتاپی در وضعیت ابهام هستند و مدل کسب و کار خود را کشف نکردهاند. یعنی هنوز دقیقاً نمیدانند محصولشان چیست و مشتریانشان چه کسانی هستند و چگونه قرار است با ارائه محصول به مشتریان خود، ارزش ایجاد کنند.»
او همچنین در ادامه با اشاره به اینکه دومین ویژگی استارتاپ این است که به دنبال یک مدل تکرارپذیر (Repeatable Business Model) هستند، گفت: «خیلی از کسبوکارهای موقت استارتاپ نیستند. تعداد قابل توجهی از استارتاپها هم مدل کسبوکاری خود را پیدا نمیکنند و حذف میشوند. تعدادی از کسبوکارها هم از اآنجایی که دو عامل مهم مدل کسبوکاری و تکرار پذیری آن را کشف کردند، مرحله استارتاپی را پشت سر گذاشته اند و به شرکت تبدیل شدهاند.»
نقیپورفر با اشاره به گوگل به عنوان یک مجموعه بزرگ در دنیای امروز گفت: «گوگل تا سالهای سال از آنجایی که مدل کسبوکاری و درآمدی خود را پیدا نکرده بود استارتاپ محسوب میشد. این موضوع تا زمانی ادامه پیدا کرد که امید کردستانی به عنوان بیزینس دولوپر به تیم گوگل اضافه شد و مدل کسب درآمد از تبلیغات را روی موتور جستوجوی گوگل سوار کرد.»
او با بیان اینکه این روش درآمدی همچنان در گوگل ادامه دارد و مسیر اصلی کسب درآمد گوگل محسوب میشود، گفت: «همین مدل در نهای منجر به این شد که گوگل دیگر استارتاپ محسوب نشود و به یک شرکت با مدل درآمدی مشخص تبدیل شود.»
همیشه نمیتوان استارتاپ باقی ماند
پافشاری بر استارتاپ بودن یکی از موضوعاتی است که در مواجهه با بسیاری از کسبوکارهای فعال در سیستم تجاری و اقتصادی کشور با آن مواجه میشویم. مجموعههایی که بر اساس تعاریف مرسوم پذیرفته شده در مدلهای کسبوکاری دیگر استارتاپ محسوب نمیشوند، اما همچنان خود را استارتاپ معرفی میکنند.
نقیپور فر در پاسخ به این پرسش که چرا این نباید یک کسبوکار نوآورانه را همیشه استارتاپ بدانیم، گفت: « استارتاپ ماندن مزیتی برای یک مجموعه نیست و اینکه مدتها همچنان استارتاپ باقی بمانیم رسیدن به مرز شکست را نشان میدهد. به هر حال استارتاپ یک دره مرگ دارد و اگر مدل کسبوکاری پیدا نشود منجر به پایان کار خواهد شد.»
او با اشاره به اینکه علاقهمندی به رشد سریع و سوار شدن بر ویژگی مقیاسپذیری برای رشد سریع جذاب است، گفت: «شتابدهندهها در نقطهای که یک کسبوکار همچنان استارتاپ محسوب میشود و امکان رشد سریع را دارد ورود میکنند. علاوه بر این امکان دارد یک استارتاپ در طول حیات خود بارها و بارها محصول، مدل درآمدی و یا مسیر کاری خود را تغییر دهد. اما پیدا نکردن روش نهایی ارزشمند نیست و بالاخره یک کسب و کار باید این روند را پیدا کند.»
«قاعدتا سرمایهگذارهای خطرپذیر دوست دارند روی استارتاپها سرمایهگذاری کنند.» نقیپورفر با بیان این موضوع گفت: «یک سرمایهگذار خطر پذیر از آنجایی که رشد سود و درآمد را مهم میداند روی کسبوکاری سرمایهگذاری میکند که همچنان بیزینس مدل خود را پیدا نکرده است. پیدا کردن بیزینس مدل نهایی به معنی رشد سود است و برای سرمایهگذار هم جذابیت خاصی ندارد. شاید از همین رو است که کسبوکارها همواره تاکید دارند که استارتاپ هستند.»
نقیپورفر با تاکید بر اینکه به هر حال هدف نهایی کسب درآمد است، آمازون را به عنوان یک استارتاپ که حالا یک شرکت موفق است مثال زد و گفت: «آمازون در ابتدای فعالیت خود صرفا یک کتابفروشی بود. بعد از مدتی مدل کسبوکار خود را تغییر داد و با تکرار و تجربههای مختلف در نهایت به یک مارکت پلیس موفق تبدیل شد.»
بازتعریف مفاهیم جهانی یا پذیرش استانداردهای بینالمللی
ایرانی شدن مفاهیم جهانی یا تغییر نام و بازتعریف برخی مفاهیم یکی از مسائلی است که در حوزههای گوناگون از جمله حوزه نوآوری و فناوری با آن روبرو هستیم. نقیپورفر در پاسخ به این پرسش که آیا باید استارتاپ را در ایران بازتعریف کنیم یا بر اساس تعاریف جهانی آن را مورد بررسی قرار دهیم گفت: «مفاهیم کاملا روشن است و نیازی به تعریف دوباره و یا به عبارتی تعریف بومی وجود ندارد.»
او با تاکید بر اینکه نیازی نیست همواره به دنبال ارائه نام و تعریفی بومی باشیم، گفت: «قرار نیست یک ماهیت را تغییر نام دهیم و دوباره تعریف ارائه دهیم. مسیر نوآوری همچنان باز است. اگر نکات دیگری وجود دارد میتوان آنها را ارائه داد. اما من همواره با تغییر عبارات و بازتعریف بومی کردن مفاهیم جهانی مخالف هستم. ورود به عرصه جهانی نیازمند ادبیات جهانی و ارتباطات جهانی است.»
سازمانی موقت با سود نمایی
«کتایون سپهری»، کارآفرین و منتورهای پرکار اکوسیستم استارتاپی ایران، با اشاره به اینکه استاراتاپ یک سازمان موقت است، به دیجیاتو گفت: «استارتاپ در اولین گام، تیمی 2 تا 3 نفره که مسئله و مشکلی را شناسایی کردهاند و با ارائه راهکار قصد دارند این مسئله را حل کنند. این تیم با ساخت مدل کسب و کار خود با ابهاماتی مواجه خواهند شد و در نهایت بعد از اینکه بر اساس نیاز جامعه محصول راساخته و اعتبار سنجی کردند، به مرحلهای رسیدهاند که تولید انبوه و توسعه مطرح میشود.»
سپهری با تاکید براینکه هر کسبوکاری با مفهوم توسعه مواجه خواهد شد گفت: «مقیاسپذیری در استارتاپها با این مفهوم شکل میگیرد که بعد از ساختن نمونه محصول، اگر 10 تا 20 درصد هزینهای که از ابتدا وارد پروژه کردهاند را به پروژه وارد کنند، خروجی نهایی از 5 تا حتی 100 ها برابر افزایش پیدا خواهد کرد. در مورد تکرار پذیری هم همین موضوع صادق است.»
او با بیان اینکه هر کسب وکاری این امکان را دارد که با مدل کسبوکاری شروع به فعالیت کند، گفت: «نه تنها استارتاپ این امکان را دارد که از بوم کسبوکاری برای فعالیت خود استفاد کند، هر کسبوکاری امکان آن را دارد. برای مثال در حال حاضر کسبوکارهایی که در روستا اصول کسبوکار را آموزش میبینند، هرچند جنس و مدل کسبوکارشان استارتاپی نیست، اما با بوم کسب وکار روند کاری خود را پیش میگیرند و ادامه میدهند.»
سپهری در ادامه گفت: «کسبوکار غیر استارتاپی مقیاسپذیریاش خطی است. بر اساس این مدل هرقدر که مود اولیه و ورودی افزایش پیدا کند، سود نیز به همان میزان افزایش پیدا خواهد کرد. این در حالی است که در مدل کسبوکار استارتاپی رشد همواره نمایی است. این رشد نمایی تا پایان عمر کسبوکار در روند کاری آنها باقی خواهد ماند.»
به گفته او مفهوم استاراپی از کسبوکاری که با مدل استارتاپی آغاز به کار کرده جدا نمیشود و همواره در جریان رشد آن باقی خواهد ماند.
مفهوم جدید، نام جدید
سپهری در پاسخ به این پرسش که آیا تعریف استارتاپ باید در ایران همسو با جریان جهانی باشد، گفت: «هیچ اجبار و بایدی درباره این موضوع وجود ندارد. اما تغییر مفهوم، همراه با تغییر نام است. گاهی یک مفهوم جهانی را وارد کشور میکنیم و در راستای تلاش برای بومی سازی آن حتی مفهوم اولیه را هم با اخلال و آسیب روبرو میکنیم. در مقابل این روند گاهی مفهومی را وارد میکنیم و بعد از اینکه به کشور وارد شد، با توجه به نیازها و کمبودهایی که وجود دارد، مفهوم را بهبود میدهیم. این موضوع به معنی تخریب یا تغییر مفهوم نیست.»
او با بیان مثالی درباره آموزشهای مرتبط با کارآفرینی در کشورهای توسعه یافته در مقایسه با ایران گفت: «آموزشهای مربوط به مهارتهای زندگی که پیشنیاز آموزش مفاهیم مرتبط با کارآفرینی است، پیش از این مرحله در کشورهای توسعه یافته شکل گرفته است. حالا در شرایطی که افراد این آموزش را در ایران ندیدهاند، ما نیازمند آنیم که همراه با کارآفرینی مفاهیم مرتبط با مهارت زندگی را هم آموزش دهیم.»
سپهری با تاکید بر اینکه اگر قرار باشد استارتاپ را بر اساس جریان ایرانی بازتعریف کنیم، آن را به مفهوم دیگری تبدیل کردهایم، گفت:«اگر همسو با تعاریف جهانی پیش برویم، بنابراین درباره همان مفهوم ثابت جهانی اظهار نظر و فعالیت کردهایم، این در حالی است که خارج شدن از تعریف جهانی، مستلزم ساخت مفهوم و نام جدید دیگری است.»
توجه به استاندارد مدل کسبوکاری امروز که مبتنی بر جریان استارتاپی است به اعتقاد سپهری بهترین روشی است که در حال حاضر برای ساخت و توسعه کسبوکارها نتیجه بخش است. او با توضیح این موضوع در اهمیت مقاومت نکردن در برابر مدلهای جهانی گفت: «مواجه شدن با مسئله و تلاش برای حل مسئلهای که مردم با آن مواجه هستند بهترین روش کسبوکاری است که در آموزشهای کارافرینی امروز میتوان بر اساس آن پیش رفت.»
سپهری با اشاره به اینکه نه تنها در ایران بلکه در همه کشورهای دنیا این حرکت اشتباه وجود دارد که تیمهای استارتاپی در مواجهه با راهکار حرکت میکنند، گفت: «این روند نه تنها استارتاپ را با چالش مواجه خواهد کرد، بلکه حتی منجر به پایان یا به عبارتی دیگر شکست آن خواهد شد. از همین رو پایبندی به مدل استارتاپی به منظور موفقیت اهمیت جدی دارد.»
رشد سریع همراه با عدم قطعیت
«ناصر غانمزاده» از دیگر فعالان اکوسیستم نوآوری و منتور تعداد قابل توجهی از استارتاپهای موفق است. او در تعریف استارتاپ به دیجیاتو گفت: «استارتآپها نوعی از شرکتهای نوپا هستند که بهسرعت رشد میکنند، ولی در ابتدای کار با عدم قطعیت بسیار دستوپنجه نرم میکنند؛ بهگونهای که در آغاز حتی در مورد اینکه مشتریشان کیست، چه محصولی میخواهند تولید کنند و اینکه چگونه پول درمیآورند سردرگم هستند.»
او در ادامه توضیحات خود پیرامون اینکه چه مجموعهای استارتاپ است و چه مجموعهای استارتاپ نیست، گفت: «بنابر تعاریف موجود درباره استارتاپ زمانی که یک کسبوکار به هدف خود رسید دیگر نباید آن را استارتاپ عنوان کرد. این در حالی است که در دنیای واقعی حتی خیلی بعدتر از گذر از تعاریف بیان شده همچنان یک کسبوکار را استارتاپ تعریف میدانیم. اما در نهایت زمانی که کسبوکار وارد بورس شود به آن استارتاپ نمیگوییم و قطعا یک شرکت محسوب میشود.»
غانمزاده با تاکید بر اینکه مهمترین دستاورد یک استارتاپ این است که از روند استارتاپی خارج شود، گفت: «بر همین اساس اگر گوگل به عنوان یک استارتاپ موفق معرفی میشود منظور از این عبارت این است که توانسته با موفقیت دوران حیات استارتاپی خود را سپری کرده و همه مراحل را پشت سر بگذارد. علاوه بر این مفهوم تفکر و رویکرد استارتاپی با ماهیت استارتاپی بسیار متفاوت است.»
مرز باریک ظاهر و هویت استارتاپی
او در پاسخ به این پرسش که تفکر استارتاپی با هویت استارتاپ چه تفاوتی دارد، گفت: «استیو جابز در یکی از سخنرانیهای خود تاکید کرده بود که اپل همواره تفکر و روحیه استارتاپی دارد. این موضوع به معنی تلاش برای رشد سریع، رویکرد نوآورانه و رفتار ارتباطی یک کسب و کار است. در نهایت فرهنگ استارتاپی به معنی تفکر و عملکرد چابک است.»
اما چه زمانی بند ناف یک استارتاپ بریده شده و آن را باید به عنوان یک شرکت مورد ارزیابی قرار دهیم، غانم زاده در پاسخ به این پرسش گفت: «این جدایی به مدل رخ میدهد و نمیتوان توقع داشت که ناگهان و در یک لحظه شکل بگیرد. یکی از این مراحل زمانی است که استارتاپ به مرحله همخوانی محصول – بازار میرسد. در این مرحله کسبوکار به مرور از حالت استارتاپ فاصله گرفته و به یک شرکت تبدیل خواهد شد.»
با وجود همه تفاسیری که در عبور از استارتاپ بیان شده، استارتاپ همواره یک نام جذاب است که کسبوکارها قصد جدایی از آن را ندارند. غانم زاده درباره چرایی این پایبندی به نام استارتاپ، گفت: «نام استارتاپ تبدیل به یک عبارت شیک در اکوسیستم نوآوری کشور شده است. این در حالی است که کسبوکارهای موفق جهانی همواره تلاش میکنند اثبات کنند که دیگر استارتاپ نیتسند و از مرحله استارتاپ گذر کردهاند.»
غانم زاده درباره بازتعریف مفاهیم مرتبط با نوآوری و استارتاپها در کشور با تکیه بر بومیسازی گفت:«به طوری جدی با موضوع تعاریف ایرانی مخالف هستم. ما عادت کردهایم که یک موضوع جهانی را بر اساس برداشتهای خود در ایران بازتعریف کنیم. این در حالی است که نمیتوان موضوعی که تعریف مشخص جهانی را دارد با رویکرد و نگاه خودمان تعریف کنیم.»
او با اشاره به اینکه بر اساس خواست، نیاز و خلاقیت خود میتوان مفهوم تازهای متولد کرد، گفت: «آفرینش مفهوم جدید جذابیت و اهمیت خاصی دارد، هیچ نهاد یا فردی هم با این موضوع مخالف نیست. اما ورود به حوزهای که نه تنها تخصصی در آن نداریم و تلاش برای تغییر آن با توجه به سلیقه خود منطقی نیست.»
غانم زاده همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا باید بر اساس تعاریف جهانی استارتاپهای ایرانی را هم ارزیابی کنیم، گفت:«استارتاپ را باید با توجه به اکوسیستم استارتاپی مورد ارزیابی و بررسی قرار داد. این اکوسیستم استارتاپی هم تشکیل شده از دولت، قانونگذاری، دانشگاه، سرمایهگذارها و دیگر بازیگران این اکوسیستم و در نهایت استارتاپی که در این اکوسیستم متولد میشود.»
غانم زاده در ادامه توضیحات خود گفت: «برای مثال اگر قرار باشد روند جهانی شدن استارتاپها را مورد بررسی قرار دهیم، قطعا یک استارتاپ ایرانی این موضوع را مطرح خواهد کرد که به دلیل تحریمها اساسا امکان ارتباطهای بینالمللی را ندارد. از همین رو استارتاپهای ایرانی را باید بر اساس ظرفیتهای اکوسیستم ایرانی مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم.»
حفظ روحیه استارتاپی و توسعه کسبوکار
به گفته «عادل طالبی» دبیر انجمن کسب و کارهای اینترنتی زمانی که عدم قطعیت در مسیر کاری یک مجموعه از بین میرود و محصول و بازار با هم تطابق پیدا کرده و ایده اولیه سهمی از بازار را به دست آورد، دیگر استارتاپ محسوب نشده و تبدیل به یک کسب و کار شده است.
او از منتورهایی است که تجربه و شناخت چند استارتاپ را در کارنامه کاری خود دارد. با توجه به این تجربه در ادامه توضیحات خود گفت: «حفط روحیه استارتاپی موضوعی است که برای توسعه و بقای یک کسب و کار نیاز است. اینکه کسبوکاری این روحیه خود را حفظ کند، به معنای استارتاپ بودن آن در نهایت نیست. بلکه به معنای تلاش برای توسعه و پویایی است. از بین رفتن عدم قطعیت به طور کلی به معنی فاصله گرفتن از استارتاپ است.»
طالبی با تاکید بر اینکه شرایط کار استارتاپهای ایرانی با رقبای خارجیشان قابل مقایسه نیست، گفت: «تغییر و تحولات به شکل مدام استارتاپها را تحت تاثیر قرار میدهد. در شرایطی که تصمیمسازان و تصمیمگیران کلان کشور مقوله جهانی شدن را نپذیرند، ما به عنوان فعالان اکوسیستم نمیتوانیم رویکردی جهانی داشته باشیم.»
پیش از شکلگیری اکوسیستم استارتاپی در ایران و جهام، توسعه و پیشرفت کسب و کار بیشتر بر پایه سرمایه و داراییهای فیزیکی بوده است. اما در حال حاضر خلق ارزش بر خلاف گذشته مبتنی بر سرمایه فیزیکی نیست و نقش ایده و تلاش بسیار پر رنگ شده است. از نشانههای این موضوع میتوان به رشد سه برابری سرمایهگذاری بر روی استارتاپها در پنج سال گذشته هم اشاره کرد. در سال 2017 میلادی این رقم بیش از 150 میلیارد دلار بوده؛ یعنی بیش از سه سال درآمد نفتی ایران.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
مدل > الگو / نمونه (Model)
استارتاپ فنآوری مالی (FinTech)
منتور > هدایتگر (Mentor)
گوگل > گوگل (Google)
نهای > نهایت
چرا این نباید > چرا نباید
مارکت پلیس > بازار (Market)
کارآفرین و منتورهای > کارآفرین و از هدایتگران
اکوسیستم > فضا / زیستبوم (Ecosystem)
هزینهای که از ابتدا وارد پروژه کردهاند را به پروژه وارد کنند؟؟؟
> سرمایۀ بدست آورده را به پروژه تزریق کنند
مود اولیه > مواد اوّلیه
استاندارد > رویّه (Standard)
تیم > گروه (Team)
تعریف میدانیم > میدانیم
تفاسیر> تفاصیل
نیتسند > نیستند
ورود به حوزهای که نه تنها تخصصی در آن نداریم و تلاش برای تغییر آن با توجه به سلیقه خود منطقی نیست > ورود به حوزهای که تخصصی در آن نداریم و تلاش برای تغییر آن طبق سلیقه خود، منطقی نیست
اینترنتی > شبکهای (Internetic)
حفط > حفظ
جهام > جهان